یکی از آداب و سنن دعا، پرهیز از «استکبار» است و استکبار اختصاص ندارد به این که کسی کافرانه زندگی کند یا عاصیانه به سر ببرد؛ اگر کسی مطیع بود، واجبها را انجام داد و محرّمات را ترک کرد، لکن این توفیقات را از خود دانست، یک نحوه استکبار است. کسی عالم شد و عمل کرد، توفیق تحصیل علم و امتثال دستورات الهی را از خود دانست، این هم یک نحوه استکبار است. بهترین راه برای نجات از استکبار آن است که انسان اسمای حُسنای الهی را رقم بزند و با بیان و بنان بازگو کند و همه کمالات را به خدا اِسناد دهد و همه نقصها را به خود.
خدایا روزه مرا در این ماه مورد قدردانى و پذیرش قرار ده، که مورد رضا وپسند تو و رسولت باشد، وفروع آن بر اصول استوار باشد، به حق آقاى ما محمد و خاندان پاکش، و ستایش ویژه پروردگار جهانیان است.
چند جمله در این دعای ابوحمزه ثمالی هست که کم نظیر یا بینظیر است؛
همان بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنتَ دَلَلْتَنِی از این قبیل است،
إنَّ الرّاحِلَ إلِیکْ قَریبُ المُسافَه از این قبیل است،
وَ أنَّکَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِکَ إلا أنْ تَحجُبَهُمُ الأعمالَ دُونَکْ از این قبیل است،
هارِبٌ مِنکَ إلِیکْ از این قبیل است که اینها توحید ناب است.
خدایا مرا در آن به مهر ورحمتت فراگیر، و توفیق وخود نگهداری را روزیم کن، و دل مرا از تاریکی های تهمت پاک کن، ای مهربان به بندگان با ایمان خود.
یکی از آداب و سنن نیایش و دعا اِلحاح و اصرار است. اِلحاح و اصرار گاهی به تکرار یک جمله است، گاهی به تکرار مضمون یک جمله در عبارتهای گوناگون؛
دعای ابوحمزه ثمالی از مصادیق بارز اِلحاح در دعاست. زیرا وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه مبارک رمضان یک مطلب را با عبارتهای گوناگون، با تعبیرهای مختلف بازگو میکنند، و آن بخشش گناهان است.
زیرا تا انسان تبهکاری او بخشوده نشود، قُرب الهی نصیبش نخواهد شد و تا قُرب الهی نصیب او نشود، از آن فُوز خاصّ طرفی نمیبندد.
لذا در این جمله به ذات أقدس إله عرض میکند: پروردگارا ! اگر از گناهان من صرف نظر کردی، این کار سنّت دیرینه توست که از تباهی تبهکاران صرف نظر کردی.
"فَإنْ عَفُوتَ یا رَبِّ فَطالَ مَا عَفُوتَ عَنِ المُذنِبینَ قَبلِی."
من اوّلین گنهکاری نیستم که تو بخشودی، چنین که آخرین گنهکاری هم نخواهم بود که تو بخشیدی.
خدایا بهره ام را در آن از نافله ها زیاد کن، و با عرضه درخواستها گرامی ام دار، و وسیله ام را از بین وسیله ها به سویت نزدیک گردان، ای کسی که پافشاری اصرار کنندگان او را مشغول نمی سازد.