موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

25 بهمن ماه 1367 برابر با 14 فوریه 1988، حجت الاسلام انصارى کرمانى، قائم مقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، به حضور ایشان رسیده و مى‏گوید: «آقا! قضیه این کتاب «آیات شیطانى» و قتل عام مسلمان‏هاى هند و پاکستان را که شنیده‏اید. تصمیم شما چیست؟»
امام خمینى در پاسخ او مى‏گوید: «من همین الان مى‏خواستم به شما بگویم که بروید و به دولت بگویید که فردا را عزاى عمومى اعلام کنند.»
آقاى انصارى راهى ابلاغ فرمان حضرت امام به هیات دولت مى‏شوند که ناگهان ساعتى بعد رادیوى جمهورى اسلامى ایران اقدام به پخش اعلامیه مهمى از جانب حضرت امام(س) کرد:

بسمه تعالى

انالله و اناالیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏رسانم، مولف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از
 
مسلمانان غیور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر
 
کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت آن را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد.
 
والسلام علیکم و رحمه ‏الله و برکاته
 
روح‏ الله‏ الموسوى‏الخمینى 25/11/1367
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۹

در این بیانیه آمده است:

»یادآوری یوم الله ۲۲ بهمن؛ یعنی یادآوری رشادت‌ها و فداکاری‌ها و شهادت طلبی‌های ملتی منسجم و خداجوی و پیرو ولایت و رهبری که با ایثار خون خود ثابت کرد که "خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است."

یادآوری ۲۲ بهمن؛ یعنی، یادآوری تجلی حکومت الله برروی زمین، روزی که برنده‌ترین سلاح معنوی؛ یعنی، ایمان، پیروزی آفرید. روزی که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله» رژیم ستمشاهی دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زباله دانی تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آوای«الله اکبر» از رگبار «مسلسل » قوی‌تر و نیرومندتر است.

و اینک در آستانه سی وپنجمین سا لگرد انقلاب اسلامی قرار داریم تجربه گرانسنگ ملت ایران در طی سی و پنج سال گذشته، کارآمدی اسلام سیاسی - فقاهتی امام خمینی(ره) و ولایت مطلقه فقیه را در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی اثبات و توانایی نظام پردازی ناشی از پیوند دین و سیاست را در شریان زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران نشان می‌دهد.

ملت و نظام جمهوری اسلامی که در حال الگو شدن برای کشورهای اسلامی است ضمن دستیابی به قله‌های علم و تکنولوژی و پیشرفت همه جانبه در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، علمی، نظامی و سیاسی و برخورداری از بهترین مردم سالاری دینی و اقتدار ملی در حال تبدیل شدن به قدرت اول منطقه است.

مردم بزرگوار ایران اسلامی در کوران ۳۵ سال مجاهدت، جنگ، تحریم و فشارهای دشمن آبدیده شد و راه مقابله با فتنه‌ها و بحران‌های منطقه‌ای و جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن را آموخت و تمام سرمایه‌گذاری‌ها و تلاش‌های دشمنان انقلاب به‌ویژه آمریکا برای براندازی و انحراف و توقف فرایند انقلاب اسلامی را بی اثر و نقش بر آب کرد.

اکنون با توجه به اینکه دشمن زبون و زخم‌ خورده انقلاب اسلامی شیطان بزرگ عجز و ناتوانی خودش را در خصوص جلوگیری از پیشرفت در زمینه فناوری هسته‌ای نظام اسلامی اعلام نموده است لذا وظیفه همگان است که در دفاع از فرمایشات راهبردی و هوشمندانه مقام معظم رهبری در خصوص نرمش قهرمانانه و گفتمان منافع ملی، بخصوص در جریان مذاکرات هسته‌ای با وحدت و انسجام داخلی بین آحاد مردم و مسوولان این مسیر را تا سر منزل مقصود طی کنند.

شورای مرکزی هیئات مذهبی کشور در آستانه سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از ملت بزرگوار ایران اسلامی به‌ویژه هیئات مذهبی و افراد تاثیرگذار در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دعوت می‌نماید ضمن حضور فعال در برنامه‌های بزرگداشت ایام دهه مبارک فجر با طنین فریاد رسای الله اکبر در شب ۲۱ بهمن ضمن زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای انقلاب و تجدید میثاق با آرمان‌های امام (ره) و رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای زید العزه یک بار دیگر با حضور در راهپیمایی۲۲ بهمن حماسه‌ای ماندگار از بصیرت و هوشیاری انقلابی به یادگار بگذارند.»

 
منبع:ایسنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰

تولد حضرت عبدالعظیم علیه السلام
محقق بزرگ مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی می نویسند: «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیّه ولادت حضرت عبد العظیم علیه السلام در روز پنجشنبه چهارم ربیع الثانی سال 173 ق در مدینه واقع شده است». پدرش عبداللّه و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس به پرورش و آموزش او اهتمام زیادی داشته اند. عمده دوران کودکی او به تعلیم قرآن و ممارست در معارف اهل بیت علیهم السلام سپری شد.

منزلت حضرت عبدالعظیم علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در دانش و تقوا به منزلتی رسید که همواره مورد احترام و اعتماد امام معصوم زمان خویش بود. نقل شده است که شخصی به نام اَبا حَمّاد رازی با تحمّل زحمت های فراوان خود را به سامرّا می رساند تا از امام علی النقی علیه السلام مسائلی را بپرسد. امام علیه السلام پس از پاسخ گفتن به پرسش های حمّاد فرمودند: «ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی روبه رو شدی آن مشکل و سئوال خود را با عبدالعظیم حسنی در میان بگذار و از او بخواه تا پاسخ سؤالات تو را بیان نماید و ضمنا سلام مرا هم به او برسان». امام هادی در جای دیگر به شخصی از اهالی ری می فرمایند: «اگر قبر عبدالعظیم علیه السلام را که در نزد شماست زیارت می کردی مانند کسی بودی که امام حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده است »

ظلم ستیزی حضرت عبدالعظیم علیه السلام

هرچند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام همانند بسیاری از فرزندان سادات حسنی در مقابل حکام ظالم عصر خود به قیام مسلحانه و مبارزه نظامی دست نزد، امّا از طریق فعالیت های فرهنگی و روشنگرانه جلوی بسیاری از توطئه های آنان را می گرفت. وی در این شیوه مبارزه به تحکیم جایگاه امامان معصوم و افشای ستم غاصبان حکومت اسلامی می پرداخت و در سخت ترین اوضاع به گسترش معارف اسلامی و نشر معارف اهل بیت مشغول بود. نقل می کنند وقتی خلیفه عباسی امام هادی علیه السلام را زیر نظر گرفته و مانع ارتباط آن حضرت با مردم بود، حضرت عبدالعظیم به هر زحمتی که بود خود را به آن حضرت رساند تا عهده دار مسئولیت هایی از طرف امام هادی علیه السلام شود. چون متوکل این موضوع را شنید، دستور دستگیری آن حضرت را صادر کرد. در این زمان بود که حضرت عبدالعظیم علیه السلام مجبور به مهاجرت به ری می شود. در اشاره به این حقیقت، در تاریخ می نویسد: از ترس حاکمان ستمگر مجبور به کوچ از شهری به شهر دیگر شد.

اهتمام حضرت عبدالعظیم علیه السلام به اعتقاداتش
از بررسی ها چنین معلوم می گردد که حضرت عبدالعظیم علیه السلام در طول زندگی خود به هیچ امری همانند سلامت عقاید و پیروی از اهل بیت علیه السلام اهتمام نداشتند به گونه ای که در زمان امام هادی علیه السلام می فرمودند: اطاعت از حضرت هادی علیه السلام واجب است و خود در عمل نیز اطاعت ولایت او را به جان و دل پذیرا بود. برای تحصیل اطمینان از سلامت عقایدش روزی به حضور امام هادی علیه السلام می رسد و عرض می کند: «ای پسر پیامبر، بسیار علاقمندم که عقاید دینی ام را خدمت شما بیان کنم تا چنانچه عقاید و افکارم مورد تأیید شماست بر آن استوار باشم وگرنه آن چنان که شایسته است آنها را اصلاح نمایم». آن گاه تک تک مسائل اعتقادی خود را در زمینه توحید، نبوّت، امامت، معاد و جز آن توضیح می دهد. وقتی سخنانش به پایان می رسد امام هادی علیه السلام می فرمایند: «ای ابوالقاسم، به خدا سوگند، اعتقاداتی که عرضه کردی مبانی واقعی دین الهی است. بر این اعتقادات ثابت قدم باش...».

یار واقعی امام هادی علیه السلام
حضرت عبدالعظیم علیه السلام در کسب فضایل و معارف و دوستی و اطاعت از اولیا به منزلتی رسیده بودند که در طول عمر خود، هر یک از سه امام معاصر او(امام رضا، امام جواد و امام تقی علیه السلام ) از وی راضی بودند و رفتار، عقاید و موضع گیری های او را تایید می کردند. وقتی برای انجام دادن پاره ای وظایف و کسب تکلیف و رهنمود از امام هادی علیه السلام ، با زحمت فراوان از مدینه به سامرا مسافرت کرد، چون چشم امام هادی علیه السلام به حضرت عبدالعظیم علیه السلام افتاد فرمود: «ای ابوالقاسم، خوش آمدی به راستی تو از یاران حقیقی ما هستی». به جهت همین منزلت و اطمینان بود که امام هادی علیه السلام او را وکیل و نماینده خود در شهرری معرفی می کند و به مردم توصیه می فرماید که در حلّ مشکلات دینی خود به ایشان مراجعه کنند »

سفارش امام رضا علیه السلام به حضرت عبدالعظیم

حضرت عبدالعظیم علیه السلام مورد اعتماد امام رضا علیه السلام بودند و توصیه های ایشان را به شیعیان می رساندند. روزی امام رضا علیه السلام به او می فرمایند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و ندهند. آنان را به راست گویی و امانت داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار از همدیگر و توجّه به یکدیگر دستور بده؛ چرا که اینها مایه نزدیک شدن به من است. خود را هرگز مشغول دشمنی با یکدیگر نکنید. من با خود پیمان بسته ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین صورت عذاب کند و در آخرت نیز چنین کسی را از زیان کاران قرار دهد».

اهمیّت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام

زیارت از شیوه های مهمّ زنده نگه داشتن نام و یاد و خاطره پاکان و صالحان است که همواره در فرهنگ اسلامی بر آن تاکید شده است. تشویق های بسیاری در مجموعه روایات نسبت به زیارت مرقد رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و زیارت سیدالشهداء علیه السلام و ائمه اطهار و امام زادگان به چشم می خورد که این کار علاوه بر آثار تربیتی برکات معنوی فراوانی در پی دارد. از جمله کسانی که در روایات نسبت به زیارت او سفارش شده است، حضرت عبدالعظیم علیه السلام است که از این سفارش تا حدودی عظمت شخصیت و جایگاه والای او در نزد اهل بیت علیهم السلام معلوم می گردد. حتی در ضمن یکی از روایت های حضرت هادی علیه السلام آمده است که فرمودند: «هرکس قبر اباالقاسم [حضرت عبدالعظیم علیه السلام ] در ری(با شروط آن) زیارت کند، خداوند پاداش او را بهشت قرار می دهد »

بخشی از زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام

سلام بر تو ای بنده شایسته و وارسته خدا؛ سلام بر تو ای اباالقاسم، فرزند امام مجتبی علیه السلام ؛ سلام بر تو ای که در زیارت تو امید پاداش زیارت سیدالشهداء هست؛ سلام بر تو. خداوند میان ما و شما در بهشت، آشنایی برقرار کند و ما را در گروه شما محشور گرداند و از حوض کوثر جدّتان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به دست علی بن ابی طالب علیه السلام سیراب سازد ... از خداوند می خواهم که در راه شما به ما شادی و گشایش دهد و ما و شما را در جوار جدّتان محمد صلی الله علیه و آله وسلم گردآورد و معرفت شما را از ما نگیرد ... .

با دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن در برابر خدا به شما تقرّب می جوییم ای سرور من، برای ورود به بهشت شفیع من باش؛ چرا که تو نزد خداوند مقام بلندی داری. خدایا، از تو می خواهم سرانجامم را به سعادت ختم سازی و ایمان و ولایتی را که دارم از من نگیری ... خدایا به کرم، عزّت، عافیت و رحمتت قسم دعایم را مستجاب و زیارتمان را قبول کن و بر محمّد خاندانش درود فرست.

آثار علمی حضرت عبدالعظیم علیه السلام

یکی از ابعاد مهمّ در شخصیّت حضرت عبدالعظیم علیه السلام مقام و منزلت علمی و دانش و خدمات علمی اوست. وی علاوه بر نقل احادیث از ائمه معاصر خویش کتاب هایی نیز تالیف نموده است که این دو اثر از آن جمله است:

1-  خطبه های امیرالمومنین علیه السلام : این اثر مشتمل بر چند خطبه مولای متقیان امیرالمومنان علی علیه السلام است.

2-  کتاب یوم و لیله: در این اثر درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه روز مطالبی عرضه شده است. با کمال تاسف اصل این اثر همانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است. در هر حال توضیحات علمای تاریخ و سیره به خوبی گویای این حقیقت است که حضرت عبدالعظیم علیه السلام علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید سالم و مراقبت بر عبادات و اعمال فردی و دفاع از اهل بیت علیهم السلام ، به منظور ارشاد تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم آثاری را تألیف کردند که هر یک در نوع خود بسیار مفید و موثر بوده اند.

کرامات

نجات پینه دوز
علامه سید محمد حسین در کتاب روح مجرد، ص: 271نقل کرده است :پینه‏دوزى بود سر کوچه حمّام وزیر که منزل ما در آنجا بود، و ما کفشهاى خود را براى پینه و وصله به او میدادیم. یک روز با حالت گریه به منزل آمد و این قضیّه را براى پدرم که عالم محلّه بود تعریف کرد، و من صغیر بودم و خوب به خاطر دارم.مى‏گفت: ما کفش دوزها عادتمان بر اینست که چون بخواهیم میخهائى را به کفش بزنیم، یک مشت از آنرا در دهان خود میریزیم، سپس یکى یکى در مى‏آوریم و به کفش میکوبیم. من یک مشت میخ سیاه بنفش (که معروف است و بلند و نوک تیز است) در دهان خود ریختم تا به کفش بزنم. ناگهان کسى آمد و مشغول گفتار شد و من غفلت کردم و آنها را بلعیدم در آنگاه مرگ را در برابر چشمانم مشاهده کردم که اینک است که معده و روده من پاره پاره شود. بدون معطّلى در دکّان را بستم و به حضرت عبد العظیم علیه السّلام رفتم، و خود را به ضریح چسباندم و گفتم: یا سَیِّدَ الْکَریم! تو میدانى که من عائله سنگین دارم، فقط شفاى خود را از تو میخواهم. حالم بسیار منقلب بود. چون از حرم بیرون آمدم، وسط صحن کنار حوض نشستم. ناگهان حال قِى و استفراغى به من دست داد، چون قى کردم دیدم همه آن میخها در آن است‏

پیمان دو خادم
دو نفر از خادمین حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با هم عهد می بندند که هر کدام زودتر ازدنیا رفت از خدا بخواهد دیگری را هم ببرد . از قضا یکی از آنان به رحمت خدا می رود . پس از گذشت چهل روز، یار هم عهد در عالم رویا ، متوّفی را می بیند که در جایگاهی مناسب و خوب قرار دارد . سلام می کند و به او می گوید : رفیق ، از تو گله دارم ، مگر ما با هم قرار و عهد نداشتیم ؟ و او پاسخ می دهد : درست است . من بر سر عهد بودم ، اما مقداری از پیمانه ات خالی است ، وقتی پر شود ، خواهی آمد . این بار می پرسد : به من بگو آنجا چه خبر است ؟ این مکان خوب و خرّم را چطور به تو داده اند ؟ پاسخ می دهد : آن قدر بگویم که سخت است . یادت می آید در آن سفر کربلا که رفتیم از چند گمرک باید می گذشتیم . اینجا هم همان است . گمرک به گمرک جلوی آدم را می گیرند . یکی از آنها مربوط به حساب نماز است . یکی مربوط به روزه است و الی آخر. امّا رفیق ، من به هر یک از این جایگاهها می رسیدم ، وجود مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تشریف می آورد ، دست مرا می گرفت و از آنجا رد می کرد . تا مرحله آخر که مرا به اینجا آوردند و می بینی … . ده سال پس از این خواب ، آن خادم هم از دنیا رفت تا به یار هم عهد خود بپیوندد …

ماجرای تعزیه
در سالهای گذشته ، موضوعی تا مدّتها در شهرری نقل محافل بود و امروز نیز پیرمردها آن را به یاد دارند ، و اگر از آنان بپرسید چه کسی کاشی کاری مناره های حرم سیّدالکریم علیه السّلام را انجام داده ، پاسخ می دهند :«همان که از ایوان امامزاده حمزه علیه السّلام افتاد دنبه گوسفندش ترکید .» حال ببینیم که این ماجرا چه بوده است؟! در آن زمان ایّام محرّم که فرا می رسید در صحن حضرت حمزه بن موسی علیه السّلام هر روز مراسم تعزیه خوانی برقرار می شد . آن روز موضوع تعزیه مربوط به قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السّلام توسّط حضرت ابراهیم علیه السّلام بود . در این تعزیه اینطور عمل می شد که وقتی تعزیه خوان به تلاش حضرت ابراهیم علیه السّلام برای قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السّلام می رسید و به اراده خداوند موفّق به این کار نمی شد ، در همین لحظه جعبه ای از بالای ایوان به طرف پایین می آمد که درون آن فردی که نقش جبرئیل را ایفا می کرد به همراه یک گوسفند قرار داشت . گوسفند که به زمین می رسید ، کسی که نقش حضرت ابراهیم علیه السّلام را داشت آن را می گرفت و قربانی می کرد . این جعبه به وسیله طنابی از بالای ایوان هدایت می شد. آنرزو در حالی که جمعیّت انبوهی به تماشای تعزیه نشسته بودند کار به لحظه پایین آمدن جعبه رسید . طبق معمول درون جعبه «استاد محمود کاشی کار» که نقش جبرئیل را داشت به همراه یک رأس گوسفند قرار گرفته بود . جعبه هنوز فاصله چندانی از ایوان نگرفته بود که صدای جمعیّت و شیپور و طبل موجب رم کردن گوسفند شد که در اثر تکان های شدید بالاخره به واژگون شدن جعبه انجامید . در این لحظات حسّاس معین البکاء (مسؤول تعزیه) که مراقب این اوضاع بود در یک آن متوجّه این واقعه می شود و در همان حال با ذکر «یا پسر موسی بن جعفر علیه السّلام » متوسّل به حضرت حمزه بن موسی علیه السّلام می گردد . در آنجا بود که جمعیّت در عین ناباوری می بیند گوسفند به صورت چهار دست و پا در میان جمعیّت می افتد و در پی آ‎ن استاد محمود کاشی کار نیز آنچنان دقیق بر روی گوسفند می افتد که دنبه گوسفند می ترکد . در این واقعه با وجود آن جمعیّت فشرده و ارتفاع زیاد ، به هیچ یک از تماشاچیان و همچنین استاد محمود کاشی کار ، کوچکترین آسیبی وارد نمی شود . استاد محمود کاشی کار همان کسی است که کاشی کاری مناره های حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام یادگار اوست.

هدیه سیّدالکریم علیه السّلام
یکی از علمای بزرگ پس از آنکه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد . دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند ، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود . جز اینکه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می کند ، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود . شرط پدر دختر تهیّه این اقلام بود : یک جفت گوشواره ، 4 عدد النگو ، 2 عدد پیراهن ، 2 قواره چادری و 2 جفت کفش . اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود ، لکن برای آن عالم بزرگوار تهیّه همین قدر هم مقدور نبود .ایشان ناامید از انجام شرط ، عازم قم می شود . امّا قبل از حرکت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می کند . آن عالم بزرگوار قبل از آنکه به حرم مشرّف شود ، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد . تمام حواسش به شرطی است که از عهده انجام آن برنیامده است . در این لحظه کاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشکل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد . در حالتی دل شکسته زار زار می گرید و برای آنکه کسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد . چند لحظه بعد ، کسی دست روی شانه اش می گذارد و آرام به گوشش می خواند : که آقا ، بسته تان را بردارید تا خدای نکرده کسی آن را نبرد ! و ایشان ناراحت از اینکه او را از چنین حالی بیرون آورده اند ، مکثی می کند و بعد چشم می اندازد ، بسته ای جلوی پایش افتاده است ! ابتدا اعتنا نمی کند ، امّا ، بلافاصله طنین صدایی را که لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته کرده بود در ذهنش می نشیند . نگاه جستجو گرش کسی را نمی یابد . بسته را می گشاید . درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود : 2 جفت کفش زنانه ، 2 قواره چادری ، 2 عدد پیراهن ، 4 عدد النگوی طلا و یک جفت گوشواره .

یک ریال بده ، دو ریال بگیر
 یکی از خادمین سادات نقل می کرد : یک روز صبح عیالم رو به من کرد که : «امشب مهمان داریم ، برو چیزی تهیّه کن .» از منزل بیرون آمدم در حالی که حتیّ یک شاهی هم نداشتم . آن روز نوبت کشیک من نبود . در آن وضعیّت کسی را نیافتم تا از او درخواست کمکی کنم . اگر هم می یافتم ، از چنین درخواستی شرم می کردم . بنابراین بی اختیار به سمت حرم رفتم . حرم خلوت بود و معدود زوّار مشغول زیارت بودند . رو به ضریح به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام عرض کردم : «یابن رسول الله تفضّلی فرما ، شرمنده عیال و مهمان نشوم .» بعد ازاینکه این خواسته از قلبم گذشت ، گوشه ای از حرم ایستاده بودم که زائری جلو آمد و به من گفت : «سیّد، یک ریال به من بده ، وقتی از زیارت امامزاده حمزه علیه السّلام برگشتم ، دو ریال به تو می دهم .» این موضوع زیاد متعجّبم نکرد . بسیاری بودند که برای بیشتر شدن برکت مالشان اینکار را می کردند ، و به همین رسم پولی به دست سیّدی می دادند و آن را پس می گرفتند . خوشحال از اینکه بالاخره با این یک ریال ها به التفاوت می توانستم مهمانی آن شب را آبرومندانه برگزار کنم . امّا من همان یک ریال را هم نداشتم . به زائر گفتم : «آقا ، یک دقیقه صبر کنید ، الان برمی گردم .» بیرون آمدم ، همینطور که دور و برم را نگاه می کردم ، یکی از آشنایان را دیدم . به او گفتم یک ریال به من قرض بده نیمساعت دیگر پس می دهم ، یک ریالی را گرفته به نزد آن زائر رفتم . ایشان یک ریالی را گرفت و به زیارت امامزاده حمزه علیه السّلام رفت . و همان طور که گفته بود ، وقتی از زیارت بازگشت یک سکّه کف دستم گذاشت . خادمین دیگر که این صحنه را زیرنظر داشتند ، پرسیدند قضیّه چیست ؟ ماجرا را گفتم . امّا آنان به حرف من اکتفا نکردند و از آن زائر هم پرسیدند . ایشان هم به آنان همان را گفته بود و از حرم بیرون رفته بود . من به خیال خودم رفتم ، تا یک ریالی که قرض گرفته بودم ، پس بدهم . امّا وقتی چشمم به سکّه افتاد ، دیدم این دو ریالی زرد است و می درخشد ! با تعجّب به بازار رفتم . سکّه را به یکی از طلا فروشان نشان دادم . عیار گرفت و گفت : «طلاست » و آن را 3 تومان می خرد . از آن سه تومان یک ریال قرض را پس دادم و 29 ریال بقیّه را به خانه بردم . آن زائر غریب را هیچگاه قبل از آن ندیده بودم و بعدها نیز ندیدم .

عبای نو
 مرحوم علّامه آقا شیخ محمّد تقی بافقی از مراجع عالی قدر و مبارزی بود که در زمان سلطنت زور رضاخان به شهر ری تبعید شده بود . این شخصیّت نورانی منشاء برکات و صاحب کراماتی در این شهر بود و مردم شهر ری در مدّت اقامت ایشان از این چشمه فیض بهره ها بردند . در آن سالها ، مرحوم علّامه بافقی در مسجد پشت حرم که امروز به نام مسجد آقا شیخ محمّد تقی خوانده می شود ، اقامه نماز می کرد . یکی از روزهای محرّم که در این مسجد روضه خوانی بر پا بود ، طلبه غریبی که به منظور خواندن روضه در مجالس روضه خوانی ایّام محرّم به شهرری آمده بود ، به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام رفت . عبای این طلبه پاره و مندرس بود ، و او در این فکر بود که چگونه با این عبا به مجلس روضه خوانی برود . در همین افکار رو به حرم کرد و سیّد الکریم علیه السّلام نجوا کرد که : « توجّهی بفرما » . از حرم که بیرون آمد از کسی پرسید : اینجا تکیه یا روضه خوانی کجاست ؟ مسجد پشت حرم را نشانش دادند . وقتی به مسجد رسید ، آقا شیخ محمّد تقی بالای منبر بود . وارد مسجد که شد نگاهش متوجّه آقا شیخ شد که با سر به او اشاره می کند و پای منبر را نشان می دهد . به عبارتی از او دعوت می کند پای منبر بنشیند . طلبه همان کار را می کند . صحبت و منبر آقا شیخ که تمام می شود ، ایشان به طرف آن طلبه می آیند و ضمن سلام و علیک و احوالپرسی می پرسد : شما عبا می خواستید ؟ طلبه پاسخ میدهد : بله ، ولی نه از شما ! آقا شیخ می گوید : بله ، درست است ، شما از سیّد الکریم علیه السّلام خواسته اید . سپس دست او را گرفته به منزل می برد و عبای حواله شده را تقدیم آن طلبه می کند .

گفتار علماء

نجاشی
نجاشی در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را پس از ذکر شجره اش صاحب خطب امیر المؤمنین علیه السّلام ذکر نموده است .

محدث نوری

مرحوم میرزا حسین نوری محدّث قرن اخیر در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفیّت وی را به امانت و راستگویی و درستکاری و اهل زهد و عبادت بودن تأکید می نماید و از قول حضرت ابوالحسن الهادی علیه السّلام پاداش زیارت او را بهشت می داند.

مرحوم صدوق
مرحوم صدوق (ره) در من لا یحضره الفقیه کتاب صوم باب یوّم الشّک حدیثی را از قول حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل نموده و گفته این حدیث نادر است و من جز در طریق عبدالعظیم  علیه السّلام ندیده ام و او هم مرضی است ، این گفتار نهایت اعتماد را میرساند.

میر داماد

 مرحوم میرداماد رحمت الله علیه در راشحه خامسه از( رواشح السّماویه) گفته : واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی علیه السّلام مدفون در مسجد شجره ری (حسن) شمرده شود زیرا که اهل حدیث و علما رجال وی را مدح و توصیف و تمجید نموده اند. اگر چه در گفتار علما به توثیق او تصریح نشده است من معتقدم افراد روشن و بصیری که در حدیث تخصّص داشته و در حالت رجال و محدّثین مطالعات کافی دارند از اینکه تصریح به توثیق این محدّث بزرگوار نشده اظهار ناراحتی می کنند.و این سکوت را زشت می شمارند، مگر حضرت هادی علیه السّلام به او نفرمود ، تو به حقّ از دوستان ما هستی این فرمایش امام علیه السّلام  جامع ترین تعریف در باره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  با در نظر گرفتن شرافت ، نسب و عظمت خانوادگی اوست ، اکنون تمام اینها دلالت دارد که وی مردی شریف و بزرگوار خوش نفس و خوش عقیده بوده و اخباری که در زیارت او از امام علیّ النّقی علیه السّلام رسیده و محدّثین بزرگی چون صدوق (ره)  و ابن قولویه(ره) آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گویائی از مقام ارجمند وی در نزد معصومین علیهم السّلام است و گفتار دو عالم بزرگوار فوق الذکر کفایت می کند که طریق حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را در درجه عالی از صحت بدانیم و اخبار و احادیث منقول وی را در اعداد" صحاح" بشماریم


مامقانی
مرحوم شیخ عبدالله مامقانی در تنقیح المقال درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سخن گفته ، نوشته است علّت عدم تصریح محدّثین و  فقها به توثیق ایشان جلالت و بزرگواری وی را ثقه ذکر کنند ، زیرا مقام آن حضرت والاتر از ثقه می باشد.

شیخ عباس قمی
مرحوم شیخ عبّاس قمی  (ره) در سفینه البحار گفتار صاحب بن عباد و بقیه علما را آورده و در مورد زیارت ایشان فضیلت زیادی را ذکر نموده است.

شیخ طوسی

شیخ الطائفه ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی – قدس سرّه – در رجال خود حضرت عبدالعظیم را از اصحاب حضرت هادی علیه السّلام شمرده و فقط بذکر این جمله : « عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی رضی الله عنه » اکتفاء کرده است . البته این جمله « رضی الله عنه » در نزد اصحاب حدیث و فقهاء بسیار اهمیّت دارد ، و حاکی از اعتماد و اطمینان به احادیث و درستی و راستی وی می باشد ، و اظهار این مطلب موجب مدح و ثنای راوی حدیث است .

علامه حلی
علامه حلّی در خلاصة الاقوال حضرت عبدالعظیم را در قسم اوّل که اختصاص به ثقات و ممدوحین دارد ذکر نموده و پس از عنوان گفته : او کتابی راجع به خطبه های امیرالمؤمنین علیه السّلام تألیف کرده و بعد از این فرموده : وی مردی عابد و پرهیزکار و وابسته بود .

احمد بن خالد برقی
احمد بن محمّدبن خالد برقی که از روات مشهور شیعه است ، و کتاب محاسن از تألیفات اوست ، در ص 92 کتاب «عقاب الاعمال» از محاسن حدیثی از عبدالعظیم نقل کرده و درباره وی گوید : « و کان مرضیاً» این جمله از ابوعبدالله برقی که از بزرگان اهل حدیث است حاکی از عظمت و بزرگواری و موقعیت عظیم او در نزد مشایخ اجازه است .

شیخ صدوق
رئیس المحدّثین ابوجعفر صدوق- رضوان الله علیه – در – من لایحضره الفقیه کتاب الصوم باب یوم الشک – حدیثی از عبدالعظیم حسنی نقل نموده و پس از ذکر روایت گفته : این حدیث نادر است و من این خبر را جز در طریق عبدالعظیم حسنی که در مقابر شجره شهر ری مدفون است در طریق دیگری ندیده ام ، و او هم «مرضی» است ، این گفتار صدوق نهایت اعتمادی است که این محدّث بزرگ به او دارد ، با اینکه تصریح میکند این حدیث در طرق سایر مشایخ نیست، و به اصطلاح «شاذ» و «نادر» است ، باز به جهت اطمینانی که به صداقت و درستی این راوی بزرگوار دارد از استناد به حدیث او که متفرد در روایت خبر است خودداری نمیکند .

حر عاملی
مرحوم شیخ حرّ عاملی که از بزرگان محدّثین قرن یازدهم بوده درباره حضرت عبدالعظیم گفته : ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی از زهاد و عباد بود و او را حکایتی است که دلات بر حسن حال و عقیده وی دارد .

مجلسی
مرحوم مجلسی –رحمة الله علیه – در هدیة الزائرین ص 546 گوید : از مزارات مشهوره معلومه مرقد منوّر امامزاده واجب التعظیم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی است ، نسبت آن حضرت به چهار پشت به حضرت حسن مجتبی میرسد ، او از اکابر و محدّثین و اعاظم علماء و زهاد و عباد بوده ، و از اصحاب حضرت امام محمّد تقی و امام علی نقی است ، و نهایت توسّل و انقطاع به خدمت ایشان داشته و احادیث زیادی از آنها روایت کرده ، قبر شریفش در ری معلوم و مشهور است .

رحلت
بعضی گفته اند که از تاریخ وفات او اطلاعی در دست نیست ولی قدر مسلم آن است که در زمان امام هادی علیه السّلام وفات کرده است . ولی بعضی دیگر در تاریخ وفات آن جناب نتیجه تحقیق را چنین دانسته اند که او در 15 شوال سال 252 هجری رحلت کرده است . بنابراین نقل ، آن جناب ده ساله بوده اند که امام موسی بن جعفر علیه السّلام از دنیا رفته اند ، یعنی تمامی زمان امام هشتم و نهم و امام دهم را درک کرده و دو سال قبل از شهادت حضرت هادی علیه السّلام رحلت کرده اند . بعضی نیز نقل کرده اند که آن حضرت به مرگ طبیعی ازدنیا نرفت بلکه دشمنان او را به طور زنده ، در همین محلی که فعلاً قبر آن بزرگوار قرار دارد در زیر خاک مدفون ساختند

·         منابع :
·         پایگاه اطلاع رسانی حرم عبد العظیم حسنی _ علیه السلام )
·         پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
·         کتاب روح مجرد؛ علامه سید محمد حسین طهرانی
·        الرواشح السماویة ؛ میر داماد
منابعی برای مطالعه بیشتر
·         جنّت النّعیم – روح و ریحان نوشته محمّد باقر مازندرانی کجوری، تصحیح و تحقیق: سیّد صادق حسینی اشکوری
·         التذکره العظیمه، نوشته محمّد ابراهیم کلباسی ، تصحیح و تحقیق : علیرضا هزار
·         جنّات النّعیم فی احوال سیّدنا الشّریف عبدالعظیم علیه السّلام، نوشته ملّا محمّد اسماعیل کزازی اراکی ، تصحیح و تحقیق: علی اکبر زمانی نژاد
·         مسند حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، نوشته عزیزالله عطارودی- علیرضا هزار
·         شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام( مجموعه مقالات) به کوشش : علی اکبر زمانی نژاد
·         شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و شهرری( مجموعه کتاب ها و رساله ها ) به کوشش : مهدی مهریزی -علی اکبر زمانی نژاد
·         مجموعه رساله های خطی و سنگی درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام . به کوشش سیّد مجتبی صحفی – علی اکبر زمانی نژاد.
·         مجموعه رساله های خطی پیرامون امامزادگان و زیارتگاه های ری . به کوشش علی اکبر زمانی نژاد.
·         امامزادگان و زیارتگاه های ری ، نوشته محمّد قنبری.
·         عالمان و مشاهیر مدفون در حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام . به کوشش علیرضا هزار.
·         دانشمندان و عالمان ری (رازی) ، به کوشش محسن صادقی
·         زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  . نوشته محمّد علی سلطانی
·         مجموعه مقالات و گفتارهای پراکنده ، به کوشش علی اکبر زمانی نژاد- ابوالفضل حافظیان
·         اختران فروزان ری
·         نگین ری
منیع : مرکز خبر حوزه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۶


بسم الله الرّحمن الرّحیم
ماه ربیع الثّانی ؛ { اهمّیت / فضیلت . آداب و اعمال . وقایع }


اهمّیت و فضیلت :
ولادت با سعادت امام حسن عسکری علیه السّلام پدر بزرگوار حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف در این ماه می باشد.


1- دو خصوصیت در روز ولادت امام : هر چند برای روز ولادت امام یازدهم علیه السّلام حقّ مخصوصی به خود آن حضرت علیه السّلام می باشد، این روز را خصوصیت دیگری است از این جهت که آن بزرگوار، پدر بلا واسطه ی امام ما ارواحنا و ارواح العالمین فداه می باشد...
2- خصوصیت امام حسن عسکری علیه السّلام در بر آمدن حوائج : برای صاحب ولادت یعنی امام حسن عسکری علیه السّلام خصوصیتی در بر آمدن حوائج اخروی می باشد. چه ائمّه ی معصومین علیهم السّلام هر چند که هر یک از آنها در تمامی حوائج بندگان خدا وسیله اند ولی هر یک از آنها را خصوصیتی برای پاره ای از حوائج بالأخص می باشد؛ چنان که دعای توسّل گواه این مدّعا است. خصوصیت این امام همام توسل جهت رفع حوایج اخروی می باشد. (المراقبات . ص 89 و90 ) .

آداب و اعمال :
·    روز هشتم:

طبق مشهور، روز ولادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) در سال 232 است.(1)

روزه : مستحب است به شکرانه ی این نعمت عظمی روزه بدارد. (مفاتیح الجنان . فصل دهم . در اعمال ماه ربیع الثّانی ).

·   روز دهم:

روز رحلت حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) در سال 201 (مطابق روایتى) است.(2)

·    روز شانزدهم:

بنا بر نقلى، آغاز قیام مختار در کوفه، به خونخواهى شهیدان کربلا در سال 66 مى باشد(3) و برخى آغاز قیام او را چهاردهم ربیع الاوّل ذکر

کرده اند.(4)


گرچه حوادث مهمّ تاریخى این ماه کم است، ولى همین سه حادثه از یکسو یادآور یک روز سرور و شادى است که مایه خیر و برکت مى باشد و از سوى دیگر، روز اندوه، به خاطر رحلت کریمه اهل بیت، در سرزمین مقدّس قم است، و از سوى سوم یادآور یک روز عبرت انگیز است که با قیامى خونین، جنایتکاران حادثه کربلا، در مدّت بسیار کوتاهى تار و مار شدند، و نام ننگین آنان، براى همیشه همراه با نفرت و لعن و نفرین در صفحات تاریخ باقى ماند.


در روایات اسلامى و کتب دعا، اعمال زیادى براى این ماه ذکر نشده، فقط مرحوم سیّد بن طاووس، براى روز اوّل این ماه دعایى را ذکر کرده است که :

اللهم أنت إله کل شئ، وخالق کل شئ ومالک کل شئ ورب کل شئ، أسألک بالعروة الوثقى، والغایة والمنتهى، وبما خالفت به بین الأنوار والظلمات، والجنة والنار، والدنیا والاخرة، وبأعظم أسمائک فی اللوح المحفوظ، وأتم أسمائک فی التوارة نبلا  .

وأزهر  أسمائک فی الزبور عزا، وأجل أسمائک فی الانجیل قدرا، وأرفع أسمائک فی القرآن ذکرا، وأعظم أسمائک فی الکتب المنزلة وأفضلها، وأسر أسمائک فی نفسک، الذی لیس کمثله شئ .وأسألک بعزتک وقدرتک وبالعرش العظیم وما حمل، وبالکرسی الکریم .

---------------------------------------------------------------------

1- منتهى الآمال، تاریخ زندگانى امام حسن عسکرى(علیه السلام) و بحارالانوار، جلد 50، صفحه 237، حدیث 8 (البتّه برخى نیز روز دهم و برخى روز چهاردهم را روز ولادت آن حضرت دانسته اند. «همان مدرک، صفحه 238، حدیث 12»(.
2- فروغى از کوثر (زندگى نامه حضرت فاطمه معصومه) انتشارات زائر، صفحه 32. و مطابق نقل دیگر، روز دوازدهم، روز وفات آن حضرت است، لذا مناسب است مؤمنین این سه روز (دهم تا دوازدهم) را به یاد آن حضرت، گرامى بدارند.
3- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 333، حدیث 2.
4- تاریخ طبرى، جلد 4، صفحه 496.
5- اقبال، صفحه 616.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۲

تجمع طلاب و روحانیون پایتخت همزمان با آغاز دهه فجر در حوزه علمیه باقرالعلوم(ع) برگزار می‌شود.

در این مراسم که روز شنبه 12 بهمن ماه و ساعت 10 صبح برگزار می‌شود، کریم منصوری قاری بین‌المللی کشور به قرائت بخشی از آیات قرآن کریم می‌پردازد و حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات و رئیس سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت روحانیت در دفاع مقدس درباره نقش روحانیت در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی سخنرانی می‌کنند.

این مراسم به همت حوزه علمیه باقرالعلوم(ع)، حوزه علمیه مجد، اداره اوقاف و امور خیریه غرب تهران، سازمان بسیج طلاب و با همکاری شهرداری تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان تهران برگزار می‌شود و شرکت برای عموم آزاد است.

حوزه علمیه باقرالعلوم(ع) در خیابان قزوین، سر پل امامزاده معصوم، خیابان شهید عرب، خیابان شهید پهلوانی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۶


آیات اولیه سوره قمر حاکی از این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته و دو نیم شده است و عکس‌هایی که توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح کره ماه گرفته شده است شکاف‌هایی را بر روی این کره نشان می‌دهد که وقوع این معجزه عظیم را اثبات می‌کند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا):

متن فوق بخشی از سخنان آیت‌الله بی‌آزار شیرازی در نشست «شق‌القمر معجزه پیامبر اعظم (ص) با استناد به تحقیقات ناسا» است.
 
دکتر عبدالکریم بی‌آزار شیرازی با قرائت آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» گفت: همان‌طور که ‌می‌دانید در قرآن سوره‌ای به‌نام «قمر» آمده است. ابتدای این سوره در مورد معجزه بزرگی است که توسط ‌پیامبر (ص) برای مردم مکه ارائه شده است و آن مسأله این است که مردم مکه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه می‌شدند آن را حمل بر سحر و جادو می‌کردند تا این که مطرح کردند که چگونه متوجه شدیم که او پیامبر (ص) است؛ زیرا هر کاری که او انجام می‌دهد می‌گویند سحر است.
وی گفت: در این رابطه سران قریش گفتند که سحر جادو در آسمان کارگر نیست بیایید یک معجزه آسمانی از پیامبر (ص) بخواهیم، نزد حضرت رسول (ص) رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و کارهایت گرو جادو نیست، ماه را دو نیم کن. حضرت (ص) فرمودند: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این کار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان می‌شوید؟ پاسخ دادند: بله.
وی افزود: ماه در حالت بدر بود که سبب هنگام پیامبر (ص) با سران قریش در طبیعت رفتند و پیامبر آن‌جا از خداوند متعال درخواست کردند که ماه شکافته شود و این معجزه را مردم مشاهده کنند.
با این دعا ماه شکافته شد به طوری که از میان دو نیمه ماه کوه احر را مشاهده می‌کردند زمانی که این منظره را مشاهده کردند ابوجهل که عناد نسبت به پیامبر (ص) می‌ورزید گفت: ما مطمئن نیستیم که این سحر نباشد، ما صبر می‌کنیم تا مردمانی که از صحرا باز می‌گردند بیایند و از آن‌ها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ و اگر گفتند که دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد سئوال قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم که ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند.

وی در ادمه سخنانش گفت: در این زمینه آیات اولیه سوره قمر نازل شده است آن‌چه که این آیات بیان می‌کند این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحا می‌فرماید: «وَانشَقَّ الْقَمَرُ» دوم اینکه شکاف آن‌قدر بزرگ است که به عنوان آیت خدا یا معجزه الهی یاد شده است «و إن یروا آیة اگر ببیند این آیت و معجزه الهی» راه سوم برخی شکافته شدن ماه را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب سحر و جادو گذاشتند و «وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ» برخی این معجزه را تکذیب کردند و «وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا» و بسیاری فعل گذشته «انشَقَّ» را به فعل مضارع که در آینده است تفسیر کردند و این دو نیم شدن به عنوان یکی از آثار ظهور صورت می‌گیرد.
وی گفت: اما این معجزه مانند معجزه قرآن یک معجزه باقیه شده؛ زیرا بزرگ‌ترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد، شما اگر از یک یهودی یا یک مسیحی بپرسید که آیا شما معجزه‌ای در دست دارید که نشان دهد دینتان بر حق است می‌گویند ما عصای موسی (ع) را نداریم که به شما نشان دهیم چگونه اژدها می‌شود. مسیحیان نیز می‌گویند ما حضرت عیسی (ع) را نداریم که برای شما مرده را زنده و یا مریض را شفا دهد تا این که شما متوجه شوید.
وی افزود: اما اگر از یک مسلمان بپرسند شما دلیلی بر حقانیت دینتان دارید پاسخ می‌دهند من یک معجزه‌‌ای داریم که معجزه باقیه است و مطالب بسیار مختلفی را در زمینه‌های متفاوت بیان کرده است که امروزه دانشمندان می‌توانند آن را مشاهده کنند یکی دیگر از معجزات پیامبر (ص) و آثارش را فضانوردانی که با آپولو به کره ماه رفتند مشاهده کردند و سال‌ها در رابطه با آن مطالعه و تحقیق کرده‌اند که بحث امشب ما در این باره است.
وی گفت: در این زمینه شخصیتی به‌نام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است می‌گوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم.


وی می‌گوید: من علاقه‌مند به مطالعه ادیان تطبیقی بودم درباره همه ادیان مطالعه کردم به دین اسلام رسیدم، دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من می‌خواهم در رابطه با اسلام تحقیق کنم، قرآنی با ترجمه انگلیسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همین که قرآن را ورق می‌زدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز کردم ببنیم قرآن درباره ماه، چه گفته است دیدم قرآن بیان کرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فکر فرو رفتم و از خدا پرسیدم، بر فرض ماه شکافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فکرم مراجعه کردم برایم قابل هضم نبود به طوری که از قرآن منزجر شدم و آن را کنار گذاشتم و این آیه مرا از مطالعه قرآن منصرف کرد.
وی ادامه می‌دهد: از آن‌جایی که کارم خالصانه بود. چند شب بعد تلویزیون برنامه‌ای را دیدم که سه فضانورد را نشان می‌داد که مطالعات خود را در روی کرده ارائه می‌کنند. مجری برنامه این سوال را از فضانوران می‌پرسید که شما بودجه بسیار سنگینی را به کره ماه بردید در صورتی که در کره زمین این همه مردم نیازمند هستند آیا بهتر نبود این پول‌ها را خرج مردم کره زمین می‌کردید؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پول‌هایی که ما خرج این سفرها کردیم به بی‌راهه نرفته است بلکه ما به یک حقایقی دست یافتیم که اگر چندین برابر این ‌پول را خرج می‌کردیم باز هم ارزشمند بود. مجری می‌گوید این حقیقت چه بود این همه ارزش داشت؟، آن‌ها گفتند: ما از قبل با رصد کردن ماه شکاف‌هایی را بر روی این کره مشاهده کرده بودیم؛ اما به هیچ وجه نمی‌توانستیم در رابطه با آن‌ها اظهارنظر کنیم تا این که به کره ماه رفتیم و توسط آپولوی 10 ،عکس‌برداری کردیم و ما از فاصله 14 کیلومتری تصاویری را مشاهده کردیم که این‌ها به خوبی نشان می‌داد که این ماه در گذشته یک شکاف عظیمی برداشته است و زمانی که با آپولوی 11 بر سطح کره ماه فرود آمدیم از نزدیک این شکاف‌ها را مشاهه کردیم. آن‌ها ادامه دادند و گفتند ما اگر می‌خواستیم این مسائل را برای مردم بیان کنیم کسی حرف ما را نمی‌پذیرفت تا این که این سفرهای مکرر باعث شد که ما چنین کشف مهمی را انجام دهیم.
فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سال‌ها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالاتی فراوانی در این رابطه ارائه داده‌اند. در این رابطه شکاف‌هایی فراوانی را می‌توان توسط عکس‌ها بر روی کره ماه دید این شکاف‌ها بر سه نوع است؛ اول شکاف‌های مارپیچی است دوم شکاف‌های دایره‌ای است که گاهی قطرش به هزار کیلومتر می‌رسد و آخر شکاف‌های مستقیمی است که به طور کمربندی دور ماه را گرفته است. دانشمندان احتمال می‌دهند که شکاف‌های دایره‌ای در اثر سقوط سنگ‌های آسمانی است؛ اما شکاف‌هایی کمربندی که دور ماه را گرفته است نمی‌تواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آن‌ها ادامه دادند: طبق تصاویری که از توسط فضانوردان ارائه شده است کاملا مشخصی می‌شد که این دو نیم کره چگونه پس از جدا شده از هم به یکدیگر جوش خورده و متصل شده‌اند.


 
وی ادامه داد: دکتر «دیوید پیت کوک» افزود که مسئله شکاف و جوش خوردن در کره زمین هم اتفاق می‌افتد، در زیر اقیانوس‌ها شکاف‌های عظیمی ایجاد می‌شود و سپس با مواد مذاب به هم جوش می‌خورد که گاهی سبب به وجود آمدن کوه‌های عظیمی در زیر اقیانوس‌ها می‌شود. این موضوع را یک دانشمند آلمانی کشف کرده است که این قاره‌های کره زمین ابتدا یکی بودند یعنی تمام این خشکی‌ها روزی یکی بوده و لذا اگر این قطعات قاره‌ها را هم نزدیک کنیم همه به هم متصل می‌شوند و یک قاره را تشکیل می‌دهند و این در اثر شکافی است که در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قاره‌ها افزوده می‌شود و فاصله آن بیشتر می‌شود به طوری‌که سالی چند صدم سانتی‌متر این فاصله‌ها افزایش می‌یابد و این همان معجزه قرآن کریم است که فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا» یعنی ما خشکی را کشش و گسترش دادیم و هم می‌تواند یکی از نکات جالبی باشد که قرآن کریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را کشف کرده‌اند.
بی‌آزار شیرازی در ادامه سئوالی طرح کرد و گفت: یک بحثی که این جا مطرح است آن است که اگر شق القمر در زمان پیامبر (ص) صورت گرفته است چگونه مکان‌های دیگر آن را ندیده‌اند و فقط در عربستان مشاهده کرده‌اند.
وی در پاسخ به سئوالش گفت: در این باره آثاری است که نشان‌گر این موضوع است که این معجزه را تنها در عربستان ندیده‌اند بلکه در کشورهای دیگر هم دیده شده است در یکی از نسخ خطی هندی که در موزه بریتانیا در شهر لندن قرار دارد درباره مشاهده شق‌القمر در 14 قرن پیش سخن گفته شده است و یکی از دانشمندان اسلامی به‌نام دکتر «محمد حمیدا» در کتابش که درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است آن را نقل کرده است.
حجت‌الاسلام بی‌آزار شیرازی ادامه داد: او می‌گوید: یکی از پادشاهان منطقه جنوب غربی هند این انشقاق را در زمان خود مشاهده کرده و مردم این مشاهده را نقل کردند و بعد که عده‌ای از تجار مسلمان به هندوستان سفر می‌کنند زمانی که به این شهر می‌رسند خبر شق‌القمر را می‌شنوند و می‌گویند ما در هندوستان این واقعه را مشاهده کردیم این تجار صحت حرف آن‌ها را تأیید می‌کنند و می‌گویند این معجزه اسلام (ص) است و پادشاه هند فرزند خود را به عربستان می‌فرستند تا تحقیق کند و زمانی که متوجه می‌شود این معجزه پیامبر (ص) بود مسلمان می‌شود.
دیوید پی کوک می‌گوید: با دیدن این برنامه انقلابی در من به وجود آمد و چه عجیب معجزه خداوند به دست پیامبر خود 14 قرن قبل ارائه کرده و امروزه این فضانوردان به راحتی آن را مشاهده کردند و در اختیار ما قرار داده‌اند.
بی‌آزار شیرازی در توضیح این مسأله که دانشجویان علوم قرآن و حدیث چگونه می‌توانند در زمینه تفسیر علمی داخل شوند گفت: در گذشته بعضی‌ها آیات قرآنی را با اقوال دانشمندان مقایسه و بررسی می‌کردند بعد این اشکال به آن‌ها وارد شد که این فرضیه‌ها و نظریه‌ها تغییر می‌کند و قرآن یک امر ثابت است و اگر بخواهیم قرآن را با نظریات دانشمندان تطبیق دهیم بعد که این نظریه تغییر یافت قرآن را از آن وجاهت می‌اندازد.
وی افزود: ولی من معتقدم که آن‌چه را که قرآن بیان کرده است اصل قرار می‌دهیم و آن‌چه را که علم روز بیان کرده است اگر مطابق باشد می‌آوریم و این چنین نبود که قرآن را به خورد نظریه دانشمندان دهیم بلکه عکس این قضیه بود. امروزه کاملا وضعیت متفاوت شده است اصلا موضوعاتی را با رأس‌العین مشاهده می‌کنیم مانند معجزه شق‌القمر که به رأس‌العین توسط دانشمندان غربی دیده و توضیح و تبین شده است و این فرضیه و نظریه فلان دانشمندان نیست و تغییر در آن صورت نمی‌گیرد. مثلا کروی بودن زمین زمانی فرضیه بود به طوری که تا زمان مرحوم صاحب حدائق می‌گفتند زمین مسطح است ام امروزه کروی بودن زمین را مشاهده و عکس‌برداری کردند.
وی در ادامه سخنانش گفت: همچنین بسیاری از حقایق علمی قرآن را امروزه مشاده کرده‌اند منتهی موضوعات قرآن که علمی است به گفته خود قرآن «قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ» خداوند این قرآن را با علم خودش نازل کرده است نه با علم بشری یعنی علمی وسیع که ارتباط با خدا، آخرت، طبیعت و ماورا‌لطبیعه دارد برخلاف علم بشری که بسیاری محدود است بنابراین قرآن خود وعده کرده است «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» مابه‌زودی آیات خود را در کیهان و آفرینش خود انسان را به انسان‌ها نشان خواهیم داد تا معلوم شود خداوند حق است.
http://weblog4baagh.persiangig.com/ax5/1vanshaghalghamar555.jpg

بی‌آزار شیرازی در ‌ایان سخنانش گفت: قرآن حق است چرا که خود می‌فرماید: «وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ» آن کسانی که اهل علم هستند متوجه می‌شوند که آن‌چه که بر تو نازل شده است حق است امروزه بسیاری از دانشمندان بزرگ در آمریکا و اروپا با مشاهده این آیات درباره کیهان و آفرینش بشر و این آیات بسیار با عظمت مسلمان می‌شوند. ولی متأسفانه ما آیات قرآنی را بسیار سطحی نگاه می‌کنیم و تنها قرائت می‌کنیم «وَکَأَیِّن مِّن آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» چه بسیار آیاتی که در آسمان‌ها و زمین است و این‌ها از آن عبور کرده و روی می‌گردانند.
منبع:http://www.tebyan.net
منبع: http://www.pa.msu.edu/people/frenchj/moon/index2.html


شق القمر از دیدگاه علمی

 
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ * وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ  یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ
نزدیک گشت ساعت و شکافته گشت ماه. و هرگاه ببینند آیتی روی گردانند و گویند افسونی است نیرومند
معجزه دو نیمه شدن ماه (شق القمر)
طبق روایت مشهور (بعضی ادعای تواتر آن را هم کرده اند) میان عامه و خاصه روزی مشرکان نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند: اگر راست می گویی و تو پیامبر خدایی ماه را برای ما دو پاره کن. پیامبر گفت: اگر این کار را انجام بدهم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. و آن شب، شب چهاردهم ماه بود،  پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آنچه را خواسته اند به او بدهد، ناگهان ماه دو نیمه شد و پیامبر آنها را یک به یک صدا می زد و می گفت ببینید! ولی باز هم ابوجهل ها ایمان نیاوردند و گفتند محمد (ص) ما را سحر و جادو کرده است. این داستان با اختلافات کمی در کتاب های مختلف شیعه و سنی آمده است. (2)

شق القمر از نظر تاریخی
ایرادی که بعضی به مسئله شق القمر گرفته اند این است که اگر این امر واقعیت داشت با آن همه اهمیتی که دارد باید در تواریخ جهان ثبت می شد در حالی که چنین نیست و این واقعه فقط در تواریخ اسلامی ثبت شده است. در تفاسیر مختلف قرآن سعی کرده اندبه طرق مختلف به این ایراد پاسخ بدهند. (3) مثلا در تفسیر نمونه به طور خلاصه اینطور پاسخ این ایراد داده شده است:
الف) باید توجه داشت که ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رویت است، نه در تمام آن، بنا بر این نمی از مردم روی زمین از این حساب خارجند.
ب) در نیمی از همین نیمکره نیز اکثریت قریب به اتفاق آنها خوابند. زیرا بعد از نیمه شب است. به این ترتیب تنها یک چهارم از مردم جهان می توانند از چنین حادثه ای با خبر شوند.
ج) در بخش قابل رویت نیز هیچ مانعی ندارد که قسمت های قابل توجهی از آسمان ابری و چهره ماه با ابر پوشیده شده باشد.
د) حوادث آسمانی در صورتی جلب توجه می کنند که یا مانند صاعقه ها توام با سر و صدای شدید باشند، یا مانند خسوف و کسوف، کلی نور به طور کامل قطع شود. آن هم برای یک مدت نسبتا طولانی.
هـ) به علاوه وسائل ثبت مطالب در تاریخ و نشر آن در آن زمان ها محدود بود، و حتی تعداد باسوادها بسیار کم بودند و کتاب های خطی بود، مثل امروز نبود که حوادث مهم، برق آسا به وسیله رادیوها و تلویزیون ها و مطبوعات در سراسر جهان منتشر شود. با توجه به این جهات، هرگز نمی توان از عدم ذکر این حادثه در غیر تواریخ اسلامی تعجب کرد، و آن را دلیلی بر نفی آن گرفت. (4)
این پاسخ معقولی است ولی بسیاری از مفسران از روایات کهن هند آگاهی نداشته اند. اما شادمان می شدند اگر خبر می یافتند که در آن پاره از جهان حکایت می کنند که فردی به نام شاه Shakrawati Farmad در جنوب هند به راستی دو نیمه شدن ماه را به چشم دید. به همین نحو می گویند که مسلمان شدن مردم نخستین آبادی های مسلمان شبه قاره هند در نتیجه همین معجزه صورت گرفته است و آنها که این واقعه را رویت کرده بودند مدتی بعد که مسلمانان به آنجا رسیدند به این معجزه گواهی دادند و ایمان آوردند. خانم آنه ماری شیمل در کتاب And Muhammad Is His Messenger به این موضوع اشاره می کند. (5) (6) جالب است یاد آور شویم که در اواخر قرون وسطا، مینیاتوری در دربار کوته راجپوت (هندو) نقاشی شده است که شق القمر را با همه جزئیات آن نمایش می دهد. (7)
می گویند نیل آرمسترانگ بر سطح ماه خط مستقیمی دید و درازای آن را حدود 240 کلیومتر برآورد کرد، که به روشنی ثابت می کند ماه در زمان های قدیم دو نیمه شده بود. (8) در امتداد همین خط The Straight Wall قرار گرفته است که دیواری است به طول حدودا 110 کیلومتر که دانشمندان علت به وجود آمدن آن را یک زلزله در زمان های قدیم می دانند. ارتفاع این دیوار طبیعی که از برخورد گسل های ماه به وجود آمده است به 300 متر می رسد.

 (منبع) ببینید برخورد چقدر شدید بوده است که دیواری به این عظمت به وجود آورده است. واقعا این دیوار در اثر یک زلزله به وجود آمده یا ..؟
The Straight Wall. It's about 70 miles long. It's actually a fault line formed from a moonquake in the ancient past. The Apennine Mountains are in full sunlight now. Above the Apennines, look for the Lunar Alps and the Alpine Valley. Moon's age: 8 days 2 hours 35 minutes. (منبع به همراه تصویر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۱۴

بی‌بی فاطمه معصومه (س) در سال 173 هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[1]

پس از آنکه مأمون عباسی در سال 200 هجری امام رضا (علیه‌السّلام) را به خراسان دعوت کرد، حضرت معصومه (س) به همراه عده‌از برادران و بستگان، پس از یک سال به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شده است.

در کتاب «حضرت معصومه فاطمه ثانی» آمده است: «پس از ولایت‌عهدی امام رضا (علیه‌السّلام) آن بنی هاشم علی (علیه‌السّلام) که مدت‌ها همواره تحت شکنجه و فشار حکام جور بودند با شنیدن این خبر به عنوان دیدار حضرت رضا (علیه‌السّلام) از مدینه به خراسان رهسپار شدند. این گروه در حدود 400 نفر بودند در رأس آن‌ها حضرت معصومه (س) بود.»[2]


  حسن بن محمد بن حسن قمی می‌نویسد: «وقتی حضرت معصومه (س) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، مأموران حکومت عباسی با آن‌ها درگیر شدند و عده‌ای از آن‌ها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید! اشتهاردی می‌نویسد:
 
«پس از اینکه مأمورین حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند حدود 23 نفر از آن‌ها کشته شدند گروهی اسیر و گروهی نیز متواری گردیدند. نقل شده که حضرت معصومه را عمال بنی‌ عباس در ساوه مسموم کردند. آن حضرت در حال بیماری قم را اختیار کرد چون قم مرکز شیعیان بود از این رو رهسپار قم شد».[3]
 
  به این نکته باید توجه داشت که «از همان قرن اول هجری تشیع در قم رواج یافته بود. و این شهر از سوی امامان شیعه به عنوان پناهگاه شعیه محسوب می‌شد و خیل عظیمی از پیروان اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در خود جای داده بود از جملۀ این پیروانِ اهل بیت، خاندان اشعری بودند».[4]
  شیعیان قم پس از اطلاع از ورود حضرت معصومه (س) به ساوه ایشان رسیدند و از آن حضرت درخواست کردند به شهر قم تشریف فرما شوند. علی اصغر می‌نویسد:
 
«قول درست این است که خبر ورود فاطمه معصومه به ساوه و (حرکت او به سوی قم) به مردم قم رسید. آل سعد اشعری اتفاق کردند که به خدمت او برسند و از ایشان درخواست نمایند به قم بیاید. از میان ایشان موسی بن خزرج[5] بیرون آمد و به شرف ملازمت فاطمه رسید. زمام ناقه او را گرفت و به جانب شهر کشید و به سرای خود فرود آورد».[6]
 
  ورود حضرت معصومه به قم تقریباً در 23 ربیع الاول سال 201 هجری بوده است.[7]

یوسف علی یوسفی می‌نویسد:
 
«حضرت معصومه روز یکشنبه 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری برابر با اول آبانماه 195 هجری شمسی شهر قم را با قدوم مبارکش منور ساخت».[8]
 
  خانه موسی بن خزرج که محل فرود آمدن حضرت معصومه است در آن روز در منتهی الیه سمت جنوب غربی شهر قم بوده ... امروزه در محله «میدان میر» محلی است به نام ستیه[9] که مسجد و مدرسه‌ای در اطراف آن بنا کرده‌اند و از قدیم الایام سینه به سینه رسیده است که این مکان جای فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه است.[10]

منابع:

[1]- مسعودی، علی بن حسین؛ مروج الذهب، قم، منشورات دارالهجره، ج3، ص 336.
[2]- محمدی، اشتهاردی، محمد؛ حضرت معصومه فاطمه دوم، قم، علامه، 1375، ص 118.
[3]- محمدی اشتهاردی، محمد؛ پیشین، ص 118.
[4]- قمی، حسن بن محمد بن حسن، پیشین، ص 213.
[5]- از اصحاب امام رضا (علیه‌السّلام): محمدی اشتهاردی، محمد؛ پیشین، ص 119.
[6]- فقیهی، علی‌اصغر؛ تاریخ مذهبی قم، قم، حکمت، 1350، ص 86-85.
[7]- محمدی اشتهاردی، محمد؛ پیشین، ص 119.
[8]- یوسفی، یوسف علی؛ شهیده غربت، قم، کوثر، 1386، چاپ اول، ص 74 به نقل از نرم افزار نجوم اسلامی.
[9]- ستیه مخفف سیدتی است (فقیهی، علی اصغر، پیشین، ص 87).
[10]- همان، ص 87-86.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۰۲



برکات حضرت معصومه در شهر قم و تاثیر این شهر بر کل ایران آنچنان مهم بوده و هست که سال‏ها دل و دیده میلیون‏ها زائر و مجاور و جهانگرد را به خود مشغول داشته است. این تاثیر نه تنها براى زائران مشتاقى که از راه‏هاى دور به عشق زیارت مرقد مطهر این دخت عصمت و یادگار امام موسى علیه السلام با ارادت خالصانه به این مکان مقدس مى‏ شتابند ملموس است‏ بلکه حتى براى کسانى که با انگیزه‏هاى غیر مذهبى وارد این مکان شده‏اند و یا از این دیار عبور کرده‏ اند، پرجاذبه و شگفت‏ انگیز بوده است. در عظمت و شکوه ظاهرى این بارگاه مقدس، حقیقت و معنویت‏ خاصى نهفته است که ناخود آگاه هر بیننده‏اى را به سوى آن متوجه ساخته و دل و دیده‏ اش را صید مى ‏کند.
 



 
*در اینجا اعترافات چند تن از افراد خارجى را که در قرن‏هاى گذشته از قم دیدن کرده و در لابلاى سخنان خود به نقش ارزنده این بانوى ملکوتى و تاثیر بارگاه آن حضرت در شهر قم اشاره کرده‏اند، مرور مى ‏کنیم* .



«اوژن فلاندن‏» جهانگرد فرانسوى و دانشمندى که در زمان محمد شاه قاجار در سال‏هاى 1219 و 1221 شمسى به اتفاق هموطن هنرمند خود «پاسکال کست‏» به ایران آمده است، در مورد اهمیت و نقش شهر قم و مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام چنین مى ‏نگارد: «مقبره فاطمه که ایرانى ‏ها «معصومه‏» مى‏نامند در تمام مشرق، احترامى به سزا دارد و مردم از اکناف به زیارتش مى ‏آیند، فاطمه نوه على است. از پادشاهان ایران، شاه عباس دوم، شاه صفى و فتحعلى شاه در قم مدفونند. تیمور لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شاید از برکت فاطمه باشد» . (1)
 
«کارل بروگش‏» جهانگرد آلمانى نیز که اوضاع ایران را در سده نوزدهم میلادى از دید مادى خود بررسى کرده است، در مورد عظمت ظاهرى شهر قم و حضرت معصومه علیها السلام چنین مى ‏گوید: «دورنماى قم به معناى واقعى کلمه از فاصله چند میلى مى ‏درخشد، زیرا گنبد زیارتگاه این شهر را با ورقه‏ هایى از طلا پوشانده ‏اند که نور آفتاب را به شکل خیره کننده‏اى منعکس مى ‏کند. شاهان ایران علاقه زیاد دارند به این که گنبد بناهاى مقدس را با ورقه‏ هاى طلا و نقره بپوشانند. طلا کارى‏ ها و نقره کارى‏ هاى زیباى ضریح مقدس واقعا چشم را روشن مى‏ کنند. خدمتکارانم پیوسته از شکوه و جلال گنبد و مقبره فاطمه در قم سخن مى‏گفتند.
نه فقط زندگان بلکه مردگان نیز به سوى این مزار جلب مى ‏شوند; زیرا بسیارى از ایرانیان وصیت مى‏ کنند که پس از مرگ در جوار این بانوى مقدس دفن شوند. قم مدفن قدیسین هم هست. بنا به گفته اهالى محل، قم داراى 444 امامزاده کوچک و بزرگ است‏» . (2)
 
به هر حال بعد از ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم و دفن پیکر مطهر آن حضرت در این سرزمین مقدس، علویان و سادات بیشترى به این شهر روى آوردند، توجه شیعیان به این نقطه فزونى یافت و علما و مشاهیر شیعه در طول تاریخ به‏این مکان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به این شهر زیاد شد و موقعیت مذهبى قم تثبیت و استحکام تاریخى یافت.
 
قم با این ویژگى‏ ها در میان شهرهاى شیعه نشین از شهرت جهانى برخوردار شد و یکى از شهرهاى مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراکز مهم فرهنگى و فقهى شیعه گردید و از همه مهم‏تر به عنوان هسته مرکزى و پایگاه اصلى بزرگترین و باشکوهترین انقلاب در تاریخ جهان گردید.

 
در اینجا به فهرست‏ برخى از نتایج ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم مى ‏پردازیم:
 
1- گسترش شهر قم
شهر قم به تدریج از شمال شرقى، به جنوب غربى که محل دفن آن حضرت بود کشیده شد به طورى که حرم فاطمه معصومه علیها السلام که در حاشیه شهر قرار داشت، امروزه در مرکز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است.
 
2- مورد توجه شدن قم
توجه پادشاهان و حاکمان و طبقات گوناگون مردم به این شهر و کوچ بسیارى از افراد مشتاق اهل بیت علیهم السلام براى اقامت در آن، به خاطر مدفون بودن حضرت معصومه علیها السلام در این شهر است.
 
3- استحکام مذهبى قم

قم از جنبه مذهبى استحکام ویژه‏اى یافته و مرکز روحانیت‏ شیعه شد. و عده‏اى از بزرگترین علماى شیعه از آنجا برخاسته یا در آن اقامت کردند.
 
4- کثرت سادات در شهر قم

بعد از دفن حضرت معصومه علیها السلام عده بسیارى از فرزند زادگان امام حسن و امام حسین و موسى بن‏ جعفر و على بن موسى الرضا علیهم السلام و از فرزندان محمد حنفیه و زید بن على بن الحسین علیهم السلام و اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام از اطراف به قم روى آورده‏ اند. از آنجا که این شهر از ابتدا مورد نظر آل على علیهم السلام بوده است و مردم قم نسبت‏ به اولاد پیغمبر صلى الله علیه و آله ارادت و علاقه خاصى داشته‏اند، به تدریج‏ بعد از ورود حضرت معصومه علیها السلام از نظر کثرت سادات، موقعیت‏بى نظیر و یا کم نظیرى یافته است.
 
امروزه کثرت سادات قم، به خوبى محسوس و مشهود است و چند محله به نام علویان وسادات است که بیشتر آن‏ها سید هستند، از جمله محله سیدان، محله موسویان و محله موسى سلام بر مردم قم ! خداوند شهرهاى آنان را با باران سیراب کند و برکت‏ها را بر آنان نازل کند و بدى‏ هاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آن‏ها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند.
 
مبرقع و همچنین وجود سادات برقعى و رضوى و چاووشى و غیره نشانگر این حقیقت مى ‏باشد.
 
5- توجه به امور امامزادگان

مردم قم از اوایل قرن سوم هجرى که فاطمه معصومه علیها السلام در قم مدفون شد، در بزرگداشت مقابر اولاد پیامبر صلى الله علیه و آله همان تلاش را کردند که در زمان حیاتشان از آنان به عمل مى‏ آوردند. ساختن بناهاى مجلل و بارگاه و گنبد و وقف اموال در این راه از جمله این تلاش هاست. در دوره صفویه و قاجاریه، بعضى از جهانگردانى که به ایران آمده و از قم عبور کرده‏ اند، در سفرنامه‏ هاى خود امامزادگان قم را وصف نموده و حتى در پاره‏اى از آن‏ها در تعداد امامزادگان افراط کرده‏ اند.
 
6- پرورش علماى بزرگ در شهر قم

یکى دیگر از برکات فاطمه معصومه علیها السلام، پرورش عالمان و اندیشمندان بزرگ در این شهر مى ‏باشد که به نام بعضى از آنان اشاره مى ‏شود:
 
- على بن حسین بن بابویه قمى، پدر شیخ صدوق یا صدوق اول;
- محمد بن على بن بابویه قمى، معروف به شیخ صدوق و نویسنده نزدیک به 300 کتاب در اصول و فروع;
- محمد بن حسن صفار، از یاران نزدیک امام حسن عسکرى علیه السلام;
- احمد بن اسحاق قمى، وکیل امام عسکرى علیه السلام در قم و سازنده مسجد معروف امام به دستور آن حضرت;
- احمد بن ادریس قمى، از محدثان شیعى;
- زکریا بن آدم، از اصحاب امام رضا علیه السلام;
- ابوعبدالله محمد بن خالد برقى، ادیب، محدث و نویسنده کتاب‏هاى مهمى همچون: التنزیل و التعبیر، کتاب العلل، کتاب یوم و لیله (3) ;
- احمد بن محمد بن خالد برقى، منسوب به برقرود قم و نویسنده کتاب‏هاى فراوانى همچون: المحاسن، کتاب التبلیغ و الرساله، کتاب التراحم و التعاطف، و سایر تالیفات وى که به ده‏ها جلد بالغ مى‏ شود (4) ;
- على بن ابراهیم قمى، مفسر معروف;
- خواجه نصیر الدین طوسى جهرودى معروف به استاد البشر و از افتخارات جهان اسلام;
- صدر المتالهین شیرازى، که آثار برجسته فلسفى از جمله: اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، شرح کافى و... را پدید آورد;
- ملا عبد الرزاق لاهیجى، فیلسوف وحکیم نامدار شیعه در قرن 11 و صاحب کتاب‏هاى شوارق الالهام و گوهر مراد;
- حاج ملا مهدى قمى نراقى، نویسنده جامع السعادات;
- میرزا ابوالقاسم قمى (میرزاى قمى)، صاحب قوانین و داراى کرامات بى شمار.
و صدها عالم و دانشمند و شاعر و وزیر و مورخ و رجال علمى و مردان سیاست و وزارت از این خطه ظهور نموده‏ اند که تفصیل آن در جاى خود بیان شده است. (5)



7- حوزه علمیه قم
یکى دیگر از برکات مزار مقدس بانوى دو عالم، حضرت معصومه علیها السلام در شهر قم، رونق گرفتن حوزه علمیه مى‏ باشد. تاریخ این کانون علم و فقاهت‏ به قرن‏ها قبل بر مى ‏گردد. ابراهیم بن هاشم قمى، سعد بن عبدالله قمى، احمد بن اسحاق قمى، على بن بابویه قمى و ده‏ها محدث و عالم شیعى از اوایل قرن سوم هجرى به بعد، زمینه گسترش علم و ادب و حدیث را در این شهر ایجاد کرده بودند. این حوزه علمى کم و بیش تداوم داشت و ترویج علم در این شهر همچنان در طول تاریخ ثمرات پربارى به همراه همانا بهشت داراى هشت در است که یکى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شیعیان برگزیده ما در میان سایر شهرها هستند. خداوند ولایت و محبت ما [اهل بیت] را با طینت آنان عجین کرده است.
 
مى ‏آورد تا آنکه مرحوم میرزاى قمى عالم جلیل القدر عصر قاجار، به این شهر روى آورد و به حرکت علمى این دیار شتاب بخشید.
 
هجرت ملاصدرا فیلسوف نامى شیعه به قم چهره دیگرى به این حرکت داد. سکونت مرحوم فیض کاشانى در قم و تاسیس مدرسه فیضیه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام، رشد فکرى و فضاى علمى این شهر را دگرگون نمود.
 
این رشد علمى همچنان رو به بالندگى بود تا در سال 1315 شمسى مرحوم شیخ عبدالکریم حائرى پرچمدار علم و فضیلت از اراک به قم آمده و روحى تازه به کالبد این کانون فقاهت و معنویت دمید. اقبال آیت الله العظمى بروجردى رحمه الله به قم، فعالیت‏هاى فرهنگى واجتماعى را در این شهر تسریع نموده و همچنین ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شیعى و همراهى آنان با حرکت ‏حوزه علمیه در شکوفائى آن نقش به سزایى داشت.
 
امروزه به برکت معنوى حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، مجمع بزرگى از مراجع، آیات عظام و فقیهان و مجتهدان در این شهر نورانى و ملکوتى ایجاد شده است که مورد توجه جهانیان مى ‏باشد.
 
هم اکنون خیل عظیمى از طلاب و دانش پژوهان علوم اسلامى در این حوزه مقدسه به تحصیل و تدریس اشتغال دارند که با زعامت مراجع تقلید و تدبیر مدیریت‏ حوزه علمیه قم برنامه ریزى ‏هاى خاصى براى توسعه و بارور نمودن هرچه بیشتر علوم اسلامى و تخصصى نمودن آن در حال انجام است که آینده روشن و بالنده ‏ترى را نوید مى‏دهد. لازم به ذکر است این زمانى مى‏ رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مى ‏شود، تا جایى که این شهر اسوه و الگوى شهرهاى دیگر گشته و هیچ کس در روى زمین باقى نمى ‏ماند که از قم به او بهره‏ هاى علمى و دینى نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت‏ خدا و قائم ما فرا رسد.
 
رونق علمى شهر قم را امام صادق علیه السلام ده‏ها سال قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم، پیش بینى کرده و فرموده بود: «زمانى مى‏ رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مى ‏شود، تا جایى که این شهر اسوه و الگوى شهرهاى دیگر گشته و هیچ کس در روى زمین باقى نمى ‏ماند که از قم به او بهره‏ هاى علمى و دینى نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت‏خدا و قائم ما فرا رسد» . (6)
 



8- انقلاب اسلامى ایران
از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى شهر قم و آثار و برکات حضرت معصومه علیها السلام تشکیل هسته‏هاى مرکزى انقلاب اسلامى ایران در این نقطه حساس کشور مى‏باشد. شهر قم بستر قیام و انقلاب و پرورشگاه بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران است.
 
اکثر حوادث انقلاب اسلامى با این شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنین حادثه‏اى در شهر قم در گفتار ائمه اطهار علیهم السلام نیز اشاره شده است و روایت معروف حضرت کاظم علیه السلام در این مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامى ایران است. مطمئنا اگر انقلاب با عظمت اسلامى - که از شهر قم ریشه گرفته و موج آن تمام نقاط عالم را تحت تاثیر قرار داد - مصداق منحصر به فرد این گفتار زیبا نباشد، حتما یکى از مصادیق آن خواهد بود; چرا که ویژگى ‏هاى مورد ستایش امام هفتم علیه السلام دقیقا در مورد رهبر و مردم ایران صادق مى ‏باشد. آن ویژگى ‏ها عبارتند از:
 
1- رهبر آنان مردى از اهل قم است.
2- رهبر آنان مردم را به سوى حق مى‏ خواند.
3- پیروان و طرفداران او اراده و استقامتى قوى و آهنین دارند.
4- خستگى در آنان راه ندارد.
5- طوفان‏هاى حوادث آنان را متزلزل نمى ‏کند.
6- توکل بر خدا دارند.
7- به خاطر پارسایى پیروزند.
 
متن روایت چنین است که امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: «رجل من اهل قم یدعوا الناس الى الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لایجبنون و على الله یتوکلون والعاقبة للمتقین; مردى از اهل قم [به پا مى‏خیزد و] مردم را به حق فرا مى‏خواند. گروهى به یارى او بر مى ‏خیزند که مانند قطعه ‏هاى آهن هستند، تندبادها [ى حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمى‏ کند و از جنگ خسته نمى ‏شوند و نمى ‏ترسند و بر خدا توکل مى ‏کنند. پیروزى نهایى از آن پرهیزکاران است‏» . (7)
 
این نوشتار را با کلامى از حضرت امام خمینى رحمه الله - که به این شهر افتخار میکرد - به پایان میبریم:
 
«قم حرم اهل بیت است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و میشود و از قم شهادت به همه جا صادر می‏شود. قم شهرى است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته، و... از زمان ائمه اطهار علیهم السلام مورد توجه اسلام بوده است، و از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضایل به همه‏ جا صادر میشد و صادر خواهد شد.
 
علمایى که در قم ، من ادراک کرده ‏ام، کسانى بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه‏» . (8)


منابع:

1) ماهنامه کوثر، ش‏9، ص‏73 و 74 با اختصار.
2) همان، ش‏12، ص‏65 و 66. با اختصار.
3) رجال نجاشى، ص‏335.
4) همان، 76.
5) براى اطلاعات بیشتر به «تاریخ مذهبى قم‏» مراجعه شود.
6) بحارالانوار، ج‏60، ص‏213.
7) همان، ج‏57، ص‏216.
8) صحیفه امام، ج 13، ص‏165.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۲۲

پاسخ

ابتدا باید گفت که ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد و طبق آموزه‌های اسلامی همه امت‌ها از خود پیامبر داشته‌اند: "و ان من امّة الا خلافیها نذیر"(۱) در هر امتی نذیر و هشدار دهنده‌ای وجود دارد.

یا آیه‌ای دیگر می‌فرماید: "لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت"(۲) در هر امتی پیامبری فرستادیم(تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید.

از این آیات استفاده می‌شود که هر کجا انسان‌هائی به صورت(قوم) یا(امت) بوده‌اند، از فیض نبوت بی بهره نبوده‌اند.

اگر در قرآن مجید، تنها نام عدّه معدودی از پیامبران بزرگ برده شده؛ بدین معنا نیست که تعداد ایشان منحصر به همین افراد است؛ بلکه در قرآن تصریح شده است که بسیاری از پیامبران بوده‏‌اند که نامی از ایشان در این قرآن به میان نیامده است: "و رسلاً لم نقصصهم علیک".(۳)

بنابراین نمی‏‌توان گفت که همه پیامبران در یک منطقه خاص ظهور نموده‏‌اند، بلکه طبق احادیثی که در مورد تعداد آنان رسیده؛ یعنی۱۲۴ هزار نفر، از این تعداد چند پیامبر مشخص مربوط به آسیا و خاورمیانه است، از بقیه خبری نیست"(۴).

این احتمال نیز بعید نیست که بسیاری از مناطق جهان همانند هند، چین، آمریکا و... نیز در گذشته‌های دور که امکان ارتباط وجود نداشته، بر حسب ضرورت پیامبرانی مبعوث شدند که ما از زندگی آنان اطلاعی نداریم.

از نظر عقلی نیز منطقه جغرافیایی پیامبر مهم نیست؛ بلکه آن چه مهم است، تسلیم حقیقت شدن است، چنان که گروندگان به اسلام از نقاط مختلف دنیا بوده و هستند.

پیامبران بزرگ در منطقه خاورمیانه ظهور نموده‌اند. البته پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند.

نوح(ع) از عراق برخاست. مرکز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود، به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست. چون که در زمان ظهور پیامبران، منطقه مسکونی عمده انسان‏‌ها مناطق آسیایی بود و خاورمیانه مهد تمدن قرار داشت.

مورخان بزرگ جهان تصریح می‌کنند که مشرق زمین(مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است و منطقه‌ای که به نام هلال خصیب است.


تمدن مصر باستان که قدیمی‌ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونه تمدن‌های معروف بشری هستند... قدمت تمدن انسانی در این مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می‌گردد.(۵) از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان‌های متمدن نیاز بیشتری به آیین‌های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن‌ها را شکوفا سازد. به همین دلیل می‌گوییم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایی که از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمین بیشتر است.

بعید نیست چنین ادعا شود که هبوط حضرت آدم(ع) و ثقل جمعیت بشری در منطقه خاوری بوده، انسان‌ها از این منطقه به دیگر مناطق کوچ کرده‌اند که اگر چنین باشد می‌گوییم: بین ثقل جمعیت و تمدن و بعثت پیامبران ارتباط منطقی برقرار است.

پیامبران مهم از مناطق معتدل ظهور نموده‌اند، زیرا در مناطق معتدل به دلیل ظهور دانش‌ها و صنعت، بیشتر زمینه کمال انسان‌ها فراهم می‌شود و بیشتر آماده پذیرش پیامبران هستند.(۶)


پی نوشت:

۱. فاطر (۳۵) آیه ۲۴.

۲. نحل (۱۶) آیه ۳۶.

۳. نساء (۴)آیه ۱۲۴.

۶. منشور جاوید ج ۱۰، ص۱۰۰، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق (ع)،۱۳۷۰، چاپ اول.

۵. پیام قرآن، ج۷ ، ص ۳۶۸، ناصر مکارم شیرازی، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۵، چاپ سوم.

۶. منشور جاوید ج۱۰، ص۱۰۰- ۱۰۵؛پیام قرآن، ج۷، ص۳۶۸ -۳۸۹.

منبع:افکارنیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۶