موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزه» ثبت شده است


بسم الله الرّحمن الرّحیم
ماه ربیع الثّانی ؛ { اهمّیت / فضیلت . آداب و اعمال . وقایع }


اهمّیت و فضیلت :
ولادت با سعادت امام حسن عسکری علیه السّلام پدر بزرگوار حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف در این ماه می باشد.


1- دو خصوصیت در روز ولادت امام : هر چند برای روز ولادت امام یازدهم علیه السّلام حقّ مخصوصی به خود آن حضرت علیه السّلام می باشد، این روز را خصوصیت دیگری است از این جهت که آن بزرگوار، پدر بلا واسطه ی امام ما ارواحنا و ارواح العالمین فداه می باشد...
2- خصوصیت امام حسن عسکری علیه السّلام در بر آمدن حوائج : برای صاحب ولادت یعنی امام حسن عسکری علیه السّلام خصوصیتی در بر آمدن حوائج اخروی می باشد. چه ائمّه ی معصومین علیهم السّلام هر چند که هر یک از آنها در تمامی حوائج بندگان خدا وسیله اند ولی هر یک از آنها را خصوصیتی برای پاره ای از حوائج بالأخص می باشد؛ چنان که دعای توسّل گواه این مدّعا است. خصوصیت این امام همام توسل جهت رفع حوایج اخروی می باشد. (المراقبات . ص 89 و90 ) .

آداب و اعمال :
·    روز هشتم:

طبق مشهور، روز ولادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) در سال 232 است.(1)

روزه : مستحب است به شکرانه ی این نعمت عظمی روزه بدارد. (مفاتیح الجنان . فصل دهم . در اعمال ماه ربیع الثّانی ).

·   روز دهم:

روز رحلت حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) در سال 201 (مطابق روایتى) است.(2)

·    روز شانزدهم:

بنا بر نقلى، آغاز قیام مختار در کوفه، به خونخواهى شهیدان کربلا در سال 66 مى باشد(3) و برخى آغاز قیام او را چهاردهم ربیع الاوّل ذکر

کرده اند.(4)


گرچه حوادث مهمّ تاریخى این ماه کم است، ولى همین سه حادثه از یکسو یادآور یک روز سرور و شادى است که مایه خیر و برکت مى باشد و از سوى دیگر، روز اندوه، به خاطر رحلت کریمه اهل بیت، در سرزمین مقدّس قم است، و از سوى سوم یادآور یک روز عبرت انگیز است که با قیامى خونین، جنایتکاران حادثه کربلا، در مدّت بسیار کوتاهى تار و مار شدند، و نام ننگین آنان، براى همیشه همراه با نفرت و لعن و نفرین در صفحات تاریخ باقى ماند.


در روایات اسلامى و کتب دعا، اعمال زیادى براى این ماه ذکر نشده، فقط مرحوم سیّد بن طاووس، براى روز اوّل این ماه دعایى را ذکر کرده است که :

اللهم أنت إله کل شئ، وخالق کل شئ ومالک کل شئ ورب کل شئ، أسألک بالعروة الوثقى، والغایة والمنتهى، وبما خالفت به بین الأنوار والظلمات، والجنة والنار، والدنیا والاخرة، وبأعظم أسمائک فی اللوح المحفوظ، وأتم أسمائک فی التوارة نبلا  .

وأزهر  أسمائک فی الزبور عزا، وأجل أسمائک فی الانجیل قدرا، وأرفع أسمائک فی القرآن ذکرا، وأعظم أسمائک فی الکتب المنزلة وأفضلها، وأسر أسمائک فی نفسک، الذی لیس کمثله شئ .وأسألک بعزتک وقدرتک وبالعرش العظیم وما حمل، وبالکرسی الکریم .

---------------------------------------------------------------------

1- منتهى الآمال، تاریخ زندگانى امام حسن عسکرى(علیه السلام) و بحارالانوار، جلد 50، صفحه 237، حدیث 8 (البتّه برخى نیز روز دهم و برخى روز چهاردهم را روز ولادت آن حضرت دانسته اند. «همان مدرک، صفحه 238، حدیث 12»(.
2- فروغى از کوثر (زندگى نامه حضرت فاطمه معصومه) انتشارات زائر، صفحه 32. و مطابق نقل دیگر، روز دوازدهم، روز وفات آن حضرت است، لذا مناسب است مؤمنین این سه روز (دهم تا دوازدهم) را به یاد آن حضرت، گرامى بدارند.
3- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 333، حدیث 2.
4- تاریخ طبرى، جلد 4، صفحه 496.
5- اقبال، صفحه 616.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۲

روز هفدهم ؛ ولادت باسعادت و با برکت خاتم الأنبیاء حضرت محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله و سلّم می باشد و معروف آن است که ولادت با سعادتش در مکّه معظّمه در خانه ی خود آن حضرت واقع شده در روز جمعه در وقت طلوع فجر در عام الفیل در ایام سلطنت انوشیروان.

همچنین در این روز شریف در سال 83 ه.ق ولادت با برکت حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام واقع شده است و باعث مزید فضل و شرافت این روز گردیده است (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .


اعمال مهمّه در این روز ؛


1- غسل .
2- روزه : از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه ی یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
3- زیارت : زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و همچنین زیارت امام امیرالمؤمنین علیه السّلام .
4- نماز : دو رکعت نماز که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشیند و دعائی که روایت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ ...
5- تصدّق و خیرات : مسلمانان این روز را تععظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .
6- عید گرفتن : به آنچه موافق حقیقت عید است (عمل کند) یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد همچنان که عادت و سنّت پاره ای از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره ای از افعال حرام می پردازند.
ا : حقیقت عید : عید عبارت از ... موسمی است که ( حق متعال ) ، نیکوکار و بدکار را برای حضور در برابر خویش به عرض خاکساری و مسکنت و اظهار مراسم عبودیت خوانده تا در آن، جایزه و بخشش کند و لباس امان و خلعت بر آنان بپوشاند ...
ب : برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است و لباس شایسته ی اهل چنین مجلس(ی)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می باشد ؛ یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او{علیهم السّلام} است ( المراقبات .ص81 - 84 ) .
....................................................................................................
کتاب شریف (( مفاتیح الجنان )) تألیف محدّث بزرگ حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله می باشد.
کتاب شریف (( المراقبات )) تألیف عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله می باشد. * اندکی از کلمات و عبارات کتاب المراقبات در مورد این ماه با ادبیات روان تری نوشته شده است و با متن اصلی کتاب تفاوت ناچیزی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۰۹

حجت‌الاسلام حسین وحیدپور، عضو ستاد ترویج احکام به کفاره روزه و کفاره جمع اشاره کرد و با بیان این‌که کفاره روزه آن است که فردی عمدا روزه‌خواری کند، گفت: کسی که عمدا روزه‌خواری کرده است، یا باید شصت فقیر را طعام دهد و یا شصت روز را روزه بگیرد.

وی افزود: برعهده روزه‌خواری که عمدا و با چیز حرامی مانند شراب یا زنا، روزه‌خواری کرده است، کفاره جمع تعلق می‌گیرد و این فرد دیگر بین چند چیز اختیار ندارد، بلکه به عنوان کفاره، باید افزون بر قضا، هم شصت فقیر را سیر کند و هم شصت روز را روزه بگیرد که 31 روز از این شصت روز باید پی در پی باشد.
 
این عضو ستاد ترویج احکام با بیان این‌که کفاره جزو دیون و حق الله مالی است که باید پرداخت شود و تنها هم به فقیر باید داده ‌شود، اظهار داشت: کسی که تمکن مالی ندارد، تا آخر عمر هر زمانی که تمکن مالی پیدا کرد، باید کفاره سال‌هایی را که بدهکار است، پرداخت کند.
 
وی افزود: فردی که نمی‌داند چند کفاره برعهده دارد، می‌تواند حداقل را حساب کرده و معادل آن به فقیر طعام دهد و یا اگر مریض سالانه بوده و در ماه رمضان نتوانسته روزه بگیرد و از به جای آوردن قضای آن هم عاجز است، روزه بر او واجب نیست، تنها باید یک مد طعام معادل 750 گرم برای هر روز به فقیر بدهد.
 
مسؤول پیشین دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله شیخ جواد تبریزی، اظهار داشت: سیر کردن شصت فقیر به دو صورت انجام می‌شود، یا غذای پخته و آماده به هر فقیری دهد یا مواد غذایی را به صورت نپخته که 750 گرم باشد و کمتر هم نباشد به شصت فقیر پرداخت کند.
 
وی در پاسخ به این سؤال که کفاره روزه زن بر عهده شوهر است یا خیر، گفت: فطریه زن و فرزندان برعهده سرپرست خانوار است،‌ اما کفاره زن و فرزندان برعهده شوهر و پدر نیست، بلکه خود خانم اگر درآمد دارد باید کفاره خودش را بدهد و اگر ندارد هر وقت که مالی در سال‌های بعد پیدا کرد کفاره را پرداخت کند.
 
حجت‌الاسلام وحیدپور با بیان این‌که زن اگر می‌تواند، مالی را قرض بگیرد و کفاره‌اش را پرداخت کند، اما اگر مالی برای پرداخت کفاره پیدا نکرد، تنها استغفار کند، گفت: از نظر اخلاقی خوب است که شوهر به وکالت از همسر کفاره او را پرداخت کند و حتما به همسرش بگوید من به وکالت از تو کفاره را پرداخت می‌کنم. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۶


بسیاری از مردم روزه را به عنوان یک وظیفه دینی و شرعی خود می‌دانند، اما فقط تعداد کمی درباره فواید روزه بر سلامت آگاه هستند.

روزه‌داری اگر به درستی اجرا شود یک تمرین خوب است. روزه باعث حذف سموم بدن و کاهش قند و ذخایر چربی خون می شود.

روزه عادات غذا خوردن سالم را ترویج کرده و ایمنی بدن را نیز تقویت می‌کند. یک متخصص آفریقایی در این مقاله به 10 فایده بهداشتی روزه گرفتن اشاره می کند.


1. روزه سم زدایی می‌کند

غذاهای فرآوری شده حاوی مقدار زیادی از مواد افزودنی هستند. این مواد افزودنی ممکن است در بدن به مواد سمی تبدیل شوند. برخی از آنها تولید محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته را ترویج می‌کند.

بسیاری از این سموم به شکل چربی ذخیره می‌شوند. در زمان روزه گرفتن به ویژه زمانی که مدت آن طولانی تر شود، این چربی‌‌ها می‌سوزند و سموم آزاد می‌شوند؛ کبد، کلیه و سایر ارگان‌ها در بدن در سم زدایی نقش دارند.


2. روزه به دستگاه گوارش استراحت‌ می‌دهد

در طول روزه‌داری، دستگاه گوارش استراحت می‌کند؛ عملکرد فیزیولوژیک طبیعی به ویژه در تولید ترشحات گوارشی ادامه می‌یابد اما میزان آن را کاهش می‌دهد.

روزه گرفتن به حفظ تعادل مایعات در بدن کمک‌ می‌کند؛ تفکیک مواد غذایی در نرخ‌های ثابت روی می‌دهد.

در پی این الگوی تدریجی آزادسازی انرژی دنبال می‌شود. با این حال روزه داری تولید اسید معده را متوقف نمی‌کند؛ به همین دلیل به بیماران مبتلا به زخم معده توصیه می‌شود با احتیاط روزه بگیرند، برخی از کارشناسان معتقدند که این افراد نباید روزه بگیرند.


3. روزه پاسخ التهابی را برطرف می‌کند

برخی از مطالعات نشان می‌دهد که روزه داری بیماری های التهابی و آلرژی را بر طرف می‌کند.

از نمونه‌های بیماری‌های التهابی می توان به ورم مفاصل، ورم مفاصل و آرتریت روماتوئید و بیماری‌های پوستی مانند پسوریازیس اشاره کرد.

برخی از کارشناسان بر این باورند که روزه گرفتن ممکن است بیماریهای التهابی روده مانند «کولیت اولسراتیو» را نیز بهبود بخشد.

(کولیت اولسراتیو نوعی بیماری التهابی مزمن است که در آن مخاط معقد و روده بزرگ دچار التهاب و زخم یا اولسرهای کوچک می‌شود.)


4. روزه قند خون را کاهش می‌دهد

روزه گلوکز را تجزیه می‌کند به طوری که بدن می‌تواند انرژی کسب کند؛ روزه تولید انسولین که از پانکراس ترشح می‌شود را همچنین کاهش می‌دهد.

«گلوکاگون» به منظور تسهیل در تجزیه گلوکز تولید می‌شود؛ در نتیجه روزه منجر به کاهش قند خون می‌شود.

(گلوکاگون هورمونی است که هنگام افت غلظت گلوگز در خون از سلول‌های آلفای جزایر لانگرهانس لوزالمعده ترشح می‌شود؛ عملکرد گلوکاگون برعکس انسولین موجب افزایش قند خون می‌شود.)


5. روزه تجزیه چربی‌‌ها را افزایش می‌دهد

اولین پاسخ بدن به روزه گرفتن، شکستن گلوکز است. وقتی ذخایر گلوکزها تمام شد، کتوزها آغاز می‌شوند. این شکستن چربی‌ها به آزاد شدن انرژی منتهی می‌شود. چربی‌های ذخیره شده در کلیه و ماهیچه‌ها برای آزاد شدن انرژی شکسته می‌شوند.


6. روزه فشارخون بالا را تصحیح می‌کند

روزه گرفتن یکی از روش‌های غیر دارویی برای کاهش فشار خون است؛ روزه کمک می کند تا خطر ابتلا به «آترواسکلروز» کاهش یابد.

آترواسکلروز گرفتگی عروق توسط ذرات چربی است؛ در زمان روزه گلوکز و بعد از آن، ذخایر چربی برای تولید انرژی استفاده می شود.

میزان سوخت و ساز در طول روزه داری کاهش می یابد؛ هورمون ترس مانند «آدرنالین» و «نورآدرنالین» را همچنین کاهش می دهد.

روزه متابولیک ثابت را در حد کم حفظ می کند که آن از مزایای کاهش فشار خون است.


7. روزه کاهش وزن را ترویج می‌کند

روزه داری باعث کاهش وزن سریع است؛ ذخایر چربی در بدن را کاهش می دهد. با این حال روزه یک استراتژی خوب برای از دست دادن وزن نیست.

کاهش مصرف چربی و قند، و افزایش میوه و بقیه اقدامات برای رسیدن به کاهش وزن بهتر است.


8. روزه رژیم غذایی سالم را ترویج می‌کند

مشاهده شده است که روزه میل به مصرف غذاهای فرآوری شده را کاهش می دهد.

روزه همچنین میل به غذاهای طبیعی، به ویژه آب و میوه را ترویج می‌کند در واقع در این روش روزه شیوه زندگی سالم را رواج می‌دهد.


9. روزه ایمنی بدن را افزایش می دهد

زمانی که افراد روزه می گیرند ایمنی بدن با این عمل افزایش می یابد به این گونه که روزه سموم بدن را از بین می برد و در کاهش ذخیره چربی به بدن کمک می کند.

هنگامی که افراد در زمان شکستن روزه میوه می خورند، آنها ذخایر ضروری بدن از ویتامین ها و مواد معدنی را افزایش می دهند.

ویتامین A و E آنتی اکسیدان های خوبی هستند که به آسانی در میوه ها یافت می شوند، آنها به تقویت ایمنی بدن کمک می کنند.


10. روزه گرفتن به ترک اعتیاد کمک می کند

برخی از محققان معتقدند که روزه داری می تواند به معتادان در کاهش اشتیاق خود به نیکوتین، کافئین و سایر سوء مصرف مواد کمک کند.

اگر چه رژیم های مورد نیاز دیگر برای حل و فصل اعتیاد وجود دارد اما روزه می تواند در این امر نقش مهمی را ایفا کند.



نویسنده مقاله: دکتر بیودون آوسوسی

مترجم: مریم قره داغی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۸

بر اساس برخی از روایات، اولین فردی که روزه گرفت، خود حضرت آدم علیه السلام بود. روایت در این باره چنین می‌گوید: «إِنَّ آدَمَ ع لَمَّا أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ بَقِیَ فِی بَطْنِهِ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَى ذُرِّیَّتِهِ ثَلَاثِینَ یَوْماً الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ الَّذِی یَأْکُلُونَهُ بِاللَّیْلِ تَفَضُّلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ کَانَ عَلَى آدَمَ علیه السلام...»؛[1] هنگامی که حضرت آدم علیه السلام از میوه درخت ممنوعه خورد، آن میوه سی روز در شکمش باقی ماند. پس از آن بود که خداوند بر حضرت آدم و نسل او سی روز‏ گرسنگی و تشنگی را واجب نمود. و اگر در شب چیزی می‌خورند تفضلی است از جانب پروردگار.



این روایت تصریح دارد به این‌که اولین فردی که در تاریخ بشر روزه گرفت، خود حضرت آدم علیه السلام بود و تاریخ وجوب روزه بازگشت به خلقت آدم  می‌کند.

اما طبق برخی از روایات، اولین شخصی که از پیروان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و از مسلمانان روزه گرفت، امام علی علیه السلام بود: «...قَالَ أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ کُنْتُ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم بِمَکَّةَ إِذْ وَرَدَ عَلَیْهِ أَعْرَابِیٌّ طَوِیلُ الْقَامَةِ عَظِیمُ الْهَامَةِ مُحْتَزِمٌ بِکِسَاءٍ وَ مُلْتَحِفٌ بِعَبَاءٍ قُطْوَانِیٍّ قَدْ تَنَکَّبَ قَوْساً لَهُ وَ کِنَانَةً فَقَالَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم یَا مُحَمَّدُ أَیْنَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مِنْ قَلْبِکَ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم بُکَاءً شَدِیداً حَتَّى ابْتَلَّتْ وَجْنَتَاهُ مِنْ دُمُوعِهِ وَ أَلْصَقَ خَدَّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ وَثَبَ کَالْمُنْفَلِتِ مِنْ عِقَالِهِ وَ أَخَذَ بِقَائِمَةِ الْمِنْبَرِ ثُمَّ قَالَ یَا أَعْرَابِیٌّ وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ وَ سَطَحَ الْأَرْضَ عَلَى وَجْهِ الْمَاءِ لَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ سَیِّدِ کُلِّ أَبْیَضَ وَ أَسْوَد وَ أَوَّلُ مَنْ صَامَ وَ زَکَى وَ تَصَدَّقَ وَ صَلَّى الْقِبْلَتَیْنِ وَ بَایَعَ الْبَیْعَتَیْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَیْنِ وَ حَمَلَ الرَّایَتَیْنِ وَ فَتَحَ بَدْراً وَ حُنَیْنَ ثُمَّ لَمْ یَعْصِ اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ قَالَ فَغَابَ الْأَعْرَابِیُّ مِنْ بَیْنِ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لِأَبِی سَعِیدٍ یَا أَخَا جُهَیْنَةَ هَلْ عَرَفْتَ مَنْ کَانَ یُخَاطِبُنِی فِی ابْنِ عَمِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب...»؛[2] ابو سعید خدری می‌گوید؛ با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در مکه بودم که مردی اعرابی بلند قامت... وارد شد، گفت ای محمد... پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم گریه‌ای شدیدی کرد به گونه‌ای که اشک بر صورت حضرت جاری شد... بعد از فرمود ای اعرابی... اولین کسی که روزه گرفت، زکات داد، صدقه داد، به سوی دو قبله نماز خواند، دوبار بیعت نمود، دوبار مهاجرت کرد... امام علی علیه السلام بود.



پی نوشت:

[1]. ابن بابویه، محمد بن على، ‏من لا یحضر الفقیه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 2، ص 74، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.‏

[2]. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن‏، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین‏، ج 2، ص 331، دار الکتب الإسلامیة، قم، چاپ دوم، 1371ق.‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۰:۵۶

روزه از جمله عباداتی است که انواع و اقسامی دارد و تمام احکام تکلیفی، اعم از واجب، حرام، مستحب، مباح و مکروه را داراست. در ادامه به مشروح این موارد به نقل از امام سجاد علیه السلام اشاره شده است.


 
 



چهل قسم روزه
 
از زُهْرى‏ روایت شده است که گفت: روزى على بن الحسین
علیه السلام به من فرمود: اى زهرى! از کجا آمده‏اى؟ عرض کردم: از مسجد. فرمود: مشغول چه کاری بودید؟ گفتم: درباره روزه گفتگو مى‏کردیم؛ پس رأى من و رأى اصحابم بر این شد که روزه واجبی، جز روزه ماه رمضان نیست.
امام فرمود: اى زهرى! چنین نیست که شما گفتید؛ زیرا روزه بر چهل‏ قسم است که ده قسم آن مانند روزه رمضان واجب است و ده قسم آن حرام است و چهارده قسم آن وابسته به اختیار آدمى است؛ اگر بخواهد روزه می‌گیرد و اگر نخواهد، نمى‏‌گیرد. روزه اذن که بر سه قسم است؛ روزه تأدیب، روزه اباحه، روزه سفر و مرض.
 
گفتم: فدایت شوم آن اقسام را براى من تفسیر کن.
 
امام
علیه السلام فرمود: اما واجب، پس عبارتست از: 
 
1- روزه ماه رمضان
 
2- دو ماه روزه پیاپى، براى کسى که یک روز از روزهاى ماه رمضان را از روى‏ عمد افطار کرده. [طبق فتوای فقها سی و یک روز پی در پی باشد، کافیست].
 
3- روزه دو ماه پیاپى در قتل خطا براى کسى که امکان آزاد کردن بنده را نداشته باشد و این به مقتضاى قول خداى عزّ و جلّ است که فرمود: وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ ‏إِلَى قَوْلِهِ‏ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ‏؛ و کسى که مؤمنى را از روى خطا بکشد، پس باید بنده مؤمنى را آزاد کند و دیه‏اى به خانواده او بپردازد؛ تا این‌جا که خداوند می‌فرماید: پس کسى که آن [مال‏] را نداشت، باید دو ماه پیاپى روزه بدارد.(1)
 
4 - روزه دو ماه پیاپى در کفّاره «ظهار» برای کسی که بنده برای آزاد کردن پیدا نکند که خداى عزّ و جلّ درباره آن فرموده است: وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا ذلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا؛ و کسانى که  زنان خود را ظهار کنند(یعنى ایشان را در تحریم نسبت به خودشان، به مادر خود تشبیه کنند) و پس از آن از گفته خود بازگردند [و به خطاى خود پى برند و دوام همسرى خود را خواهان باشند]، باید پیش از آن‌که مقاربت کنند، بنده‏اى آزاد کنند. این حکم که خدا مقرّر داشته است، براى پندپذیری شما است و خدا به آن‌چه شما به جا مى‏آورید آگاه است. پس کسى که دسترسى به اجراء این حکم نداشته باشد، باید پیش از مقاربت دو ماه پیاپى روزه بدارد.(2)
 
5 - سه روز روزه در کفاره قسم براى کسى که امکان اطعام نداشته باشد، چنان که خداى عزّ و جلّ فرموده است: فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ ذلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمانِکُمْ إِذا حَلَفْتُمْ‏؛ پس کسى که دسترسى به اطعام یا پوشاندن ده مسکین یا آزاد کردن بنده نداشته باشد، باید سه روز روزه بدارد، این کفاره قسمهاى شما است، آنگاه که سوگند یاد کردید. (3)
 
پس همگى این روزه‏ها متوالى است و متفرّق نیست.
 
6 - روزه تراشیدن سر در حال احرام براى کسى که از سرش در آزار باشد. خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُک‏؛ پس هر که از شما بیمار باشد یا از سرش در آزار باشد، بایستى فدیه‏اى از روزه یا صدقه قربانى دهد. او در این امر اختیار دارد؛ اگر خواست روزه بگیرد، سه روز است.(4)
 
7 - روزه در عوض قربانى براى کسى که در حجّ تمتع نتواند قربانى کند، واجب است. خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ‏ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ؛ کسى که با پایان عمره حج تمتّع را انجام دهد، آن‌چه از قربانى براى او امکان دارد، ذبح کند و هر که نیافت، سه روز در ایام حجّ و هفت روز، هنگامى که بازگشتید روزه بگیرید که این ده روز کامل است.» (5)
 
8 - روزه کفاره صید در حال احرام واجب است. خداوند متعال مى‏فرماید: وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکِینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیام ؛ و هر کس از شما از روى عمد آن را بکشد، بایستى کفاره معادل آن از چهارپایان بدهد که دو نفر عادل از شما آن را تصدیق نماید که به صورت قربانى  به سوى کعبه بفرستد یا به مسکینان اطعام نماید یا معادل این، روزه بگیرد.(6)
 
9 - روزه نذر واجب
 
10 - روزه اعتکاف
 
و روزه‏ هاى حرام عبارتند از:
 
1 - روزه عید فطر
 
2- روزه عید قربان
 
3 - روزه سه روز از روزهاى تشریق(روزهای11،12 و 13 ذی‌الحجه). [براى کسى که در منى باشد]
 
4 - روزه روزى که در آن تردید است [که از آخر روز شعبان یا اول روز رمضان است] که در مورد آن امر و نهى داریم؛ امر داریم که به قصد شعبان روزه بگیریم و نهى داریم از روزه آن روز که فردى در آن روز [ظاهرا به قصد ماه رمضان] روزه بگیرد، در صورتى که مردم در آن تردید دارند. عرض کردم: قربانت گردم! اگر از ماه شعبان هیچ روزه‏اى نگرفته چه کند؟ فرمود: همان شب که تردید دارد نیّت کند که از ماه شعبان روزه بگیرد. اگر از ماه رمضان باشد، از او کفایت می‌کند و اگر از ماه شعبان باشد، زیانى نکرده است. عرض کردم: چگونه روزه مستحبى از روزه واجب کفایت مى‏کند؟ فرمود: اگر کسى یک روز از روزه ماه رمضان را به عنوان مستحب‏ روزه بگیرد و نداند که ماه رمضان است و بعدا بفهمد، از او مجزى است؛ چرا که روزه واجب عینا واقع شده است.
 
5 - روزه وصال حرام است.
 
6 - روزه سکوت حرام است.
 
7 - روزه نذر در معصیت حرام است.
 
8 - روزه تمام عمر نیز حرام است.
 
روزه‏هایى که گیرنده آن اختیار دارد، عبارتند از: روزه روز جمعه، پنجشنبه، دوشنبه، روزه ایام بیض، روزه شش روز از ماه شوال، پس از ماه رمضان، روزه روز عرفه و عاشورا. در همه این موارد مکلّف اختیار دارد اگر خواست روزه مى‏گیرد و اگر خواست افطار مى‏کند.
 
[این‌که امام
علیه السلام، این چند مورد را به‌عنوان روزه‌های اختیاری ذکر کرده است، احتمالاً دلیل خاصی داشته؛ برای اینکه اکثر روزهای سال روزه‌اش اختیاری است و منحصر به این روزها نیست و برخی از روزهای اختیاری، روزه‌اش مکروه است؛ مانند روز عاشورا.]
 
روزه اذن عبارتست از: این که زن نمى‏تواند بدون اجازه همسرش روزه مستحبى بگیرد. برده نمى‏تواند بدون اجازه مولای خود روزه مستحبى بگیرد. میهمان نمى‏تواند بدون اجازه میزبانش روزه مستحبى بگیرد. پیامبر خدا
صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «هر کس میهمان گروهى شد نمى‏تواند بدون اجازه آنان روزه(مستحبى) بگیرد.»
 
روزه تأدیب عبارتست از: (روزه بچه‏اى نزدیک بلوغ) آن‌گاه که نوجوان به سن بلوغ نزدیک شد، وادارش مى‏کنند تا روزه بگیرد تا ادب شود و این روزه واجب نیست و هم‌چنین کسى که به جهتى از اول روز افطار کرده، چون نیرو پیدا کند، وادار مى‏شود که باقى مانده روز را به عنوان تأدیب امساک کند و این واجب نیست. هم‌چنین مسافرى که از آغاز روز، افطار نموده، آن‌گاه که به نزد خانواده‏اش رسید، وادار مى‏شود که به عنوان تأدیب -نه واجب- باقى مانده روز را امساک کند.

روزه اباحه عبارتست از: این که هر که از روى فراموشى چیزى خورده یا نوشیده یا بدون عمد قى کرده باشد، خداوند آن را به او مباح نموده و روزه‏اش کافى است.
در مورد روزه در سفر و در حال بیمارى، اهل سنّت اختلاف نظر دارند؛ گروهى می‌گویند مى‏تواند روزه بگیرد، گروه دیگرى می‌گویند: نمى‏تواند روزه بگیرد، گروه سوّم مى‏گویند اگر خواست روزه مى‏گیرد و اگر خواست افطار مى‏کند؛ ولى ما مى‏گوییم: در هر دو صورت بایستى افطار کند و اگر در سفر یا در حال بیمارى روزه گیرد، باید قضاى آن را نیز بگیرد. چرا که خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ؛ هر کدام از شما بیمار یا در سفر باشد، بایستى به همان تعداد در روزهاى دیگر روزه بگیرد. (7)


نزول دفعی و تدریجی قرآن
حفص‏ بن غیاث گوید: از حضرت صادق علیه السّلام درباره گفتار خداى عز و جل پرسیدم که می‌فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن‏؛ ماه رمضان‏ که قرآن در آن نازل شد...؛(8)؛ با این‌که قرآن از اول تا آخر در ظرف مدت بیست سال نازل شده؟ [معنای این آیه که نزول را در ماه رمضان می‌داند چیست؟]
حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: همه قرآن یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد؛ سپس در طول بیست سال، تدریجا نازل شد؛ سپس امام فرمود که پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان نازل شده، تورات در شب ششم ماه رمضان نازل شد، انجیل در شب سیزدهم نازل شد و زبور در شب هیجدهم ماه رمضان و قرآن در بیست و سوم ماه رمضان نازل شده است.(9)

وجوب روزه بر امّت
حفص بن غیاث نخعى روایت کرده است که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى‏فرمود: خدا روزه ماه رمضان را بر هیچ یک از امّت‌هاى پیش از ما واجب نساخته است. گفتم: پس قول خداى عزّ و جلّ که فرمود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ‏ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ‏؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، روزه داشتن بر شما واجب شده است، همان طور که بر امّت‌هاى پیش از شما واجب شده بود، چگونه توجیه مى‏شود؟
امام فرمود: همانا که خدا روزه ماه رمضان را بر پیامبران واجب کرده بود، نه بر امّتها؛ ولى این امت را بوسیله آن برترى بخشید و روزه داشتن آن را هم بر رسول خدا
صلی الله علیه وآله وسلم واجب‏ ساخت و هم بر امّتش.(10)
 
و الحمدلله ربّ العالمین



پی نوشت ها:
1_ (سوره نساء/ 92)

2_( سوره مجادله/آیه3 و 4)
3_( مائده/89)
4_( بقره/196)
5_(بقره/196)
6_( مائده/ 95)
7_(بقره/184 و خصال صدوق/جامعه مدرسین/ج2/ص534)
8_( سوره بقره آیه 185)
9_(کافی/کلینی/چاپ اسلامیه/ج2/ص629)
10_( من لا یحضره الفقیه/صدوق/دفتر انتشارات اسلامی/ج2/ص99)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۲۳:۰۰


کسی که در ماه مبارک رمضان روزه بر او واجب است (همه شرایط را دارا است) به صرف اینکه قصد روزه گرفتن ندارد یا قصد دارد که روزه نگیرد، از نظر اسلام مجازات و عقوبتی ندارد مگر اینکه این قصد خود را عملی کند و عملاً روزه واجب خود را ترک کند، یا روزه خود را باطل نماید که در آن صورت برای هر روز که عمداً و بدون عذر، روزه واجب خود را ترک کرده است باید علاوه بر یک روز روزه قضاء، کفاره نیز بپردازد. کفاره ترک عمدی یا افطار روزه واجب رمضان یکی از سه مورد زیر است:


۱- ۶۰ روز روزه (که ۳۱ آن باید پی در پی باشد.)


۲- آزاد کردن یک برده (در این زمان این مورد منتفی است؛ زیرا برده و بنده ای نیست.)


۳- برای هر روز ۶۰ فقیر را غذا بدهد و سیر کند و اگر توانایی انجام هیچ یک را ندارد تنها باید در پیشگاه خداوند استغفار کند.


در خصوص ادای کفاره روزه تا رمضان سال بعد مراجع عظام تقلید می فرمایند: "کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، یا باید یک بنده آزاد کند (امروزه بنده آزاد کردن موضوعیت ندارد)، یا دو ماه روزه بگیرد (باید ۳۱ آن را پى در پى بگیرد و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد، یا ۶۰ فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً ۱۰ سیر است طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد هر چند مدّ که می ‏تواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگر چه مثلًا یک مرتبه بگوید «استغفر اللَّه» و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقت بتواند، کفاره را بدهد. بنابراین، تا جایی که ممکن است باید قبل از رمضان بعدی کفاره را ادا نماید و اگر نمی تواند استغفار کند و بعد از رمضان زمانی که توانایی پیدا کرد کفاره را ادا نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۰:۲۹

بخشى از مسائل مهم مربوط به این ماه [ماه مبارک رمضان]، در ذیل این آیه‌ى شریفه‌ى سوره‌ى بقره و آیات بعد از آن ذکر شده است، که من گوشه‌ى کوچکى از آن را در این خطبه عرض مى‌کنم.


اولاً مى‌فرماید: «کتب علیکم الصّیام کما کتب على الّذین من قبلکم».(۱) ما مى‌دانیم که نماز و زکات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلکه پیامبران قبل از رسول اکرم اسلام(صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) در صدر احکام خود، نماز و زکات را داشته‌اند. «و اوصانى بالصّلوة و الزّکوة ما دمت حیّا»(۲) از قول حضرت عیسى(ع) است که به مخاطبان خود مى‌فرماید: خدا من را به نماز و زکات وصیت کرده است. از آیات دیگر قرآن هم این معنا استفاده مى‌شود.(۳) آیه‌ى اولى که تلاوت کردم، مى‌فرماید: روزه هم مثل نماز و زکات، در شمار احکامى است که مخصوص امت اسلام نیست؛ بلکه امم سابق و پیامبران گذشته هم مأمور به روزه بوده‌اند.


این، نشان‌دهنده‌ى این حقیقت است که در بناى زندگى معنوى انسانها در هر زمان، همچنان‌که نماز لازم است و این نماز، رابطه‌ى معنوى میان انسان و خداست، و همچنان که زکات لازم است و این نکات، تزکیه‌ى مالى انسان مى‌باشد، روزه هم واجب و ضرورى است و این یکى از پایه‌هاى اصلى تکامل انسان و تعالى معنوى اوست؛ والّا در طول زمان و با تغییر ادیان مختلف، این خط، ثابت و مستمر نمى‌ماند.


البته روزه، در ادیان مختلف و زمانهاى گوناگون و به شکلهاى دیگر وجود دارد؛ اما گرسنگى کشیدن و اندرون را از طعام خالى داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معینى بر روى تمتعات جسمانى بستن، خصوصیتى است که در روزه‌ى ادیان مختلف وجود دارد. پس، روزه یک رکن اساسى در تعالى معنوى و تکامل روحى و هدایت و تربیت انسانى است.


۱۳۶۹/۰۱/۱۰  خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران


پی نوشت:

۱ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۱۸۳

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ

ترجمه:

ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.

۲ ) سوره مبارکه مریم آیه ۳۱

وَجَعَلَنی مُبارَکًا أَینَ ما کُنتُ وَأَوصانی بِالصَّلاةِ وَالزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا

ترجمه:

و مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده؛ و تا زمانی که زنده‌ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است!

۳ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۸۳

وَإِذ أَخَذنا میثاقَ بَنی إِسرائیلَ لا تَعبُدونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالوالِدَینِ إِحسانًا وَذِی القُربىٰ وَالیَتامىٰ وَالمَساکینِ وَقولوا لِلنّاسِ حُسنًا وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُم إِلّا قَلیلًا مِنکُم وَأَنتُم مُعرِضونَ

ترجمه:

و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید؛ و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛ و زکات بدهید. سپس (با اینکه پیمان بسته بودید) همه شما -جز عده کمی- سرپیچی کردید؛ و (از وفای به پیمان خود) روی‌گردان شدید.

۳ ) سوره مبارکه المائدة آیه ۱۲

وَلَقَد أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ بَنی إِسرائیلَ وَبَعَثنا مِنهُمُ اثنَی عَشَرَ نَقیبًا ۖ وَقالَ اللَّهُ إِنّی مَعَکُم ۖ لَئِن أَقَمتُمُ الصَّلاةَ وَآتَیتُمُ الزَّکاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلی وَعَزَّرتُموهُم وَأَقرَضتُمُ اللَّهَ قَرضًا حَسَنًا لَأُکَفِّرَنَّ عَنکُم سَیِّئَاتِکُم وَلَأُدخِلَنَّکُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۚ فَمَن کَفَرَ بَعدَ ذٰلِکَ مِنکُم فَقَد ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ

ترجمه:

خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب [= سرپرست‌] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید، و به خدا قرض الحسن بدهید [= در راه او، به نیازمندان کمک کنید]، گناهان شما را می‌پوشانم [= می بخشم‌]؛ و شما را در باغهایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد می‌کنم. اما هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۶

قرآن کریم:

شَهرُ رَمَضانَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدىً لِلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى و الفُرقانِ ‏

رمضان، ماهى است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است؛ [کتابى] که مردم را راهنما و [در بردارنده] نشانه‏هاى آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است.

بقره، آیه ۱۸۵ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لاتُغلَقُ إلى آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ
 ‏
درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى‏شود.

بحار الأنوار ، ج ۹۶ ، ص ۳۴۴ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

إنَّ الشَّقِیَّ حَقَّ الشَّقِیِ مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یُغفَر ذُنوبُهُ

بدبخت واقعى کسى است که این ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزیده نشود.

میزان الحکمه، ح ۷۴۵۸ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

إنَّما سُمِّیَ الرَّمَضانُ لأِنَّهُ یُرمِضُ الذُّنُوبَ ‏

رمضان، رمضان نامیده شد؛ زیرا گناهان را مى‏سوزاند.

همان، ح ۷۴۴۱ 

امام حسن علیه‏السلام:

إنَّ اللّه‏َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ
 ‏
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه‏اى براى آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از یکدیگر پیشى گیرند.

تحف العقول، ص ۲۳۶ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ 
 ‏
روزه سپرى است در برابر آتش.

بحار الأنوار، ج ۴، ص ۶۲ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

لِکُلِّ شَى‏ءٍ زَکاةٌ و زَکاةُ الأبدانِ الصِّیامُ 
 ‏
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدن‏ها روزه‏ دارى است.

الکافى، ج ۴، ص ۶۲ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

صُومُوا تَصِحّوا 
روزه بگیرید تا تن درست باشید.

الدعوات، ص ۷۶ 

امام على علیه‏ السلام:

صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعامِ

روزه دل، اندیشیدن به گناهان، برتر است از روزه شکم؛ یعنى غذا خوردن.

میزان الحکمه، ح ۱۰۹۴۸ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

أَکثِرُوا فیهِ (شَهرِ رَمَضانَ) مِن تِلاوَةِ القُرآنِ 

در ماه رمضان، قرآن بسیار تلاوت کنید.

فضائل الأشهر الثلاثه، ص ۹۵ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

إذا اَحَبَّ أحَدُکُم أن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْیَقرَأ القُرآنَ 

هرگاه فردى از شما دوست داشته باشد که با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند.

میزان الحکمه، ح ۱۶۴۹۷ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

لاتَغفُل عَن قِراءَةِ القُرآنِ ، فَإنَّ القُرآنَ یُحیِی القَلبَ و یَنهى عَنِ الفحشاءِ و المُنکَرِ و البَغیِ

از خواندن قرآن غافل مشو؛ زیرا قرآن دل را زنده مى‏کند و از فحشا و زشت‏ کارى و ستم باز مى‏ دارد.

همان، ح ۱۶۵۰۳

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

الصّائِمُ لاتُرَدُّ دَعوَتُهُ

دعاى روزه‏ دار ردّ نمى‏ شود.

مسند أحمد، ج ۲، ص ۷ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

إنَّ اللّه‏َ یَقولُ کُلَّ لَیلَةٍ مِن هذَا الشَّهرِ : وَ عِزَّتی و جَلالی لَقَد أمَرتُ مَلائِکَتی بِفَتحِ أبوابِ سَماواتٍ لِلدّاعِینَ مِن عِبادی و إمائی

خداوند در هر شبِ ماه رمضان مى‏گوید: «به عزّت و جلالم سوگند، به فرشتگان فرمان داده‏ام درهاى آسمان‏ها را بر روى بندگان دعا کننده من بگشایند».

فضائل الأشهر الثلاثة، ص ۹۹

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

هُوَ شَهرُ الإستِغفارِ و هُوَ شَهرُ الصِّیامِ و هُوَ شَهرُ الدُّعاءِ

ماه رمضان ماه استغفار، ماه روزه و ماه دعا است.

همان، ص ۱۱۷ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

... أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللّه‏ِ إنَّ أنفُسَکُم مَرهُونَةٌ بِأعمالِکُم فَفُکُّوها بِاستِغفارِکُم ... 

ماه خدا به سوى شما روى آورده است... جان شما در گرو اعمال شما است؛ پس آن را با استغفار آزاد کنید.

عیون أخبار الرّضا علیه‏السلام، ج ۲، ص ۲۶۵ 

پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم:

و دُعاؤُکُم فیهِ مُستَجابٌ 

دعاى شما در این ماه به اجابت مى‏ رسد.

الأمالى، صدوق، ص ۱۵۴ 

امام على علیه‏ السلام:

عَلَیکُم فی شَهرِ رَمَضانَ بِکَثرَةِ الاِستِغفارِ و الدُّعاءِ 

بر شما باد در ماه رمضان به بسیارىِ استغفار و دعا.

الکافى، ج ۴، ص ۸۸ 

امام صادق علیه‏ السلام:

کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه‏السلام إذا کانَ شَهرُ رَمَضانَ لَم یَتَکَلَّم إلاّ بِالدُّعاءِ و التَّسبیحِ و الاِستِغفارِ و التَّکبیرِ 

امام سجّاد علیه‏ السلام در ماه رمضان جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر لب نمى‏ گشود.

همان، ص ۸۸ 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۱۰:۲۰

زن باردار و شیرده‏

س 745: آیا روزه گرفتن بر زن باردارى که نمى‏داند روزه براى جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟

ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلایى باشد، افطار بر او واجب است و در غیر این صورت واجب است که روزه بگیرد.

س 746: زنى که کودک خود را شیر مى‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را مى‏داده و در عین حال روزه گرفته است:

ج: اگر با وجود خوف از ضررى که داراى منشأ عقلایى است، روزه گرفته باشد و یا بعداً برایش معلوم شود که روزه براى وى یا براى جنین‏اش ضرر داشته، روزه‏اش صحیح نیست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت دیه جنین متوقف بر این است که ثابت شود فوت جنین مستند به روزه گرفتن وى است.

س 747: من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم که شیرخوار است. ان شاء الله تعالى بزودى ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر مى‏توانم روزه بگیرم ولى در صورت روزه گرفتن، شیرم خشک خواهد شد. با توجه به اینکه داراى بنیه ضعیفى هستم و کودکم هر ده دقیقه شیر مى‏خواهد، چه وظیفه‏اى دارم؟

ج: اگر به دلیل کم یا خشک شدن شیرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشید، روزه‏تان را افطار کنید، ولى براى هر روزى باید یک مدّ طعام به فقیر بدهید و قضاى روزه را هم بعداً بجا آورید.


بیمارى و منع پزشک‏

س 748: بعضى از پزشکان که به مسائل شرعى ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع مى‏کنند، آیا گفته این پزشکان حجت است یا خیر؟

ج: اگر پزشک امین نباشد و گفته او هم اطمینان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتبارى ندارد و در غیر این صورت نباید روزه بگیرد.

س 749: مادرم تقریباً سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمى‏توانست روزه بگیرد. من دقیقاً اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمایى فرمایید که آیا قضاى روزه‏ها بر او واجب است؟

ج: اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بیمارى بوده، قضا ندارد.

س 750: من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفته‏ام، در حال حاضر چه تکلیفى دارم؟

ج: واجب است روزه‏هایى را که در ماه مبارک رمضان نگرفته‏اید با اینکه به سنّ تکلیف رسیده بودید، قضا کنید، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختیارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.

س 751: چشم پزشک مرا از روزه گرفتن منع کرده و گفته است که به علت ناراحتى چشم به هیچ وجه نباید روزه بگیرم، ولى من به گفته او توجه نکرده و شروع به روزه گرفتن کردم که باعث بروز مشکلاتى براى من در اثناى ماه رمضان شد. به‌طورى که در بعضى از روزها هنگام عصر احساس ناراحتى مى‏کنم، لذا متحیّر و مردّد هستم بین اینکه روزه نگیرم و یا ناراحتى‏ام را تحمل کرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال این است که آیا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهایى که روزه مى‏گیرم و نمى‏دانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم یا نه، آیا روزه‏ام را ادامه دهم؟ و نیت من چگونه باید باشد؟

ج: اگر از گفته پزشک متدیّن و امین اطمینان حاصل کنید که روزه براى چشم شما ضرر دارد و یا خوف ضرر داشته باشید، روزه گرفتن براى شما واجب نبوده و بلکه جایز هم نیست، و با خوف ضرر نیت روزه صحیح نیست و در صورت عدم خوف ضرر نیت روزه اشکال ندارد، ولى صحّت‏ روزه متوقف بر این است که براى شما واقعاً ضرر نداشته باشد.

س 752: من از عینک طبى استفاده مى‏کنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامى که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر براى تقویت چشمانم تلاش نکنم، ضعیف‏تر خواهند شد، بنا بر این اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفه‏اى دارم؟

ج: اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نیست روزه بگیرید، بلکه واجب است افطار کنید و اگر بیمارى شما تا ماه رمضان آینده استمرار پیدا کرد، قضاى روزه بر شما واجب نیست، ولى واجب است که عوض هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهید.

س 753: مادرم به بیمارى شدیدى مبتلاست و پدرم نیز از ضعف جسمانى رنج مى‏برد و در عین حال هر دو روزه مى‏گیرند که گاهى مشخص است که روزه باعث تشدید بیمارى آنها مى‏شود، تاکنون نتوانسته‏ام آنها را قانع کنم که لااقل هنگام شدت بیمارى روزه نگیرند. خواهشمندیم ما را در مورد حکم روزه آنها راهنمایى فرمایید.

ج: ملاک تأثیر روزه در ایجاد بیمارى یا تشدید آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخیص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براى او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد و در عین حال بخواهد روزه بگیرد، روزه گرفتن براى وى حرام است.

س 754: در سال گذشته توسط پزشک متخصص موردعمل جراحى کلیه قرار گرفتم. وى مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولى در حال حاضر هیچ مشکل و دردى احساس نمى‏کنم و حتى به‌طور طبیعى غذا مى‏خورم وآب مى‏نوشم و هیچ‌یک از عوارض بیمارى را هم حس نمى‏کنم، وظیفه من چیست؟

ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف ندارید و حجت شرعى هم بر آن ندارید، واجب است روزه ماه رمضان را بگیرید.

س 755: اگر پزشک شخصى را از روزه گرفتن منع کند آیا با توجه به اینکه بعضى از پزشکان اطلاعى از مسائل شرعى ندارند، عمل به گفته او واجب است؟

ج: اگر مکلّف از گفته پزشک یقین پیدا کند که روزه براى او ضرر دارد و یا از گفته وى یا منشأ عقلایى دیگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براى او واجب نیست، بلکه جایز هم نیست.

س 756: در کلیه‏هاى من سنگ جمع مى‏شود و تنها راه جلوگیرى از جمع شدن سنگ در کلیه، نوشیدن مستمر مایعات است و از آنجایى که پزشکان معتقدند که من نباید روزه بگیرم، تکلیف واجب من نسبت به روزه ماه مبارک رمضان چیست؟

ج: اگر جلوگیرى از بیمارى کلیه مستلزم نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نیست.

س 757: از آنجا که مبتلایان به مرض قند مجبورند هر روز یک یا دو بار آمپول انسولین تزریق کنند و نباید در وعده‏هاى غذایى آنها تأخیر و فاصله بیفتد، زیرا باعث پائین آمدن میزان قند خون و در نتیجه نوعى تشنج و بیهوشى مى‏شود، لذا گاهى پزشکان به آنها توصیه مى‏کنند که در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمندیم نظر شریف خود را درباره روزه این افراد بیان فرمایید.

ج: اگر بدانند که خوددارى از خوردن و آشامیدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر مى‏رساند یا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلکه جایز نیست.


مبطلات روزه

س 758: من در روز ماه رمضان به علّت اغواى شیطان تصمیم گرفتم روزه‏ام را باطل کنم لکن قبل از این که عملى که روزه را باطل مى‏کند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزه‏ام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حکمى دارد؟

در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نیت روزه گرفتن بر گردد به‌طورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزه‏اش باطل مى‏شود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فایده ندارد، البته تا اذان مغرب باید از کارى که روزه را باطل مى‌کند خوددارى کند. امّا اگر دچار تردید شود به این معنى که هنوز تصمیم نگرفته است روزه را باطل کند، یا تصمیم بگیرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در این دو صورت صحّت‏ روزه او محل اشکال است و احتیاط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نماید. هر روزه واجب معیّن دیگر ـ مانند نذر معیّن و امثال آن ـ نیز داراى همین حکم است.

س 759: آیا اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید، روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: روزه به سبب آن باطل نمى‏شود، ولى واجب است که از رسیدن خون به حلق جلوگیرى کند.

س 760: حکم استعمال دخانیات مانند سیگار در حال روزه چیست؟

ج: احتیاط واجب آن است که روزه‏دار از دودهاى انواع دخانیات و نیز مواد مخدّرى که از راه بینى یا زیر زبان جذب مى‏شود خوددارى کند.

س 761: آیا ماده «ناس» که از توتون و غیر آن ساخته مى‏شود و براى چند دقیقه زیر زبان گذاشته شده و سپس از دهان بیرون انداخته مى‏شود، مبطل روزه است یا خیر؟

ج: اگر آب دهان مخلوط به ماده «ناس» را فرو ببرد، موجب بطلان روزه‏اش مى‏شود.

س 762: نوعى داروى طبى براى اشخاص مبتلا به تنگى نفس شدید وجود دارد که عبارت است از یک قوطى که در آن مایع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروى مایع بصورت پودر گاز از طریق دهان وارد ریه شخص بیمار شده و موجب تسکین حال وى مى‏گردد. گاهى بیمار مجبور مى‏شود در یک روز چندین بار از آن استفاده کند، آیا با وجود استفاده از این دارو، روزه گرفتن جایز است؟ با توجه به اینکه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غیرممکن و یا بسیار سخت خواهد بود.

ج: اگر ماده مذکور هواى فشرده همراه با دارویى هرچند به‌صورت گاز یا پودر باشد و وارد حلق شود، صحّت‏ روزه محل اشکال است و در صورتى که روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممکن نیست یا مشقّت دارد، جایز است از آن استفاده کند، لکن احتیاط آن است که مبطل دیگرى انجام ندهد و در صورت تمکّن (بدون استفاده از آن) روزه‏ها را قضا نماید.

س 763: من در بیشتر روزها آب دهانم با خونى که از لثه‏هایم مى‏آید مخلوط مى‏شود و گاهى نمى‏دانم آب دهانى که فرو مى‏برم همراه با خون است یا خیر؟ روزه‏ام با این حال چه حکمى دارد؟ امیدوارم مرا راهنمایى فرمایید.

ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، محکوم به طهارت است و بلعیدن آن اشکال ندارد و مبطل روزه نیست، و همچنین در صورت شک در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشکال ندارد و به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏زند.

س 764: در یکى از روزهاى ماه رمضان روزه گرفتم ولى دندان‌هایم را مسواک نزدم، و بدون اینکه باقى‌مانده غذاهاى لابلاى دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضاى روزه آن روز بر من واجب است؟

ج: اگر علم به وجود باقى‌مانده غذا در بین دندانهایتان و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشته‏اید و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، قضاى روزه بر شما واجب نیست.

س 765: از لثه شخص روزه‏دارى خون زیادى خارج مى‏شود، آیا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ آیا براى او ریختن آب با ظرف بر سرش جایز است؟

ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمى‏شود. همچنین ریختن آب بر روى سر توسط ظرف و مانند آن به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏رساند.

س 766: داروهاى مخصوصى براى معالجه بعضى از بیمارى‏هاى زنان وجود دارد (شیافهاى روغنى) که در داخل بدن گذاشته مى‏شود، آیا استفاده از آن موجب بطلان روزه مى‏شود؟

ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمى‏رساند.

س 767: نظر شریف جنابعالى درباره تزریق آمپول و سایر تزریقات نسبت به روزه‌داران در ماه مبارک رمضان، چیست؟

ج: احتیاط واجب آن است که روزه‏دار از آمپول‏هاى مقوّى یا مغذّى و هر آمپولى که در رگ تزریق مى‏شود و نیز انواع سرم‏ها خوددارى کند، لکن آمپول‏هاى دارویى که در عضله تزریق مى‏شود و نیز آمپول‏هایى که براى بى‏حسّ کردن به کار مى‏رود، مانعى ندارد.

س 768: آیا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جایز است یا خیر؟

ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان براى درمان فشار خون ضرورى باشد، اشکال ندارد، ولى با خوردن آن روزه باطل مى‏شود.

س 769: اگر من و بعضى از مردم بر این عقیده باشیم که بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشامیدن صدق نمى‏کند، آیا عمل به آن جایز است و به روزه‏ام ضرر نمى‏زند؟

ج: خوردن قرص روزه را باطل مى‏کند.

س 770: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نماید و زن نیز به آن راضى باشد چه حکمى دارد؟

ج: بر هر یک از آنان حکم افطار عمدى جارى است و علاوه بر قضا، کفّاره هم بر هر دو واجب است.

س 771: اگر مردى با همسرش در روز ماه رمضان شوخى و ملاعبه نماید، آیا به روزه‏اش ضرر مى‏رساند؟

ج: اگر منجر به انزال منى نشود، به روزه خللى وارد نمى‏کند.


بقا‏ بر جنابت

س 772: اگر فردى به سبب برخى از مشکلات تا اذان صبح بر جنابت باقى بماند آیا روزه گرفتن در آن روز براى او جایز است؟

ج: در غیر ماه رمضان و قضاى آن اشکال ندارد، ولى نسبت به روزه ماه رمضان و قضاى آن، اگر معذور از غسل است، تیمم کردن بر او واجب است و اگر تیمم هم نکند، روزه‏اش صحیح نیست.

س 773: اگر شخصى در حال جنابت چند روز روزه بگیرد و نداند که طهارت از جنابت شرط صحّت‏ روزه است، آیا کفّاره روزه‏هایى که در حال جنابت گرفته بر او واجب است یا اینکه قضاى آنها کافى است؟

ج: در فرض مرقوم قضا کفایت مى‏کند.

س 774: آیا جایز است شخص جنب بعد از طلوع آفتاب غسل جنابت نماید و روزه قضا یا مستحب بگیرد؟

ج: اگر عمداً تا طلوع فجر بر جنابت باقى بماند، روزه ماه رمضان و قضاى آن از او صحیح نیست، ولى اقوى صحّت‏ روزه‏هاى دیگر به‌خصوص روزه مستحبى است.

س 775: شخصى در ماه رمضان در جایى مهمان شد و شب را در آن منزل خوابید و در نیمه‏هاى شب محتلم گردید و چون مهمان بود و با خود لباسى نداشت، براى فرار از روزه، تصمیم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نماید، لذا بعد از طلوع فجر بدون اینکه چیزى بخورد به قصد مسافرت، حرکت نمود. سؤال این است که آیا قصد سفر توسط او موجب سقوط کفّاره هست یا خیر؟

ج: اگر با حالت جنابت از خواب بیدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل یا تیمم نکند، مجرد قصد سفر در شب و یا مسافرت در روز براى سقوط کفّاره از او کافى نیست.

س 776: کسى که آب در اختیار ندارد و یا به دلیل عذرهاى دیگر غیر از تنگى وقت نمى‏تواند غسل جنابت بکند، آیا جایز است عمداً خود را در شبهاى ماه مبارک رمضان جنب کند؟

ج: اگر وظیفه او تیمم باشد و بعد از اینکه خود را جنب کرده، وقت کافى براى تیمم داشته باشد، این کار براى وى جایز است.

س 777: شخصى در ماه مبارک رمضان قبل از اذان صبح بیدار شده و متوجه محتلم شدن خود نشده و دوباره خوابیده و در اثناى اذان صبح بیدار شده و علم به جنابت خود پیدا مى‏کند و یقین دارد که احتلامش قبل از اذان صبح بوده است، روزه او چه حکمى دارد؟

ج: اگر پیش از اذان صبح متوجه احتلام خود نشده است، روزه‏اش صحیح است.

س 778: اگر مکلّف در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح بیدار شود و ببیند که محتلم شده است و دوباره پیش از اذان صبح به امید اینکه براى غسل کردن بیدار مى‏شود بخوابد و تا بعد از طلوع آفتاب در خواب بماند و غسل خود را تا اذان ظهر به تأخیر بیندازد و بعد از اذان ظهر غسل کرده و نماز ظهر و عصر بخواند، روزه آن روز او چه حکمى دارد؟

ج: در فرض سؤال که خوابِ اول است روزه‌اش صحیح است ولى اگر دوباره خوابید و تا صبح بیدار نشد باید قضاى آن روز را بجا آورد.

س 779: اگر مکلّف در شب ماه رمضان قبل از فجر شک کند که محتلم شده یا نه، ولى به شک خود اعتنا نکند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود و متوجه گردد که قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چه حکمى دارد؟

ج: اگر بعد از بیدارى اول اثرى از احتلام در خود مشاهده نکند، بلکه فقط احتمال آن را بدهد و چیزى بر او کشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد، روزه‏اش صحیح است، هرچند بعد از آن معلوم شود که احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است.

س 780: اگر شخصى در ماه مبارک رمضان با آب نجس غسل کند و بعد از یک هفته متوجه شود که آن آب نجس بوده است، نماز و روزه او در این مدت چه حکمى دارد؟

نمازش باطل و قضاى آن واجب است، ولى روزه‏هاى او محکوم به صحّت‏ است.

س 781: شخصى مبتلا به بیمارى بیرون آمدن مستمر قطرات بول به‌صورت موقت است، یعنى بعد از بول کردن، به مدت یک ساعت یا بیشتر قطرات آن از او خارج مى‏گردد. با توجه به اینکه وى در بعضى از شبها جنب شده و گاهى یک ساعت

قبل از اذان بیدار مى‏شود و احتمال مى‏دهد که بعد از آن منى با قطرات بول خارج شود، نسبت به روزه‏اش چه تکلیفى دارد؟ وظیفه او براى اینکه با طهارت داخل وقت شود، چیست؟

ج: اگر قبل از اذان صبح، غسل جنابت و یا تیمم بدل از آن انجام داده، روزه او صحیح است، هرچند بعد از آن بدون اختیار از او منى خارج شود.

س 782: اگر شخصى قبل از اذان صبح یا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد از اذان بیدار شود، چه مدتى براى غسل کردن وقت دارد؟

ج: در فرض سؤال، جنابت به روزه آن روز او ضرر نمى‏زند، ولى واجب است که براى نماز غسل کند و مى‏تواند غسل را تا وقت نماز به تأخیر بیندازد.

س 783: اگر غسل جنابت براى روزه ماه رمضان یا روزه‏هاى دیگر فراموش شود و در اثناء روز به یاد انسان بیفتد، چه حکمى دارد؟

ج: اگر در روزه ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش کند و با حالت جنابت صبح نماید، روزه‏اش باطل است و احوط این است که قضاى روزه ماه رمضان هم در این حکم به آن ملحق شود. ولى در سایر روزه‏ها، روزه بر اثر آن باطل نمى‏شود.


استمناء

س 784: حکم کسى که با آمیزش جنسى حرام یا استمناء یا خوردن و نوشیدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چیست؟

ج: در فرض مرقوم باید شصت روز روزه بگیرد و یا شصت مسکین را اطعام نماید و احتیاط مستحب آن است که هر دو را انجام دهد.

س 785: اگر مکلّف علم داشته باشد به اینکه استمناء روزه را باطل مى‏کند، ولى عمداً آن را انجام دهد، آیا کفّاره جمع بر او واجب مى‏شود؟

ج: اگر عمداً استمناء کند و منى هم از او خارج شود، کفّاره جمع بر او واجب نمى‏شود لکن احتیاط مستحب آن است که کفّاره جمع بپردازد.

س 786: در ماه مبارک رمضان بدون وجود هیچ‌یک از آثار استمناء فقط بر اثر حالتى که هنگام مکالمه تلفنى با یک زن نامحرم در خود احساس کردم مایع منى از من خارج شد، با توجه به اینکه مکالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به سؤالات من پاسخ فرمایید، آیا روزه‏ام باطل است یا خیر؟ در صورت بطلان، آیا کفّاره هم بر من واجب است یا خیر؟

ج: اگر خروج منى بر اثر صحبت با یک زن جزء عادت‏هاى قبلى شما نبوده و به‌طور غیرارادى از شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نمى‏شود و چیزى هم بر اثر آن بر شما واجب نیست.

س 787: شخصى چندین سال عادت به استمناء در ماه رمضان و غیر آن داشته است، نماز و روزه او چه حکمى دارد؟

ج: استمناء مطلقاً حرام است و اگر منجر به خروج منى شود، موجب غسل جنابت هم مى‏شود، و اگر این عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگیرد، در حکم افطار عمدى با حرام است، و اگر نماز و روزه را با حالت جنابت و بدون غسل و تیمم انجام دهد، نماز و روزه‏اش باطل و قضاى آنها واجب است.

س 788: آیا استمناء توسط همسر، حکم استمناء حرام را دارد؟

ج: این کار، از موارد استمناء حرام نیست.

س 789: آیا جایز است شخص مجرد در صورتى که پزشک منى او را براى آزمایش بخواهد و راه دیگرى هم براى خارج کردن منى نداشته باشد، استمناء نماید؟

ج: اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.

س 790: بعضى از مراکز پزشکى براى انجام آزمایشهاى پزشکى بر روى منى از انسان مى‏خواهند که استمناء کند تا معلوم شود که وى قادر بر بچه‏دار شدن هست یا خیر، آیا استمناء براى او جایز است.

ج: استمناء جایز نیست، هرچند براى تشخیص قدرت وى بر بچه‏دار شدن باشد، مگر آنکه ضرورتى ایجاب کند.

س 791: تخیّل به قصد برانگیختن شهوت در دو صورت زیر چه حکمى دارد؟

الف: تخیّل همسر

ب: تخیّل زن اجنبى‏

ج: در فرض اول در صورتى که حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، اشکالى ندارد و در فرض دوّم، احتیاط در ترک آن است.

س 792: شخصى در ابتداى سن بلوغ روزه مى‏گرفته، ولى در اثناء روزه استمناء نموده و جنب شده و به همین صورت چند روز روزه گرفته است، در حالى که جهل داشته به اینکه براى روزه گرفتن تطهیر از جنابت واجب است. آیا قضاى روزه‏هاى آن روزها کافى است یا اینکه تکلیف دیگرى دارد؟

ج: در فرض سؤال، قضا و بنا بر احتیاط واجب کفّاره بر او واجب است.

س 793: شخص روزه‏دارى در ماه رمضان به صحنه شهوت انگیزى نگاه کرده و جنب شده است. آیا با این کار روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: اگر نگاه‌کردن او به قصد انزال بوده و یا مى‏دانسته که اگر به آن منظره نگاه کند، جنب مى‏شود و یا عادت او بر این بوده است و در عین حال عمداً نگاه کرده و جنب شده، حکم جنابت عمدى را دارد یعنى هم قضاء بر عهده او مى‏باشد و هم کفّاره.

س 794: انسان روزه دارى که در یک روز بیش از یکبار کارى که روزه را باطل مى‏کند انجام دهد وظیفه‏اش چیست؟

ج: فقط یک کفّاره بر او واجب مى‏شود، بلى اگر این کار آمیزش جنسى یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است که بعدد دفعات آمیزش جنسى یا استمناء کفّاره بدهد.


احکام مبطلات روزه‏

س 795: آیا تبعیت از اهل سنت در وقت افطار روزه در مراسم عمومى و مجالس رسمى و غیر آن، جایز است؟ اگر مکلّف تشخیص دهد که این متابعت از موارد تقیه نیست و دلیلى براى التزام به آن وجود ندارد، وظیفه‏اش چیست؟

ج: تبعیت از دیگران در افطار روزه بدون احراز دخول وقت افطار، جایز نیست، و اگر از موارد تقیه باشد افطار جایز است، ولى روزه آن روز قضا دارد، و جایز نیست به‌طور اختیارى افطار نماید مگر بعد از آنکه داخل شدن شب و پایان یافتن روز را با یقین حسى و یا با حجت شرعى احراز نماید.

س 796: اگر روزه‏دار باشم و مادرم مرا وادار به خوردن غذا یا نوشیدن کند، آیا روزه‏ام باطل مى‏شود؟

ج: خوردن و آشامیدن روزه را باطل مى‏کند، هرچند بر اثر درخواست و اصرار شخص دیگرى باشد.

س 797: اگر چیزى به زور وارد دهان روزه دار شود و یا سر او به همان صورت داخل آب گردد، آیا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ اگر وادار به باطل کردن روزه‏اش شود، مثلاً به او بگویند که اگر روزه‏ات را نخورى، ضررى به خودت یا مالت وارد مى‏سازیم، او هم براى دفع این ضرر غذا بخورد، آیا روزه‏اش صحیح است؟

ج: روزه شخص روزه دار با داخل شدن چیزى در حلقش بدون اختیار و یا با فرو بردن سرش به همان صورت به زیر آب باطل نمى‏شود، ولى اگر خودش بر اثر اکراه دیگرى مرتکب مفطرى شود، روزه‏اش باطل خواهد شد.

س 798: اگر روزه دار جاهل باشد به اینکه تا به حد ترخص نرسیده، نباید قبل از زوال افطار کند، و قبل از حد ترخص به این اعتبار که مسافر است، افطار نماید، روزه این شخص چه حکمى دارد؟ آیا قضا بر او واجب است یا حکم دیگرى دارد؟

ج: در فرض مرقوم، روزه‌اش باطل است و باید آن را قضا کند لکن اگر از حکم مسأله، غافل بوده کفّاره ندارد.

س 799: هنگامى که مبتلا به بیمارى زکام بودم، مقدارى از اخلاط سر و سینه در دهانم جمع شده بود که به جاى بیرون انداختن، آن را فرو بردم، آیا روزه‏ام صحیح است یا خیر؟ در بعضى از روزهاى ماه مبارک رمضان در منزل یکى از اقوام بودم که بر اثر زکام و خجالت و حیا مجبور شدم با خاک، تیمم بدل از غسل واجب بکنم و تا نزدیک ظهر غسل نکردم. این کار براى چند روز تکرار شد، آیا روزه‏ام در آن روزها صحیح است یا خیر؟

ج: فرو بردن اخلاط سر و سینه ضررى به روزه نمى‏رساند، ولى اگر به فضاى دهان رسیده باشد بنا بر احتیاط واجب باید از فرو بردن آن خوددارى نماید، و اما ترک غسل جنابت قبل از طلوع فجرِ روزى که مى‏خواهید روزه بگیرید و انجام تیمم بدل از غسل به جاى آن، اگر به خاطر عذر شرعى باشد و یا تیمم در آخر وقت و به خاطر تنگى آن باشد، موجب بطلان روزه نیست و روزه شما با تیمم صحیح است. در غیر این صورت، روزه شما در آن روزها باطل است.

س 800: من در معدن آهن کار مى‏کنم که طبیعت آن اقتضا مى‏کند هر روز داخل معدن شده و در آن کار کنم و هنگام استفاده از ابزار کار غبار وارد دهانم مى‏شود، بقیه ماههاى سال هم به همین صورت بر من مى‏گذرد، تکلیف من چیست؟ آیا روزه من در این حالت صحیح است؟

ج: فرو بردن غبار غلیظ هنگام روزه بنا بر احتیاط واجب موجب باطل شدن آن است و باید از آن پرهیز نمود، ولى مجرد داخل شدن غبار در دهان و بینى بدون اینکه به حلق برسد، روزه را باطل نمى‏کند.


کفّاره روزه و مقدار آن‏

س 801: آیا دادن پول یک مدّ طعام به فقیر تا با آن غذایى براى خودش بخرد، کافى است؟

ج: اگر اطمینان داشته باشد که فقیر به وکالت از او طعام خریده و سپس آن را به عنوان کفّاره قبول مى‏کند، اشکال ندارد.

س 802: اگر شخصى وکیل در غذا دادن به عده‏اى از مساکین شود، آیا مى‏تواند اُجرت کار و پختن غذا را از اموالى که به عنوان کفّاره به او داده شده است، بردارد؟

ج: مطالبه اجرت کار و پخت غذا براى وى جایز است، ولى نمى‏تواند آن را بابت کفّاره حساب نماید و یا از اموالى که باید به عنوان کفّاره به فقرا داده شود، بردارد.

س 803: زنى به علت باردارى و نزدیکى وقت زایمان، نمى‏تواند روزه بگیرد و مى‏داند که باید آنها را بعد از زایمان و قبل از ماه رمضان آینده قضا نماید، اگر به‌طور عمدى یا غیرعمدى تا چند سال روزه نگیرد، آیا فقط کفّاره همان سال بر او واجب است یا آنکه کفّاره تمام سالهایى که روزه را به تأخیر انداخته، واجب است؟

ج: فدیه تأخیر قضاى روزه ماه رمضان هرچند به مدت چند سال هم به تأخیر افتاده باشد، یکبار واجب است و آن عبارت است از یک مدّ طعام براى هر روزى، و فدیه هم زمانى واجب مى‏شود که تأخیر قضاى روزه ماه رمضان تا ماه رمضان دیگر بر اثر سهل‌انگارى و بدون عذر شرعى باشد، ولى اگر به خاطر عذرى باشد که شرعاً مانع صحّت‏ روزه است، فدیه‏اى ندارد.

س 804: زنى به علت بیمارى از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا کردن آنها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست، در این صورت آیا کفّاره بر او واجب است یا بر شوهرش؟

ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بیمارى و تأخیر قضاى آن هم از جهت ادامه بیمارى بوده است، براى هر روز یک مدّ طعام به عنوان فدیه بر خود زن واجب است و چیزى بر عهده شوهرش نیست.

س 805: شخصى ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بیستم شعبان شروع به روزه گرفتن مى‏کند، آیا در این صورت مى‏تواند عمداً روزه خود را قبل یا بعد از زوال، افطار کند؟ در صورتى که قبل یا بعد از زوال افطار نماید، چه مقدار کفّاره دارد؟

ج: در فرض مذکور افطار عمدى براى او جایز نیست و اگر عمداً افطار کند، در صورتى که قبل از زوال باشد، کفّاره‏اى بر او واجب نیست و اگر بعد از زوال باشد، کفّاره بر او واجب است که عبارت است از غذا دادن به ده مسکین، و در صورت عدم تمکن، واجب است سه روز روزه بگیرد.

س 806: زنى در دو سال متوالى در ماه مبارک رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ایام را نداشته است، ولى در

حال حاضر توانایى روزه گرفتن را دارد، حکم او چیست؟ آیا کفّاره جمع بر او و اجب است یا فقط قضاى آن را باید به جا آورد؟ تأخیر او در قضاى روزه چه حکمى دارد؟

ج: اگر بر اثر عذر شرعى روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنین یا کودکش بوده، باید علاوه بر قضا، براى هر روز یک مد طعام به عنوان فدیه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعى به تأخیر انداخته، فدیه دیگرى هم بر او واجب است یعنى باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.

س 807: آیا رعایت ترتیب بین قضا و کفّاره، در کفّاره روزه واجب است یا خیر؟

ج: واجب نیست.


قضاى روزه‏

س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براى انجام مأموریت دینى بر عهده‏ام مى‏باشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضاى آنها بر من واجب است؟

ج: قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

س 809: اگر کسى براى گرفتن روزه قضاى ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفّاره بر او واجب است یا خیر؟

ج: کفّاره بر او واجب نیست.

س 810: کسانى که در ماه رمضان براى انجام وظیفه دینى در مسافرت هستند و به همین دلیل نمى‏توانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفّاره بر آنها واجب است؟

ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشند، قضاى روزه‏هایى که از آنان فوت شده کافى است، و واجب نیست براى هر روزى یک مدّ طعام فدیه بدهند، هرچند احتیاط در جمع بین قضا و فدیه است. ولى اگر تأخیر در قضاى روزه به خاطر سهل‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بین قضا و فدیه بر آنها واجب است.

س 811: شخصى به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوى خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولى توانایى قضاى همه روزه‏هاى فوت شده را ندارد و مالى هم ندارد که با آن کفّاره‏هایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟

ج: قضاى روزه‏هاى فوت شده در هیچ صورتى ساقط نمى‏شود، ولى نسبت به کفّاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و یا اطعام شصت مسکین براى هر روز نداشته باشد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند و اگر به هیچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نیست فقط کافى است که استغفار کند یعنى با دل و زبان خود بگوید: «استغفرالله (از خداوند بخشایش مى‏طلبم)».

س 812: من به علّت عدم قدرت مالى و بدنى نتوانستم براى انجام کفّاره‌هایى که بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساکین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهى اکنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفه‏ام چیست؟

ج: در فرض مرقوم، انجام کفّاره لازم نیست گر چه احتیاط مستحب آن است که انجام داده شود.

س 813: اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضاى روزه‏هایش را به تأخیر اندازد، چه حکمى دارد؟

ج: فدیه تأخیر قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‏شود.

س 814: فردى که به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفه‏اى دارد؟ آیا باید براى هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفّاره بر او واجب است؟

ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى بوده، علاوه بر قضا، کفّاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر و یا دادن شصت مد طعام به شصت مسکین که سهم هر کدام یک مدّ است.

س 815: تقریباً یک ماه روزه گرفته‏ام به این نیت که اگر روزه‏اى بر عهده‏ام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزه‏اى بر عهده‏ام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزه‏هاى قضایى که بر ذمّه دارم، محسوب مى‏شود؟

ج: اگر به نیت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بوده‏اید، اعم از روزه قضاء یا مستحبى، روزه گرفته‏اید و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب مى‏شود.

س 816: کسى که نمى‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبى بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب مى‏شود؟

ج: روزه‏هایى را که به نیت استحباب گرفته به جاى روزه قضایى که بر عهده‏اش هست، محسوب نمى‏شود.

س 817: نظر شریف جنابعالى درباره شخصى که بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزه‏اش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینکه کفّاره هم باید بدهد؟

ج: اگر به سبب بى‌اطلاعى از حکم شرعى، کارى را انجام دهد که روزه را باطل مى‌کند ـ مثل اینکه نمى‌دانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنیها روزه را باطل مى‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و باید آن را قضا کند ولى کفّاره بر او واجب نیست.

س 818: کسى که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایى، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟

ج: اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نیز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگیرد مریض شود، فقط قضاى روزه‏ها بر عهده او مى‏باشد.

س 819: کسى که تعداد روزهایى که روزه نگرفته و مقدار نمازهایى را که نخوانده نمى‏داند، وظیفه‏اش چیست؟ کسى هم که نمى‏داند روزه‏اش را بر اثر عذر شرعى افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمى دارد؟

ج: جایز است که به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‏هایش که یقین به فوت آنها دارد، اکتفا نماید، و در صورت شک در افطار عمدى کفّاره واجب نیست.

س 820: اگر شخصى که در ماه رمضان روزه دار است، در یکى از روزها براى خوردن سحرى بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثه‏اى براى او اتفاق بیفتد و روزه را افطار کند، آیا یک کفّاره بر او واجب است یا کفّاره جمع؟

ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتیجه آن را افطار نماید، فقط قضا بر او واجب است و کفّاره‏اى ندارد.

س 821: اگر شک کنم در اینکه اقدام به گرفتن قضاى روزه‏هایى را که بر عهده‏ام بوده، کرده‏ام یا خیر تکلیف من چیست؟

ج: اگر یقین به اشتغال قبلى ذمّه خود دارید، واجب است به مقدارى که موجب یقین به انجام تکلیف مى‏شود، روزه قضاء بگیرید.

س 822: کسى که هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمى‏دانسته که با ترک عمدى روزه کفّاره بر او واجب است، چه حکمى دارد؟

ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار کرده، باید علاوه بر قضا، کفّاره هم بدهد اعم از اینکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفّاره و یا جاهل به آن باشد.

س 823: اگر پزشک به بیمارى بگوید که روزه براى شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولى بعد از چند سال بفهمد که روزه براى وى ضرر نداشته و پزشک در تشخیص خود اشتباه کرده است، آیا قضا و کفّاره بر او واجب است؟

ج: اگر از گفته پزشک متخصص و امین و یا از منشأ عقلایى دیگر، خوف از ضرر پیدا کند و روزه نگیرد، فقط قضا بر او واجب است.


مسائل متفرقه روزه‏

س 824: اگر زنى در حال روزه نذرى معیّن حیض شود، چه حکمى دارد؟

ج: روزه با عارض شدن حیض باطل مى‏شود و قضاى آن بعد از طهارت واجب است.

س 825: شخصى از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم ماه را در وطن خود (بندر دیّر) روزه گرفته و در صبح روز بیست و هشتم به دبى مسافرت کرده و در روز بیست و نهم به آنجا رسیده و متوجه شده که در آنجا عید اعلام شده است، او اکنون به وطن خود برگشته، آیا قضاى روزه‏هایى که از وى فوت شده، واجب است؟ اگر یک روز قضا نماید، ماه رمضان نسبت به او بیست و هشت روز مى‏شود و اگر بخواهد دو روز قضا کند، روز بیست و نهم در جایى بوده که در آنجا عید اعلام شده بود، این شخص چه حکمى دارد؟

ج: اگر اعلان عید در روز بیست و نهم در آن مکان، به نحو شرعى و صحیح باشد، قضاى آن روز بر او واجب نیست، ولى با فرض اینکه افق دو محل یکى بوده این امر کشف مى‏کند که یک روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضاى روزه‏اى را که یقین به فوت آن دارد، بجا آورد.

س 826: اگر روزه‏دارى هنگام غروب در سرزمینى افطار کرده باشد و سپس به جایى مسافرت کند که خورشید در آن هنوز غروب نکرده است، روزه آن روز او چه حکمى دارد؟ آیا تناول مفطرات براى او در آنجا قبل از غروب خورشید جایز است؟

ج: روزه او صحیح است و تناول مفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشید با فرض اینکه در وقت غروب در سرزمین خود افطار کرده، براى او جایز است.

س 827: شهیدى به یکى از دوستانش وصیت نموده که احتیاطاً از طرف وى چند روز روزه قضا بگیرد، ولى ورثه شهید به این مسائل پایبند نیستند و طرح وصیت او هم براى آنها ممکن نیست و روزه گرفتن هم براى دوست آن شهید مشقت دارد، آیا راه حل دیگرى وجود دارد؟

ج: اگر آن شهید به دوست خود وصیت کرده که خودش شخصاً براى او روزه بگیرد، ورثه او در این مورد تکلیفى ندارند، و اگر براى آن فرد روزه گرفتن به نیابت از شهید مشقت دارد، تکلیف از او ساقط است.

س 828: من فردى کثیر الشک هستم و یا به تعبیر دقیق‏تر زیاد وسوسه مى‏شوم، و در مسائل دینى به‌خصوص فروع دین زیاد شک مى‏کنم، یکى از موارد آن این است که در ماه رمضان گذشته شک کردم که آیا غبار غلیظى که وارد دهان من شده آن را فرو برده‏ام یا خیر؟ و یا آبى را که داخل دهانم کردم، خارج کرده و بیرون ریختم یا نه؟ در نتیجه آیا روزه من صحیح است یا خیر؟

ج: روزه شما در فرض سؤال محکوم به صحّت‏ است و این شکها اعتبارى ندارند.

س 829: آیا حدیث شریف کساء را که از حضرت فاطمه زهرا(سلام‌اللّه‌علیها) نقل شده، حدیث معتبرى مى‏دانید؟ آیا نسبت‌دادن آن در حالت روزه به حضرت زهراى مرضیه(سلام‌اللّه‌علیها) جایز است؟

ج: اگر نسبت دادن آن به‌صورت حکایت و نقل از کتابهایى باشد که آن را نقل کرده‏اند، اشکال ندارد.

س 830: از بعضى از علما و غیر آنان شنیده‏ایم که اگر انسان هنگام روزه مستحبى به خوردن غذا دعوت شود، مى‏تواند آن را قبول کرده و مقدارى از غذا میل کند و با این کار روزه‏اش باطل نمى‏شود، بلکه ثواب هم دارد امیدواریم نظر شریف خود را در این‌باره بیان فرمایید.

ج: قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبى، شرعاً امرى پسندیده است و خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هرچند روزه را باطل مى‏کند، ولى او را از اجر و ثواب روزه محروم نمى‏سازد.

س 831: دعاهایى مخصوص ماه رمضان به‌صورت دعاى روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، قرائت آنها در صورت شک در صحّت‏ شان چه حکمى دارد؟

ج: به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبیت باشد، اشکال ندارد.

س 832: شخصى قصد داشت روزه بگیرد، ولى براى خوردن سحرى بیدار نشد، لذا نتوانست روزه بگیرد. آیا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وى است یا کسى که او را بیدار نکرده است؟ اگر فردى بدون سحرى روزه بگیرد، آیا روزه‏اش صحیح است؟

ج: در این مورد چیزى بر عهده دیگران نیست، و روزه بدون خوردن سحرى هم صحیح است.

س 833: روزه روز سوم ایام اعتکاف در مسجدالحرام، چه حکمى دارد؟

ج: اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مکه مکرّمه نماید و یا نذر کرده باشد که در سفر روزه بگیرد، بر او واجب است بعد از اینکه دو روز روزه گرفت، اعتکاف خود را با روزه روز سوم کامل کند. ولى اگر قصد اقامت و یا نذر روزه در سفر نکرده باشد، روزه او در سفر صحیح نیست و با عدم صحّت‏ روزه، اعتکاف هم صحیح نیست.


رؤیت هلال

س 834: همانطور که مى‌دانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکى از حالت‌هاى زیر است:

1. غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد.

2. غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد.

3. غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد.

لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سه گانه فوق را مى‌توان براى تعیین اول ماه به حساب آورد؟

ج: در هر سه فرض، رؤیت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است کفایت مى‌کند.

س 835: آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، براى اثبات اول ماه کفایت مى‏کند؟

ج: رؤیت با وسیله، فرقى با رؤیت به طریق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.

س 836: اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولى تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافى است یا تحقیق بیشترى واجب است؟

ج: اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقیه باشد، کافى است و نیازى به تحقیق نیست.

س 837: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا براى ما که در ژاپن زندگى مى‏کنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟

ج: اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.

س 838: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟

ج: بلى شرط است.

س 839: مقصود از اتحاد افق چیست؟

ج: منظور از آن، شهرهایى است که از جهت احتمال رؤیت و عدم احتمال رؤیت هلال یکسان باشند.

س 840: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکى نیست.

ج: به‌طور کلّى اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤیت هلال در یکى، هلال در دیگرى قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که احتمال رؤیت در آن به‌طور قطع و یقین منتفى باشد، کفایت نمى‌کند.

س 841: اگر بین علماى یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟

ج: اگر اختلاف دو بیّنه به‌صورت نفى و اثبات باشد، یعنى یکى مدعى ثبوت هلال و دیگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نماید. ولى اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضى از آنها مدعى رؤیت هلال باشند و بعضى دیگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفین است و باید از آن پیروى کنند.

س 842: اگر شخصى هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال براى حاکم شرع شهر او به هر علتى ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟

ج: اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.

س 843: همانگونه که مى‏دانید اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رساله‏هاى عملیه خود بیان کرده‏اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مى‏کنند؟ شخصى که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمى‏کند، چه تکلیفى دارد؟

ج: تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.

س 844: اگر ولى امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید براى تمامى نواحى کشور ثابت مى‏شود یا فقط براى شهرهایى که ماه در آنها دیده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مى‏گردد؟

ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.

س 845: آیا کوچکى هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب مى‏شود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سى‏ام ماه قبلى بوده است؟ اگر عید براى شخصى ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضاى روزه روز سى‏ام ماه رمضان را باید به جا آورد؟

ج: مجرد کوچکى و پائین بودن هلال یا بزرگى و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن دلیل شرعى شب اول یا دوم بودن نیست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چیزى پیدا کند باید به مقتضاى علم خود در این زمینه عمل نماید.

س 846: آیا استناد به شبى که در آن ماه به‌صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل براى محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سى ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسى که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دلیل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برى‏ء الذمّه باشد؟

ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نیست، ولى اگر مفید علم به چیزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.

س 847: آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایى است یا احتیاط واجب؟

ج: استهلال فى‌نفسه واجب شرعى نیست.

س 848: آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت مى‏شود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟

ج: اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتى که مفید علم است یا با گذشت سى روز و یا به وسیله حکم حاکم ثابت مى‏شود.

س 849: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیارى علمى براى ثبوت هلال سرزمین‌هاى دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟

ج: ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقه‏اى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى‏شود.

س 850: خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غیر جامع) غیر از مساجد اربعه بیان فرمایید.

ج: رجائاً اشکال ندارد.


س 731: دخترى که به سن تکلیف رسیده، ولى به علت ضعف جسمانى توانایى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمى‏تواند قضاى آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا مى‏رسد، چه حکمى دارد؟

ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‏شود، بلکه قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.

س 732: دخترانى که تازه به سن تکلیف رسیده‏اند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشکل است، چه حکمى دارند؟ آیا سن بلوغ شرعى دختران اکمال نه سال قمرى است؟

ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکمیل نه سال قمرى است که در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جایز نیست، ولى اگر روزه گرفتن براى ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار براى آنها جایز است.

س 733: من زمان دقیق رسیدن به سن تکلیف خود را نمى‏دانم، از جناب عالى خواهشمندم بیان فرمایید که از چه زمانى قضاى نماز و روزه بر من واجب است؟

ج: فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزه‏ها که یقین به فوت آن بعد از رسیدن به سن قطعى تکلیف شرعى دارید، بر شما واجب است.

س 734: اگر دختر نه ساله‏اى که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشوارى، روزه‏اش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟

ج: قضاى روزه‏هایى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.

س 735: اگر فردى به خاطر عذرى قوى، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولى بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمى دارد؟

ج: اگر افطار عمدى روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلایى داشته باشد، کفّاره واجب نیست، ولى قضا بر او واجب است.

س 736: شخصى مشغول انجام خدمت سربازى است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمى‏تواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگیرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نیز در محل خدمت است و احتمال دارد که باز هم نتواند روزه بگیرد، اگر پس از پایان دوره خدمت سربازى بخواهد روزه این دو ماه را قضا نماید، آیا کفّاره هم بر او واجب است یا خیر؟

ج: کسى که بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آینده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و کفّاره تأخیر واجب نیست.

س 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسى نماید، آیا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود که در حال روزه غسل ارتماسى نموده است، آیا قضاى آن واجب است؟

ج: اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحیح است و قضاى روزه‏اش بر او واجب نیست.

س 738: اگر شخصى بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولى در راه به خاطر پیشامد حادثه‏اى نتواند در زمان معیّن به مقصد برسد، آیا روزه او اشکال دارد و آیا کفّاره بر او واجب است یا فقط قضاى روزه آن روز را باید به جا آورد؟

ج: روزه‏اش در سفر صحیح نیست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى که پیش از ظهر به محل اقامتش نرسیده، واجب است و کفّاره‏اى هم ندارد.

س 739: اگر هواپیما در ارتفاع بالا و مسیر طولانى در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نیم تا سه ساعت طول بکشد، مهماندار و خلبان هواپیما براى حفظ تعادل خود هر بیست دقیقه احتیاج به نوشیدن آب دارند، در این صورت آیا در ماه مبارک رمضان، کفّاره و قضاى روزه بر آنها واجب مى‏شود؟

ج: اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جایز است که با نوشیدن آب افطار نمایند و قضاى آن را بجا آورند و در این حالت کفّاره بر آنها واجب نیست.

س 740: اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت یا کمتر مانده به اذان مغرب حیض شود، آیا روزه‏اش باطل مى‏شود؟

ج: روزه‏اش باطل است.

س 741: کسى که با پوشیدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصى) بدون اینکه بدنش خیس شود، در آب فرو رود، روزه‏اش چه حکمى دارد؟

ج: اگر لباس به سر او چسبیده باشد، صحّت‏ روزه‏اش محل اشکال است و بنا بر احتیاط وجوبى قضاى آن لازم است.

س 742: آیا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟

ج: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اینکه براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

س 743: شخصى که روزه واجب بر عهده‏اش است و قصد دارد که آن را بگیرد، ولى بر اثر پیشامدى نتواند روزه بگیرد مثلاً بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتکب هیچ‌یک از مفطرات نشد، ولى وقت نیت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهایى است که روزه در آن مستحب است، آیا مى‏تواند نیت روزه مستحبى کند یا خیر؟

ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه‏اش باشد، نیت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نیت روزه واجب، از وى صحیح نیست.

س 744: من معتاد به سیگار هستم و در ماه مبارک رمضان هر چه تلاش مى‏کنم که تندخو نباشم نمى‏توانم و همین باعث ناراحتى زیاد افراد خانواده‏ام شده است و خودم هم از وضعیت دشوارم رنج مى‏برم، تکلیف من چیست؟

ج: روزه ماه مبارک رمضان بر شما واجب است و بنا بر احتیاط واجب جایز نیست در حال روزه سیگار بکشید، و نباید بدون دلیل با دیگران تند برخورد کنید.


منبع: اجوبة الاستفتائات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۴:۵۱