سی روز با دعای ابوحمزه ثمالی(9)
گر چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارک رمضان که عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.
إعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم. اَلدُّعاء تُرْثُ المُؤمِنْ . اَلْدُّعاء سِلاحُ المُؤمِنْ . اَلدُّعاء مُخُّ العِبادَه.
یکی از شرائط استجابت دعا که وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است که انسان نعمتهای الهی را تبیین کند. این ،در عین حال، دعاست، درس دعا هم هست.
دعاشناسی را با دعا به ما آموخت. معرفت حقّ را با دعا به آموخت. مسئله معاد را با دعا به ما آموخت.
یک وقت انسان فقط دعا میکند. میگوید: خدایا! فلان بیماریام را برطرف بکن! یک وقتی دعای مُعلّل دارد. این دعای مُعلّل، تَعلیل دعاست. درس دعاست.
وجود مبارک امام سجاد عرض میکند: سوابق درخشانی که نسبت به من و دیگران داشتی و فضائل بیکران تا بیکرانی که داری، من را وادار میکند که از تو بخواهیم .
"الهی اَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِکَ وَ إحسانِکَ صَغِیراً وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِی کَبِیراً ."
خدایا! تاکنون که در کنار سفره نعمت و احسان تو به سر بردیم. از کودکی تاکنون، از نظر مسائل مادّی و دنیائی ما را تأمین کردی. وقتی سالمند و بزرگ شدیم، ما را شهره روستایمان یا شهرمان یا استانمان، یا کشورمان، یا در یک منظقه وسیعتری، در یک قارّهای، مانند آن کردی. ما را مشهور کردی، خوشنام کردی، نام آور کردی. نام بردار کردی، و مانند آن. وعدههای آخرت هم که از شما رسیده است.
پس بنابراین ما حدوثاً و بقآءً در کنار سفره تو نشستیم. ما عادت کردیم به این که ناز پروردة تَنعُّم تو باشیم. و عادت کردیم که با دست خالی بیائیم، با روی سیاه بیائیم، با روی سپید، دست پُر برگردیم. عادت کردیم، تو ما را عادت دادی!
پروردگارا! من هم با معرفت آمدم، هم با محبّت آمدم. معرفت من رهنمای من است ، محبّت من شفیع من. قبلاً عرض کردم: به غیر شفیع . الآن عرض میکنم: با شفیع آمدم . تو را دوست دارم. برای این که خوب که بررسی کردم، دیدم که هیچ کس نبود که ما را از خردسالی به اینجا برساند. وقتی هم بزرگسال شدیم ما را مشهور کند، نام آور کند، محترم کند پیش مردم. حیثیت ما را حفظ بکند. الآن هم با معرفت آمدم که راهنمای من است. هم با محبّت آمدم که شفیع من است. همانطوری که در مسئله توبه گفته شد: لاشَفِیعَ اًنْجَحُ مِنَ التُّوبِه، اینجا هم میتوان گفت:
لا شَفِیعَ اَنْجَحُ مِنَ المَحَبَّه . چیزی، شفیعی بهتر از محبّت نیست. البتّه محبّتهای بیرونی منطقهاش محفوظ است. اینها محبّتهای درونی است.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْکُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه.
"آیة الله جوادی آملی"
ادامه دارد...