موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی


خدایا در این روز مرا دوست دار دوستانت، ودشمن دشمنانت، وپیرو راه وروش آخرین پیامبرانت قرار ده، ای نگهدار دل های پیامبران. محورهای مهمی در دعای روز بیست و پنجم مورد توجه است: 


1)مسئله دوستی اولیاء خدا است؛ که از آن به عنوان تولی یاد می کنیم.
2)دشمنی دشمنان خدا که از آن به عنوان تبری و بیزاری جستن از آنان یاد می کنیم.
3)تمسک جستن به سنت پیامبر(ص)
در فراز اول ودوم دعا می خوانیم: « اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ، ومُعادیاً لأعْدائِکَ » خدایا در این روز من را دوست دار دوستانت، ودشمن دشمنانت قرار بده.
دوستی دوستان خدا ودشمنی و بیزاری جستن از دشمنان خدا از مهمترین باورهای دینی است، بدان معنا که انسان با ایمان نمی تواند بدون خط وموضع باشد. موضوع تولی و تبری ریشه اسلامی، قرآنی و روایی دارد. 
مسئله حب و بغض دو فقره از دعای روز بیست و پنجم را در بر می گیرد. بالاخره یک سری از افراد دوستان خدا هستند و یک سری دشمنان خدا هستند. کسانی که اطاعت و بندگی خدا را انجام می دهند جزو دوستان خدا، و افرادی که زیر بار دستورات خداوند نمی روند ولجبازی وسرکشی می کنند دشمنان خدایند.
انسان با ایمان نمی تواند تنها نظاره گر باشد، بلکه باید مسیر خودش را مشخص کند که با کدامین سمت است؟ وکدامین موضع را دارد؟ 
امام صادق(ع) می فرماید:« آیا دین به غیر از حب و بغض است؟»
نسبت به حب و دوستی آیات وروایات فراوانی است که به بعضی از آنها اشارتی می شود:
امیرالمومنین(ع) فرمودند:« چهار چیز در هرکس باشد ایمانش کامل می شود.
کسی که در راه خدا (اموال خویش را) بدهد
کسی که به خاطر خدا (اموال خویش را در مواردی خاص) قرار ندهد
کسی که در راه خدا دوستی کند
کسی که در راه خدا دشمنی کند».
گاه حب وبغض نسبت به اشخاص خاص است، بگونه ای که خود آنان محور قرار می گیرند، امیرالمومنین (ع) محبوب ترین و نزدیک ترین فرد به رسول خدا(ص) است. حدیث طیر از مهمترین احادیثی است که در فضیلت امیر مؤمنان (ع) است، بر اساس آن جبرئیل مرغ بریانی را به عنوان غذای بهشتی برای رسول خدا (ص) آورد. رسول خدا(ص) اینگونه دعا کرد: «خدایا! کسی نزد من بیاید که دوست داشتنی ترین کس نزد تو باشد تا با هم این غذا را بخوریم.» در این هنگام امام علی (ع) در خانه پیامبر(ص) را زد. انس که خدمتکار پیامبر (ص) بود ومیانه خوبی با امام علی (ع) نداشت بهانه آورد که رسول خدا (ص) کار دارد، او می خواست این فضیلت در حق علی(ع) رقم نخورد! از این رو در را برای او نگشود. این اتفاق تکرار شد؛ تا آنکه پیامبر (ص) فرمود : ای انس! در را باز کن. واینگونه علی بن ابی طالب(ع) وارد خانه شد وحدیث به نام ایشان ثبت شد که علی دوست داشتنی ترین فرد پس از رسول خدا(ص) نزد پروردگار است.
در حدیثی دیگر پیامبر اکرم(ص) می فرماید:« دوست داشتن علی ایمان است و دشمنی با وی کفر و نفاق است.»
ابوسعید خدری می گوید در زمان پیامبر هرگاه می خواستیم مومن را از منافق تشخیص دهیم نگاه می کردیم که موضع او نسبت به علی (ع) چگونه است؟ اگر نسبت به علی (ع) بغض وکینه داشت می فهمیدیم که او منافق است.(ذخائر العقبی/طبری/ص92)
در جنگ خیبر پیامبر(ص) پرچم را به دست هرکسی می سپردند می ترسید و باز میگشت؛ رسول اکرم فرمودند:«پرچم را فردا به کسی می دهم که خدا و پیامبر(ص) او را دوست دارند و او نیز خدا و پیامبر(ص) را دوست دارد.» وپرچم را به علی بن ابی طالب(ع) سپرد. (فضائل الصحابه/ نسائی/ ص15).
وگاه حب وبعض نسبت به عناوین عام است؛ آنجا دیگر شخص خاص مطرح نیست، بلکه عنوان عامی است که بر افراد واشخاص منطبق می شود، مثل عنوان ستمکار، گنهکار، عادل وعابد و..؛ امام رضا(ع) در حدیثی می فرماید:« کسی که ستمکاری را یاری دهد خودش ستمکار است؛ کسی که گناهکاری را دوست بدارد خودش هم گناهکار است؛ کسی که عادلی را یاری نکند او را وا نهاده است؛ کسی که اطاعت کننده خدا را دوست بدارد خودش نیز مطیع وپیرو خدا است.»
رسول اکرم(ص) می فرماید:« انسان با هرکس که دوستش دارد محشور می شود.» وفرمود:« هرکس من واهل بیت من را دوست بدارد در قیامت مانند این دو انگشت سبابه و وسطی پیش ما خواهد بود» امیر مؤمنان به نوف بکالی فرمود: ای نوف! هرکس که ما را دوست بدارد در قیامت با ما خواهد بود، اگر کسی سنگی را نیز دوست بدارد خداوند او را با آن محشور خواهد ساخت.»
از مصادیق حب خدا آن است که مومن وقتی را برای مناجات با خدا قرار دهد. امام صادق (ع) می فرماید:« خداوند به موسی فرمود:« ای موسی! دروغ می گوید کسی که که ادعا می کند مرا دوست دارد ولی (تمام) شب را بخوابد؛ آیا هر دوستی، دوست ندارد که با دوستش خلوت کند؟» بنابراین علامت دوستی انسان با خدا است که وقتی را برای مناجات با خدا قرار دهد. 
کسی که تنها ادعا می کند من خدا و پیامبر(ص) را در دل دوست می دارم ولی کاری به شریعت وانجام عبادت ندارم خودش را فریفته است. بلکه دوست داشتن ارتباط مستقیمی با اطاعت وپیروی عملی وی دارد. خداوند در سوره آل عمران آیه 31 می فرماید:«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم‏»
بگو: «اگر خدا را دوست مى‏ دارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.
بنابر این دوستی در اطاعت جلوه گر است؛ این که برخی ادعا می کنند محبت خدا در دل من است اما به نماز و حجاب اعتقادی ندارد دچار وسوسه شیطان شده است و فریب خورده است.
همچنین انسان مومن باید نسبت به برادر ایمانی خودش باید علاقه نشان دهد و این علاقه نشان دهنده کمال عقیده دینی او است. 
باز می گردیم به فراز اول دعا که در آن تعبیر این چنین بود: « اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ» خدایا در این روز من را دوست دار دوستانت قرار بده ؛
در رده اول دوست داران خداوند، رسول خدا(ص) ، امیرالمومنین(ع) و تمامی معصومان(ع) هستند؛ باید این بزرگان را دوست بداریم؛ که دوستی ایشان واجب ومزد رسالت است. در سوره شوری ضمن آیه 23 می فرماید:« قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى » 
بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏ کنم جز دوست‏ داشتن نزدیکانم ( اهل بیتم).
واز طرفی دیگر کسانی که اهل ایمان وعمل صالح هستند خداوند محبت آن ها را در دلها قرار می دهد. خداوند در سوره مریم آیه 96 می فرماید:« إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»
کسانى که ایمان آوردند و کارهاى نیک و شایسته کردند خداى رحمان براى آنان دوستیى در دلها خواهد نهاد. 
در فراز دوم دعا می خوانیم:« ومُعادیاً لأعْدائِکَ» و دشمن دشمنانت قرار بده؛
برخی افراد طرفدار صلح کل هستند و با همه دوست هستند و هیچ موضع گیری و خطی ندارند، این صحیح نیست. هم دوستی وهم بغض باید بر اساس عقیده صحیح باشد باشد نه بر اساس منافع شخصی ودنیا خواهی.
خداوند در سوره ممتنحنه آیه 1 می فرماید:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی‏ سَبیلی‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیل‏»
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت مى‏ کنید، در حالى که آنها به آنچه از حق براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول الله و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏ رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید؛ (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! 
خلاصه آنکه همان گونه که در رابطه با دوستان خدا باید موضعی مثبت داشته باشیم وآنها را دوست بداریم، باید با کسانی که پرچم دشمنی خدا را در دست گرفتند موضعی منفی داشته باشیم. 
در فراز سوم می خوانیم:« مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ » ومرا پیرو راه وروش آخرین پیامبرانت قرار ده.
سنت با تکیه بر سه بخش قول، فعل و تقریر پیامبر(ص) ثابت می شود. قول همان سخن پیامبر (ص) است، فعل کردار و رفتار پیامبر(ص) است، و تقریر به معنای امضای ایشان است یعنی کاری در حضور پیامبر(ص) انجام می شد واز آن ممانعت نکردند. این معنای اصطلاحی سنت است که از منابع چهارگانه اجتهاد هست، البته اصطلاح اهل سنت در دوره رسول خدا(ص) به معنایی که هم اکنون به ذهن متبادر می شود بکار گرفته نشد، واین طبیعی است، چون این اختلافات پس از رسول خدا(ص) پدید آمد، گرچه واژه شیعه به معنی پیرو علی بن ابی طالب در زمان پیامبر(ص) بکار گرفته شد که ناظر به معنای لغوی آن به معنای پیرو است؛ رسول خدا(ص) خطاب به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:« ای علی! تو و شیعیانت رستگار هستید.»(امالی طوسی/551)
سالی که صلح وآتش بس بین امام حسن(ع) با معاویه برقرار شد را عام السنه والجماعه نامیدند، پس سنت ناظر به معنای سیاسی است نه معنای پیروی از سنت نبوی تا اینگونه توهم وسؤال شود که مگر آنان بر سنت پیامبرند وشیعیان نیستند؟ بلکه باید گفت که شیعیان به نحو صد در صدی بر سنت پیامبرند؛ چرا که آنان به حدیث ثقلین که (که مورد اتفاق همه مسلمانان هست ودر صحیح مسلم 7/ ص123آمده است) رجوع به قرآن و عترت کردند، اما طرف مقابل شعار کفانا کتاب الله سرداده (صحیح مسلم5/ص76) وگفتند قرآن ما را بس است و اهل بیت را رها کردند، پس آنان با تمسک به قرآن به 50% حدیث ثقلین عمل کردند وشیعه با تمسک به قرآن وعترت به 100% آن عمل نمود، پس میزان التزام به سنت نبوی در بین شیعه بیشتر است. 
اگر می خواهیم بر سنت پیامبر(ص) باشیم باید در اصل تولی و تبری مانند ایشان عمل کنیم. حضرت فرمود: « هرکس علی (ع) را بیازارد مرا آزرده و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است.» 
همچنین درباره حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود:« هرکس فاطمه (س) را بیازارد مرا آزرده و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است.»
چنان چه مصداق شجره ملعونه در آیه 60 سوره اسراء:« وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتی‏ أَرَیْناکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کَبیرا» 
و [یاد کن‏] هنگامى را که به تو گفتیم: «به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد.» و آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم، و [نیز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم و ما آنان را بیم مى‏دهیم، ولى جز بر طغیان بیشتر آنها نمى‏افزاید. 
شیعه وسنی روایت کرده اند که مراد از درخت نفرین شده بنی امیه هستند. (نگ: الدرالمنثور4/ ص191)
پیامبر(ص) از ما خواسته است که در مسیر اهل بیت باشیم و با دشمنان آنان دشمن باشیم در نتیجه اصل تبری و تولی را باید در سنت پیامبر(ص) جستجو کرد. 
البته باید دانست که تمامی مسلمانان (شیعه وسنی) به اهل بیت ارادت دارند و آنان را دوست دارند؛ وجریان انحرافی وهابی ها و سلفی ها که با درآمد نفت عربستان وگاز قطر به شیعه کشی و جنایات دست می زنند از حساب اهل سنت جدا می دانیم. 
در فراز آخر می خوانیم:«یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.» ای نگهدارنده دل های پیامبران. 
دل های پیامبران در عصمت ونگاهداری خداوند است، چون اگر معصوم نباشند رفتار و کردار آن ها بر مردم حجت نخواهد بود، ودیگر سنتی باقی نخواهد ماند تا به آن تمسک جست.


حجت‌الاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی