موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

روزه از جمله عباداتی است که انواع و اقسامی دارد و تمام احکام تکلیفی، اعم از واجب، حرام، مستحب، مباح و مکروه را داراست. در ادامه به مشروح این موارد به نقل از امام سجاد علیه السلام اشاره شده است.


 
 



چهل قسم روزه
 
از زُهْرى‏ روایت شده است که گفت: روزى على بن الحسین
علیه السلام به من فرمود: اى زهرى! از کجا آمده‏اى؟ عرض کردم: از مسجد. فرمود: مشغول چه کاری بودید؟ گفتم: درباره روزه گفتگو مى‏کردیم؛ پس رأى من و رأى اصحابم بر این شد که روزه واجبی، جز روزه ماه رمضان نیست.
امام فرمود: اى زهرى! چنین نیست که شما گفتید؛ زیرا روزه بر چهل‏ قسم است که ده قسم آن مانند روزه رمضان واجب است و ده قسم آن حرام است و چهارده قسم آن وابسته به اختیار آدمى است؛ اگر بخواهد روزه می‌گیرد و اگر نخواهد، نمى‏‌گیرد. روزه اذن که بر سه قسم است؛ روزه تأدیب، روزه اباحه، روزه سفر و مرض.
 
گفتم: فدایت شوم آن اقسام را براى من تفسیر کن.
 
امام
علیه السلام فرمود: اما واجب، پس عبارتست از: 
 
1- روزه ماه رمضان
 
2- دو ماه روزه پیاپى، براى کسى که یک روز از روزهاى ماه رمضان را از روى‏ عمد افطار کرده. [طبق فتوای فقها سی و یک روز پی در پی باشد، کافیست].
 
3- روزه دو ماه پیاپى در قتل خطا براى کسى که امکان آزاد کردن بنده را نداشته باشد و این به مقتضاى قول خداى عزّ و جلّ است که فرمود: وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ ‏إِلَى قَوْلِهِ‏ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ‏؛ و کسى که مؤمنى را از روى خطا بکشد، پس باید بنده مؤمنى را آزاد کند و دیه‏اى به خانواده او بپردازد؛ تا این‌جا که خداوند می‌فرماید: پس کسى که آن [مال‏] را نداشت، باید دو ماه پیاپى روزه بدارد.(1)
 
4 - روزه دو ماه پیاپى در کفّاره «ظهار» برای کسی که بنده برای آزاد کردن پیدا نکند که خداى عزّ و جلّ درباره آن فرموده است: وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا ذلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا؛ و کسانى که  زنان خود را ظهار کنند(یعنى ایشان را در تحریم نسبت به خودشان، به مادر خود تشبیه کنند) و پس از آن از گفته خود بازگردند [و به خطاى خود پى برند و دوام همسرى خود را خواهان باشند]، باید پیش از آن‌که مقاربت کنند، بنده‏اى آزاد کنند. این حکم که خدا مقرّر داشته است، براى پندپذیری شما است و خدا به آن‌چه شما به جا مى‏آورید آگاه است. پس کسى که دسترسى به اجراء این حکم نداشته باشد، باید پیش از مقاربت دو ماه پیاپى روزه بدارد.(2)
 
5 - سه روز روزه در کفاره قسم براى کسى که امکان اطعام نداشته باشد، چنان که خداى عزّ و جلّ فرموده است: فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ ذلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمانِکُمْ إِذا حَلَفْتُمْ‏؛ پس کسى که دسترسى به اطعام یا پوشاندن ده مسکین یا آزاد کردن بنده نداشته باشد، باید سه روز روزه بدارد، این کفاره قسمهاى شما است، آنگاه که سوگند یاد کردید. (3)
 
پس همگى این روزه‏ها متوالى است و متفرّق نیست.
 
6 - روزه تراشیدن سر در حال احرام براى کسى که از سرش در آزار باشد. خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُک‏؛ پس هر که از شما بیمار باشد یا از سرش در آزار باشد، بایستى فدیه‏اى از روزه یا صدقه قربانى دهد. او در این امر اختیار دارد؛ اگر خواست روزه بگیرد، سه روز است.(4)
 
7 - روزه در عوض قربانى براى کسى که در حجّ تمتع نتواند قربانى کند، واجب است. خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ‏ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ؛ کسى که با پایان عمره حج تمتّع را انجام دهد، آن‌چه از قربانى براى او امکان دارد، ذبح کند و هر که نیافت، سه روز در ایام حجّ و هفت روز، هنگامى که بازگشتید روزه بگیرید که این ده روز کامل است.» (5)
 
8 - روزه کفاره صید در حال احرام واجب است. خداوند متعال مى‏فرماید: وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکِینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیام ؛ و هر کس از شما از روى عمد آن را بکشد، بایستى کفاره معادل آن از چهارپایان بدهد که دو نفر عادل از شما آن را تصدیق نماید که به صورت قربانى  به سوى کعبه بفرستد یا به مسکینان اطعام نماید یا معادل این، روزه بگیرد.(6)
 
9 - روزه نذر واجب
 
10 - روزه اعتکاف
 
و روزه‏ هاى حرام عبارتند از:
 
1 - روزه عید فطر
 
2- روزه عید قربان
 
3 - روزه سه روز از روزهاى تشریق(روزهای11،12 و 13 ذی‌الحجه). [براى کسى که در منى باشد]
 
4 - روزه روزى که در آن تردید است [که از آخر روز شعبان یا اول روز رمضان است] که در مورد آن امر و نهى داریم؛ امر داریم که به قصد شعبان روزه بگیریم و نهى داریم از روزه آن روز که فردى در آن روز [ظاهرا به قصد ماه رمضان] روزه بگیرد، در صورتى که مردم در آن تردید دارند. عرض کردم: قربانت گردم! اگر از ماه شعبان هیچ روزه‏اى نگرفته چه کند؟ فرمود: همان شب که تردید دارد نیّت کند که از ماه شعبان روزه بگیرد. اگر از ماه رمضان باشد، از او کفایت می‌کند و اگر از ماه شعبان باشد، زیانى نکرده است. عرض کردم: چگونه روزه مستحبى از روزه واجب کفایت مى‏کند؟ فرمود: اگر کسى یک روز از روزه ماه رمضان را به عنوان مستحب‏ روزه بگیرد و نداند که ماه رمضان است و بعدا بفهمد، از او مجزى است؛ چرا که روزه واجب عینا واقع شده است.
 
5 - روزه وصال حرام است.
 
6 - روزه سکوت حرام است.
 
7 - روزه نذر در معصیت حرام است.
 
8 - روزه تمام عمر نیز حرام است.
 
روزه‏هایى که گیرنده آن اختیار دارد، عبارتند از: روزه روز جمعه، پنجشنبه، دوشنبه، روزه ایام بیض، روزه شش روز از ماه شوال، پس از ماه رمضان، روزه روز عرفه و عاشورا. در همه این موارد مکلّف اختیار دارد اگر خواست روزه مى‏گیرد و اگر خواست افطار مى‏کند.
 
[این‌که امام
علیه السلام، این چند مورد را به‌عنوان روزه‌های اختیاری ذکر کرده است، احتمالاً دلیل خاصی داشته؛ برای اینکه اکثر روزهای سال روزه‌اش اختیاری است و منحصر به این روزها نیست و برخی از روزهای اختیاری، روزه‌اش مکروه است؛ مانند روز عاشورا.]
 
روزه اذن عبارتست از: این که زن نمى‏تواند بدون اجازه همسرش روزه مستحبى بگیرد. برده نمى‏تواند بدون اجازه مولای خود روزه مستحبى بگیرد. میهمان نمى‏تواند بدون اجازه میزبانش روزه مستحبى بگیرد. پیامبر خدا
صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «هر کس میهمان گروهى شد نمى‏تواند بدون اجازه آنان روزه(مستحبى) بگیرد.»
 
روزه تأدیب عبارتست از: (روزه بچه‏اى نزدیک بلوغ) آن‌گاه که نوجوان به سن بلوغ نزدیک شد، وادارش مى‏کنند تا روزه بگیرد تا ادب شود و این روزه واجب نیست و هم‌چنین کسى که به جهتى از اول روز افطار کرده، چون نیرو پیدا کند، وادار مى‏شود که باقى مانده روز را به عنوان تأدیب امساک کند و این واجب نیست. هم‌چنین مسافرى که از آغاز روز، افطار نموده، آن‌گاه که به نزد خانواده‏اش رسید، وادار مى‏شود که به عنوان تأدیب -نه واجب- باقى مانده روز را امساک کند.

روزه اباحه عبارتست از: این که هر که از روى فراموشى چیزى خورده یا نوشیده یا بدون عمد قى کرده باشد، خداوند آن را به او مباح نموده و روزه‏اش کافى است.
در مورد روزه در سفر و در حال بیمارى، اهل سنّت اختلاف نظر دارند؛ گروهى می‌گویند مى‏تواند روزه بگیرد، گروه دیگرى می‌گویند: نمى‏تواند روزه بگیرد، گروه سوّم مى‏گویند اگر خواست روزه مى‏گیرد و اگر خواست افطار مى‏کند؛ ولى ما مى‏گوییم: در هر دو صورت بایستى افطار کند و اگر در سفر یا در حال بیمارى روزه گیرد، باید قضاى آن را نیز بگیرد. چرا که خداوند متعال مى‏فرماید: فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ؛ هر کدام از شما بیمار یا در سفر باشد، بایستى به همان تعداد در روزهاى دیگر روزه بگیرد. (7)


نزول دفعی و تدریجی قرآن
حفص‏ بن غیاث گوید: از حضرت صادق علیه السّلام درباره گفتار خداى عز و جل پرسیدم که می‌فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن‏؛ ماه رمضان‏ که قرآن در آن نازل شد...؛(8)؛ با این‌که قرآن از اول تا آخر در ظرف مدت بیست سال نازل شده؟ [معنای این آیه که نزول را در ماه رمضان می‌داند چیست؟]
حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: همه قرآن یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد؛ سپس در طول بیست سال، تدریجا نازل شد؛ سپس امام فرمود که پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان نازل شده، تورات در شب ششم ماه رمضان نازل شد، انجیل در شب سیزدهم نازل شد و زبور در شب هیجدهم ماه رمضان و قرآن در بیست و سوم ماه رمضان نازل شده است.(9)

وجوب روزه بر امّت
حفص بن غیاث نخعى روایت کرده است که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى‏فرمود: خدا روزه ماه رمضان را بر هیچ یک از امّت‌هاى پیش از ما واجب نساخته است. گفتم: پس قول خداى عزّ و جلّ که فرمود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ‏ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ‏؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، روزه داشتن بر شما واجب شده است، همان طور که بر امّت‌هاى پیش از شما واجب شده بود، چگونه توجیه مى‏شود؟
امام فرمود: همانا که خدا روزه ماه رمضان را بر پیامبران واجب کرده بود، نه بر امّتها؛ ولى این امت را بوسیله آن برترى بخشید و روزه داشتن آن را هم بر رسول خدا
صلی الله علیه وآله وسلم واجب‏ ساخت و هم بر امّتش.(10)
 
و الحمدلله ربّ العالمین



پی نوشت ها:
1_ (سوره نساء/ 92)

2_( سوره مجادله/آیه3 و 4)
3_( مائده/89)
4_( بقره/196)
5_(بقره/196)
6_( مائده/ 95)
7_(بقره/184 و خصال صدوق/جامعه مدرسین/ج2/ص534)
8_( سوره بقره آیه 185)
9_(کافی/کلینی/چاپ اسلامیه/ج2/ص629)
10_( من لا یحضره الفقیه/صدوق/دفتر انتشارات اسلامی/ج2/ص99)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی