موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محرم» ثبت شده است


مدیر تبلیغات و ارتباطات آستان مقدس قم به تشریح برنامه‌های حرم مطهر و مسیر حرکت دسته‌های عزاداری در تاسوعا و عاشورای حسینی پرداخت.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد صادقی آرمان اظهار داشت: خادمان کریمه اهل‌بیت در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی، پذیرای شیفتگان و ارادت‌مندان خاندان عصمت و طهارتند.

او به مسیر حرکت دسته‌های عزاداری و ورودی و خروجی‌های تعیین شده برای آنها اشاره کرد و گفت:‌ هیئت‌های عزاداری که از سمت خیابان امام خمینی(ره)،‌ نیروگاه،‌ شاه ابراهیم(ع) و... حرکت می‌کنند، می‌توانند از مسیر میدان شهید مطهری، پل شادمان، ورودی درب 22 صحن جوادالأئمه(ع) درب 21 مسجد اعظم وارد حرم شده و پس از عزاداری از مسیر درب 20 خارج شوند.
مدیر کل تبلیغات و ارتباطات آستان مقدس قم  افزود: دسته‌های عزاداری که از سمت بلوار امین، خیابان صفائیه، خیابان انقلاب، خیابان شهید طالقانی و...، حرکت می‌کنند، می‌توانند از مسیر درب شماره 3 صحن امام رضا(ع) وارد حرم مطهر شده و پس از عزاداری وسوگواری از درب شماره 5 خارج شوند.

او با اشاره به اختصاص درب‌های ورودی‌ 14، 15، 16، 17،‌ 18، 19، 22، 23 و 24 برای خانواده‌ها، اظهار داشت:‌ در تاسوعا و عاشورای حسینی ورودی‌های 1، ‌5، ‌8، 9 و 10 نیز ویژه آقایان و ورودی‌های 6 و 7 ویژه خواهران در نظر گرفته شده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین صادقی درباره اقامه نماز ظهر تاسوعا و عاشورای حسینی اظهارداشت: در ظهر تاسوعا و عاشورای حسینی، نماز جماعت در صحن صاحب‌الزمان(عج)، صحن فاطمی(ضلع شرقی حرم) و میدان آستانه اقامه می‌شود؛ همچنین در مسجد اعظم و شبستان امام خمینی(ره) نیز نماز جماعت ویژه برادران اقامه می‌گردد.

او با اشاره به مسدود بودن صحن امام هادی علیه‌(ع) (عتیق) به دلیل ساخت و ساز،‌ اظهار داشت: در تاسوعا و عاشورای حسینی درب مدرسه علمیه فیضیه از میدان آستانه به سمت صحن جوادالأئمه(ع) حرم مطهر به روی برادران باز می‌باشد.
حجت‌الاسلام والمسلمین صادقی در پایان به برگزاری آیین احیای شب عاشورا در حرم مطهر اشاره و اظهار داشت:‌ ‌در شب عاشورای حسینی مراسم احیای این شب با برگزاری آیین‌های محفل انس با قرآن و عترت و عزاداری و سوگواری از ساعت 1 بامداد در شبستان امام خمینی(ره) حرم مطهر برگزار می‌گردد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۱:۰۵

بعضی افراد بر روی بیوگرافی شخصیتها بسیار مانور می دهند. ما به این مسائل چندان اهمیت نمی دهیم. مثلا در مورد امام سجاد(ع) می گویند زن ایشان ایرانی بوده؛ اما اولا اختلاف روایت است. شهید مطهری این مسئله را تایید نمی‌کنند و دکترجعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد(ع) دلایلی بر رد این مسئله را آورده است.

در مورد زندگانی حضرت علی اکبر(ع) نیز اختلاف است مثلا سن ایشان را برخی زیر20سال و برخی 25 یا 27 یا 29 سال نوشته اند و برخی گفته اند نام مادر ایشان آمنه است و برخی گفته اند شهربانو و برخی گفته‌اند لیلا است. مهم فضایل اخلاقی و روحی ایشان است.

شمایل حضرت علی اکبر:
ایشان چهره ای نورانی و پیشانی پهن داشتند که موهای ایشان از روی نرمۀ گوش بیشتر نبوده. این خصوصیات ظاهری ایشان است که خصوصیات ظاهری برای ما نسبت به خصوصیات اخلاقی از درجه اهمیت کمتری برخوردار است.

فضایل حضرت علی اکبر(ع):
نمود حضرت علی اکبر(ع) و حضرت اباالفضل(ع) درصحنه ی کربلاست. مورخین نقل کرده اند زمانی که لشکر عمر بن سعد چهره ی بابرکت حضرت رادیدند گفتند: (فتبارک الله احسن الخالقین) این قدر حضرت علی اکبر شبیه پیامبر(ص) بودند که لشکر عمرسعد گمان کردند پیامبر(ص) است که حضرت علی اکبر(ع) فرمود: انا علی بن الحسین بن علی(ع) و بعد بحث ولایت و توحید را عنوان کرد و فضایل امام حسین(ع) راتوصیف فرمود.

فضایل حضرت علی اکبر(ع) به قدری بود که در زیارت عاشورا به ایشان سلام داده شده السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین. لفظ علی بن الحسین اشاره به وجود بابرکت حضرت علی اکبر(ع) دارد و قبر حضرت نیز پایین قبر امام حسین(ع) است. 

برای روشن شدن فضایل حضرت به معرفی جعفرکذاب می‌پردازیم. جعفرکذاب فرزند امام هادی(ع) بود که به دروغ ادعای نبوت کرد و خود را به جای امام زمان(عج) معرفی کرد. پس می‌رساند که درست است که پدرجعفر معصوم بود امام جعفر کذاب شد و ادعای امامت کرد.

 پس اگربگوییم فضایل حضرت علی اکبر(ع) فقط به خاطر این بوده که فرزند امام حسین(ع) بوده درست نیست. لذا حضرت علی اکبر(ع) خودشان خودسازی داشته اند و شرایط مساعد بوده و لقمه حلال خورده‌اند ولی مهم اختیار انسان است. حضرت به اختیار خود اینگونه شده بودند و به همین دلیل امام حسین در وصف ایشان فرمودند: 
«اللهم اشهد علی هولاء القوم فقد برز علیهم غلام اشبه الناس خلقا و خلق و منطقا برسولک» خدایا شاهد باش بر این قوم به سوی آنها آشکار می شود پسری که شبیه ترین فرد از نظر ظاهر و اخلاق و گفتار به پیامبر(ص) است.

درنظر بگیریم که خلقت پیامبر هیچ نقصی نداشته و حضرت علی اکبر(ع) شبیه ترین فرد به پیامبر(ص) بوده پیغمبری که قرآن درمورد اخلاق ایشان فرموده: انک لعلی خلق عظیم.
حضرت علی اکبر(ع) ازنظر اخلاق هم شبیه ترین فرد به پیامبر(ص) بوده است. از نظر منطق هم شبیه ترین فرد به پیامبر(ص) بوده. گفتار پیامبر به فرموده ی قرآن از روی هوای نفس نبوده. امام حسین در وصف علی اکبر فرمود: علی اکب رشبیه ترین فرد از نظر گفتار به پیامبراست یعنی ماینطق علی الهوی(بدون هوای نفس) است و درادامه فرمود:«و کنا اذا شفقنا الی بنیک نظرنا الی وجهه» خدا این پسررا با این ویژگی به میدان می‌فرستم هرگاه دلمان برای پیامبر تنگ می شد به جمال اونگاه می کردیم.

علی رغم اینکه برامام حسین(ع)بسیار سخت گذشت امام حتی یک کلمه نمی گوید که عدم رضایت بر خداوند را برساند طبق آیه قرآن معصوم هم احساس دارد چرا که می فرماید:
«انابشر مثلکم یوحی الی» پیامبرفرمود: من هم بشری مثل شما هستم. پس امام حسین(ع) نیز احساس دارد ولی چون  می داند رضای خدا در این بوده ناراضی نیست.

حضرت علی اکبر(ع)اولین شهید بنی هاشم درصحنه ی کربلا بود. حضرت علی اکبر(ع)چنان مقام ویژه‌ای نزد امام حسین (ع) داشت که هیچ گاه نفرین نکرده بود بعد از شهادت حضرت علی اکبر(ع) برلشکریان یزید نفرین کرد و فرمود: 

«قطع الله رحمک» و نفرین کرد که خدا عمرسعد را مقطوع النسل کند که مقطوع النسل هم شد.
از حضرت علی اکبر(ع) الگو بگیریم. جوان باید گفتار و رفتار و اخلاقی شبیه حضرت علی اکبر(ع) داشته باشد. حضرت علی اکبر(ع) از نظر شجاعت بی نظیر بود و شهادت را سعادت می دانست و از مرگ هراسی نداشت و امام حسین(ع) فرمود:لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الابرما(من مرگ را جز سعادت نمی بینم وحیاه باظالمین را جز ذلت نمی بینم)

روزی معاویه درجمعی نشسته بود و پرسید چه کسی به خلافت برازنده تراست؟ گفتند: معاویه بن ابوسفیان. معاویه گفت: ای دغل بازان چاپلوس خودتان می دانید که دروغ می گویید«بما اولی الناس بهذا الامر علی بن الحسین بن علی جده رسول الله» (شایسته ترین فردبرای خلافت علی بن الحسین بن علی (علی اکبر) که جد او رسول الله است می باشد)در ادامه سخنش معاویه گفت:
و فیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه و... ثقیف (شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و خوش رویی قبیله ثقیف را دارد)
در وصف فضایل حضرت علی اکبر(ع)همین بس که دشمنان مدحش کردند چه رسد به دوستان.

على بن الحسین (على اکبر)
کنیه اش ابوالحسن، مادرش لیلى دختر ابى مرة بن مسعود ثقفى، و مادر لیلى میمونه دختر ابوسفیان بود، و مادر میمونه دختر ابى العاص بن امیه بوده است. على اکبر نخستین کسى بود که از بنى هاشم در معرکه کربلا به شهادت رسید.

یحیى بن حسن علوى و دیگر از طالبین گفته اند: آن على بن الحسین که در کربلا کشته شد مادرش کنیزى بود. ام ولد و آنکه مادرش لیلى بود فرزند دیگر حضرت بود و او جد یحیى بن الحسن و سایر کسانى است که نسبشان به حسین بن على علیه السلام مى رسد.
در مدح على بن الحسین اشعار زیر را گفته اند:
لم تر عین نظرت مثله
من محتف یمشى و من ناعل
یغلى بنى ء اللحم حتى اذا
انضج لم یغل على الاکل
کان اذا شبت له ناره
یوقدها بالشرف القابل
کمیما یراها بائس مرمل
او فرد حى لیس بالاهل
اعنى ابن لیلى ذا السدى و الندى
اعنى ابن بنت احسب الفاضل
لا یوثر الدنیا على دینه
و لا یبیع الحق بالباطل

ترجمه: هیچ دیده اى مانند او را در میان پابرهنگان و کسانى که کفش به پا دارند ندیده اند.
گوشت نیم پخته را قبل از حضور میهمان نیک مى پزد تا پخته گردد و براى خوردن گران و گلوگیر نباشد و نیز در حضور میهمان نجوشد تا وى به انتظار بنشیند.

هر گاه براى راهنمایى گذر کنندگان آتشى برافرزود در مرتفع ترین نقاط یا آشکارا مى افروزد و روشن مى کند( عرب را رسم بود که در بیابان در اطراف خیمه خویش ‍ براى راهنمایى مهمانان آتشى بر مى افروختند و مهمانان را از دور راهنمایى مى شدند)
تا هر مستمند بینوایى آن را ببیند( و خود را بدو برساند و در سایه کرم و خانه جودش ‍به آسایش زندگى کند)
مقصود من از همه اینها فرزند لیلى آن صاحب جود و کرم است، یعنى فرزند زنى پاک نهاد و گرانمایه و که حسب او برترین حسب هاست.
آن کس که دنیا را بر دین خویش مقدم ندارد و حق را به باطل نفروشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۷

این عالم بزرگوار زمانی که سرپرستی حوزه علمیه اراک را بر عهده داشتند، برای حاج آقا مصطفی اراکی نقل کرده اند: هنگامی که من در کربلا بودم، در روزی از ایام تحصیلم شب سه شنبه خواب دیدم که فردی خطاب به من گفت: شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده، چرا که سه روز دیگر خواهی مُرد!

من از خواب بیدار شدم و در حالی که متحیر بودم با خودم گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیری نداشته باشد.

روز سه شنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم به نحوی که آن خواب از خاطرم رفت. روز پنجشنبه که تعطیل بود با جمعی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم و در آنجا قدری گردش ومباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد و نهار را همانجا صرف کردیم.

پس از نهار ساعتی خوابیدم و در همین هنگام لرزه ی شدیدی تمام وجود مرا فرا گرفت و رفقایم که این صحنه را دیدیند هرچه عبا و روانداز داشتند روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرز داشت. حس کردم که حالم بسیار وخیم است پس به رفقایم گفتم مرا زودتر به منزلم برسانند و آن ها نیز وسیله ای تهیه کرده و مرا به سرعت به منزلم در کربلا رساندند.

در منزل در بستر اُفتاده بودم که ناگاه حالم بسیار دگرگون شد و به یاد خواب چند شب پیش خود افتادم؛ علایم مرگ را در خود مشاهده می کردم و با در نظر گرفتن خواب، احساس پایان زندگیم را می کردم و ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شده و در سمت چپ و راست من نشستند، در حالی که به یکدیگر نگاه می کردند و می گفتند: اجل این مرد رسیده است و باید روحش قبض گردد.

در همین حال با توجه عمیق قلب به ساحت مقدس اباعبدالله الحسین(ع) متوسل شده و عرض کردم: ای حسین عزیز؛ دستم خالی است، کاری نکرده ام و زاد و توشه ای آمده ننموده ام. شما را به حق مادرتان از من شفاعت کنید که خداوند مرگ مرا به تاخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم.

بلافاصله پس از این توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض نمایند آمد و گفت: حضرت سید الشهدا(ع) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل جست و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم، پس خداوند اجابت فرمود؛ بنابراین روح او را قبض نکنید.

در این موقع آن دو نفر به یکدیگر نگاه کرده و به آن شخص گفتند: سَمعا وَ طاعَهَ. گوش به فرمان هستیم و اطاعت می شود. پس دیدم آن دو نفر و فرستاده ی امام حسین(ع)، هر سه از نزد من برخواستند و به سوی آسمان رفتند.
در این وقت احساس سلامتی کردم و در عین حال نیز صدای گریه زاری اطرافیانم را می شنیدم که به سر و صورت خود می زدند.

آهسته آهسته دستم را حرکت دادم و چشمانم را گشودم اما متوجه شدم چشمانم را بسته و بر روی آن نیز چیزی کشیده اند! خواستم پایم را حرکت دهم که به ناگاه متوجه شدم شست هر دو پایم را به هم بسته اند! دستم را برای برداشتن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند: آرام باشید و گریه نکنید، چرا که بدن در حال حرکت می باشد.

پس چون اهالی منزل آرام شدند و رو اندازی را که روی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را باز کردند، با دست اشاره ای به دهانم کردم تا به من مقداری آب بدهند، پس مقداری آب به دهانم ریختند. کم کم برخاستم و تا پانزده روز همچنان حالت ضعف و کسالت داشتم و بحمدالله از آن حالت نیز رهایی یافتم و این موهبت به برکت مولایم امام حسین(ع)، آن شهید مظلوم کربلا بود؛ آری به خدا قسم!


پی نوشت ها:

1-(محمدی اشتهاردی، محمد. امام حسین (ع) آفتاب انقلاب اسلامی: 286.)
2-(علاقه مند تبریزی، محمدعلی. چهارده معجزه از چهارده معصوم: 59-60.)
3-(گنجینه دانشمندان، ج1: 304.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۹


شاید قبل از انتشار این کتاب هیچ‌کس نمی‌دانست که دودمه معروف «مکن ای صبح طلوع» از اوست؛ خباز ساده اما اهل‌دلی که شعرش سال‌ها است بر زبان پیران و میان‌داران هیئت‌ها جاری شده و همه فرزند او را به تقوا می‌شناسند. کربلائی محمود بهجت، پدر آیت‌الله العظمی بهجت، شاعری گمنام بود که به شغل خبازی اشتغال داشت، اما عشق به خاندان عصمت و طهارت(ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشته است. کربلائی محمود با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت سیدالشهداء(ع)، آن‌چنان غرق در ماتم و عزا می‌شد و این داغ را با جان و دل درک می‌‌کرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان می‌گیرد؛ به صبح دستوری می‌دهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر می‌کند که تا سر نزند و نجنبد تا حضرت فاطمه زهرا(س)، خونین‌جگر نشود:

«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است/ مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است/ مکن ای صبح طلوع...»

این بند از اشعار مرحوم کربلائی محمود بهجت، از مدت‌ها قبل به‌عنوان یکی از بهترین اشعار حماسی و عاشورایی در حلقه عزاداران امام حسین(ع)، زینت‌بخش مجالس سینه‌زنی است و به‌عنوان شعر آیینی ماندگار است.

در شعر آیینی نکته قابل تأملی که این شعر را از انواع دیگر شعر جدا می‌کند، موضوعاتی است که در شعر بیان می‌شود، اشعار آیینی متأثر از قرآن، نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه و دیگر متون روایی است. خالق اشعار آیینی اولین کسی است که از موضوع متأثر می‌شود و هرچه این تأثر خالصانه‌تر باشد، شعر نیز تأثیرگذارتر خواهد بود و در قلب و جان مخاطب نفوذ می‌کند.

نگاهی سریع و گذرا به مجموعه «مکن ای صبح طلوع» گنجینه اسرار عمان سامانی را به خاطر می‌آورد. البته شاعر این مجموعه ممکن است با عمان سامانی قابل قیاس نباشد، زیرا زنده‌یاد محمود بهجت از علوم شعر و عروض و قافیه بهره چندانی نداشت، ولی خلوص و صداقت و صمیمیت در اشعار او موج می‌زند.

اشعار کتاب در 17 بخش تدوین یافته است که شامل:«مراثی حضرت فاطمه زهرا(س)»، «مراثی امام حسن(ع)»، «مراثی مسلم»، « مراثی طفلان مسلم»، «مراثی حربن یزید ریاحی»، «وهب»، «ام‌لیلا(س)»، «حضرت علی‌اکبر(ع)»، «حضرت قاسم(ع)»، « حضرت اباالفضل(ع)»، « حضرت سکینه(س)»، «حضرت رقیه خاتون»، «حضرت فاطمه صغری»، «عبدالله‌بن حسن»، «حضرت امام حسین(ع)»، «حضرت زینب کبری(س)»، و «پیوست: مکن ای صبح طلوع» است.

زنده‌یاد کربلایی محمود بهجت در دی ماه 1285 شمسی در فومن چشم به جهان گشود و در روز بیست و هفتم صفر 1325 شمسی و در سن 67سالگی چشم از جهان فرو بست. در یکی از اشعار این کتاب به‌مناسبت اسارت اهل‌بیت‌(ع) و خطبه حضرت زینب این‌گونه آمده است:

«ای آسمان ز دست تو دارم بسی نوا                                                
ریزم سرشک حسرت و هجران ز دیده‌ها

ظلمی چنین ندیده کسی اندر این جهان                                           
کردی تو با سلاله سلطان انبیا

سرهای سروران جهان را جدا زتن                                                   
کردی، زدی به نیزه و بُردی به شهرها

زینب که آفتاب نتابید بر رُخش                                                        
در شرم بود و داشت ازو حرمت وحیا

بردی سر برهنه اسیری به‌سوی شام                                              
زنجیر کین به گردن و با سختی و بلا

آه از دمی که گشت اسیران اهل‌بیت                                              
وارد به کوفه با سر بی‌معجر از جفا

مخلوق کوفه بهر تماشا به دورشان                                                  
گشته جمع طعنه‌زنان لب به ناسزا

بعضی به‌خنده کاین اسرا ماه طلعتند                                              
برخی دگر که خارج دینند و مصطفی

زینب چو دید هلهله و ازدحام خلق                                                   
بی‌اختیار گشت پس انداخت مرتضی

آه از جگر کشید و بگفت ای ستمگران                                               
مائیم نص آیه عصمت و «إنمّا»

آل‌محمدیم(ص) و جگرگوشه بتول                                                 
گشتیم از جفای شما خوار و بی‌نوا...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۸:۳۵


حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری گفت: روایات متعددی درباره اشک ریختن در نیمه شب از خوف خدا وجود دارد که حسنات زیادی درباره آن بیان شده است، ولی بر اساس روایات معصومین(ع) آثار و حسنات بیشتری برای گریه بر امام حسین(ع) بیان شده است.

وی با بیان این که آثار و برکات گریه بر سیدالشهدا(ع) در دنیا، برزخ و قیامت وجود دارد، ادامه داد: شیطان تمام تلاش خود را برای آلوده کردن انسان‌ها به رذایل اخلاقی به کار می‌برد تا با خروج از چتر ولایت پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع)، تمام وجود او ظلمانی می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری با بیان این که ولایت‌مداری اهل‌بیت(ع) از طریق انسان‌ها گسترش می‌یابد، افزود: زمانی که انسان ولایت خدا، پیامبر(ع) و اهل‌بیت(ع) را بپذیرد، زبان و عمل او نشر دهنده معارف الهی است.

این محقق و پژوهشگر حوزوی، تولی و تبری را ابزاری برای قرار داشتن در جنود الهی دانسته و گفت:‌ همان طور که شیطان ظلمات را به قلب انسان نفوذ می‌دهد، معصومین(ع) نیز نور را به دل انسان تابانده و او را از ظلمت نجات می‌دهند.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان این که شیطان برای به تاریکی کشاندن انسان، تلاش می‌کند تا ارتباط او را  با منبع نور الهی قطع کند، ابراز اشت: اگر انسان به نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصوم(ع) وصل شود، گرفتار ظلمت و قصاوت قلب نمی گردد.

وی در پایان، حب نبی اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) را ریشه خوبی‌ها دانسته و یادآور شد: علت این که گریه بر سید‌الشهدا(ع) قلب را زنده می‌کند،‌ این است که چنین گریه‌ای انسان را به ولایت نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) می‌رساند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۸:۲۶


کتاب «ماه به روایت آه» ابوالفضل زرویی نصرآباد یک روایت که نه بلکه چندین روایت درباره حضرت ماه است. روایت‌هایی معتبر و خواندنی از افرادی که حضرت ماه یعنی ماه بنی هاشم را می‌شناختند و می‌توانستند از او روایتی دست اول بدهند. این آدم‌ها ارتباط و نسبتشان با حضرت ماه متفاوت است. یکی خواهر است دیگر همسر و آن دیگری مادر. اما همه این روایت‌ها در این دایره منحصر نیست بلکه یک کوفی، یک بازرگان و حتی کسی که در لشکر عمر سعد بوده‌اند نیز می‌توانند با آه از حضرت ماه  بگویند.
حتی در این کتاب وجود نورانی حضرت امام حسین(ع) نیز درباره ماه بنی هاشم، روایتی دارد که هر چند کوتاه است اما باز آه از دست دادن چنین ماهی را از نهاد هر آدمیزاده‌ای بلند می‌کند تا هم نوا با آفتاب کربلا بگوید: «آه ، آه ، آه... عباسم! آیا در خوابی که امید بیداری‌ات را داشته باشم؟ بر من دشوار است که تو را بر این زمین تفته، غرقه به خون بنگرم...»
 
در روایت‌های زرویی نصر آباد همه از حضرت ماه می‌گویند. روایت‌ها از مسلم بن عقیل شروع می‌شود و به فاطمه کلابیه(ام البنین) می‌رسد و با روایت‌هایی از عبد الله بن ابی محل، کزمان، لبابه، زینب (س)، زید بازرگان، شبث بن ربعی، ام کلثوم، سرجون ادامه پیدا می‌کند و سرانجام  به عبیدالله بن عباس بن علی فرزند حضرت ماه می‌رسد که چیزهای زیادی از پدرش به خاطر ندارد و پدر نازنینش زمان شهادت 4 ماهی او را ندیده بوده است. عبیدالله بن عباس فرزند دردانه حضرت ماه است، هم او که پدر از فراقش بی‌تاب بوده و این فرزند در کودکی یتیم پدری چون حضرت عباس(ع) می‌شود.
 
تصویری کامل از ماه بنی هاشم
 
از اسامی افراد روایت کننده هم مشخص است که هر یک به گونه‌ای و از زاویه‌ای به ماه نگریسته‌اند و نویسنده کتاب تلاش کرده است با کنار هم چیدن این تصاویر، تصویر کامل ماه را به مخاطبش نشان دهد. ماهی که پسر عمویش از دوران کودکی و خاطرات بزرگ شدنشان با هم می‌گوید. مادر از زادنش می‌گوید که همراه است با بوی خوش خاک، عطر سیب سرخ، زمزمه‌ای مهرآمیز و نجوای نرم اذان...
 
همسرش لبابه از عشق به زیباترین، رشدترین، محجوب ترین جوان مدینه، آهوی دست آموز و کبوتر صحن و ساری برادرش حسین(ع) می‌گوید و خواهرش زینب(س) از همه چیز می‌گوید؛ از کودکی‌های عباس (ع)، از شهادت پدر و سپردن حسین(ع) به حضرت ماه و از کربلا و از کربلا...
 
روایت‌های مختلف از حضرت ماه در کتاب ادامه پیدا می‌کند. روایت ام کلثوم از بقیه سوزناک‌تر است و روایت عبیدالله بن عباس که روایت دیگری از زبان عقبه بن سمعان را در دل خود دارد، آشنایی با حضرت ماه را کامل ‌تر می‌کند و آنچه که در کربلا اتفاق افتاد را روشن‌تر...
 
چند لبخند به روی ماه حضرت ماه
 
از سوی دیگر درست است که کتاب «ماه به روایت آه» یک روایت از واقعه حزن انگیزی چون عاشورا و آن چیزهایی است که در کربلا اتفاق افتاده است، اما این کتاب هم طنز رندانه در لابه لای روایت‌ها دارد و هم تصاویر بشکوه و حماسی و هم تصاویری از مهر و محبت و عاطفه بی‌نهایت.
 
زرویی نصر آباد وقتی قلمش را در اختیار روایت کسی چون کزمان گذاشته، روایتش در بیان درونیات این فرد که فکر می‌کند با بردن امان نامه چه کار مهمی می‌کند و چه آدم بزرگی است، گوشه‌هایی به طنز می‌زند یا وقتی که لبابه همسر حضرت عباس (ع) از خواستگاری از او برای ماه بنی هاشم می‌گوید یا از کودکی‌هایش روایت می‌کند که چه تصوری از ام البنین داشته است، باز هم کنایه‌ها و گوشه‌های طنز آمیزی دارد که این روایت را دلچسب‌تر می‌کند و به ذهن و دل مخاطب نزدیک‌تر...
 
اما روایت فوت اولین فرزند حضرت ماه، یا عشق بی‌نهایت کودکان به مرد بلندبالای بنی هاشم و شیر دلاور بیشه هم سرشار است از عطوفت و مهر و زیبایی که یکی از ابعاد شخصیتی برادر بزرگوار امام حسین(ع) را نشان می‌دهد.
 
کتاب«ماه به روایت آه» مجموعه‌ای خواندنی است برای بیشتر دانستن درباره ماه بنی هاشم که در کنار آنها هم عاشورا روایت می‌شود، ‌هم به اسارت رفتن کودکان و زنان، هم شهادت امام حسن(ع) و هم شهادت امام علی(ع) و نقطه مشترک همه این وقایع حضور اسوه ادب و بزرگ منشی در عین حال جنگاوری و دیانت و مهربانی یعنی عباس بن علی(ع) است.
 
انتشارات نیستان چاپ سوم این کتاب را در 189 صفحه با قیمت 10 هزار تومان منتشر کرده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۸:۲۱

یکی از سؤالات درباره نهضت حسینی این است که چرا امام حسین(ع) خانواده‌اش را به همراه خود به کربلا برد؟

پاسخ:

فلسفه همراه بردن اهل بیت (ع) توسط امام حسین(ع) این بود که قیام حضرت بدون آنها کامل نمی‌‌شد.

امام حسین(ع) با تدبیر و حسابگری دقیق زنان و فرزندان را همراه خود به کربلا برد تا راوی رنج‌‌ها و گزارشگر صحنه‌‌های عاشورا و پیام رسان خون شهیدان باشند و سلطه یزیدی نتواند بر آن جنایت عظیم پرده بکشد یا قضایا را به گونه‌‌ای دیگر وانمود کند.

از این رو وقتی ابن عباس به حضرت گفت: چرا زنان و کودکان را به عراق می‌‌بری پاسخ داد: «انّ الله قد شاءِ اَنْ یراهُنَّ سبایا...» خدا خواسته که آنان را اسیر ببیند، این اشاره به همان برنامه حساب ‌شده دارد.

به گفته مرحوم کاشف الغطاء اگر حسین(ع) و فرزندان او کشته می‌‌شدند ولی آن سخنرانی‌ها و افشاگری‌‌های اهل ‌بیت در آن موقعیت‌‌های حساس نبود، آن آثار و اهدافی که امام حسین(ع) در واژگون ساختن حکومت یزیدی داشت محقق نمی‌‌شد.

اسارت اهل ‌بیت با آن وضع رقت ‌بار عواطف مردم را به نفع جبهه حق و به زیان حکومت یزید برانگیخت و سخنان حضرت زینب و امام سجاد(ع) در طول اسارت لذت پیروزی را در ذائقه یزید و ابن‌ زیاد چون زهر، تلخ ساخت و جلوی تحریف تاریخ را گرفت.

حضرت می‌‌دانست که اصحابش توسط سپاه یزید به شهادت می‌‌رسند و هیچ ‌کس از افراد بشر به این فاجعه و هدف آن آگاه نمی‌‌شوند. پس احتیاج به مروجینی دارد که ندای حق و حقیقت را به گوش انسان‌‌های عاقل برسانند و آن مروجین اهل ‌بیت و زن‌‌ها و بچه‌‌های او بودند که مکمل قیام خونین کربلا بودند.

یکی از هدف‌های تبلیغاتی حضرت این بود که اهل ‌بیت و کودکان خود را همراه خود ببرد و به این وسیله در واقع دشمن را ناآگاهانه استخدام کرد که حامل یک عده مبلغ برای امام حسین(ع) و برای اسلام حسینی علیه یزید باشد و این یکی از مهم‌‌ترین عناصر تبلیغی امام حسین(ع) بود.(1)

هدف امام حسین این نبود که خود و یاران و فرزندان خویش را به کشتن دهد بلکه نظر وی قیام برای توجّه دادن مردم به فساد بنی‌‌امیه بود، و این‌‌ که حکومت آنها حکومت اسلامی نیست و آنها در صدد محو و نابودی اسلام به خصوص اسم پیامبر هستند.

بنابراین ایشان کاملا عالمانه اقدام به این کار نمود و به مردم دنیا ثابت کرد که اینها حاضر نیستند احدی از بنی‌‌‌هاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خواهند کرد، و با اهل ‌بیت پیغمبر نوعی رفتار می‌‌کنند که با امرای مشرکین هم آن‌ طور سخت رفتار نکرده‌‌اند، و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حکومت چیزی دیگری نیست.(2)

پس با توجه به مطالب فوق این‌‌طور نتیجه می‌‌گیریم که فلسفه همراه بردن اهل بیت را باید در عوامل مختلف جستجو کرد:

1. پیام‌رسانی:

افشاگری‌‌های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود سخنان بانوان هم به صورت خطبه و هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و و مکان جلوه گر شد.

2. نمایان شدن نقش زنان و مادران:

در بسیاری از جنگ‌‌ها حضور تشویق‌‌آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه می‌‌بخشد در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند. و به تمام مادران تاریخ این درس را داده‌اند که درهنگام خطر برای دین چگونه می‌توان از آن دفاع کرد.

3. پرستاری:

رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از اهداف دیگر بود مانند نقش حضرت زینب(س) در پرستاری از امام سجاد(ع) که در آن زمان حساس حمایت او از امام سجاد(ع) استمرار سلسله امامت را در پی داشت.

4. عمق بخشیدن به بعد عاطفی:

گریه‌‌ها و شیون‌‌ها، عزاداری بر شهداء تحریک عواطف مردم نسبت به ماجرای کربلا را عمق بخشیده و بر احساسات نیز تأثیر گذاشت و از این رهگذر ماندگارتر شد.

5. ماموریت ویژه اهل بیت:

از همه مهمتر ماموریت ویژه اهل بیت امام و مادران در این نهضت که امام از این ماموریت آگاه بود و به همین روی آنان را به همراه برد.(3)



پی نوشت ها:

1. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، چاپ صدرا، ج 3، ص 340.

2. بررسی تاریخ عاشورا، ص 31، (مقدمه).

3. مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۸:۱۳

همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام، امسال نیز همچون سال‌های گذشته مجلس عزاداری در حضور رهبر معظم انقلاب برگزار خواهد شد.
به گزارش KHAMENEI.IR، این مراسم از هفتم تا یازدهم محرم (۱۴۳۵ ه. ق) برابر با دوشنبه ۹۲/۸/۲۰ تا جمعه ۹۲/۸/۲۴، به مدت ۵ شب، همراه با اقامه‌ی نماز جماعت مغرب و عشا در حسینیه امام خمینی(ره) واقع در خیابان فلسطین، تقاطع خیابان آذربایجان برگزار می‌شود. همچنین هر شب قبل از اقامه‌ی نماز مغرب و عشاء، احکام شرعی توسط حجت‌الاسلام فلاح‌زاده بیان می‌شود.
از عموم مردم عزیز و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دعوت می‌شود تا در این مراسم شرکت فرمایند.
برنامه‌ی این مراسم به شرح زیر است:

ایام مراسم

تاریخ

قبل از منبر

سخنران

عزاداری

شب اول
دوشنبه

۷ محرم
۹۲/۸/۲۰

قاری: سعیدیان
مداح: احمد چینی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین صدیقی

آقای مهدی سلحشور

شب دوم
سه‌شنبه

۸ محرم
۹۲/۸/۲۱

آقای نورائی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیداحمد خاتمی

آقای محمود کریمی

شب سوم
چهارشنبه

۹ محرم
۹۲/۸/۲۲

آقای بهتاش

حجت‌الاسلام‌والمسلمین پناهیان

آقای سعید حدادیان

شب چهارم
پنج‌شنبه

۱۰ محرم
۹۲/۸/۲۳

آقای سماواتی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عالی

آقای مرتضی طاهری

شب پنجم
جمعه

۱۱ محرم
۹۲/۸/۲۴

آقای سادات رضوی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین رفیعی

آقای محمدرضا طاهری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۶:۰۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۰:۵۹


- اگر عشق به امام حسین و ذکر مصائب این بزرگوار نبود، معلوم نبود که نهضت ما با این کیفیت به پیروزى برسد.


ماجراى حسین‌بن‌على(ع)، حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامى در جهت تفکرات صحیح اسلامى بوده است.۱۳۷۰/۰۴/۲۰


-  نوجوانها و جوانها هم دخترها هم پسرها و بقیه‏ى اشخاص در دوره‏هاى مختلف، طهاشرت و صداقت و سلامت و نشاط حسین‏بن‏على را الگوى خود قرار دهند.


- عبرت‌گیرى از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشه‌گیر شود.۱۳۷۱/۰۴/۲۲


لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایى که همه جاى آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین‌‌بن‌‌على علیه‌‌السّلام براى نجات اسلام قیام کرد و در این دنیاى بزرگ، هیچ‌‌کس به او کمک نکرد!


- قطعاً اسلام، زنده‌ى به عاشورا و به حسین‌بن‌على (ع) است.  1391/09/01


- مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى (رض) در مراقبات تأکید میکنند که در روز عاشورا هرچه مصیبتها سنگین‌تر میشد، چهره‌ى حسین‌بن‌على (ع) برافروخته‌تر، آثار شکفتگى در آن بزرگوار بیشتر آشکار میشد. این حقایق پرمغز، پر راز و رمز، اینها باید دائماً در مقابل چشم ما باشد. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱-


- درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است.۱۳۷۷/۰۲/۱۸


- اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶


- چرا امام صادق(ع) – طبق روایت – فرمودند که هر کس یک بیت شعر درباره‌ى حادثه‌ى عاشورا بگوید و کسانى را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههاى تبلیغاتى، براى منزوى کردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله‌ى عاشورا و کلاً مسأله‌ى اهل‌بیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود.۱۳۶۸/۰۶/۲۹


- امروز حسین‌بن علی(ع) می‌تواند دنیا را نجات بدهد به شرط آنکه چهره‌ی او را تحریف و مغشوش نکنند.۱۳۷۴/۳/۳


- مجالس عزاداری برای این است که دستهای ما را با حسین بن علی(ع) و اهداف آن بزرگوار نزدیکتر و آشناتر کند.۱۳۷۱/۰۴/۱۰


- مجالس‌ عزاداری‌ امام‌ حسین‌(ع‌) باید علقه‌ و رابطه‌ عاطفی‌ و محبت‌ به‌ اهل‌ بیت‌ را افزونتر و مستحکمتر کند، شناخت‌ روشنتر و واضحتری‌ نسبت‌ به‌ اصل‌ حادثه‌ عاشورا در مردم‌ بوجود آورد و موجب‌ تعمیق‌ ایمان‌ و معرفت‌ بیشتر مردم‌ شود. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷


- قمه‌زنی‌ از کارهای‌ خلاف‌، جعلی‌ و نادرست‌ است‌ که‌ متأسفانه‌ طی‌ چند سال‌ اخیر برخی‌ در حال‌ ترویج‌ آن‌ هستند. قمه‌زنی‌ مربوط به‌ دین‌ و یا یک‌ حرکت‌ عزاداری‌ نیست‌ و قطعا خلاف‌ و یک‌ بدعت‌ است‌ و بدون‌ تردید خداوند به‌ انجام‌ آن‌ راضی‌ نیست‌ و اینجانب‌ نیز از کسی‌ که‌ تظاهر به‌ قمه‌زنی‌ می‌کند قلبا راضی‌ نیستم‌.۱۳۷۳/۰۳/۱۷


- نقل شده است بعد از آن‌که امام سجاد(ع) پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت یک نفر خدمت ایشان آمدو عرض کرد: یابن‌رسول‌اللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم مى‌گفت؛ امام سجّاد(ع)  در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمى‌رفتیم، چه مى‌شد!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۳:۲۱