موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی


خدایا مرا در آن اطاعت فروتنان را روزی کن، و در آن سینه ام را به بازگشت خاشعان بگشا، به امان بخشیت ای امان ترسناکان. 

در این دعا تکیه بر چهار جهت شده است.
1)اطاعت وفرمان بردن از خدا
2)خشوع و خضوع مقابل حق
3)شرح صدر و گشایش سینه 
4)توبه و بازگشت
در فراز اول دعا می خوانیم: « اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین» 
خدایا به من اطاعت خاشعان را در امروز روزی کن؛ 
اطاعت وفرمان برداری خدا مسئله اساسی است، وخشوع وفروتنی نیز روح عبادت است. در رابطه با طاعت امتیاز هرکس به میزان فرمان برداری او از خدا بستگی دارد.
خداوند در سوره مبارکه نساء آیه 59 می فرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا»
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، خداى را و پیامبر و صاحبان امر را که از شمایند، فرمان برید، پس اگر در باره چیزى ستیزه و کشمکش کردید آن را به خدا (کتاب خدا) و پیامبر باز گردانید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، که این بهتر است و سرانجام آن نیکوتر. 
رسول اکرم(ص) می فرماید:« انسان نمی رسد به آنچه نزد خداست مگر به واسطه اطاعتش .»
کسی که اطاعت خالق مهم برایش مهم است دیگر از ناخرسندی مخلوق واهمه ندارد؛ 
امیر مؤمنان (ع) می فرماید:« کسی که دلش در برابر خدا فروتن و خاشع باشد ؛ تنش از طاعت خدا به خستگی نمی افتد.» یعنی کسی که در مقابل حضرت حق خاشع است تنش خسته نمی شود. وفرمود:« کسی که دلش خاشع شود اعضای بدنش خاشع و خاضع می شود.»، یعنی انسان فرمان بردار خدا خواهند شد.
از طرفی کیفیت انجام عبادت نیز توقیفی است، یعنی شیوه آن را شرع مقدس تعریف می کند، ما عبادت اختراعی نداریم وآن را بدعت وحرام می دانیم، از این رو نمازهای من در آوردی مثل تراویح را نمی پذیریم. 
باور قلبی باید خودش را در قالب طاعت نشان می دهد، اگر کسی بگوید من این باور را در دل دارم ولی اهل نماز وروزه وحجاب وخمس وزکات و.. نیستم معلوم می شود باوری در کار نیست، ویا گول خورده شیطان است. شیوه طاعت در قالبهای شرعی بیان شده است. به عنوان نمونه روزه عید فطر حرام است؛ اما خوردن روزه یک روز قبلش حرام است. در برخی از روایات آمده است : اگر اناری را به دو نیم کردند و (از ناحیه شرع) به شما گفتند نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است باید پذیرفت. وقتی دستور از سوی شریعت است حتما باید قبول کرد. 
خشوع نهایت خضوع است؛ وقتی خضوع مقابل حضرت حق در حد نهایت می رسد تبدیل می شود به خشوع. 
خداوند در سوره حدید آیه 16 می فرماید:«أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون‏»
آیا کسانى را که ایمان آورده‏اند هنگام آن نرسیده است که دلهاى ایشان بیاد خدا و آنچه از سخن راست- وحى الهى- فروآمده نرم و ترسان شود؟ و مانند کسانى نباشند که پیش از این به آنها کتاب- تورات- داده شد، پس زمان بر آنان دراز گشت- مدتى گذشت- آنگاه دلهاشان سخت شد، و بسیاریشان فاسق ونافرمان شدند. 
گاهی یک لحظه درنگ سرنوشت زندگی را عوض می کند، فضیل بن عیاض از سر کرده های دزدان بود، وی شبی با دوستان خود برای دزدی از خانه ای بالای نردبان رفته بود تا مقدمات سرقت را مهیا کند. در همین حین صاحب خانه که مشغول قرائت قرآن بود به همین آیه 16 سوره حدید رسید: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون‏»
آیا کسانى را که ایمان آورده‏اند هنگام آن نرسیده است که دلهاى ایشان بیاد خدا و آنچه از سخن راست- وحى الهى- فروآمده نرم و ترسان شود؟ و مانند کسانى نباشند که پیش از این به آنها کتاب- تورات- داده شد، پس زمان بر آنان دراز گشت- مدتى گذشت- آنگاه دلهاشان سخت شد، و بسیاریشان فاسق ونافرمان شدند. 
فضیل آیه را شنید وپیام آن به دلش اثر کرد، و با خودش نجوا کرد که زمان آن رسیده است و آن همین الآن است. وی در همان هنگام از نردبان پایین آمد وبه رفقایش گفت من دیگر رفتم، و از دزدی دست کشید و توبه کرد. وی از زهاد زمان خود شد. یک لحظه تدبر در یک آیه قرآن زندگی فضیل بن عیاض را زیر ورو کرد، و این معنی فروتنی وخشوع دل در برابر یاد خداست. 
نسبت به فروتنی وخشوع مؤمنان نیزمطالب زیادی است؛ خداوند در سوره مبارکه مومنون آیه 2 می فرماید:«الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏» آنان که در نمازشان فروتنند. انسان خاشع در حال نماز سرگرم نماز است وبه چپ و راست نگاه نمیکند و با تواضع به نماز خود ادامه می دهد. امام علی(ع) می فرماید:« مومن وقتی نماز می خواند باید خشوع داشته باشد.»
از طرف دیگر خشوع نمایی مردود است، رسول اکرم(ص) می فرماید:« خشوع نفاق گونه نداشته باشید.» مقصود از خشوع نفاق گونه این است که قیافه و بدن را بگونه ای نشان دهد که خاشع است اما دل خاشع نباشد، اول باید دل خاشع شود تا بر چهره و بدن اثر بگذارد، نه برعکس. 
در فراز بعدی می خوانیم:« واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ» 
و در آن سینه ام بگشا به بازگشت خاشعان بگشا.
شرح صدر توسعه وجودی و روح انسان است، خداوند در قرآن کریم می فرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک»‏ (الشرح:1) آیا براى تو سینه‌ات را نگشاده‌ایم؟ انسانی که دارای شرح صدر است از رفتار و سکنات وی مشخص است؛ فردی که توسعه وجودی نداشته باشد قابلیت دریافت حقایق الهی را نخواهد داشت. 
حضرت موسی (ع) نیز از خداوند تقاضای شرح صدر میکند:« قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی‏ یَفْقَهُوا قَوْلی‏ »(طه: 25-28)
گفت: «پروردگارا، سینه‌ام را گشاده گردان، و کارم را براى من آسان ساز، و از زبانم گره بگشاى، تا سخنم را بفهمند»
کسی که شرح صدر نداشته باشد گنجایش درک حقایق ولیاقت تابش نور الهی را نخواهد داشت. خداوند می فرماید: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ مُبین‏» (زمر:22)
آیا کسى که خدا دل او را براى اسلام گشاده و او بر روشنائى از پروردگار خویش است [مانند کسى است که دل او از پذیرش اسلام تنگ است و در تاریکى کفر گرفتار]؟ پس واى بر سخت دلانى که خدا را یاد نکنند. آنانند در گمراهى آشکار.
امام صادق(ع) می فرماید:« خداوند نوری را در دل مؤمن می اندازد و این دل گشایش پیدا میکند و در مقابل دستور خدا تسلیم می شود، و دل آرام و تسلیم حق می شود.» در نتیجه وقتی از خداوند شرح صدر را می خواهیم در حقیقت توسعه وجودی ولیاقت برخوداری از تابش انوار الهی را در خواست کرده ایم. 
فرمود: «بإنابَةِ المُخْبتینَ» انابه عبارت است از بازگشت و انقطاع کامل به سوی خداوند؛ بازگشت به سوی خدا به واسطه اطاعت است. انابه بازگشت انسان دل شکسته از غفلت به سمت یاد خدا است. انابه از مقام توبه بالاتر است. انقطاع کاملی است که مخبتین دارند و مخبتین انسان های خاشع در برابر خداوندند. 
برخی انابه را در نفس وقلب وروح اینگونه دانسته اند: درانابه نفس مرتب به خودش نهیب می زند که گام را بردار؛ درانابه قلب به خود نهیب می زند که اینجا فقط جایگاه خدا است، و انابه روح ذکر پیوسته ویاد مدام خدا است. 
در فراز آخر می گوییم: « بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین»

به امان بخشیت ای امان ترسناکان.


حجت‌الاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی