موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سی روز سی پیام» ثبت شده است


امام علی علیه السلام فرمود: "کاری که دوست نداشتی شود ولی عاقبتش ختم به خیر شود، بهتر از کاری است که دوست داشته می شود اما عاقبت آنکار ختم بخیر نشود." غررالحکم، ج6، ص 122


روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم از محلی می گذشتند که فرمودند: "اینک شخصی نزد ما می آیدکه سه روز است شیطان با او ارتباطی نیافته (گناهی نکرده است) است." عربی سواربر شتر از دور نمایان شد. نزدیک آمد و گفت: پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم کیست؟ حضرت را به او نشان دادند. عرض کرد: ای رسول خدا! اسلام را به من بیاموز! پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم شهادتین را به آموخت و فرمود:" باید نمازهای پنجگانه را بخوانی، روزه بگیری، حج بجای آوری، زکات بدهی و غسل جنابت بجای آوری." مرد پذیرفت و با کاروان پیامبر همراه شد. اما کمی عقب افتاد. پیامبر متوجه شد و از حال او جویا گردید. کسی به جستجوی او رفت و دید که پای شترش در گودالی فرو رفته و بر زمین خورده و از دنیا رفته است. پیامبر او را غسل و کفن نمود و در حالی که عرق از پیشانی مبارکش می چکید، فرمود: "این مرد در حال گرسنگی از دنیا رفت و ایمانش هرگز به کفر آلوده نشد و با عاقبت نیکویی از زندگی دنیا رخت بربست. او وارد بهشت شد و از میوه های بهشتی خورد و حوران بهشتی به استقبالش آمدند." بحارالانوار، ج22، ص75


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۲:۲۹
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۲ ، ۰۹:۱۲


امام علی علیه السلام فرمود: از برترین نیکی ها ، نیکی به یتیم است.  غررالحکم، ج6، ص44


"زُهری" می گوید: "شب هنگام، مردی را دیدم که در تاریکی، کوله بار سنگینی را به دوش گرفته بود و نفس زنان آن را حمل می کرد. دیدم امام سجاد علیه السلام است. سلام کردم و گفتم این موقع شب کجا می روید؟ واین بار چیست؟ حضرت فرمود: مقداری آذوقه است

و میخواهم به سفر بروم و آنرا جایی می برم که محفوظ بماند تا موقع سفر با خودم ببرم. زهری گفت: این فرد غلام من است، اجازه دهید او بار حمل کند. امام نپذیرفت. تو را سوگند می دهم که مانع من نشوی، تو نیز هر جا که میخواهی برو.

پس از چند روز زهری خدمت امام رسید و پرسید: آن شب در کوچه های مدینه می رفتید و فرمودید که عازم سفر هستید، امام هنوز شما را در شهر میبینم؟ امام فرمود: سفری که گفتم سفر آخرت بود و توشه ای که گفتم توشه ی آخرت. آن را به نیازمندان دادم تا محفوظ بماند که موقع مرگ دستم خالی نباشد. علل الشرایع، ج1، ص 231


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۰


آل عمران ، آیه 191 : " کسانی که خداوند را به یاد می آورند در حالی که ایستاده ، نشسته و خوابیده اند و در خلقت آسمانها و زمین تفکر می کنند. "


پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هر گروهی برای یاد خدا در مجلسی بنشیند، یک منادی از آسمان به آنها ندا می دهد که برخیزید، گناهانتان بخشیده شده و تبدیل به حسنات گردیده.


پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: "(درشب معراج) وقتی به عرض خدا رفتیم وارد بهشت برین شدم. در آنجا فرشتگانی را دیدم کهبا خشت های طلا و نقره ساختمانهای بزرگ می سازند، ولی گاهی دست از کار می کشند، از آنان پرسیدم: چرا این چنین می کنید؟ گفتند: هرگاه به ما خشتهای این ساختمان برسد مشغول ساختن می شویم و هرگاه نرسد دست از کار میکشیم. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: این خشت ها چیست؟ عرض کردند: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاالله و الله اکبر. وقتی که مومن این ذکرها را می گوید، ما ساختمان را برای او می سازیم و وقتی که ساکت میشود ما نیز دست از کار می کشیم."  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۳


سوره طه، آیه 124: و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت.


سوره زخرف، آیه 36: هر کس از یاد خداوند دوری کند، شیطانی را بر او مسلط می کنیم تا همنشین او گردد.


پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "ساعتی که یاد خدا در آن نشود بر مومن نخواهد گذشت مگر آنکه باعث پشیمانی و حسرت او خواه شد"


قسمتی از خطبه ی 174 نهج البلاغه: 

اى غفلت زدگانى که خدا از شما غافل نیست. اى کسانى که فرمان خدا را ترک گفته اید و حال آنکه شما را بازخواست خواهد کرد، چیست که مى بینمتان که از خداى مى رمید و به دیگرى جز او مى گرایید. چونان چارپایانى هستید که چوپانشان به چراگاهى بیمارى خیز و آبشخورى دردانگیز رها کرده است. یا همانند آن گوسفندى هستید که فربه اش مى سازند تا کارد بر گلویش مالند و نداند که با او چه مى کنند. اگر با او نیکى کنند پندارد که همواره روزگارش چنین است و کار او سیر شدن است و بس.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۰

بازآ ، بازآ، هر آنچه هستی بازآی --- گر کافر و گبر وبت پرستی بازآی
این درگه ما درگه نومیدی نیست ---  صدبار اگر توبه شکستی باز آی 


حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود : " محبوب ترین بندگان نزد خدا انابه کنندگان و توبه کنندگان هستند." بحارالانوار، ج 6، ص36 


پیامبر اکرم(ص) فرمود : "همانا گناهان ، گناهکاران را آلوده می سازند تا آنان را بسوزاند و چیزی جز استغفار آن را خاموش نمی کند." مستدرک الوسائل ، ج5 ، ص36 


شبی عارفی از کنار خانه ای می گذشت که صدای زنی را شنید که به شوهرش می گفت:"حتی اگر به من غذا هم ندهی و مرا هم بزنی و یا از من روی بگردانی ، من از این خانه ، جای دیگری نمی روم. آن عارف نعره ای زد و روی زمین افتاد واز هوش رفت. وقتی به هوش آمد، از او پرسیدند : چه اتفاقی افتاد که این گونه از هوش رفتی؟ گفت : ندایی به گوشم رسید که می گفت : اگر هزار باز هم گناه کنی و توبه نمایی از گناه تو خواهیم گذشت اما اگر از در خانه ما به کس دیگری پناه ببری از تو نخواهیم گذشت.
مصابیح القلوب ، ص154

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۰:۲۳


شکر نعمت ، نعمتت افزون کند --- کفر نعمت از کفت بیرون کند

پیامبر اکرم (ص) فرمود : " نعمتهای الهی فرار کننده هستند همان طوری که حیوانات وحشی فرار می کنند ، پس آنها را با شکرگزاری به دام اندازید." مستدرک الوسایل ، ج5 ، ص 312

در احوال پیامبر (ص)نگاشتند برای شکر گزاری از پروردگار آنقدر به نماز و عبادت نیمه شب می ایستاد که چهره اش زرد و پاهایش ورم می کرد. روزی شخصی (عایشه) به ان حضرت عرض کرد: چرا خود را اینقدر به زحمت می اندازید؟ در پاسخ می فرمود: " افلا اکون عبدا شکورا : آیا بنده شکرگزار خداوند نباشم "  بحارالانوار ، ج17 ، ص257 و 287


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۵:۳۷



دوستی با مردم دانا نکوست --- دشمن دانا به از نادان دوست

دشمن دانا بلندت می کند --- بر زمین ات می زند نادان دوست


امام صادق (ع) فرمود : " هرگاه از نیک حالی مردی مطلع شدید در نیکویی خردش نظر کنید ، چه این که مرد به سبب خردش پاداش گیرد" بحارالانوار ، ج1 ، ص130

شخصی غلامش را فرستاد تا انگور و انجیر بخرد. غلام به بازار رفت و بعد از مدتی برگشت در حالی که فقط انگور خریده بود. خواجه با ناراحتی به او گفت : " مگر به تو نگفتم انجیر هم بخر؟ از این به بعد حتی اگر یک کار را به تو امر کردم تو باید دو کار انجام دهی!"

دست بر قضا روزی خواجه بیمار شد و در بستر افتاد وغلام  را به دنبال طبیب فرستاد. غلام نیز رفت و با یک طبیب و یک گور کن و یک تابوت برگشت. خواجه تعجب کرد و پرسید:" نادان! من به تو گفتم فقط سراغ طبیب برو ، اینها کیستند؟ " غلام گفت :" شما خودت گفتی هرگاه یک امر کردمو پی کاری رفتی باید دوکار انجام دهی. اکنون طبیب را برای معالجه آوردم که اگر مفید واقع نشدتابوت و گور کن آماده باشد." راهنمای بهشت، ج3 ، ص291

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰