موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

حضرت یوشع (علیه السلام) یکی از شخصیت‌هایی هستند که قرآن اشاراتی به مقام والایشان داشته است. در ذیل به بیان نکاتی کوتاه در مورد این پیامبر بزرگوار یهود پرداخته می‌شود.



هم‌جواری مسلمانان شبه جزیزه عربستان با یهودیان سبب شده است در قرآن کریم و روایات اسلامی در مورد اقوام یهودی، پیامبران و اتفاقاتی که برای آنان افتاده است اطلاعاتی بیش از سایر اقوام و پیامبران قابل دستیابی باشد.


قرآن جز مواردی انگشت‌شمار به بیان تفصیلی وقایع نپرداخته است و تنها نکاتی را که در راه هدایت مسلمین مفید بوده است را ذکر می‌کند و جهت تکمیل این اطلاعات و سر نخ‌ها راهی جز استفاده از تاریخ و روایات رسیده از معصومین (علیهم السلام) وجود ندارد.


حضرت یوشع (علیه السلام) یکی از شخصیت‌هایی هستند که قرآن اشاراتی به مقام والایشان داشته است. در ذیل به بیان نکاتی کوتاه در مورد این پیامبر بزرگوار یهود پرداخته می‌شود:


قرآن کریم زمانی که به نقل ماجرای سفر حضرت موسی (علیه السلام) و دیدار ایشان با حضرت خضر (علیه السلام) می‌پردازد از جوانی نام می‌برد که در طول مسیر و پیش از رسیدن به حضرت خضر (علیه السلام) همراه ایشان بوده است. بر اساس روایات این شخص یوشع بن نون (علیه السلام) می‌باشد[1] که بر اساس برخی اقوال همان ذو الکفل در آیه «وَ اذْکُرْ إِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ» است و برخی نیز او را «یسع» می‌دانند و معتقدند یک نام عبری است که در اصل «یوشع» بوده، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است.[2]


قوم بنی اسرائیل پس از فرار از چنگال فرعون با موسی (علیه السلام) همراه می‌شوند تا آنکه به سرزمین مقدس ـ بر طبق روایات شهر «اریحا» ـ می‌رسند. موسی (علیه السلام) قوم خویش را فرمان می‌دهد که وارد شهر شوند لکن آنان امتناع کرده و می‌گویند در این شهر ظالمان و افراد قدرتمندی زندگی می‌کنند و تا زمانی که آنان در این شهر هستند ما وارد آن نخواهیم شد.


در این میان دو تن از خداترسان قوم یهود روی به مردم کرده و آنان را اندرز می‌دهند که بر خدا توکل کنید و به موسی (علیه السلام) اطمینان داشته و وارد شهر شوید و مطمئن باشید پیروز این میدان شما خواهید بود: «قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غالِبُونَ وَ عَلَی اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُۆْمِنِین» لکن آنان باز سرپیچی نموده و با گستاخی به پیامبر خویش گفتند: «تو و خدایت وارد شهر شده و آنان را شکست دهید سپس ما داخل خواهیم شد». به جرم این سرپیچی خداوند متعال آنان را به مدت چهل سال در بیابان سرگردان ساخت[3] به گونه‌ای که هر زمان شروع به حرکت می‌کردند دوباره به همان نقطه ابتدایی می‌رسیدند.


یوشع (علیه السلام) از نوادگان حضرت یوسف (علیه السلام) است و از جمله بزرگان، علما و افراد باایمان قوم بنی اسرائیل به شمار می‌آید


بر اساس روایات در این زمان تنها چهار تن همراه با موسی (علیه السلام) بودند: هارون و پسرش، یوشع بن نون و کالب بن یافنا.[4] که دو شخص اخیر همان مردان خدا ترس در آیه پیش‌گفته هستند.


یوشع (علیه السلام) از نوادگان حضرت یوسف (علیه السلام) است و از جمله بزرگان، علما و افراد باایمان قوم بنی اسرائیل به شمار می‌آید. حضرت موسی (علیه السلام) پیش از وفات خویش او را وصی خویش قرار داده و الواح و تابوت معروف بنی اسرائیل که همان صندوقی است که مادر موسی (علیه السلام) ایشان را در آن قرار داده و در رود نیل رها ساخت به وی دادند.


در مورد اینکه چه کسی پس از گذشت چهل سال شهر اریحا را آزاد نمود دو نقل وجود دارد:


ـ برخی مانند ابن عباس، عکرمه، سدی و قتاده معتقدند که این کار توسط حضرت یوشع (علیه السلام) و پس از وفات حضرت موسی (علیه السلام) صورت پذیرفت. به عنوان نمونه در روایتی از ابن عباس نقل شده است: «موسی و هارون در آن بیابان درگذشتند و همى کسانی که بدان صحرا راه یافته بودند، در ظرف بیست سال از جهان رفتند جز یوشع بن نون و کالب بن یوفنا. همین که چهل سال از ورود بنی اسرائیل به بیابان گذشت، خداوند به یوشع بن نون وحی فرستاد و فرمان داد که به شهر اریحا برود و آن جا را بگیرد»


حضرت موسی


ـ عده‌ای هم‌چون ابن اسحاق آورده‌اند که این کار در زمان حضور حضرت موسی (علیه السلام) انجام گرفت و نقل می‌کنند: « موسی بن عمران، برای پیکار با جباران به سرزمین کنعان رفت. و یوشع بن نون و کالب بن یوفنا را پیش‏تر بدان شهر فرستاد»


بر فرض پذیرش هر یک از این اقوال آنچه مسلم است تسخیر شهر اریحا به وسیله حضرت یوشع (علیه السلام) صورت گرفته است که البته به سادگی انجام نگرفت.


اتفاقاتی در این میان برای بلعم بن باعور فرمانروای شهر اریحا می‌افتد تا او را از نبرد با بنی اسرائیل بازدارد لکن هیچ یک از نشانه‌های خدا را ندید و فریب همسر و یارانش را خورد. نبرد میان یوشع (علیه السلام) و جباران ادامه تا غروب آفتاب روز جمعه ادامه می‌یابد. سخت بودن جنگیدن در تاریکی شب و عدم پیکار یهودیان در روز شنبه سبب شد یوشع دست نیاز به درگاه حق دراز کند و خدا نیز خورشید را برای او برگرداند و یک ساعت به روز افزود تا جنگ ادامه یافت و جباران شکست خوردند.[5]


پس از این پیروزی او پادشاه و پیامبر یهودیان شد و تا مدتی اداره امور آنان را در دست گرفت و سر انجام دیده از جهان فروبست.


بررسی روایات شیعه نشان‌دهنده شباهت‌هایی میان این پیامبر بزرگوار و امام علی (علیه السلام) است. از آن جمله در روایتی از پیامبر گرامی اسلام سۆال می‌شود: «جانشین موسی (علیه السلام)، یوشع بن نون بود. جانشین شما چه کسی است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز امام علی (علیه السلام) را نام می‌برند و می‌گویند یوشع پس از موسی سی سال زنده بود و علی نیز پس از من همین مدت را در دنیا خواهد ماند. بر یوشع صفراء بنت شعیب همسر موسی قیام می‌کند و خود را بر حق می‌داند ولی یوشع او را اسیر ساخته و به نیکی با وی رفتار می‌نماید بر علی نیز دختر ابی بکر قیام خواهد کرد و علی همان برخورد نیکوی یوشع با صفراء را با همسر من خواهد داشت».[6]


امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «زمانی که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) قیام کند 27 نفر را بازمی‌گرداند: 15 نفر از قوم موسی (علیه السلام) که عدالت پیشه بودند، 7 تن اصحاب کهف، یوشع جانشین موسی (علیهما السلام)، مۆمن آل فرعون، سلمان فارسی، أبا دجانة انصاری و مالک اشتر»


هم‌چنین بازگشت خورشید در روایات به حضرت یوشع، حضرت سلیمان و امام علی (علیهم السلام) نسبت داده شده است.[7] نکته دیگر آنکه این پیامبر بزرگوار در کنار صاحب سوره یس و امام علی (علیه السلام) مصداق آیه «السابقون السابقون*اولئک المقربون» دانسته شده‌اند: «سبق الناس ثلاثة: یوشع صاحب موسی (علیه السلام) إلی موسی، و صاحب یس إلی عیسی (علیه السلام)، و علی بن أبی طالب (علیه السلام) إلی النبی (صلی الله علیه و آله)، و هو أفضلهم». (سبقت‌گیرندگان سه نفرند: آنکه به سوی موسی سبقت جست، یوشع بن نون بود و آنکه به سوی عیسی سبقت گرفت، صاحب داستان سوره یس بود، و آنکه به سوی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سبقت جست علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود که او افضل از دو تن دیگر است)


در بیان جایگاه این پیامبر ذکر این روایت کافی است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «زمانی که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) قیام کند 27 نفر را بازمی‌گرداند: 15 نفر از قوم موسی (علیه السلام) که عدالت پیشه بودند، 7 تن اصحاب کهف، یوشع جانشین موسی (علیهما السلام)، مۆمن آل فرعون، سلمان فارسی، أبا دجانة انصاری و مالک اشتر».[8]


نکته بسیار مهم آنکه این پیامبر بزرگوار در حدود ملک خودش در تمنه سارح که در کوهستان افرایم بطرف شمال کوه جاعش است دفن کردند او را در حدود ملک خودش در تمنه سارح که در کوهستان افرایم بطرف شمال کوه جاعش است دفن کردند[9] و مقبره‌ای که در اصفهان به نام حضرت یوشع (علیه السلام) قرار دارد مربوط به ایشان نبوده و متعلق به پیامبری دیگر با همین نام از بنی اسرائیل می‌باشد.


 


پی نوشت:

1. البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص 650، ح 6715.

2. تفسیر نمونه، ج‏5، ص 326.

3. سوره ص/21 تا 26.

4. البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 268.

5. الکامل/ترجمه،ج ‏2،ص 266 تا 272.

6. البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص: 442، ح 8582.

7. ترجمه المیزان، ج ‏17، ص 314.

8. البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 596، ح 4017.

9. حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، جلد اول‏ مقدمه، ص 411.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی