موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۲۹ مطلب با موضوع «ماه مبارک رمضان :: سی روز سی پیام» ثبت شده است


سوره ی مائده ، آیه 48 : "در کاهای خیر از یکدیگر پیشی بگیرید"

سوره ی انبیاء آیه 9: " آنها (مومنان) در کار خیر از یکدیگر سبقت می گیرند"

امام صادق علیه السلام : "هرگاه یکی از شما تصمیم انجام کار خیر یا رساندن نفعی [به کسی] بگیرد، دو شیطان در راست و چپ او قرار می گیرند [تا منصرفش سازند]، پس باید شتاب کند تا مبادا او را از آن باز دارند" اصول کافی ، ج4 ، ص427

«صدقه حلوانی» می گوید: «در مسجد الحرام یکی از دوستانم دو درهم از من قرض خواست و من به او گفتم: پس از طواف به او خواهم داد. در حین طواف امام صادق علیه السلام را مشغول طواف دیدم. امام دستش را به جهت کمک خواستن روی شانه من گذاشت و هر دو به طواف پرداختیم. طواف من به پایان رسید. اما به جهت رعایت وضعیت جسمی امام، ترجیح دادم به ایشان کمک کنم. دوستم که از من قرض خواسته بود در کناری نشسته و به خیال اینکه من در قرض دادن به او مسامحه می کنم، هر دور که از جلوی او رد می شدم با دست به من اشاره می¬کرد که دو درهم به من قرض بده. امام متوجه شد و پرسید: این مرد چه می خواهد؟ عرض کردم: او منتظر من است که طوافم تمام شود و به او دو درهم قرض بدهم. امام سریع دست از شانه ام برداشت و فرمود: مرا رها کن و برو حاجت او را برآور! وقتی بازگشتم، امام که طوافش تمام شده بود و با دوستانش صحبت می کرد به من فرمود: من اگر برای برآوردن حاجت کسی شتاب کنم بهتر است که هزار بنده را در راه خدا آزاد و هزار نفر را برای جهاد در راه خدا بسیج کنم!» روضه الکافی ، ج2 ، ص322

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۵


چون خدا خواهد که مان یاری کند --- میل مان را جانب زاری کند

ای خدا! زاری ز تو مرهم زتو --- هم دعا از تو اجابت هم زتو

رحمت ام موقوف آن خوش گریه هاست --- چون گِرِست از بحر رحمت موج خاست

هر که او بیدارتر ، پردرد تر --- هر که او آگاه تر ، رخ زردتر

پیش حق یک ناله از روی نیاز --- به که عمری بی نیاز اندر نماز

 

سوره اسراء ، آیه 79 : " وپاسی از شب را زنده بدار تا برای تو به منزله نافله ای باشد ، باشد که پروردگارت تو را به مقام محمود برساند."

امام صادق علیه السلام فرمود : " نماز شب سبب خوشنودی پروردگار و دوستی فرشتگان و سیره پیامبران و نور معرفت و پایه ایمان و آسایش بدنها و نادوست داشتنی شیطان و سلاحی به روی دشمنان و مایه بر آورده شدن دعا و پذیرش اعمال بندگان و برکت روزی آنان و شفاعت کننده بین نمازگزار و فرشته ی مرگ و چراغی در قبر و بستری در زیر پهلوها و پاسخ منکر و نکیرو همدم و زیارت کننده ی وی در قبرش می باشد.آنگاه که قیامت برپا می شود نماز سایه بانی است بر نمازگزار و تاجی است بر سرش و لباسی بر تنش و نوری که پیش او می رود و پوششی است بین او و آتش و حجتی است برای مومن در پیشگاه خدای بزرگ و وزنه ای است در ترازوی اعمال و عبوردهنده ای است از پل صراط و کلیدی است برای گشودن در بهشت و زینتی است برای روز قیامت. چه اینکه نماز بزرگ داشتن خدا و ستودن و پاک شمردن او و خدا را به بزرگی یاد کردن و قرآن خواندن و نیایش نمودن است و همانا اساس همه کارها ، خواندن نماز در وقتش است." بحارالانوار ، ج48 ، ص68

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۳



سوره ی حدید ، آیه 20 : " بدانید که همانا زندگانی دنیا بازیچه و سرگرمی و زینت و فخرفروشی بین خودتان و زیادکردن مال فرزندان است... و زندگی دنیا جزکالای فریبنده نیست."

امام صادق علیه السلام فرمود : "هرکس دلبستگی به دنیا ببندد سه ویژگی به قلبش تعلق میابد؛ اندوهی که پایان نمی پذیرد ، آرزویی که بدست نمی آید و امیدی که به آن خواهد رسید." بحارالانوار ، ج73 ، ص241

همه اماده ی سفر شدند و مرکب های خود را آماده کردند، ولی دیدند امیرالمومنین علی علیه السلام سوارنمی شود و ایستاده است. دلیلش را از امام پرسیدند و فهمیدند که امام اصلا مرکبی ندارد که سوار شود. یکی از یاران به سرعت از اسب خود پیاده شد و افسار آن را کشید و نزد امام آورد. سپس رکاب اسب را گرفت تا امام سوار شود. امام زمانی که خواست سوار اسب شود ، زین اسب را گرفت و پا در رکاب کرد، ولی دست امام از روی زین سر خورد. امام نگاهی به زین کرد و از صاحب آن پرسید : " آیا جنس زین اسب تو از دیباج است؟ " مرد پاسخ داد : " بله یا امیرالمومنین ! " امام به دلیل قیمتی بودن اسب ، ازآن روی گرداند و سوار آن نشد و مرکبی دیگر انتخاب کرد. بحارالانوار ، ج 40 ، ص324
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۰


رقم برخود به نادانی کشیدی --- که نادان را به صحبت برگزیدی

طلب کردم ز دانایی یکی پند --- مرا فرمود با نادان مپیوند


امام علی علیه السلام فرمود: "دوست به این دلیل صدیق نامیده شده که در مورد نفس تو و عیبهایت ، به تو راست می گوید. پس هرکس اینگونه رفتار کرد به آن آرام گیر به درستی که او دوست است."


امام علی علیه السلام فرمود: "با عاقلان همنشینی کن و بر نفس غلبه نما تا اینکه با ساکنان عرش الهی همنشین گردی."


(ابو هاشم جعفری) یکی از شیعیان برجسته امام هادی علیه السلام است. روزی امام از روی اعتراض به او فرمود: "چرا با عبدالرحمن بن یعقوب همنشینی می کنی؟ "ابو هاشم عرض کرد: "او از بستگان من است." امام فرمود:" عقیده او درباره ی صفات خدا باطل است و اندیشه های نادرستی را در سر می پروراند. حال خوددانی! یا با اون همنشین باش و ما را ترک کن و یا با ما همنشین باش و اورا ترک کن."


ابوهاشم عرض کرد: "اوهر عقیده ای دارد برای خودش است. من که عقیده ی درستی دارم و عقیده باطل او آسیبی به عقیده ی درست من نمی رساند." امام فرمو : "آیا نمی ترسی از اینکه عذابی به سویش نازل شود و تو را نیز بخاطر نزدیک بودن و همنشینی با او ، فراگیرد؟." اصول کافی، ج2، ص274

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۲


زخاک آفریدت خداوند پاک --- پس ای بنده افتادگی کن چو خاک

تواضع سر رفعت افرازدت --- تکبر به خاک اندر اندازدت

به عزت هر آن کو فروتر نشست --- به خواری نیفتد زبالا و پست


سوره ی لقمان، آیه 18: "و در زمین با تکبر راه مرو که خداوند انسان خود پسند فخر فروش را دوست ندارد."


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: "با مردم متواضع ، فروتنی کنید که تواضع در مقابل متواضعین صدقه است و تکبر کنید با متکبرین که تکبر کردن با متکبرین عبادت است."


ملا احمد مقدس اردبیلی در سفر بود. یکی از زوار که او را نمی شناخت به او گفت : لباس های مرا ببر نزدیک آب بشوی و چرک آنها را بگیر. ملااحمد قبول کرد و جامه ی آن مرد را برد و شست و آورد تا به او بدهد. در این هنگام آن مرد ملااحمد را شناخت و خجالت کشید و مردم نیز اورا توبیخ کردند. مقدس اردبیلی فرمود: چرا او را ملامت می کنید مطلبی نشده است. حقوق برادران مومن بر یکدیگر بیش از این حرفهاست. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۹


ای کریمی که از خزانه غیب --- گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم --- تو که با دشمنان نظر داری

 

سوره ی اعراف، آیه 156: "رحمت من همه چیز را در برگرفته است."

سوره ی انعام، آیه 54: "پروردگارتان ، رحمت را بر خود واجب نموده است."

 

در زمان حضرت موسى علیه السلام در بنى اسرائیل به جهت نیامدن باران قحطى شد مردم خدمت حضرت موسى رسیدند و گفتند: براى ما نماز استسقاء (نماز باران) بخوان. حضرت موسى علیه السلام برخواست که با قوم خود براى دعاى باران بروند و بیشتر از هفتاد هزار نفر بودند هرچه دعا کردند باران نیامد.

حضرت موسى علیه السلام عرض کرد: خدایا چرا باران نمى آید، مگر قدر و منزلت من نزد تو از بین رفته؟

خطاب رسید: نه، ای موسی میان شما یک نفر است که چهل سال مرا معصیت مى کند. به او بگو از جمعیت بیرون رود تا باران رحمتم را نازل کنم.

موسى علیه السلام عرض کرد: الهى صداى من ضعیف است، چگونه به هفتاد هزار جمعیت برسد؟

خطاب شد: اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم مى رسانم حضرت موسى به صداى بلند صدا زد: اى کسى که چهل سال است معصیت خدا را مى کنى از میان ما برخیز و بیرون رو که خداوند به جهت تو باران رحمتش را از ما قطع کرده.

آن مرد عاصى نگاهى به اطراف کرد، دید کسى بیرون نرفت. فهمید خودش باید بیرون رود با خود گفت چه کنم اگر برخیزم و از میان مردم بروم که مردم مرا مى بینند و مى شناسند و رسوا مى شوم و اگر نروم که خدا باران نمى دهد دلش شکست و از روى حقیقت توبه کرد و از کرده خود پشیمان شد. رو به آسمان گفت خدایا مرا در میان این جمع رسوایم مکن.

یکدفعه ابرها آمده و به هم متصل شد و چنان بارانى آمد که تمام سیراب شدند.

موسى عرض کرد: الهى کسى که از میان ما بیرون نرفت چگونه شد که باران آمد؟

خطاب شد: به شما باران دادم، به خاطر آن کسى که شما را منع کردم و گفتم از میان شما بیرون برود.

موسى علیه السلام عرض کرد: خدایا! این بنده را به من بنما.

خطاب شد: اى موسى آن وقتى که مرا معصیت مى کرد رسوایش نکردم، حال که توبه کرده او را رسوا کنم؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۹


روی خود گر ترش سلزی از بلا --- خویش را از صابرین کردی جدا

در بلا وقتی که صابر نیستی --- نزد اهل صدق شاکر نیستی

بی شکایت صبر تو باشد جمیل --- با کسی کم کن شکایت ای خلیل

 

امام صادق علیه السلام فرمود: "ناتوان کسی است که که برای هر مصیبتی صبری ، برای هر نعمتی شکری و برای هر مشکلی راهی آسان را آماده نکرده باشد. در هر بلایی که به فرزند یا مال می رسد خود را وادار به صبر کن ، زیرا خدا عاریت و بخشش خود را می گیرد تا شکر و صبر تو را بیازماید. تحف العقول ص379


پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله فرمود: "نشانه صابر سه چیز است : اول آنکه کسل و تنبل (بی حال و سست) نشود، دوم آنکه بی تابی نکند ، وسوم آنکه به درگاه خداوند شِکوه ننماید. زیرا اگر سست و بی حال شود حق را ضایع می کند و چون بی حوصله شود، شکر به جا نمی آورد و آنگاه که لب به شکوائیه از خدایش گشاید ، از امر حق سرپیچی می کند." علل الشرایه ص498

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۵


این نظر از دور چون تیر است و سم --- نارت افزون می شود نور تو کم


سوره ی نور، آیه 31: "(ای پیامبر) به زنان پاکدامن بگو چشمان خود را ( از نامحرم ) ببندند و پاکدامنی ورزند و زینتهایشان را جز برای شوهرانشان آشکار نسازند."

 

شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در حجره ی خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟


طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد.


از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند.


صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ... . 


محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.


شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟


و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟


محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... . لذا علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.


شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدار اشاره نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۱:۰۱


کسی نیک بیند به هر درسرای --- که نیکی رساند به خلق خدای

خدارابرآن بنده بخشایش است --- که خلق از وجودش در آسایش است


سوره ی آل عمران، آیه 148: "پس خداوند به آنها (نیکوکاران) ثواب دنیا و پاداش نیک آن جهان را داد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد."


سوره ی نساء، آیه 86: "هرگاه با نیکی ای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکی ای برتر از آن پاسخ گویید."

 

روزی انس نزد امام مجتبی علیه السلام نشسته بود که کنیزی از کنیزان امام وارد شد و شاخه گلی به امام مجتبی علیه السلام هدیه داد. امام گل را گرفت و لبخندی زد و فرمود: تو آزادی انس عرض کرد: یابن رسول الله! آن کنیز فقط یک شاخه گل به شما هدیه کرد و شما او را آزاد می کنید؟ حضرت فرمود: خداوند فرموده است (وَاِذا حُیَّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّو بِاحسَنَ مِنهَا)؛ هرگاه با نیکی ای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکی ای بهتر آن را پاسخ گویید. این کنیز می خواست به من احسان کند و من نیز به او احسان کردم و بهترین احسان به او آزادی اش است. مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 18 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۶


گفت پیغمبر به آواز بلند -- با توکل زانوی اشتر ببند
گر توکل می کنی در کار خود -- کشت کن پس تکیه بر جبار کن

پس هرگاه عزم انجام کاری کردی بر خدا توکل کن که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد. سوره آل عمران، آیه 159

امیرالمؤمنین علی علیه السلام روزی از کنار گروهی عبور کرد و دید که آنان سالم و تندرست در گوشه ای از مسجد نشسته اند. امام علیه السلام فرمود: شما کیستید؟ گفتند: ما توکل کنندگان هستیم. حضرت علیه السلام فرمد: بلکه شما خورندگان هستید {و از کمک مردم استفاده میکنید} اگر متوکل هستید {بگویید} توکلتان شما را به کجا رسانیده است؟ گفتند: اگر بیابیم می خوریم و اگر نیابیم صبر می کنیم. حضرت علیه السلام فرمود: نزد ما شگها هم چنین میکنند. گفتند: پس ما چه کنیم؟ حضرت علیه السلام فرمود: آن گونه که ما می کنیم. گفتند: شما چه می کنید؟ فرمود: هرگاه بیابیم می بخشیم و اگر نیابیم سپاس {خدای را} به جا می آوریم. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 217

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۸:۵۶