موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواندن آیه‌ای از قرآن» ثبت شده است

30 تدبر در قرآن/ یک آیه از جزء سی اُم قرآن مجید قرآن سوره مبارکه انفظار تفسیرنمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن آیه 6 تا 8 سوره مبارکه انفظار

« آیه ۶ تا ۸ سوره مبارکه انفظار»

ترجمه:
ای انسان، چه چیزی تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده؟ (۶) پروردگاری که تو را آفریده و ساخته و پرداخته و تناسب داده است (۷) و به هر صورتی که خواسته ترکیب کرده است. (۸)
تفسیر(نمونه):
… امیر مؤمنان على علیه السلام در تفسیر آیه اول جمله هاى عجیبى دارند، مى فرمایند: این آیه کوبنده ترین دلیل در برابر شنونده است و قاطعترین عذر در برابر شخص مغرور، کسى که جهالت و نادانیش او را جسور و مغرور ساخته ، خداوند مى فرماید: اى انسان چه چیز تو را بر گناهت جراءت داده؟، و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟، و چه چیز تو را به هلاکت خویش علاقه مند نموده؟ آیا این بیمارى تو بهبودى ندارد؟ یا این خوابت به بیدارى نمى انجامد؟ چرا لااقل آن مقدار که به دیگران رحم مى کنى به خودت رحم نمى کنى، تو هر گاه کسى را در میان آفتاب سوزان ببینى بر او سایه مى افکنى ، هر گاه بیمارى را ببینى که درد، او را سخت ناتوان ساخته از روى ترحم بر او گریه مى کنى ، پس چه چیز تو را بر بیماریت صبور ساخته، و بر مصیبتت شکیبا نموده، و از گریه بر خویشتن تسلیت داده؟ در حالى که عزیزترین افراد نزد تو خودت مى باشى چگونه ترس از نزول بلا در شب ترا بیدار نکرده، با اینکه در گناه و معصیت او غوطه ورى، و در حالى که زیر سلطه او قرار دارى…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۳

29 تدبر در قرآن/ یک آیه از جزء بیست و نهم کفران نعمت کتاب آسمانی کاوش پرس هدایت نبوت و معاد نبوت معاد عمل صالح سوره مبارکه انسان دعوت الهی توحید تفسیر نمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن انسان انبیاء آیه 1تا3 سوره مبارکه انسان

 

« آیه ۱تا۳ سوره مبارکه انسان»

ترجمه:
آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟ (۱) به درستی که ما انسان را از نطفه ای مختلط خلق کردیم و او را شنوا و بینا گردانیدیم (۲) به درستی ما او را به راه هدایت کردیم، حالا خواه هدایت بپذیرد و شکر گزارد و خواه آن نعمت را کفران کند (۳)
تفسیر(المیزان):
استفهام در آیه اول برای اثبات مطلب است و می خواهد بفرماید به تحقیق بر نوع بشر روزگارانی (قطعه محدودی از زمان) گذشته که او چیز قابل ذکری نبوده، یعنی ماده انسان از عدم به وجود آمده، ولی هنوز بالفعل به صورت انسان در نیامده بوده و می خواهد بفهماند که انسان موجودی حادث است که در پدید آمدنش نیازمند به صانعی است که او را بیافریند./ در آیه دوم می¬فرماید انسان را از نطفه¬ای خلق کردیم که اجزایی مختلط و آمیخته داشت، در حالی که او را از حالتی به حالت دیگرانتقال می دهیم، (نطفه ـ علقه ـ مضغه و…) و او را جهاز شنوایی و بینایی عطا کردیم و وی را شنوا و بینا نمودیم تا دعوت الهی را از زبان انبیاء بشنود و آیات دال بر توحید، نبوت و معاد را مشاهده کند./ هدایت الهی دو قسم است: ۱) هدایت فطری یا تکوینی که همین است که خدا بشر را به الهام درونی و به عقل مجهز کرده که به وسیله آن اعتقاد حق و عمل صالح را از غیرآن تشخیص می دهد، همچنانکه فرمود: (فالهمها فجورها و تقویها) ۲) هدایت کلامی و زبانی یا هدایت تشریعی ، که از طریق دعوت انبیاء و ارسال رسل و انزال کتاب آسمانی انجام می شود، همچنانکه فرمود: (انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۲

28 تدبر در قرآن/ یک آیه از جزء بیست و هشتم کلام خدا کاوش پرس معارف حقیقی قرآن مجید قرآن سوره مبارکه حشر جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر نمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن انسان اشرف مخلوقات اشرف مخلوقات آیه 21 سوره مبارکه حشر

« آیه ۲۱ سوره مبارکه حشر»

ترجمه:
و اگر ما این قرآن را بر کوهی نازل کرده بودیم ، مسلما او را می دیدی که خاشع گشته و از ترس خدا متلاشی می شود، این مثل هایی است که ما برای مردم می¬زنیم تا شاید تفکر کنند.
تفسیر(المیزان):
منظور آیه شریفه، تعظیم امر قرآن است، به جهت اشتمال بر معارف حقیقی و اصول شرایع و عبرتها و مواعظ و وعد و وعیدهایی که در آن است و نیز به جهت اینکه کلام خدا عظیم است، می فرماید: اگر ممکن بود که این قرآن بر یک کوه ، با همه غلظت وسختی که دارد، نازل شود، قطعا می دیدی که کوه با آنهمه صلابت و غلظت و بزرگی ومقاومتی که دارد، از ترس خدا متأثر و متلاشی می شد، و وقتی حال کوه در برابر قرآن چنین است ، انسان اشرف مخلوقات سزاوارتر از آنست و باید وقتی که قرآن بر اوتلاوت می شود، یا خودش آن را مطالعه می کند، قلبش خاشع گردد، پس انسانهایی که نه تنها در برابر قرآن خاشع نمی شوند، بلکه از در مخالفت و انکار آن بر می آیند قلبهایشان از کوه هم سختر و نفوذ ناپذیرتر است .و در آخر می فرماید این مثل و سایر امثالی که ما برای مردم می زنیم به جهت آنست که قوه تفکرشان به کار بیافتد و بیاندیشند که چنین قرآنی شایسته است که در آن تدبر شود، و در نتیجه به هدایتی که از طریق عبودیت مطرح نموده ، هدایت بیابند وبه کمال سعادت برسند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۹

27 تدبر در قرآن/ یک آیه از جزء بیست و هفتم کاوش پرس معصیت قرآن مجید قرآن عظمت کبریایی خدا سوره مبارکه حدید جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر نمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن آیه 16 سوره مبارکه حدید

 

« آیه ۱۶ سوره مبارکه حدید»

ترجمه:
آیا وقت آن نرسیده که آنان که ایمان آورده اند دل هایشان به ذکر خدا ومعارف حقه ای که نازل کرده نرم و خاشع شود؟ و مانند اهل کتاب که پیش از ایشان می زیستند نباشند، آنها در اثر مهلت زیاد قلبهایشان قاسی و سخت شد و بیشترشان فاسق شدند.
تفسیر(المیزان):
خشوع قلب یعنی تأثیری که قلب انسان در برابر مشاهده عظمت و کبریایی حق به خود می گیرد، در واقع آیه شریفه می خواهند بفرماید: سزاوار است که مؤمنان هرگاه به یاد خدا می افتند و معارف حقه قرآنی را می شنوند، بلا درنگ در برابر عظمت کبریایی خدا متأثر شوند و خشوع بیابند، و ظاهرا لحن آیه توبیخ و عتاب است برای مؤمنینی که دچار قساوت قلب شده اند و یاد خدا و ذکر قرآن دلهایشان را خاشع نمی سازد، به همین دلیل هم می فرماید: آیا وقت آن نرسیده که مؤمنان از یاد حق و قرآن خاشع شوند و مانند اهل کتاب که در اثر طولانی شدن مهلت و زمان عمرشان ، دچار قساوت قلب گردیدند و خشوع را از دست دادند و بیشترشان از روش بندگی خارج شدند، نباشند. و این آیه تذکر مشفقانه و عتابی دوستانه از ناحیه خداوند ودود است ، تا دل های مؤمنان متأثر شود و از مقام پروردگارشان خوف بیابند و او را بپرستند و معصیت او نکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۹

26 تدبر در قرآن/ یک آیه از جزء بیست و ششم کاوش پرس قرآن مجید سوره مبارکه حجرات جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر نمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن آیه 6 سوره مبارکه حجرات

« آیه ۶ سوره مبارکه حجرات»

ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فرد فاسقی با خبری به نزدتان آمد، پس تحقیق کنید تا مبادا ندانسته به قومی بی گناه حمله کنید و بعدا از عمل خود پشیمان شوید.
تفسیر(المیزان):
فاسق یعنی کسی که از طاعت خارج شده و به معصیت گرایش یابد. و نباء یعنی خبر مهم و عظیم الشأن. تبین به معنای ایضاح و اظهار است. می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید اگر فاسقی به نزد شما خبر مهمی آورد، تحقیق کنید و جوانب آن را آشکار سازید تا به حقیقت آگاه شوید، و مبادا بدون جهت و از روی نادانی بر قومی بتازید و بعدا که آگاه شدید از رفتاری که کرده اید نادم وپشیمان شوید. در روایات آمده که این شخص فاسق ولید بن عقبه ابن محیط برادر مادری عثمان بوده و او کسی است که بعد از سعد بن ابی وقاص والی کوفه بود و در حالت مستی در پیشاپیش مردم به نماز ایستاد و نماز صبح را چهار رکعتی خواند. سپس گفت می خواهید بیشتر برایتان بخوانم؟ و وقتی خبر به عثمان رسید او را عزل کرد و حضرت امیر علیه السلام به او حد زدند. اما درخصوص شأن نزول این آیه نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله ولید را به جانب بنی مصطلق فرستاد تا از آنها زکات بگیرد و وقتی او به نزدیک آنها رسید آنها سواره به استقبال او آمدند و او پنداشت که آنها می خواهند با او بجنگند، پس بسوی رسول الله صلی الله علیه و آله بازگشت و گفت: اینها مرتد شده اند و زکات ندادند. و وقتی رسول خدا برای تحقیق عازم آن قبیله شدند، آشکار شد که حقیقت امر چه بوده و در اینجا بود که این آیه نازل شد. پس از همین آیه استفاده می شود که اصل عقلایی این است که وقتی فرد مطمئن وغیرفاسقی خبری را آورد به آن ترتیب اثر داده شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۰

25 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء بیست و پنجم کاوش پرس قرآن مجید ظلم و طغیان سوره مبارکه شوری جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر نمونه تفسیر المیزان ترجمه تدبر در قرآن آیه 23 سوره شوری

« آیه ۲۳ سوره مبارکه شوری»

ترجمه:
و اگر خدا روزی را بر همه بندگانش فراخ می کرد، در زمین طغیان می کردند، اما به اندازه¬ای که بخواهد نازل می نماید، همانا او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.
تفسیر(المیزان):
می فرماید اگر خدا روزی را برای بندگانش گشایش می داد، هر آینه در زمین ظلم و طغیان می کردند، چون طبیعت مال اینگونه است که وقتی زیاد باشد طغیان و استکبار می آورد. همچنانکه فرمود (ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی (۲۸) انسان وقتی که خود را بی نیاز ببیند طغیان می کند) پس خدا هر چه را بخواهد با کمیت و اندازه معین نازل می کند، یعنی رزق را به اندازه نازل می نماید و به هر کس به مقدار معین روزی می دهد و چون او به حال بندگان خودآگاه و بیناست و می داند که هر یک از بندگانش استحقاق چه مقدار رزق را دارد و چه مقدار از بی نیازی یا فقر مفید به حال اوست همان مقدار را به او اعطاء می کند. پس صلاح حال مردم در اندازه روزیشان دخالت دارد و این امر با گشایشی که خداوند به بعضی ثروتمندان مثل قارون و امثال او می دهد و آنها دست به طغیان می زنند، منافات ندارد، چون خداوند با آنها مطابق سنت آزمایش و امتحان رفتار نموده و آنها را استدراج کرده و به آنها مهلت داده است. نکته دیگر اینکه روزی دادن فقط در باب رزق مادی نیست بلکه شامل معارف وشرایع و روزی معنوی نیز می شود و خداوند در آن باب نیز به حسب حال افراد و به مقتضای صلاح ایشان به آنها روزی می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۷

24 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء بیست و چهارم گناه کبیره کاوش پرس مغفرت قرآن مجید سوره مبارکه زمر جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیرالمیزان تفسیر نمونه ترجمه تدبر در قرآن اسراف

« آیه ۵۳ سوره مبارکه زمر»

ترجمه:
ای بندگان من که بر نفس خود ستم و تجاوز نموده اید از رحمت خدا نومید مشوید که خدا تمامی گناهان را می آمرزد، همانا او آمرزنده مهربان است.
تفسیر(المیزان):
در این آیه خداوند به رسول خدا امر می کند تا برای تشویق کافران به اجابت دعوت حقه او، آنها را با نام (بندگان من) بخواند و نیز بدانند که بنده و عبد خدایند و خدا مولای آنهاست و حق مولا بر بنده اش این است که بنده از اوامر مولایش اطاعت کرده و او را عبادت کند و مولا هم حق دارد که آنها را به اطاعت و عبادت خود دعوت نماید. مراد از (اسراف بر نفس) تجاوز از حد بندگی و ارتکاب گناه است (شرک و گناه کبیره ویا صغیره ) و مراد از (قنوط) ناامیدی و یأس می باشد. به هر حال در اینجا پیامبر خطاب به کفار و مشرکین از جانب خداوند می فرماید: ای بندگان من که با گناه و شرک بر نفس خود تجاوز و ستم نموده¬اید، از رحمت اخروی ومغفرت پروردگار ناامید نشوید و بدانید آنچه را که در جنب پروردگار کوتاهی نموده¬اید می توانید با توبه جبران کنید، چون خدا همه گناهان حتی شرک را هم با وجود توبه حقیقی می آمرزد، چون او الله است که آمرزنده و مهربان می باشد، پس مغفرت خداعام است ، اما آمرزش گناهان هر کس سبب می خواهد و به گزاف و بیهوده صورت نمی گیرد و سبب مغفرت به فرموده قرآن دو چیز است: ۱٫ توبه ۲٫ شفاعت. ولی چون این آیه خطابش متوجه عموم مردم اعم از کافر و مؤمن است، و بطور مسلم شفاعت به کفار یا مشرکین تعلق نمی گیرد، لذا فقط یکی از این دو سبب باقی می ماند که همان توبه است چون شرک جز با توبه آمرزیده نمی شود (به خلاف سایر گناهان که با توبه یا شفاعت و یا هر دوی آنها مشمول مغفرت الهی قرار می گیرند)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۴

23 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء بیست و سوم کاوش پرس قرآن مجید سوره مبارکه زمر جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیرالمیزان تفسیر نمونه ترجمه تدبر در قرآن / یک آیه از جزء بیست و سوم آیه 3 سوره مبارکه زمر

 

« آیه ۳ سوره مبارکه زمر»

ترجمه:
آگاه باشید که دین خالص تنها برای خداست و کسانی که به جای خدا اولیائی می گیرند، آنها را نمی پرستند جز به این منظور که آنها ایشان را قدمی به سوی خدا نزدیک کنند، همانا خدا در بین آنان در خصوص مطالب مورد اختلافشان حکم می کند، به درستی خدا کسی را که دروغگو و کفران پیشه است هدایت نمی کند.
تفسیر(نمونه):
نقل شده است که مردى خدمت پیغمبر گرامى صلى اللّه علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! ما اموال خود را به دیگران مى بخشیم تا اسم و رسمى در میان مردم پیدا کنیم آیا پاداشى داریم ؟ فرمود نه. مجددا عرض کرد: گاهى هم براى اجر الهى و هم به دست آوردن نام مى بخشیم آیا پاداشى داریم؟ پیامبر فرمود: خداوند چیزى را قبول نمى¬کند مگر اینکه خالص براى او باشد، سپس این آیه را تلاوت کرد (الا لله الدین الخالص). خداوند در قسمت بعدی آیه به ابطال منطق سست و واهى مشرکان که راه اخلاص را رها کرده و در بیراهه شرک سرگردان شده اند می¬پردازد. قرآن مجید مخصوصا روى این نکته تاءکید مى کند که انسان بدون هیچ واسطه اى مى تواند با خداى خود تماس گیرد، با او سخن گوید، راز و نیاز کند، حاجت بطلبد تقاضاى عفو و توبه کند، اینها همه از آن او و در اختیار و قدرت او است. سوره (حمد) بیانگر این واقعیت است چرا که بندگان با خواندن این سوره به طور مداوم در نمازهاى روزانه مستقیما با پروردگار خود ارتباط برقرار مى کنند، او را مى خوانند و بدون هیچ واسطه اى از او تقاضا مى کنند و حاجات خویش را مى طلبند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۲

17 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء هفدهم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر ترجمه

« آیه ۷۳ سوره مبارکه حج»

ترجمه:
ای مردم مثلی زده شد پس به آن گوش فرا دهید، همانا آن کسانی که به غیر خدا ایشان را می خوانند، هرگز نمی توانند مگسی را خلق کنند اگرچه درباره آن همکاری و اجتماع نمایند و اگر مگس چیزی از آنها برباید نمی توانند از او پس بگیرند، طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
تفسیر نمونه:
در این آیه ترسیم جالب و گویائى از وضع بتها و معبودهاى ساختگى، و ضعف و ناتوانى آنها، بیان مى کند، و بطلان اعتقاد مشرکان را به روشنترین وجهى آشکار مى سازد. روى سخن را به عموم مردم کرده است. همه بتها و همه معبودهاى آنها و حتى همه دانشمندان و متفکران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرینش مگسى نیستند. بنابراین چگونه مى خواهید شما اینها را همردیف پروردگار بزرگی قرار دهید که آفریننده آسمانها و زمین و هزاران هزار نوع موجود زنده در دریاها و صحراها و جنگلها و اعماق زمین است، خداوندى که حیات و زندگى را در اشکال مختلف و چهره هاى بدیع و متنوع قرار داده که هر یک از آنها انسان را به اعجاب و تحسین وا مى دارد، آن معبودهاى ضعیف کجا و این خالق قادر و حکیم کجا؟ موجودى به این ضعیفى و ناتوانى که حتى در مبارزه با یک مگس شکست مى خورد چه جاى این دارد که او را حاکم بر سرنوشت خویش بدانند و حلال مشکلات.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۹

16 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء شانزدهم تفسیر المیزان

« آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف»

ترجمه:
بگو من فقط بشری هستم همانند شما که به من وحی می¬رسد، حق این است که خدای شما یگانه است ، پس هر که امید دارد که به ملاقات پروردگار خویش نایل شود، باید عمل شایسته کند و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نگرداند.
تفسیر (المیزان):
در اینجا به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: که خطاب به منکرین بگوید: من (پیامبر اکرم) هم منحصرا بشری مانند شما هستم که در اصل بشر بودن تفاوتی باشما ندارم و هرگز ادعای قدرت غیبی الهی و قدرت مافوق طبیعی برای خود نکرده¬ام، وتنها تفاوت من و شما در امر وحی است که خداوند بوسیله وحی خود، نفس مرا ثبات بخشیده. و همچنین منحصرا خدای شما، خدای واحد است و همه آیات آفاقی و انفسی بر وحدانیت او شهادت می¬دهند و از آنجا که تمامیت معنای الوهیت به امر رجوع بندگان به سوی او بستگی دارد و خدای متعال کمال مطلوب همه موجودات است و هر وصف جمیل و فعل حق و حکم عدل از او منشاء می گیرد، هر کس که به امر رجوع به جانب پروردگار و ملاقات او امید دارد، باید عمل شایسته انجام دهد و ابدا در امر عبادت پروردگارش شریکی اتخاذ نکند، چون چنین شخصی ظن قریب به یقین دارد که بسوی پروردگارش باز می گردد و او به اعمالش رسیدگی می کند و اعتقاد به وحدانیت ، با شرک در مرحله عمل منافات و تناقض دارد و هرگز با هم جمع نمی شود، لذا فرد مؤمن وصالح باید در مرحله عمل نیز موحد باشد. و خدای سبحان که نامش بلند مرتبه باد، در همه صفاتش واحد است و از جمله این صفات الوهیت و معبود بودن است که در آن امر شریکی ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۸