ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به می کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
با باده وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتد
امام خمینی، دیوان اشعار (تاریخ سرودن شعر ۲۹ شعبان ۱۴۰۷)
تمام این جنگها و تمام این نزاعها که در این عالم واقع میشود، چه در یک عایله واقع شود یا در همه عالم، که آن هم یک عایله است، تمام اینها از همین سرکشی نفس است. و ضیافتالله در آنجا، که ما به آن دعوت شدیم، این است که وارد بشویم در آنجا و ترک کنیم آن شهوات نفسانیه را و این بسیار مشکل است. ترک شهوات جسمانی آسانتر است تا شهوات بالاتر، تا برسید به شهوات نفسانی. تا آن آخر انسان مبتلاست به این شهوات نفسانی. و ضیافتالله هم در آن عالم این است که ما دعوت شدیم که ترک کنیم اینها را. اینجا ظل آنجاست و آنجا روح اینجاست و شهوات عقلانی هم که در بسیاری از تمام عالم پرتو انداخته است، این بالاتر از شهوات روحانی و نفسانی و جسمانی است، و ضیافت الله هم در آنجاست که آن هم ترک بشود. ضیافتالله به ترک این چیزهاست، برای اینکه ضیافت، رفتن در حضور آن کسی است که انسان را دعوت کرده است. خدا دعوت کرده است، ما هم در اثر این، در دنبال این دعوت وارد میشویم در ضیافت. ۱
من فکر میکردم که این ضیافتی که شما مؤمنین به آن دعوت شدهاید، که ضیافت الله است چیست؟ دعوت شدیم به ضیافتالله. و ضیافتالله در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی. این مرتبة مادی ضیافت الله است که همة کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشم پوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان، یعنی، روح طبیعی انسان به آن مایل است، آنها را باید ترک کند. این ضیافت خداست و این ضیافت سایة ضیافتهایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم مثال، ترک شهوات خیالی است و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است، روحانی است. ۲
همه دعوت شدید به ضیافتالله، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذرهای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا میبینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانی وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمیشود، برای اینکه در ضیافت خدا وارد نشدهایم. در ماه رمضان اصلا وارد نشدهایم. ۳
شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد، استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل میشود، برای این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. ۴
در این ماه مبارک رمضان دعا کنید که خدای تبارک و تعالی شما را موفق کند به اینکه در این خدمتی که متکفل او هستید، مطابق رضای او عمل کنید. از خدا بخواهید که ما را از عنایت خودش محروم نفرماید. و این ضیافت خدا را قدر بدانید. این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد، این را ما باید قدر بدانیم. این ادعیهای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان اینها راهبر ماست به مقصد…. ظرایفی در این ادعیه مبارکه هست که سابقه ندارد. به اینها توجه بکنید، این ادعیه میتواند انسان را حرکت بدهد. ۵
در ماه رمضان خدای تبارک و تعالی شما را دعوت کرده به مهمانی خودش. همان طور که میبینید مهمانی خدا صوم است، مثل میهمانی ماها نیست که آنجور تشریفات را داشته باشد، پرهیز دادن است از آن چیزهایی که مربوط به شهوات انسان است. توجه بکنید که به آداب روحی ماه مبارک عمل بکنید. فقط دعا نباشد، دعا به معنای واقعیاش باشد… ماه مبارک را به تذکر خدا، به ذکر خدا و به رحمتهای خدا که به شما عنایت کرده است شکرگذاری کنید و ذکر خدا را بگویید، یاد خدا کنید که خدا شما را موفق کند به اینکه دستهایی که میخواهند تشتت در این ملت ایجاد کنند، خدا آن دستها را موفق نکند. ۶
از همه بالاتر این است که انسان خودش را اصلاح کند. در ماه مبارک رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم پیغمبرها هم محتاجند. انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیدهاند و دنبالش عمل کردهاند، و ما از باب اینکه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تکالیف خودمان عمل نکردیم. امیدوارم که انشاءالله این ماه مبارک رمضان به همه شما مبارک باشد. و مبارک بودن به این است که بنابراین بگذارید که به تکالیف خدا عمل کنید. ۷
ماه مبارک میتواند انسان را موفق به بسیاری از امور بکند. ماه مبارک میتواند انسان را طوری کند که تا ماه مبارک دیگر یا تا آخر دیگر کنترل بشود و تخطی از آنچه رضای خداست نکند. من امیدوارم که همه ما موفق بشویم به اینکه این ماه مبارک را با ذکر خدا و توجه به خدای تبارک و تعالی به پایان برسانیم، که خدای تبارک و تعالی در عید رمضان به ما عیدی عنایت کند و آن استقلال تام ما، آزادی تام ما بیمه شده و جمهوری اسلامی بیمه شده. خدایا! ما بندگان ضعیف هستیم، ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم، ما هیچیم و هر چه هست تویی. ما اگر چنانچه خلاف میکنیم نادانیم، تو بر ما ببخش. تو ما را به این ماه مبارک رمضان وارد کن به طوری که با رضای تو وارد آن بشویم. خدایا! تو ما را لیاقت بده که در این مهمانی که از ما کردی به طور شایسته وارد بشویم. خدایا! این ایران که از همه طرف به او هجوم شده است، برای اسلام، این ایران را تو تقویت کن. ۸
اگر همین ماه مبارک رمضان مسلمین خودشان را به طور جمعی به ضیافت خدا وارد کرده بودند و تزکیه کرده بودند، تصفیه کرده بودند خودشان را، ممکن نبود زیر بار ظلم بروند. زیر بار ظلم رفتن مثل – ظالم – ظلم کردن، هر دو از ناحیه عدم تزکیه است… اگر ما به این رسیده بودیم، نه حال انفعالی پیدا میکردیم برای پذیرش ظلم و نه ظالم بودیم. همه از این است که تزکیه نشدیم. دولتها تزکیه نشدند و نخواهند شد – مگر خدا عنایت کند ـ و ظالمند. ملتهایی که تزکیه نشدهاند، بار ظلم را به دوش میگیرند. عذر ندارند ملتها در مقابل پذیرش ظلم، ایران این عذر را از آنها منقطع کرد. آن قدرتی را که ایران شکست، در آنها نیست، در بین حکومتهای دیگر نیست، لکن مردم اول متحول روحی شدند و بعد هم آن کردند که دنیا دید. ۹
در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت کرده است، ما با صاحب خانه کاری بکنیم که عنایتش از مابرنگردد. ۱۰
در این ماه مبارک خودتان را تقویت کنید به قوتهای روحانی… فرق ضیافتهای خدا با ضیافتهای مردم این است که وقتی شما را یک اشخاصی دعوت بکنند به یک مهمانی، وقتی بروید در آن مهمانی به حسب فراخور حال، یک چیزهایی برای خوردنی و یک چیزهایی برای تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبهاش روزه است، آن ضیافت خداست و یک امر مهمش که مائدة غیبی و آسمانی است قرآن است. شمادعوت شدهاید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید. این راههایی که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید برای لیلةالقدر. ۱۱
خودمان را مهیا کنیم برای ورود در «ضیافت الله» در مهمانی خدا که انشاءالله با سلامت نفس، با نور هدایت خدای تبارک و تعالی وارد بشویم در این ماه عزیز معظم و فرق بکنیم. در این ماه فرق داشته باشیم با سایر ماهها و دنبال این باشیم که انشاءالله «لیلةالقدر» را دریابیم، برکات «لیلةالقدر» را که قرآن در آن نازل شده است، همة سعادت عالم در آن شب نازل شده است و از این جهت، از همة شبهای عالم بالاتر است، این را بتوانیم ادراک بکنیم، درک بکنیم. خداوند انشاءالله، به شماها توفیق بدهد که با سلامت و سعادت وارد در «ضیافتالله» بشوید و از آن مائدههای آسمانی که قرآن و ادعیه است انشاءالله، همهمان مستفیض بشویم و با یک روح سالمی وارد بشویم و «لیلةالقدر» را هم دریابیم. ۱۲
امیدوارم که این عید سعید برای همة مسلمین عید به معنای واقعی باشد و برای ملت ایران برکات عید از جانب خدای تبارک و تعالی نازل شود. عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیآورد، درون خود را اصلاح کند. اموری که مربوط به این عالم است گذر است، زودگذر هم هست و پیروزیها و شکستها و خوشیها و ناخوشیهای این دنیا بیش از چند روزی ومقدار اندکی پایدار نیست. آنچه که برای ما و شما میماند، آن چیزی است که در درون خودمان تحصیل کرده باشیم، باور کنیم که خدای تبارک و تعالی حاضر است، باور بکنیم که همه چیز به دست اوست و ما چیزی نیستیم، باور کنیم که ما قاصر هستیم برای شکرگزاری نعمتهای خدا. ۱۳
اگر ما در این ضیافت خدا، در این سفرهای که خدای تبارک و تعالی افراشته است برای همه، اگر ما در اینجا موفق بشویم به اینکه راهمان بدهند در این میهمانخانه بزرگ الهی جلویمان را نگیرندـ شیاطین ایستادهاند که راه را نگذارند برویم، جلو گیرندـ اگر راهمان بدهند به این ضیافت ممکن است که راهی پیدا بکنیم به آنکه راه انسان است… اگر راهمان بدهند در این (ضیافت الله) و مستعد شده باشیم که وارد بشویم در این ضیافت خدا و در این ماه مبارک، امید است که انشاîالله یک هدایتی شامل حالمان بشود. خودتان را تقویت کنید در این ماه مبارک، مهیا بشوید برای همه پیشامدها. ۱۴
منابع:
۱- صحیفه امام ـ جلد ۲۰ ـ صفحه۲۶۷
۲- صحیفه امام ـ جلد ۲۰ ـ صفحه ۲۶۶
۳-صحیفه امام ـ جلد ۲۱ ـ صفحه ۴۵
۴- صحیفه امام ـ جلد ۲۱ ـ صفحه ۴۵
۵- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۸۰
۶- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۸۰
۷- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۸۰
۸- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۸۱
۹- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۹۹
۱۰- صحیفه امام ـ جلد ۱۸ ـ صفحه ۴۷۶
۱۱- صحیفه امام ـ جلد ۱۳ ـ صفحه ۳۰
۱۲- صحیفه امام ـ جلد ۱۳ ـ صفحه ۳۶
۱۳- صحیفه امام – جلد ۲۰ – صفحه ۵۳
۱۴- صحیفه امام – جلد ۱۳ – صفحه ۳۵
روزه عملی عبادی و هماهنگ با روح و روان انسان است که در صورت تحقق دقیق با توجه به شرایط و معیارهای یک روزه واقعی نتایج گرانی را در امور روحی، روانی، معنوی، بهداشتی، اقتصادی و ... برای فرد و اجتماع به ارمغان میآورد.
روزه ظهور در پیروان ادیان الهی دارد، چون ناشی از مبدا ایمان و امر خدا میباشد و نیروی مقاومت را افزایش میدهد تا انسان را به مقام تقوا برساند.
روزه ضمن وجوب در ادیان الهی، انگیزه فطری نیز داشته زیرا بشر تعالی طلب که نمیخواست تا سطح حیوانات پایین بیاید و یکسره محکوم تمایلات و شهوات حیوانی گردد، روزه را وسیله و سپری برای مقاومت در برابر این گونه تمایلات قرار داده تا خود را به کمال برساند.
چنانکه پیامبر میفرماید: امت من وقتی روزه گرفتن نیروی شهوت و هوا و هوس در آنها ضعیف شده و دیگر گرد اعمال زشت نمیگردند.
روزه گرفتن در میان ادیان الهی، تاریخی بس طولانی دارد و از جمله عبادات دیرینی است که پیدایش آن را میتوان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست.
بعضی مفسران میگویند که خداوند روزه روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را بر آدم صفی واجب کرد، علت آن بود هنگامی که آدم به زمین آمد از گرمی و تابش آفتاب سوخت و سیاه شد ولی پس از روزه بدنش سفید شد و به این جهت آن سه روز را ایام البیض خواندند.
صوم در لغت به معنای خودداری از عمل است البته در معنای آن این قید را اضافه کردهاند که به معنای خودداری از کارهای مخصوصی است که دل آدمی مشتاق آن باشد و اشتهای آن را داشته باشد.
اما صوم در فرهنگ و شریعت دینی عبارت از خودداری و پرهیز از چیزهایی خاص در زمان معین است.
خداوند در قرآن میفرماید: ای کسانیکه ایمان آوردهاید بر شما روزه نوشته شد همانگونه که بر اممی که پیش از شما بودند، نوشته شد.
این آیه نشان میدهد که روزه بر مسلمانان و بر امتهای پیش از آنان نیز واجب بوده است. در روایات اسلامی آمده که کتابهای بزرگ آسمانی همچون تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن در رمضان نازل شده اند. امام صادق علیهالسلام میفرماید: تورات در ششم ماه رمضان، انجیل در دوازدهم ماه رمضان، زبور داود در هجدهم ماه رمضان و قرآن در شب قدر نازل شده است.
امیرمومنان در این باره میفرماید: روزه عبادت قدیمی است که خدا هیچ امتی را از آن معاف نکرده است. اما لزومی ندارد که روزه وضع شده برای پیشینیان شبیه روزه مسلمانان باشد.
تفاوت روزه در ادیان از جهت تعداد روزها و چگونگی روزههاست، هرچند در ادیان مختلف جزئیات و کیفیت روزه تفاوت دارد اما اصل حکم روزه وجود دارد و هدف آن بطور کلی تهذیب نفس و ایجاد طهارت و پاکی معنوی و رفع رنج و بلاست.
غرض از ذکر مطالب یاد شده این است که باید بدانیم در بررسی پرهیز و روزه در ادیان دیگر، باید ذهن خود را از معنای مصطلح آن در اسلام و آنچه در شرع اسلام مبطل روزه محسوب میشود بخصوص خوردن و آشامیدن فراتر ببریم.
این فرانگری باید عوارض و لوازم آن را نیز دربگیرد، برای مثال روزه سکوت که به واسطه نذر، سوگند و ... واجب میشده و در میان قوم یهود متداول بوده به روزه مسلمانان شباهتی ندارد.
با این اوصاف درمییابیم که اکثر ادیان بزرگ دنیا از جمله صائبین، مانویان، بودائیان و اهل کتاب روزههای واجب و مستحب دارند.
پس از این مقدمه توجه این مقاله بر مسئله روزه در دو دین یهود و مسیحیت بطور مفصل و بر دیگر مذاهب به صورت اشاره خواهد بود.
1- روزه و روزهداری در دین یهود
واژه عبری برای کلمه روزه، لفظ صوم است؛ در آئین یهود روزه جزئی از مجموعه اعمالی است که یک یهودی برای ذلیل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام میدهد.
روزه در تمام اوقات در میان هر طایفه و ملت و مذهب موقع ورود اندوه و رحمت غیرمترقبه معمول بوده است (یونس5:3) و میتوان گفت که حکم طبیعت است که در این مواقع پرورش و نمو را ترک میکند.
در عهد قدیم (کتاب مقدس) به هیچ وجه اشارهای نشده که قبل از ایام موسی روزه بطور صحیح معمول بوده، همچنین در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحی نیست ولی روزهداران را ستوده است.
قوم یهود غالباً در موقعی که میخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند روزه میداشتند تا گناهان خود را اعتراف نموده و به واسطه روزه و توبه رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند. (داوود 26:20)
مخصوصاً در مواقع مصیبت عام روزه غیرمرسوم قرار میدادند و در این صورت اطفال شیرخوار و گاهی حیوانات را نیز از چرا منع میکردند. (یوئیل 16:2)
عهد قدیم از روزه داشتن فردی، همچون روزه داشتن داود، عزرا، الیاس، دانیال و جمعی بسیار سخن گفته که بیانگر یک ارب دینی کاملاً متداول برای نیل به هدف مورد نظر در میان یهودیان بوده است.
برای نمونه چند عبارت از کتاب عهد قدیم را آوردهایم:
« .... پس داود برای (سلامت) طفل از خدا استدعا کرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامی شب را بر روی زمین خوابید». (دوم سموئیل باب 12/16/15)
«و در روز بیست و چهارم این ماه بنی اسرائیل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحمیا باب 9/1)
در تورات برای اولین بار دستور تعنیت (روزه) برای روز کیپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تیشری ذکر شده ولی روزههای دیگر تاریخ یهود با یادبود اتفاقاتی که در مسیر خرابی بت بیت المقدس (همیقداش) روی داد، مناسبت پیدا میکنند.
روزههای مهم یهودیان عبارت است از:
1- یوم کیپور بزرگترین روزه یهودیان است که با نامهایی چون یوم ادیر یعنی جلیل و باعزت، یوم مقادوش یعنی روز مقدس و یوم عاسورا خوانده میشود.
2- روزه 10 طوت آغاز محاصره اورشلیم توسط بخت النصر
3- روزه 17 تموز خرابی دیوار اورشلیم و توقف قربانی و فتح اورشلیم توسط تیطس سردار رومی
4- روزهی 9 آو خرابی دوباره بت همیقداش و یادآوری مصیبت ویرانی بیت المقدس
5- روزه 3 تبشری سقوط یهود و کشته شدن جدلیا حاکم یهودا.
هاگس در کتاب قاموس مقدس مینویسد: روزه کفاره روزه مهم سالیانهای است که آرامی و استراحت و روزه دهم ماه تیشری یعنی پنج روز قبل از عید خیمهها نگاه میدارند.
2-1- فلسفه روزه یهود
کتاب عهد قدیم تاکید دارد که روزه هدف نیست بلکه وسیلهای است که از طریق آن انسان قادر است از گناهانی که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را برای خداوند متواضع گرداند و با تغییر در رفتار و عمل خود توبه حقیقی از گناهان را متجلی سازد.
تعنیت (روزه) در دین یهود اهداف خاصی از جمله توبه، طلب بخشش و یادآوری سوگواری را در پی دارد.
از نگاه دین یهود صوم تنها به معنی پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست بلکه خودداری از لذایذ جسمانی است.
کتاب مقدس یهودیان بر این مطلب تاکید دارد که روزه داشتن بدون توبهای صمیمی و حقیقی بیارزش و بیمحتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نیست.
این امر که فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخی نیازهای طبیعی و پرداختن به اموری دیگر چون دعا و ... عبارت – بدون ایجاد اثری مثبت در قلب و روح مومنان- نیست منحصر به آیین یهود نیست و دردیگر ادیان نیز مورد توجه قرار گرفته است.
قوم یهود در موارد مختلفی مبادرت به روزه گرفتن میکردند که از جمله آنها موارد زیر میباشد:
1- بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پیشگیری پایان بخشیدن به یک مصیبت الهی.
2- هنگامی که یک تهدید یا حمله از سوی دشمنان و یا مصیبت طبیعی متوجه میشد به روزه عمومی توجه میکردند.
3- روزه داشتن به منظور کسب آمادگی برای قبول امری خطیر یا ملاقات با ارواح مردگان.
آداب و رسوم روزهداری
در دین یهود دختران از سن 12 سالگی و پسران در 13 سالگی موظف به گرفتن روزه میشوند و بیماران و زنان باردار و شیرده از روزه گرفتن معاف هستند.
آنها همراه روزه بعضی از اعمال را انجام میدهند مانند:
1- بیرون آوردن تورات از جایگاه بدون پوشش اصلی.
2- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه.
3- زیارت قبور.
4- نواختن شوفار.
5- خوابیدن روی زمین.
6- خودداری از صحبت کردن و شنیدن موسیقی.
بر اساس یک طبقهبندی دورههای مرسوم در آیین یهود را میتوان به سه طبقه اصلی تقسیم کرد:
1- روزههای حکم شده در کتاب مقدس یا روزههای ایجاد شده به مناسبت تذکار وقایع مطرح شده در کتاب مقدس مانند: روزه یوم کیپور، روزه نهم آو، روزه 17 تموز و ...
2- روزههای تعیین شده از سوی ربیها مانند: روزه اولین دوشنبه پس از عید فصح، روزه آخر هر ماه موسوم به یوم کیپور کوچک و ....
3- روزههای شخصی که اشخاص در مناسبتهای مختلف خصوصی به آن مبادرت میکنند، که این روزهها وقت مشخصی ندارد و با توجه به رخداد پیش آمده برای افراد از سوی آنها روزه گرفته میشود مانند: روزه برای فوت والدین یا معلم، روزه عروس و داماد در روز ازدواجشان و ... در روز یوم کیپور و روزه نهم آو، وقت روزه از غروب آفتاب تا شامگاه روز بعد است ولی در دیگر روزهها مدت روزه از هنگام طلوع آفتاب تا شامگاه همان روز است. همچنین اگر یکی از روزهها به استثنای روزه یوم کیپور با روز شنبه مصادف شود، روزه به یکشنبه موکول میشود.
2- روزه و روزهداری در دین مسیحیت
تاریخ روزهداری در دین مسیحیت به قبل از قرن هشتم میرسد، روزه در تقویم کلیسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهی به شمار میرود.
در انجیل آمده که: آنگاه عیسی به قوت روح به پایان برده شد تا ابلیس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهایتاً گرسنه گردید.
در اناجیل به وجوب روزه تصریح شده و روزهدار را ستوده و او را از ریا برحذر داشته است.
سنت یهودی تا زمان حضرت عیسی – در صورتهای مختلفش- یعنی پرهیز از خوراک، پرهیز از سخن و... رایج بوده و پس از او هم میان حواریان و کسانیکه مبلغ پیامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است. بطوری که روزهداری از خصوصیات حواریون و رسولان پیام عیسی بوده است.
این امر نشانگر آن است حضرت عیسی خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نیز پس از وی به امر روزه توجه داشتهاند. جیمز هاکس در این باب میگوید: حیات حواریون و مومنین- (مسیحی) ایام گذشته ، عمری مملو از افکار، لذت و زحمات بیشمار و روزهداری بود.
حضرت عیسی بیشک پیش از آغاز رسالتش، همچون یک یهودی، ایام روزهداری در دین یهود مثل روزه یوم کیپور را مراعات میکرده و به نظر برخی ، او تنها اصول را بیان کرده و وضع قوانین را به عهده کلیسا نهاده است.
چند نکتهای که در این دین حائز اهمیت است، این است که اولاً در مسیحیت دو واژه روزه و پرهیز وجود دارد که بین این دو تفاوتی وجود دارد به این نحو که در ایامی که باید پرهیز را رعایت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهیز میکنند ولی در ایام رعایت روزه همراه با پرهیز از گوشت غذای مصرفی و دفعات وعده غذا هم محدود میشود، دوماً یکی از روزهای مهم در مسیحیت روز عید پاک یا the easter day است که به مناسبت قیام عیسی از قبر گرامی داشته میشود. هفته پیش از این روز «هفته مقدس» گفته میشود که در تعیین بسیاری از روزهها هم نقش مهمی دارد.
2-1- فلسفه روزه در مسیحیت
برخی میگویند که روزه و دعا وسایلی برای مقابله با وساوس شیطانی است و روزه حقیقی آن است که هیچ بدی مرتکب نشوی و با قلبی خالص خود را وقف خدمت به خداوند کنی.
مسیحیان معتقدند که روزه ظاهری نیست بلکه باطنی و معنوی است و هدف اصلی آن این است که با فروتنی به خدا تقرب جویند و هدایتهای او را بطلبند. همچنین در کتاب اشعیاء نبی، فصل 58، آیات 6-9 در این باره چنین آمده که: «مگر روزهای که من میپسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشائید و گرههای یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید؟ مگر این نیست که نان خود را بین گرسنگان تقسیم کنی و فقیران رانده شده را به خانه آوری و چون برهنه را بپوشانی و ... آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهی نمود و او خواهد گفت که اینک حاضر هستم».
روزه مسیحی به منظور صواب و ریاضت و یا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نمیشود زیرا آنان معتقدند با ریخته شدن خون مسیح بر صلیب و مرگ و دفن و قیام او از مردگان نجات از گناه و طریق راه یافتن انسان به حضور خدا مهیا گردیده است.
بعضی از دلایل روزه گرفتن مسیحیان به شرح زیر میباشد:
1- اینکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود.
2- مسیحیان به صدا و هدایت حضور خدا حساس باشند.
3- نفس سرکش ضعیف و سرکوب باشد.
4- پرستش و دعای مسیحی قویتر و موثرتر باشد.
آنها میگویند روزه مسیحی کمک میکند که یاد بگیریم از خودخواهی انسان دوری و از خودگذشتگی داشته باشیم و بیشتر قدر و ارزش فداکاری عظیم را درک کنیم.
همچنین باید از ریاکاری و هرگونه ظاهرسازی و خودنمایی به دور باشد. چرا که عیسی در (انجیل متی فصل6، آیات 18-16 ) بدان اشاره کرده و میفرماید: «وقتی روزه میگیرید مانند ریاکاران خودتان را افسرده نشان ندهید. آنان قیافههای خود را تغییر میدهند تا روزه دار بودن خود را به رخ بکشند. اما تو وقتی روزه میگیری سرت را روغن بزن و صورت خود را بشوی تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند».
روزه در مسیحیت جامع احکام مذهبی نیست به همین دلیل روزه مسیحی در زمان و تحت قوانین خاصی نیست، آنها آزادند در هر زمان و با هدایت روح خدا بطور فردی و جمعی برای یک یا چند روز و حتی برای چند ساعت روزه بگیرند.
روزههای مهم مسیحیان عبارت است از:
1- روزه روز جمعه قبل از عید پاک که در قرن دوم متداول بود.
2- روزه غیرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس
3- روزه چهل روز قبل از عید پاک
4- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس
5- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه یهودیان برای دستگیری عیسی و روز جمعه بدلیل به صلیب کشیدن عیسی
6-روزههای فصلی
7- روزه، بعنوان کفاره گناهان
روزه روزهای یکشنبه روز عید پاک، روزه در روز نیطیکاست- بدان سبب که روز جشن و شادمانی است- ممنوع است.
سه فرقه کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان در مسیحیت روزههای خاص به خود را دارند و روزههایشان با یکدیگر فرق میکند که در زیر به بعضی از آنها اشاره شده است:
1-2-2-کاتولیکها
آنها روزه روز چهارشنبه و جمعه الصلیب را میگیرند بعلاوه تمامی روزهای جمعه ماه انابت را که به دوران توبه و تعمق معروف است را روزه میگیرند، و در این دوران دو نوع غذای ساده و یک غذای معمولی میخورند و از خوردن گوشت پرهیز میکنند.
2-2-2-ارتدوکس شرق
آنها نیز ماه انابت، روزه رسولان، روزه معراج مریم به آسمان، روزه ویژه میلاد مسیح و چند تا روزه یک روزه دارند بعلاوه تمامی روزهای چهارشنبه و جمعه که در این دوران از خوردن گوشت، لبنیات ، تخم مرغ و ماهی پرهیز میکنند.
3-2-2-پروتستان
روزه آنها به خود افراد، کلیساها و سازمانها بستگی دارد و در این مدت بطور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداری میکنند و برخی مایعات را نمیخوردند و از خوردن یک یا چند وعده غذا صرف نظر میکنند.
همانطور که قبلاً اشاره شد روزه به عنوان یک مقوله دینی و عبادی امری نیست که به چند دین محدود باشد و اثری از آن در ادیان نباشد. شواهد تاریخی حاکی از آن است که اگر اختلافی هست در صورت و کیفیت توجه به آن است نه در اصل آن و در میان اقوام مختلف در گذشته و حال، روزه و پرهیز جایگاه خاصی برای خود داشته و دارد.
روزه در ادیان و فرق
- صائبین یا مندائیان (پیروان حضرت یحیی) در روزهای ویژهای از سال که آنها را مبطل مینامند از خوردن گوشت، ماهی، تخم مرغ خودداری میکنند از جمله این روزها 26 و 27 و 28 و 29 و 30 ماه سمبلتا، روزهای ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطیا است.
آنها روزه واقعی را روزهدار بودن اعضا و جوارح آدمی میدانند که در کتاب کنزاربا یا صحف آدم مقدسترین کتاب مندائیها آمده است:
«ای مومنان برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوشهایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود میزنند برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالائید و .... ».
- زاهدان پیرو آئین جین و آئین هندو برای ایجاد آمادگی روحی خود برای برخی جشنها و اعیاد روزه نگه میدارند، همچنین پارسایان آئین جین بهترین مرگ را مرگ در اثر پرهیز کامل از غذا و آب میدانند و بسیاری از آنها داوطلبانه راه روزهدار را در پیش می گیرند تا بدین طریق به زندگی خود پایان بخشند.
- بسیاری از راهبان و راهبههای بودایی مذهب، تنها به یک وعده غذا در روز اکتفا میکردند و اول ماه و نیمه ماه را روزه کامل میگرفتند، امروزه مردم عامی بودائی هر ماه چهار بار روزه داشته و به گناهان خود اقرار میکنند و در استقبال از سالروز فوت بودا مدت پنج روز از خوردن گوشت خودداری میکنند.
- لامائیستها در هر ماه روزهای 14 و 15 و 29 و 30 تنها از غذای آردی و چای تناول میکنند ولی پارسایان این مذهب در طول این چهار روز تا غروب آفتاب هیچ نمیخورند.
- مردم تبت مراسمی به نام نانگ نس (روزه مدام) دارند که چهار روز طول میکشد. آنها دو روز اول را بادعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر میآورند و روز سوم پرهیز شدیدی را رعایت میکنند و هیچ نمیخورند و حتی آب دهان خود را هم فرو نمیبرند واین روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه میدهند.
- در میان چینیان کهن بخصوص پیروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و بر آن بیش از روزه تن تاکید دارند، پیروان مکتب کنفوسیوس روزهداری را بعنوان آماده سازی خود، برای بهتر به انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نیاکان مورد توجه داشتند.
- در مصر کهن، پس از مرگ پادشاه رعایای او روزه میداشتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و هر تفریحی پرهیز میکردند و نیز از استحمام، تدهین (مالیدن روغن به موی سر) و بستر نرم خودداری میکردند.
- قبایل بومی آمریکا معتقد بودند روزه گرفتن در کسب هدایت و راهنمایی از روح اعظم موثر است و از جمله مراسم عزاداری آنها پرهیز غذا بوده است.
همچنین در نزد بسیاری از اقوام کهن پرهیز از آشامیدن و خوردن به عنوان ابزار ندامت به درگاه خدا (یان) و به عنوان فدیه و کفاره گناهان انجام میشد؛ مردم کهن مکزیک امساک از غذا را به عنوان کفاره گناهان بجا میآوردند و مدت آن از یک روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسایان آنها در هنگام بروز مصیبتی عام، ماهها راه امساک را در پیش میگرفتند.
- زرتشتیان پس از مرگ یکی از نزدیکان، مدت سه شب از پختن یا خوردن گوشت پرهیز میکردند.
1 - بوترابی، خدیجه، دائره المعارف تشیع، ج 8، نشر محبی، ص 371
2- طباطبایی، تفسیرالمیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج3، دارالعلم، ص8
3- سوره بقرة، آیه 183
4-مویدی، احمدرضا، روزه در ادیان، رمضان تجلی معبود، سازمان تبلیغات اسلامی ، ص196
5- کتاب مقدس یهودیان از 39 کتاب در حجمهای مختلف تشکیل شده که 5 کتاب اول موسوم به اسخار خمسه به تورات مشهور است و مجموعه 5 کتاب و 34 کتاب دیگر کتاب عهد قدیم یا کتاب مقدس یهودیان نامیده می شود.
6- هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ج 1، ص 427
7- همان
8- مویدی، همان، صص 208-207
9- بوترابی، همان، ص 373
10- هاکس، همان، ص 428
11-fasting
12-abstinence
13- holy week
14- این ایام روزه و توبه به lent معروف است و چیزهایی از جمله گوشت و دخانیات در این مدت ترک می شود.
15- مویدی، همان، ص 218
16- جعفری، یعقوب، پژوهشی درباره صائبین، هجرت، ص 95
17- برنجی، سلیم، قوم از یاد رفته، دنیای کتاب، ص 268
18- مویدی، ص 219
19- همان، ص 220
« آیه ۲۷۵ سوره مبارکه بقره »
ترجمه آیه:
کسانى که ربا مى خورند رفتار و کردارشان مانند شخص جن زده و فریب خورده شیطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تمیز نمى دهند، مى گویند خرید و فروش هم مثل ربا است ، با اینکه خدا خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده پس ، بطور کلى هر کس موعظه اى از ناحیه پروردگارش دریافت بکند، و در اثر آن موعظه ، از معصیت خدا دست بردارد، گناهى که قبلا کرده بود حکم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده را تکرار کند، چنین کسانى اهل آتش و در آن جاودانند.
بخشی از تفسیر آیه فوق در تفسیر المیزان:
کلمه خبط به معناى کج و معوج راه رفتن است ، وقتى مى گویند: (خبط البعیر) معنایش این است که : راه رفتن این شتر غیر طبیعى و نامنظم است ، انسان هم در زندگیش راهى مستقیم دارد که نباید از آن منحرف شود، چون او نیز در طریق زندگیش و بر حسب محیطى که در آن زندگى مى کند حرکات و سکناتى دارد، که داراى نظام مخصوصى است ، که آن نظام را بینش عقلائى انسان ها معین مى کند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى چه اجتماعى ) با آن نظام تطبیق مى دهد.
انسان وقتى گرسنه شد تصمیم مى گیرد تا غذا بخورد، و چون تشنه شد، در صدد نوشیدن آب بر مى آید، براى استراحتش بسترى فراهم مى کند، و چون شهوتش طغیان کرد ازدواج مى نماید، و چون خسته شد استراحت مى کند، و چون گرمش شد، زیر سایه مى رود، و براى این منظور خانه مى سازد، و همچنین سایر حوائجى که دارد بر مى آورد، و در معاشرتش با دیگران در برابر پاره اى امور خوشحال ، و در برابر بعضى دیگر، گرفته خاطر مى شود، هر وقت مقصدى داشته باشد که نیازمند به مقدماتى است ، نخست مقدماتش را فراهم مى کند، و هر هدفى را دنبال مى کند که نیازمند به سببى است ، نخست سبب آن را فراهم مى کند.
و همه این افعالى که در زندگیش دارد، گفتیم : ناشى از اعتقاداتى است که همه به هم مربوط، و به نحوى متحد و سازگار است و با یکدیگر تناقض ندارند، و مجموع این افعال را همان زندگى بشر مى نامیم .
و همانا انسان به واسطه نیروئى که در او به ودیعت نهاده شده (یعنى نیروئى که با آن ، خیر و شر، نافع و مضر را تشخیص مى دهد) راه صحیح زندگى را یافته است و ما سابقا درباره این نیرو، سخن گفته ایم .
این وضع انسان معمولى است ، اما انسانى که ممسوس شیطان شده ، یعنى شیطان با او تماس گرفته و نیروى تمیز او را مختل ساخته ، نمى تواند خوب و بد، نافع و مضر وخیر و شر را از یکدیگر تمیز دهد و حکم هر یک از این موارد را در طرف مقابل آن جارى مى سازد، (مثلا به جاى اینکه خیر و نافع و خوب را بستاید، زشتى ها و شرور و مضرات را مى ستاید، و یا به جاى اینکه دیگران را به سوى کارهاى خیر و مفید دعوت کند به سوى شرور مى خواند و این به آن جهت نیست که معناى خوبى و خیر و نافع را فراموش کرده و نمى داند خوب و بد کدام است ، براى اینکه هر چه باشد انسان است ، و اراده و شعور دارد و محال است که از انسان ، افعال غیر انسانى سر بزند بلکه از این جهت است که زشتى را زیبائى و حسن را قبح و خیر و نافع را شر و مضر مى بیند، پس او در تطبیق احکام و تعیین موارد، دچار خبط و اشتباه شده است .
بخشى از مسائل مهم مربوط به این ماه [ماه مبارک رمضان]، در ذیل این آیهى شریفهى سورهى بقره و آیات بعد از آن ذکر شده است، که من گوشهى کوچکى از آن را در این خطبه عرض مىکنم.
اولاً مىفرماید: «کتب علیکم الصّیام کما کتب على الّذین من قبلکم».(۱) ما مىدانیم که نماز و زکات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلکه پیامبران قبل از رسول اکرم اسلام(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) در صدر احکام خود، نماز و زکات را داشتهاند. «و اوصانى بالصّلوة و الزّکوة ما دمت حیّا»(۲) از قول حضرت عیسى(ع) است که به مخاطبان خود مىفرماید: خدا من را به نماز و زکات وصیت کرده است. از آیات دیگر قرآن هم این معنا استفاده مىشود.(۳) آیهى اولى که تلاوت کردم، مىفرماید: روزه هم مثل نماز و زکات، در شمار احکامى است که مخصوص امت اسلام نیست؛ بلکه امم سابق و پیامبران گذشته هم مأمور به روزه بودهاند.
این، نشاندهندهى این حقیقت است که در بناى زندگى معنوى انسانها در هر زمان، همچنانکه نماز لازم است و این نماز، رابطهى معنوى میان انسان و خداست، و همچنان که زکات لازم است و این نکات، تزکیهى مالى انسان مىباشد، روزه هم واجب و ضرورى است و این یکى از پایههاى اصلى تکامل انسان و تعالى معنوى اوست؛ والّا در طول زمان و با تغییر ادیان مختلف، این خط، ثابت و مستمر نمىماند.
البته روزه، در ادیان مختلف و زمانهاى گوناگون و به شکلهاى دیگر وجود دارد؛ اما گرسنگى کشیدن و اندرون را از طعام خالى داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معینى بر روى تمتعات جسمانى بستن، خصوصیتى است که در روزهى ادیان مختلف وجود دارد. پس، روزه یک رکن اساسى در تعالى معنوى و تکامل روحى و هدایت و تربیت انسانى است.
۱۳۶۹/۰۱/۱۰ خطبههاى نماز جمعهى تهران
۱ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۱۸۳
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ
ترجمه:
ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
۲ ) سوره مبارکه مریم آیه ۳۱
وَجَعَلَنی مُبارَکًا أَینَ ما کُنتُ وَأَوصانی بِالصَّلاةِ وَالزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا
ترجمه:
و مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده؛ و تا زمانی که زندهام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است!
۳ ) سوره مبارکه البقرة آیه ۸۳
وَإِذ أَخَذنا میثاقَ بَنی إِسرائیلَ لا تَعبُدونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالوالِدَینِ إِحسانًا وَذِی القُربىٰ وَالیَتامىٰ وَالمَساکینِ وَقولوا لِلنّاسِ حُسنًا وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُم إِلّا قَلیلًا مِنکُم وَأَنتُم مُعرِضونَ
ترجمه:
و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید؛ و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛ و زکات بدهید. سپس (با اینکه پیمان بسته بودید) همه شما -جز عده کمی- سرپیچی کردید؛ و (از وفای به پیمان خود) رویگردان شدید.
۳ ) سوره مبارکه المائدة آیه ۱۲
وَلَقَد أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ بَنی إِسرائیلَ وَبَعَثنا مِنهُمُ اثنَی عَشَرَ نَقیبًا ۖ وَقالَ اللَّهُ إِنّی مَعَکُم ۖ لَئِن أَقَمتُمُ الصَّلاةَ وَآتَیتُمُ الزَّکاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلی وَعَزَّرتُموهُم وَأَقرَضتُمُ اللَّهَ قَرضًا حَسَنًا لَأُکَفِّرَنَّ عَنکُم سَیِّئَاتِکُم وَلَأُدخِلَنَّکُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۚ فَمَن کَفَرَ بَعدَ ذٰلِکَ مِنکُم فَقَد ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ
ترجمه:
خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب [= سرپرست] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید، و به خدا قرض الحسن بدهید [= در راه او، به نیازمندان کمک کنید]، گناهان شما را میپوشانم [= می بخشم]؛ و شما را در باغهایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنم. اما هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.
دوّم:فرمودهاند که این تسبحات را در همه روزهاى ماه مبارک رمضان از اوّل تا آخر ماه بخوان و آن ده بخش است که هر بخش آن مشتمل بر ده«سبحان اللّه»است:
(1) سبحان الله سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ السَّمِیعِ الَّذِی لَیْسَ شَیْءٌ أَسْمَعَ مِنْهُ یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مَا تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ یَسْمَعُ مَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ یَسْمَعُ الْأَنِینَ وَ الشَّکْوَى وَ یَسْمَعُ السِّرَّ وَ أَخْفَى وَ یَسْمَعُ وَسَاوِسَ الصُّدُورِ وَ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ وَ لا یُصِمُّ سَمْعَهُ صَوْتٌ.
(1)منزهه است خدا آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خداى صورتگر،منزّه است خداى آفریننده همه جفتها، منزّه است خداى قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خداى شکافنده دانه و هسته،منزّه است خداى پدیدآورنده هر چیز،منزّه است خداى آفریننده آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خداى به امتداد کلمات بىپایانش منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خداى شنوا،که هیچکس شنواتر از او نیست،از بالاى عرشش مىشنود آنچه زیر هفت زمین است،و مىشنود آنچه در تاریکیهاى خشکى و دریاست،و مىشنود نالهها و شکوهها را،و مىشنود پنهان و پنهانتر را،و مىشود وسوسههاى نهان در سینهها را، و شنوایىاش را هیچ صدایى کر نکند.
(2) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الْبَصِیرِ الَّذِی لَیْسَ شَیْءٌ أَبْصَرَ مِنْهُ یُبْصِرُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مَا تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ یُبْصِرُ مَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ [وَ] لا تُغْشِی [تُغَشِّی] بَصَرَهُ الظُّلْمَةُ وَ لا یُسْتَتَرُ مِنْهُ بِسِتْرٍ وَ لا یُوَارِی مِنْهُ جِدَارٌ وَ لا یَغِیبُ عَنْهُ بَرٌّ وَ لا بَحْرٌ وَ لا یُکِنُّ [یَکِنُ] مِنْهُ جَبَلٌ مَا فِی أَصْلِهِ وَ لا قَلْبٌ مَا فِیهِ وَ لا جَنْبٌ مَا فِی قَلْبِهِ وَ لا یَسْتَتِرُ مِنْهُ صَغِیرٌ وَ لا کَبِیرٌ وَ لا یَسْتَخْفِی مِنْهُ صَغِیرٌ لِصِغَرِهِ وَ لا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّمَاءِ هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.
(2)منزّه است خداى آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خداى صورتآفرین منزّه است خداى آفریننده همه جفتها،منزّه است خداى قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خداى شکافنده دانه و هسته،منزّه است خداى آفریننده هرچیز،منزّه است خداى آفریننده آنچه دیده مىشود،و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خداى به امتداد کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خداى بینا، که هیچکس بیناتر از او نیست،از بالاى عرشش مىبیند آنچه زیر هفت زمین است،و مىبیند آنچه در تاریکیهاى خشکى و دریاست،دیدهها او را درک نمىکند،و او دیدهها را درک مىکند،و او مهربان و آگاه است،دیدهاش را تاریکى نمىپوشاند،و چیزى از او با پوشش پوشیده نمىشود،و دیوار چیزى را از او پنهان نمىکند،و خشکى و دریا از او غایب نمىگردد و کوه آنچه را در ریشه دارد از او پنهان نمىدارد،و نه دلى آنچه را در نهاد خود دارد،و نه پهلویى آنچه را در دل دارد،و کوچک و بزرگى نمىتواند خود را از او پنهان کند،و چیز کوچکى به خاطر کوچکىاش نمىتواند از او پنهان شود،در زمین و آسمان چیزى بر او پنهان نیست،اوست که شما را به هرگونه که بخواهد در رحمها صورت مىبندد معبودى جز او نیست،نیرومند و فرزانه است.
(3) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی یُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَ یُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَ یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ یُنَزِّلُ الْمَاءَ مِنَ السَّمَاءِ بِکَلِمَتِهِ وَ یُنْبِتُ النَّبَاتَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَسْقُطُ الْوَرَقُ [یُسْقِطُ الْوَرَقَ] بِعِلْمِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّمَاءِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ.
(3)منزّه است خداى آفریننده هر تنفّس کننده،منزّه است خداى صورتآفرین،منزّه است خداى آفریننده همه جفتها،منزّه است خداى قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خداى شکافنده دانه و هسته،منزّه است خداى آفریننده هرچیز،منزّه است خداى آفریننده آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود،و منزّه است خدا به امتداد کلمات بىپایانش،منزّه است خداى پروردگار جهانیان،منزّه است خداى پدیدآورنده ابرهاى گران و رعد به سپاس او تسبیح مىگوید،و فرشتگان از بیمش و صاعقهها را مىفرستد و هرکه را بخواهد به آن دچار مىکند،و بادها را مژدهاى پیشاپیش باران رحمتش مىفرستد،و با فرمانش آب را از آسمان نازل مىکند و گیاه را با نیرویش مىرویاند،و برگ درخت را به دانشش فرو مىرید،منزّه است خدایى که به اندازه سنگینى غبارى در زمین و آسمان از او پنهان نمىماند،و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن چیزى نیست مگر در کتابى روشن نوشته است.
(4)سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَى وَ مَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَزْدَادُ وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَ سَارِبٌ بِالنَّهَارِ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ یَعْلَمُ مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ یُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ إِلَى أَجْلٍ مُسَمًّى .
(4) منزّه استّ خداى آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خداى صورتآفرین،منزّه است خداى آفریننده همه جفتها، منزّه است خداى قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خداى شکافنده دانه و هسته،منزّه است خداى آفریننده هر چیز،منزّه است خداى آفریننده آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خدایى که مىداند آنچه را هر مادرى باردار است،و آنچه را رحمها فرو برند و آنچه را بیفزایند،و هر چیز نزد او به اندازه است،داناى پنهان و آشکار است،بزرگ و والاست،براى او برابر است که کسى از شما آهسته سخن گوید یا بلند،و پنهان شونده در شب باشد یا راه رونده آشکار در روز،براى خدا فرشتگان پىگیرى است پیش روى انسان و پشت سرش،که از او به فرمان خدا محافظت مىکنند،منزّه است خدایى که مىمیراند زندهها را،و زنده مىکند مردگان را،و آگاه است آنچه را زمین از ایشان مىکاهد،خدایى که در رحمها قرار مىدهند آنچه را بخواهد تا زمانى معیّن
(5)سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ [بِیَدِهِ] الْخَیْرُ إِنَّکَ [وَ هُوَ] عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَ تُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ.
(5)منزّه است خدا آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خداى صورتآفرین،منزّه است خدایى که همه جفتها را آفرید، آفرید،منزّه است خداى قراردهنده تاریکیها،و نور،منزه است خداى شکافننده دانه و هسته،منزّه است خداى آفریننده آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزه است خدا،دارنده پادشاهى،به هر که بخواهى پادشاهى مىبخشى،و از هرکه بخواهى مىستانى،و به هرکه بخواهى عزت مىدهى،و به هر که بخواهى به خاک ذلت مىکشانى،خیر تنها بدست توست،توبه هرچیز توانایى،شب را وارد روز مىکنى و روز را وارد شب مىنمایى،زنده را از مرده،و مرده را از زنده بیرون مىآورى،و به هرکه بخواهى بىحساب روزى مىدهى.
(6) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُهَا إِلا هُوَ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلا یَعْلَمُهَا وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یَابِسٍ إِلا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ.
(6)منزّه است خدا آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خداى صورتآفرین،منزّه است خدا آفریننده همه جفتها،منزّه است خدا قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته، منزّه است خدا آفریننده هر چیزى،منزّه است خدا آفریننده آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خداى یکه کلیدهاى غیب نزد اوست،و آنها را کسى جز او نمىداند،و به هر چه در خشکى و دریاست علم دارد،و برگى از درخت نمىافتد مگر آنکه مىداند،و نیست دانهاى در تاریکیهاى زمین و نه تر و خشکى مگر اینکه در کتابى روشن نوشته است.
(7) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی لا یُحْصِی مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لا یَجْزِی بِآلائِهِ الشَّاکِرُونَ الْعَابِدُونَ وَ هُوَ کَمَا قَالَ وَ فَوْقَ مَا نَقُولُ [یَقُولُ الْقَائِلُونَ] وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ کَمَا أَثْنَى عَلَى نَفْسِهِ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
(7)منزّه است خدا آفریننده هر تنفس کننده،منزّه است خدا صورتآفرین منزّه است خدا آفریننده همه جفتها،منزّه است خدا قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خدا شکافننده دانه و هسته،منزّه است خدا آفریننده هرچیز،منزّه است خدا و آفریننده آنچه دیده مىشود،و آنچه دیده نمىشود، منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خدایى که مدحکنندگان نمىتوانند مدحش را برشمارند،و سپاسگویان عبادت کننده توان پرداخت پاداش نعمتهایش را ندارند،و او چنان است که خود فرموده،برتر از آنچه ما مىگوییم، و خداى پاک چنان است که خودش را ستوده،به چیزى از دانشش احاطه نمىیابند مگر به اندازهاى که خود خواسته،حکومتش آسمانها و زمین او را به زحمت نمىاندازد،و او والا و بزرگ است.
(8) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا یَعْرُجُ فِیهَا وَ لا یَشْغَلُهُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا عَمَّا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا یَعْرُجُ فِیهَا وَ لا یَشْغَلُهُ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا یَعْرُجُ فِیهَا عَمَّا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَ لا یَشْغَلُهُ عِلْمُ شَیْءٍ عَنْ عِلْمِ شَیْءٍ وَ لا یَشْغَلُهُ خَلْقُ شَیْءٍ عَنْ خَلْقِ شَیْءٍ وَ لا حِفْظُ شَیْءٍ عَنْ حِفْظِ شَیْءٍ وَ لا یُسَاوِیهِ شَیْءٌ وَ لا یَعْدِلُهُ شَیْءٌ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ.
(8)منزّه است خدا آفریننده هر تنفّس کننده، منزّه است خداى صورتآفرین،منزّه است خدا آفریننده همه جفتها،منزّه است خدا قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،منزّه است خدا آفریننده هرچیز،منزّه است خدا آفریننده آنچه دیده مىشود،و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خدا که آنچه را در زمین فرو مىرود و آنچه را از آن بیرون مىآید مىداند،و از آنچه از آسمان فرو مىریزد،و آنچه در آن بالا مىرود خبر دارد،و او را سرگرم نکند آنچه در زمین فرو مىرود و از آن بیرون مىآید،از آنچه از آسمان فرو مىریزد و آنچه در آن بالا مىرود،و او را سرگرم نسازد و آنچه از آسمان نازل مىشود و آنچه در آن بالا مىرود،از آنچه در زمین فرو مىرود،و از آن بیرون مىآید،و او را سرگرم نکند علم به چیزى از علم به چیز دیگر،و او را سرگرم نکند آفریدن چیزى از آفریدن چیزى دیگر،و نه نگهدارى چیزى از نگهدارى چیزى دیگر،و چیزى برابر او نیست،و چیزى همتاى او نمىباشد،چیزى مانند او نیست،و او شنوا و بیناست.
(9) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ یَزِیدَ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَهَا وَ مَا یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.
(9)منزّه است خدا آفریننده هر تنفّس کننده،منزّه است خدا صورتآفرین،منزّه است خدا آفریننده همه جفتها،منزّه است خدا قراردهنده تاریکیها و نور منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،منزّه است خدا آفریننده هرچیز،منزّه است خدا آفریننده آنچه دیده مىشود،و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خدا پدیدآورنده آسمانها و زمین منزّه است خدایى که فرشتگان را فرستادگان خویش قرار داد دارندگان بالهایى دوتایى و سهتاى یو چهارتایى در آفرینش مىافزاید آنچه را بخواهد،همانا خدا بر هرچیز تواناست،آنچه خدا از سر رحمت براى مردم مىگشاید کسى را توان بستن آن نیست،و آنچه را مىبندد،کسى را نیروى گشودن آن نمىباشد،و او نیرومند و حکیم است
(10) سُبْحَانَ اللَّهِ بَارِئِ النَّسَمِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ الْأَزْوَاجِ کُلِّهَا سُبْحَانَ اللَّهِ جَاعِلِ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورِ سُبْحَانَ اللَّهِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ کُلِّ شَیْءٍ سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلاثَةٍ إِلا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنَى مِنْ ذَلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَمَا کَانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
(10)منزّه است خدا آفریننده هر تنفّس کننده، منزّه است خدا صورتآفرین،منزّه است خدا آفریننده همه جفتها،منزّه است خدا قراردهنده تاریکیها و نور،منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،منزّه است خدا آفریننده هرچیز،منزّه است خدا آفریننده آنچه دیده مىشود و آنچه دیده نمىشود،منزّه است خدا به کشش کلمات بىپایانش،منزّه است خدا پروردگار جهانیان،منزّه است خدا که مىداند آنچه را در آسمانها و زمین است،گفتگوى پنهانى هیچ سه نفرى نیست مگر اینکه او چهارمى آنهاست، و نه پنج نفرى دیگر مگر اینکه او ششمى آنهاست،و نه کمتر از آ و نه بیشتر،مگر آنکه با آنها باشد هرجا که باشند،سپس روز قیامت آنان را به آنچه انجام داند آگاه مىسازد،همانا خدا به هر چیز داناست.
سوّم: و نیز فرمودهاند این صلوات را در هر روز ماه رمضان بخوان:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیما لَبَّیْکَ یَا رَبِّ وَ سَعْدَیْکَ وَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَمَا رَحِمْتَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ سَلِّمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا سَلَّمْتَ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ امْنُنْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا مَنَنْتَ عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْهُ مَقَاما مَحْمُودا یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلامُ کُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلامُ کُلَّمَا طَرَفَتْ عَیْنٌ أَوْ بَرَقَتْ ،
به راستى خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مىفرستند،اى کسانىکه ایمان آوردید،بر او درود فرستید و بطور کامل تسلیم او شوید،اى پروردگار تو را اجابت کردم و سعادت پىدرپى از تو درخواست مىکنم،منزّهى تو،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت ده،همانگونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادى و به آنان برکت دادى،همانا تو ستوده و بزرگوارى،خدایا به محمّد و خاندان محمّد رحم کن.همانگونه که به ابراهیم و خاندان ابراهیم رحم کردى،همانا تو ستوده و بزرگوارى،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد سلام فرست همانگونه که بر نوح در بین جهانیان سلام فرستادى.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد نعمت بخش،همانگونه که به موسى و هارون نعمت بخشیدى،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست همانگونه که ما را به یمن او شرافت دادى،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست همانگونه که ما را به او هدایت فرمودى،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و او را به مقام پسندیدهاى برانگیز،که اولین و آخرین بر آن مقام رشک برند،بر محمّد و خاندانش سلام هر زمان که خورشید برآید یا غروب کند،بر محمّد و خاندانش سلام هر زمان که پلک بر هم نهد چشمى یا برق زند،
عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلامُ کُلَّمَا ذُکِرَ السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلامُ کُلَّمَا سَبَّحَ اللَّهَ مَلَکٌ أَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی الْأَوَّلِینَ وَ السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی الْآخِرِینَ وَ السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ وَ رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ أَبْلِغْ مُحَمَّدا نَبِیَّکَ عَنَّا السَّلامَ [وَ أَهْلَ بَیْتِهِ عَنَّا أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ] اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّدا مِنَ الْبَهَاءِ وَ النَّضْرَةِ وَ السُّرُورِ وَ الْکَرَامَةِ وَ الْغِبْطَةِ وَ الْوَسِیلَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ وَ الْمَقَامِ وَ الشَّرَفِ وَ الرِّفْعَةِ وَ الشَّفَاعَةِ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلَ مَا تُعْطِی أَحَدا مِنْ خَلْقِکَ وَ أَعْطِ مُحَمَّدا فَوْقَ مَا تُعْطِی الْخَلائِقَ مِنَ الْخَیْرِ أَضْعَافا [مُضَاعَفَةً] کَثِیرَةً لا یُحْصِیهَا غَیْرُکَ ،
بر محمّد و خاندانش سلام هر زمان که سلام ذکر شود،بر محمّد و خاندانش سلام هر زمان که فرشتهاى خدا را تسبیح یا تقدیس کند،سلام بر محمّد و خاندانش در میان پیشینیان،سلام بر محمّد و خاندانش در میان پسینیان،و سلام بر محمّد و خاندانش در دنیا و آخرت.خدایا اى پروردگار مکّه،و پروردگار رکن و مقام،و پروردگار حلّ و حرام،به محمّد پیامبرت از جانب ما سلام برسان. خدایا به محمّد عطا کن از زیبایى و شادابى و شادى و بزرگوارى و خوشحالى و وسیله و منزلت و مقام و شرف و بلند شأن و شفاعت در پیشگاهت روز قیامت،برترین چیزىکه به یکى از بندگانت عطا مىکنى،و عطا کن به محمّد بالاترین چیزى را که از خیر به خلایق عطا مىکنى،به چندین برابر که آن را غیر تو نتواند به شماره آورد
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَطْیَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَزْکَى وَ أَنْمَى وَ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِکَ فِی دَمِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ [وَ وَالِ مَنْ وَالاهَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهَا وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهَا] وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِیَّکَ فِیهَا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ إِمَامَیِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُمَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمَا وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِکَ فِی دِمَائِهِمَا [دَمِهِمَا].
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست پاکترین و پاکیزهترین و با نشو و نماترین،و برترین درودى که بر یکى از پیشینیان و پسینیان و بر احدى از خلق خود فرستادى اى مهربانترین مهربانان،خداى بر على امیر مؤمنان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوس دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و عذابت را بر کسىکه در ریختن خونش شرکت جست دوچندان کن.خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت محمّد که سلام بر او و خاندانش باد، و لعنت کن کسى را که درباره فاطمه،پیامبرت را آزرد،خدایا بر حسن و حسین دو پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه آن دو پیشوا را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه آن دو را دشمن بدارد،و عذاب کسى را که در ریختن خون آن دو امام شرکت جست دو چندان گردان،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِکَ فِی دَمِهِ [ظَلَمَهُ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ].
خداى بر على بن حسین پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،عذاب کسىکه بر او ستم ورزید دوچندان گردان.خدایا بر محمّد بن على پیشواى مسلمانان درود فرست، و دوست بدار و هرکه او را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و عذاب کسىکه بر او ستم ورزید دوچندان گردان.خدایا بر جعفر بن محمّد پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و عذاب کسى که بر او ستم ورزید و دو چندان گردان.خدایا بر موسى بن جعفر پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و عذاب کسىکه در ریختن خونش شرکت جست دوچندان گردان.خدایا بر على بن موسى، پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد و عذاب کسىکه در ریختن خونش شرکت جست و دوچندان گردان.خدایا بر محمّد بن على پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،دارد و عذاب کسىکه بر او ستم ورزید دوچندان گردان.خدایا بر على بن محمّد پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد ،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و عذاب کسىکه بر او ستم ورزید دوچندان گردان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ [شَرِکَ فِی دَمِهِ] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْقَاسِمِ وَ الطَّاهِرِ ابْنَیْ نَبِیِّکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِیَّکَ فِیهَا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أُمِّ کُلْثُومٍ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِیَّکَ فِیهَا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ اللَّهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ اللَّهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنْ عَدَدِهِمْ وَ مَدَدِهِمْ وَ أَنْصَارِهِمْ عَلَى الْحَقِّ فِی السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ اللَّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْ وَ وِتْرِهِمْ وَ دِمَائِهِمْ وَ کُفَّ عَنَّا وَ عَنْهُمْ وَ عَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ بَأْسَ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ کُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّکَ أَشَدُّ بَأْسا وَ أَشَدُّ تَنْکِیلا.
خدایا بر حسن بن على پیشواى مسلمانان درود فرست،و دوست بدار هرکه او را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد، و عذاب کسىکه بر او ستم ورزید دوچندان گردان.خدایا بر یادگار پس از او پیشواى مسلمانان درود فرست، و دوست بدار هرکه او را دوست دارد،و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد،و گشایش کارش را سرعت بخش،خدایا بر قاسم و طاهر دو پسر پیامبرت درود فرست.خدایا بر رقیّه دختر پیامبرت درود فرست،و لعنت کن کسى را که درباره او پیامبرت را آزرد.خدایا بر امّ کلثوم دختر پیامبرت درود فرست،و لعنت کن کسى را که درباره او پیامبرت را آزرد.خدایا بر فرزندان پیامبرت درود فرست.خدایا به جاى پیامبرت سرپرستى اهل بیتش را بر عهده گیر.خدایا حکومتشان را در زمین پا برجا فرما.خدایا ما را از شمار آنان و مددکار و یارشان به حق چه پنهان و چه آشکار قرار ده.خدایا خونخواهى،انتقام و قصاصشان را بستان،و از ما و از ایشان و از هر مرد مؤمن و زن مؤمنهاى بازدار شرّ هر متجاوز و سرکش و جانورى که مهارش را به دست گرفتهاى،همانا تو در سختگیرى از همه سختتر،و در کیفر نمودن از همه شدیدترى.
سیّد ابن طاوس فرموده است:و نیز بخوان:
یَا عُدَّتِی فِی کُرْبَتِی وَ یَا صَاحِبِی فِی شِدَّتِی وَ یَا وَلِیِّی فِی نِعْمَتِی وَ یَا غَایَتِی فِی رَغْبَتِی أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِی وَ الْمُؤْمِنُ رَوْعَتِی وَ الْمُقِیلُ عَثْرَتِی فَاغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اى توشهام در شدت اندوه،و اى همدمم در سختیها،و اى سرپرستم در نعمت،و اى نهایت اشتیاقم،تو پوشاننده زشتىام،و ایمنىبخش ترسم،و نادیده گیرنده لغزشم هستى،پس خطایم را بیامرز،اى مهربانترین مهربانان
و میگویى
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ لِهَمٍّ لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَ وَ لِرَحْمَةٍ لا تُنَالُ إِلا بِکَ وَ لِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ إِلا أَنْتَ وَ لِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُ إِلا بِکَ وَ لِحَاجَةٍ لا یَقْضِیهَا إِلا أَنْتَ اللَّهُمَّ فَکَمَا کَانَ مِنْ شَأْنِکَ مَا أَذِنْتَ لِی بِهِ مِنْ مَسْأَلَتِکَ وَ رَحِمْتَنِی بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ شَأْنِکَ سَیِّدِی الْإِجَابَةُ لِی فِیمَا دَعَوْتُکَ وَ عَوَائِدُ الْإِفْضَالِ فِیمَا رَجَوْتُکَ وَ النَّجَاةُ مِمَّا فَزِعْتُ إِلَیْکَ فِیهِ فَإِنْ لَمْ أَکُنْ أَهْلا أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَإِنَّ رَحْمَتَکَ أَهْلٌ أَنْ تَبْلُغَنِی وَ تَسَعَنِی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ لِلْإِجَابَةِ أَهْلا فَأَنْتَ أَهْلُ الْفَضْلِ وَ رَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَلْتَسَعْنِی رَحْمَتُکَ یَا إِلَهِی یَا کَرِیمُ أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنْ تُفَرِّجَ هَمِّی وَ تَکْشِفَ کَرْبِی وَ غَمِّی وَ تَرْحَمَنِی بِرَحْمَتِکَ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ فَضْلِکَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ قَرِیبٌ مُجِیبٌ .
خدایا تو را مىخوانم براى اندوهى که کسى جز تو آن را نگشاید،و براى رحمتى که جز به عنایت تو حاصل نگردد،و دفع بلایى که کسى جز تو برطف ننماید،و براى رغبتى که جز به لطف تو نمىتوان به آن رسید،و حاجتى که کسى جز تو برآورده نکند.خدایا چنانکه همواره از شأنت بوده که درخواست از حضرتت را به من اجازه دادهاى،و به ذکرت بر من رحم فرموده،پس باید اى آقاى من از شأنت این باشد که مرا اجابت نمایى در آنچه تو را خواندم،و فواید افزونپذیر در آنچه که به امید بستم،و نجات از آنچه که از آن به تو پناه آوردم،اگر من شایسته رسیدن به رحمتت نبودم همانا رحمت تو شایسته است که به من برسد و مرا فرا گیرد،و اگر من سزاوار اجابت دعا نبودم،تو سزاوار فضل بر بندگانى،و زحمت تو هر چیز را فرا گرفته پس باید رحمتت مرا هم فرا بگیرد،اى خداى من،اى کریم از تو مىخواهم به حق ذات بزرگوارت،بر محمّد و اهل بیتش درود فرستى، و اندوهم را بگشایى،و بلا و غم را برطرف کنى،و به رحمتت به من رحم فرمایى،و از فضلت روزىام نمایى همانا تو شنواى دعا و نزدیک و پاسخدهندهاى.
چهارم: شیخ طوسى و سیّد ابن طاووس فرمودهاند:در هر روز ماه رمضان بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِأَفْضَلِهِ وَ کُلُّ فَضْلِکَ فَاضِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ بِأَعَمِّهِ وَ کُلُّ رِزْقِکَ عَامٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عَطَائِکَ بِأَهْنَئِهِ وَ کُلُّ عَطَائِکَ هَنِیءٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَطَائِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِأَعْجَلِهِ وَ کُلُّ خَیْرِکَ عَاجِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ إِحْسَانِکَ بِأَحْسَنِهِ وَ کُلُّ إِحْسَانِکَ حَسَنٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِإِحْسَانِکَ کُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَا تُجِیبُنِی بِهِ حِینَ أَسْأَلُکَ فَأَجِبْنِی یَا اللَّهُ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُرْتَضَى وَ رَسُولِکَ الْمُصْطَفَى وَ أَمِینِکَ وَ نَجِیِّکَ دُونَ خَلْقِکَ وَ نَجِیبِکَ مِنْ عِبَادِکَ ،
خدایا از تو درخواست مىکنم از بخششت به برترین مرتبه آن،و همه بخششت شایسته است،خدایا از تو درخواست مىکنم به همه بخششت.خدایا از تو درخواست مىکنم از روزىات به فراگیرترین آن و همه روزىات فراگیر است،خدایا از تو درخواست مىکنم به همه روزىات، خدایا از تو درخواست مىکنم از عطایت به گواراترین آن،و همه عطاى تو گواراست،خدایا از تو درخواست مىکنم به همه عطایت.خدایا از تو درخواست مىکنم از خیرات به پر شتابترین آن و همه خیر تو پرشتاب است،خدایا از تو درخواست مىکنم به همه خیرت،خداى از تو درخواست مىکنم از احسانت به نیکوترین آن،و همه احسانت نیکوست،خدایا از تو درخواست مىکنم به همه احسانت.خدایا از تو درخواست مىکنم به آنچه که به خاطر آن جوابم را مىدهى،زمانى که از تو درخواست مىکنم، پس جوابم را بده اى خدا،و درود فرست بر محمّد بنده پسندیده،و فرستاده برگزیده،و امین و محرم رازت از میان بندگان و انتخاب شدهات در بین بندگانت،
وَ نَبِیِّکَ بِالصِّدْقِ وَ حَبِیبِکَ وَ صَلِّ عَلَى رَسُولِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنَ الْعَالَمِینَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّرَاجِ الْمُنِیرِ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَبْرَارِ الطَّاهِرِینَ وَ عَلَى مَلائِکَتِکَ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ حَجَبْتَهُمْ عَنْ خَلْقِکَ وَ عَلَى أَنْبِیَائِکَ الَّذِینَ یُنْبِئُونَ عَنْکَ بِالصِّدْقِ وَ عَلَى رُسُلِکَ الَّذِینَ خَصَصْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَ فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ بِرِسَالاتِکَ وَ عَلَى عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الَّذِینَ أَدْخَلْتَهُمْ فِی رَحْمَتِکَ الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدِینَ الرَّاشِدِینَ وَ أَوْلِیَائِکَ الْمُطَهَّرِینَ وَ عَلَى جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ مَلَکِ الْمَوْتِ وَ عَلَى رِضْوَانَ خَازِنِ الْجِنَانِ وَ عَلَى مَالِکٍ خَازِنِ النَّارِ وَ رُوحِ الْقُدُسِ وَ الرُّوحِ الْأَمِینِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ الْحَافِظَیْنِ عَلَیَّ بِالصَّلاةِ الَّتِی تُحِبُّ أَنْ یُصَلِّیَ بِهَا عَلَیْهِمْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرَضِینَ،
و پیامبرت و محبوب راستینت،و درود فرست بر فرستاده و برگزیدهات از جهانیان،آن مژدهدهنده،و بیمدهنده و چراغ روشنىبخش،و بر اهل بیتش آن نیکان پاک، و بر فرشتگانت،آن فرشتگانى که خاص درگاهت نمودى،و آنان را از دیده مخلوقات پنهان داشتى،و بر پیامبرانت که از تو به راستى خبر مىدهند،و بر رسولانت که آنان را به وحى خویش اختصاص دادى و با رسالاتت بر جهانیان برترى بخشیدى،و بر بندگان شایستهات که در رحمتت واردشان نمودى،آن امامان ره یافته راهنما و اولیاى پاکیزهات،و بر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و فرشته مرگ،و بر رضوان خزانهدار بهشت،و بر مالک خزانهدار دوزخ،و روح القدس و روح الامین،و حاملان مقرّب عرشت،و بر دو فرشته نگهبان بر من،با درودى که دوست دارى درود فرستند بر ایشان با آن درود،اهل آسمانها و اهل زمینها،
صَلاةً طَیِّبَةً کَثِیرَةً مُبَارَکَةً زَاکِیَةً نَامِیَةً ظَاهِرَةً بَاطِنَةً شَرِیفَةً فَاضِلَةً تُبَیِّنُ [تُبِینُ] بِهَا فَضْلَهُمْ عَلَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اللَّهُمَّ [وَ] أَعْطِ مُحَمَّدا الْوَسِیلَةَ وَ الشَّرَفَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ اجْزِهِ [عَنَّا] خَیْرَ مَا جَزَیْتَ نَبِیّا عَنْ أُمَّتِهِ اللَّهُمَّ وَ أَعْطِ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَعَ کُلِّ زُلْفَةٍ زُلْفَةً وَ مَعَ کُلِّ وَسِیلَةٍ وَسِیلَةً وَ مَعَ کُلِّ فَضِیلَةٍ فَضِیلَةً وَ مَعَ کُلِّ شَرَفٍ شَرَفا تُعْطِی [اللَّهُمَّ أَعْطِ] مُحَمَّدا وَ آلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلَ مَا أَعْطَیْتَ أَحَدا مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ.
درودى پاک و فراوان، خجسته رشید یافته و فزاینده،آشکار و نهان،شریف و بافضیلت،که با چنین درودى برترى آنان را بر اولین و آخرین آشکار نمایى.خدایا محمّد را وسیله و شرف و فضیلت عطا کن،و به بهتر چیزى که پیامبر را از امتش پاداش دهى به او پاداش ده خدایا به محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)عطا کن با هر مقامى مقامى دیگر،و با هر وسیلهاى وسیلهاى دیگر،و با هر فضیلتى فضیلت دیگر،و با هر شرفى شرف دیگر،عطا کن به محمّد و خاندانش در روز قیامت برترین چیزى که عطا کردى به یکى از گذشتگان و آیندگان.
اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَدْنَى الْمُرْسَلِینَ مِنْکَ مَجْلِسا وَ أَفْسَحَهُمْ فِی الْجَنَّةِ عِنْدَکَ مَنْزِلا وَ أَقْرَبَهُمْ إِلَیْکَ وَسِیلَةً وَ اجْعَلْهُ أَوَّلَ شَافِعٍ وَ أَوَّلَ مُشَفَّعٍ وَ أَوَّلَ قَائِلٍ وَ أَنْجَحَ سَائِلٍ وَ ابْعَثْهُ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ الَّذِی یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَسْمَعَ صَوْتِی وَ تُجِیبَ دَعْوَتِی وَ تَجَاوَزَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ تَصْفَحَ عَنْ ظُلْمِی وَ تُنْجِحَ طَلِبَتِی وَ تَقْضِیَ حَاجَتِی وَ تُنْجِزَ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ تُقِیلَ عَثْرَتِی وَ تَغْفِرَ ذُنُوبِی وَ تَعْفُوَ عَنْ جُرْمِی وَ تُقْبِلَ عَلَیَّ وَ لا تُعْرِضَ عَنِّی وَ تَرْحَمَنِی وَ لا تُعَذِّبَنِی وَ تُعَافِیَنِی وَ لا تَبْتَلِیَنِی،
خدایا محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)را در جایگاه نزدیکترین رسولان به خود،و در بهشت در پیشگاهت در منزلگاه جادارترین انبیا، و از بابت وسیله نزدیکترینشان به درگاه خود قرار ده،و او را نخستین شفاعتکننده و نخستین کسىکه شفاعتش پذیرفته است،و نخستین گوینده،و حاجت رواترین خواهنده گردان،و او را به مقام پسندیدهاى برانگیز که گذشتگان و آیندگان به خاطر آن بر او رشک برند،اى مهربانترین مهربانان،و از تو مىخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و اینکه صدایم را بشنوى و دعایم را اجابت نمایى و از خطایم درگذرى،و از ستم چشمپوشى،و مرا به خواستهام رسانى،و حاجتم را روا سازى،و به آنچه وعدهام دادهاى وفا کنى،و لغزشم را نادیده گیرى،و گناهم را بیامرزى،و از جرمم بگذرى،و به من رو کنى،و از من رو نگردانى،و به من مهر ورزى و عذابم نکنى،و در سلامت کاملم بدارى و گرفتارم ننمایى،
وَ تَرْزُقَنِی مِنَ الرِّزْقِ أَطْیَبَهُ وَ أَوْسَعَهُ وَ لا تَحْرِمَنِی یَا رَبِّ وَ اقْضِ عَنِّی دَیْنِی وَ ضَعْ عَنِّی وِزْرِی وَ لا تُحَمِّلْنِی مَا لا طَاقَةَ لِی بِهِ یَا مَوْلایَ وَ أَدْخِلْنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَخْرِجْنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
و از روزى پاکیزهترین و فراخترینش را نصیبم کنى،اى پروردگارم مرا محروم مکن،و قرضم را ادا کن،و بارم را از دوشم بردار،و آنچه مرا تاب آن نیست بر عهدهام مگذار،اى مولاى من مرا در هر خیرى که محمّد و خاندان محمّد را وارد کردى وارد کن،و از هر شرّى که محمّد و خاندان محمّد را از آن خارج کردى خارج نما،درودهایت و سلام و رحمت و برکاتت بر او و بر ایشان باد.
سپس سه مرتبه بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی
خدایا تو را مىخوانم چنانکه فرمانم دادى،پس مرا اجابت کن چنانکه وعدهام نمودى
آنگاه بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ فَامْنُنْ عَلَیَّ بِهِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ
خدایا اندکى از بسیار از تو مىخواهم،ما نیاز بزرگى که مرا به آن است،و بىنیازى دیرینهاى که تو را از آن است،و آن اندک نزد من بسیار است،و بر تو هموار و آسان،پس به آن بر من منّت بگذار،همانا تو بر هرچیز توانایى،آمین اى پروردگار جهانیان
پنجم: خواندن این دعا است:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی
خدایا مىخوانمت آنگونه که فرمودى پس اجابتم کن آنگونه که وعده کردى
و چون دعایى طولانى است،به خاطر رعایت اختصار ان را ذکر نکردم،هرکه خواهان آن است به کتاب«اقبال»یا«زاد المعاد» مرحوم مجلسى مراجعه کند:
ششم: شیخ مفید در کتاب«مقنعه»از ثقة بزرگوار على بن مهزیار از حضرت جواد علیه السّلام روایت کرده که مستحب است در هر وقت از شب و روز ماه مبارک رمضان،از اول ماه تا آخر ماه بسیار بگویى:
یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ ثُمَّ یَبْقَى وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْءٍ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ لا فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى وَ لا فَوْقَهُنَّ وَ لا تَحْتَهُنَّ وَ لا بَیْنَهُنَّ إِلَهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا لا یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهِ إِلا أَنْتَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً لا یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا إِلا أَنْتَ.
اى که پیش از هرچیز بوده پس انگاه همهچیز را آفرید،و ماندگار است و همهچیز نابود مىشود،اى که چیزى مانند او نیست،اى انکه نه در آسمانهاى برتر،و نه در زمینهاى پایینتر، و نه بالاى آنها،و نه زیر آنها و نه بین آنها،معبودى جز او نیست که پرستیده شود،سپاس تنها توراست،سپاسى که کسى بر شمردنش جز تو توان ندارد،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،درودى که کسى جز تو توانایى شمردنش را نداشته باشد.
هفتم:شیخ کفعمى در کتاب«بلد الامین»و«مصباح»از کتاب«اختیار»سیّد ابن باقى نقل کرده است که هرکه این دعا را در هر روز ماه رمضان بخواند،حق تعالى گناهان چهل ساله او را بیامرزد
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِکَ فِیهِ الصِّیَامَ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی هَذَا الْعَامِ وَ فِی کُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُهَا غَیْرُکَ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ
خدایا اى پروردگار ماه رمضان که قرآن را در آن نازل کردى، و روزه در آن را بر بندگانت واجب نمودى،حج خانه محترمت را در این سال و در هر سال روزى من کن،و گناهان بزرگ را بر من بیامرز،همانا کسى جز تو آنها را نمىآمرزد،اى داراى بزرگى و شکوه.
هشتم: این ذکر را که فیض کاشانى در کتاب«خلاصة الاذکار»فرموده است که در هر روز ماه رمضان صد مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ الضَّارِّ النَّافِعِ سُبْحَانَ الْقَاضِی بِالْحَقِّ سُبْحَانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلَى سُبْحَانَهُ وَ بِحَمْدِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى
منزّه است زیان رسان به کافران سودرسان به مؤمنان،منزّه است حکم کنند بر حق،منزّه است او و برتر است،منزّه است او و ستایش از ان است، منزّه است او و برتر.
نهم: شیخ مفید در کتاب«مقنعه»فرموده است:از جمله مستحبات ماه رمضان در هر روز،صد مرتبه صلوات فرستادن بر رسول خدا است،و هرکه زیادتر فرستند بهتر است.
و آن چند عمل است:
اوّل:دعایى را که شیخ طوسى و سیّد ابن طاووس روایت کردهاند هر روز بخواند:
اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّیَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْقِیَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَ هَذَا شَهْرٌ فِیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنِّی عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ سَلِّمْهُ لِی وَ سَلِّمْنِی فِیهِ وَ أَعِنِّی عَلَیْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِطَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فَرِّغْنِی فِیهِ لِعِبَادَتِکَ وَ دُعَائِکَ وَ تِلاوَةِ کِتَابِکَ وَ أَعْظِمْ [عَظِّمْ] لِی فِیهِ الْبَرَکَةَ [وَ أَحْرِزْ لِی فِیهِ التَّوْبَةَ] وَ أَحْسِنْ لِی فِیهِ الْعَافِیَةَ [الْعَاقِبَةَ] وَ أَصِحَّ فِیهِ بَدَنِی وَ أَوْسِعْ [لِی] فِیهِ رِزْقِی وَ اکْفِنِی فِیهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ فِیهِ دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی فِیهِ رَجَائِی.
خدایا این ماه رمضان است،که قرآن را در آن فرو فرستادى،براى راهنمایى مردم،و دلایلى روشن از هدایت و تمیز بین حق و باطل،و این است ماه روزه،و این است ماه بپادارى نماز،و این است ماه بازگشت،و این است ماه توبه،و این است ماه آمرزش و رحمت،و این است ماه رهایى از آتش دوزخ و رسیدن به بهشت،و این ماهى است که شب قدر در آن است شبى که از هزار ماه بهتر است.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست.و مرا بر روزه و شبزندارى در این ماه یارى فرما،آن را برایم سالم بدار و مرا بر آن سلامتى ده،و مرا بر آن به بهترین یارىات یارى ده،و مرا در آن بر طاعتت و طاعت رسول و اولیایت که درود خدا بر آنان توفیق ده،و در آن براى بندگىات و و خواندن دعا و تلاوت قرآنت فراغتم بخش،و در این ماه برکت را برایم بزرگ گردان،و تندرستىام را در آن نیکو بدار و تنم را در آن قرین سلام فرما،و روزىام را در وسعت بخش،و آنچه برایم در آن مهم است کفایت کن، و دعایم را در آن اجابت فرما،و به آرزویم برسان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَذْهِبْ عَنِّی فِیهِ النُّعَاسَ وَ الْکَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْخَطَایَا وَ الذُّنُوبَ وَ اصْرِفْ عَنِّی فِیهِ السُّوءَ [الْأَسْوَاءَ] وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْنِی فِیهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَ وَسْوَسَتِهِ وَ تَثْبِیطِهِ [وَ بَطْشِهِ] وَ کَیْدِهِ وَ مَکْرِهِ وَ حَبَائِلِهِ وَ خُدَعِهِ وَ أَمَانِیِّهِ وَ غُرُورِهِ وَ فِتْنَتِهِ وَ شَرَکِهِ وَ أَحْزَابِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ وَ شُرَکَائِهِ وَ جَمِیعِ مَکَایِدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنَا قِیَامَهُ وَ صِیَامَهُ وَ بُلُوغَ الْأَمَلِ فِیهِ وَ فِی قِیَامِهِ وَ اسْتِکْمَالَ مَا یُرْضِیکَ عَنِّی صَبْرا وَ احْتِسَابا وَ إِیمَانا وَ یَقِینا ثُمَّ تَقَبَّلْ ذَلِکَ مِنِّی بِالْأَضْعَافِ الْکَثِیرَةِ وَ الْأَجْرِ الْعَظِیمِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ .
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و در این ماه از من برطرف کن:خوابآلودگى و کسالت و خستگى و سستى و قساوت و غفلت و غرور را،و د راین ماه برکنارم دار از دردها و بیماریها و اندوهها و غصّها و پیشآمدها و مریضیها و خطاها و گناهان، و در این ماه از من دور کن بدى و زشتکارى و رنج و بلا و زحمت و مشقت را،همانا تو شنواى دعایى.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و پناهم ده در این ماه از شیطان رانده شده و عیبجویى و اشاره به زشتى و سحر و دمیدن و وسوسهانگیزى و بازداشتن و نیرنگ و مکر و دامها و فریبها و آرزوها و گولزدنها و فتنهانگیزیها و دام گستریها و دارودسته و پیروان و دنبالهروها و دوستان و شریکانش و تمام حیلهگریهایش خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و روزى ما کن شب زندهدارى و روزه ماه رمضان را،و رسیدن به آرزوهایمان را در این ماه و بپادارى نماز و کامل کردن آنچه که تو را از من خشنود سازد،که همانا صبر و خوشخویى و ایمان و باور است،سپس آن را از من بپذیر به چند برابر بیشتر،و مزدى بزرگ،اى پروردگار جهانیان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی [وَ ارْزُقْنَا] الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ [وَ الْجِدَّ] وَ الاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ [وَ التَّوْفِیقَ] وَ الْقُرْبَةَ وَ الْخَیْرَ [وَ] الْمَقْبُولَ وَ الرَّغْبَةَ وَ الرَّهْبَةَ وَ التَّضَرُّعَ وَ الْخُشُوعَ وَ الرِّقَّةَ وَ النِّیَّةَ الصَّادِقَةَ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الْوَجَلَ مِنْکَ وَ الرَّجَاءَ لَکَ وَ التَّوَکُّلَ عَلَیْکَ وَ الثِّقَةَ بِکَ وَ الْوَرَعَ عَنْ مَحَارِمِکَ مَعَ صَالِحِ الْقَوْلِ وَ مَقْبُولِ السَّعْیِ وَ مَرْفُوعِ الْعَمَلِ وَ مُسْتَجَابِ الدَّعْوَةِ وَ لا تَحُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ بِعَرَضٍ وَ لا مَرَضٍ وَ لا هَمٍّ وَ لا غَمٍّ وَ لا سُقْمٍ وَ لا غَفْلَةٍ وَ لا نِسْیَانٍ بَلْ بِالتَّعَاهُدِ وَ التَّحَفُّظِ لَکَ وَ فِیکَ وَ الرِّعَایَةِ لِحَقِّکَ وَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و روزىام گردان حج و عمره،و کوشش و نیرو،و شادابى و بازگشت به سوى حق و توبهکردن و مقام قرب و خیر پذیرفته و رغبت به بهشت،و ترس از دوزخ،و زارى و خشوع،و پاکدلى،و نیّت صادقانه و درستى زبان،و بیم از خود،و امید به خویش و اعتماد بر خود،و اطمینان به خویش و پرهیز از محرمات همراه با گفتار شایسته،و سعى پذیرفته،و عمل بالارفته و دعاى اجابت شده را و میان من و اینها فاصله نگذار به حادثهاى و مرضى و نه اندوهى و غمى و دردى و غفلتى و فراموشى بلکه عنایتى کن که با عهدهپذیرى و خویشتندارى براى تو و درباره تو،و رعایت حق تو،و وفاکردن به پیمان و وعدهات کارم سامان پذیرد،به حق رحمتت اى مهربانترین مهرابانان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لِی فِیهِ أَفْضَلَ مَا تَقْسِمُهُ لِعِبَادِکَ الصَّالِحِینَ وَ أَعْطِنِی فِیهِ أَفْضَلَ مَا تُعْطِی أَوْلِیَاءَکَ الْمُقَرَّبِینَ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ التَّحَنُّنِ وَ الْإِجَابَةِ وَ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَةِ الدَّائِمَةِ وَ الْعَافِیَةِ وَ الْمُعَافَاةِ وَ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ دُعَائِی فِیهِ إِلَیْکَ وَاصِلا وَ رَحْمَتَکَ وَ خَیْرَکَ إِلَیَّ فِیهِ نَازِلا وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولا وَ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُورا وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُورا حَتَّى یَکُونَ نَصِیبِی فِیهِ الْأَکْثَرَ [الْأَکْبَرَ] وَ حَظِّی فِیهِ الْأَوْفَرَ.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و در این ماه روزى من گردان برترین چیزى که آن را نصیف بندگان شایستهات مىکنى،و به من عطا کن در آن برترین چیزى را که عطا مىکنى به اولیاى مقرّبت از رحمت و آمرزش،و مهربانى و اجابت دعا،و عفو و مغفرت همیشگى،و سلامتى کامل و تندرستى دنیا و آخرت و آزادى از آتش دوزخ و رسیدن به بهشت و خیر دنیا و آخرت.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و دعایم را در این ماه به پیشگاهت برسان،و رحمت و خیرت را در اى ماه بر من فرو فرست،و عملم را در آن مقبول و سعیم را پذیرفته،و گناهم را آمرزیده قرار ده،تا سهمم در این ماه بیشتر،و بهرهام کاملتر گردد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلَیْلَةِ الْقَدْرِ عَلَى أَفْضَلِ حَالٍ تُحِبُّ أَنْ یَکُونَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَرْضَاهَا لَکَ ثُمَّ اجْعَلْهَا لِی خَیْرا مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ وَ ارْزُقْنِی فِیهَا أَفْضَلَ مَا رَزَقْتَ أَحَدا مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ إِیَّاهَا وَ أَکْرَمْتَهُ بِهَا وَ اجْعَلْنِی فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَ سُعَدَاءِ خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا الْجِدَّ وَ الاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى اللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ لَیَالٍ عَشْرٍ [وَ اللَّیَالِی الْعَشْرِ] وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مَا أَنْزَلْتَ فِیهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ رَبَّ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ عِزْرَائِیلَ،
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و مرا در این ماه براى درک شب قدر توفیق ده،به برترین حالى که دوست دارى یکى از اولیایت بر آن حال باشد و پسندیدهترین حال براى تو،سپس شب قدر را براى من بهتر از هزار شب قرار ده، و در آن شب به من روزى کن برترین چیزى که روزى کردى یکى از کسانىکه او را به آن روزى رساندى،و به آن گرامىاش داشتى،و در آن شب قرارم ده از آزادشدگانت از دوزخ،و رهاشدگانت از آتش،و سعادتمندان از خلقت به مغفرت و رضوانت،اى مهربانترین مهربانان.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و روزى ما کن در این ماه کوشش و تلاش و توانمندى و شادابى و آنچه دوست دارى و مىپسندى.خدایا اى پروردگار سپیدهدم و شبهاى دهگانه و زوج و فرد و پروردگار ماه رمضان و آنچه از قرآن در آن نازل کردى،و پروردگار جبرییل و میکائیل،و اسرافیل،و عزراییل
وَ جَمِیعِ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ رَبَّ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ رَبَّ مُوسَى وَ عِیسَى وَ جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ وَ بِحَقِّکَ الْعَظِیمِ لَمَّا صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ نَظَرْتَ إِلَیَّ نَظْرَةً رَحِیمَةً تَرْضَى بِهَا عَنِّی رِضًى لا سَخَطَ [تَسْخَطُ] عَلَیَّ بَعْدَهُ أَبَدا وَ أَعْطَیْتَنِی جَمِیعَ سُؤْلِی وَ رَغْبَتِی وَ أُمْنِیَّتِی وَ إِرَادَتِی وَ صَرَفْتَ عَنِّی مَا أَکْرَهُ وَ أَحْذَرُ وَ أَخَافُ عَلَى نَفْسِی وَ مَا لا أَخَافُ وَ عَنْ أَهْلِی وَ مَالِی وَ إِخْوَانِی وَ ذُرِّیَّتِی اللَّهُمَّ إِلَیْکَ فَرَرْنَا مِنْ ذُنُوبِنَا فَآوِنَا تَائِبِینَ وَ تُبْ عَلَیْنَا مُسْتَغْفِرِینَ وَ اغْفِرْ لَنَا مُتَعَوِّذِینَ وَ أَعِذْنَا مُسْتَجِیرِینَ وَ أَجِرْنَا مُسْتَسْلِمِینَ وَ لا تَخْذُلْنَا رَاهِبِینَ وَ آمِنَّا رَاغِبِینَ وَ شَفِّعْنَا سَائِلِینَ وَ أَعْطِنَا إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ قَرِیبٌ مُجِیبٌ .
و تمام فرشتگان مقرّب،و پروردگار ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب،و پروردگار موسى،و عسى و همه پیامبران و رسولان،و پروردگار محمّد خاتم پیامبران،درودهایت بر او و بر همه آنان باد،و از تو درخواست مىکنم به حقّت بر ایشان و به حق ایشان بر تو،و به حق بزرگت که درود فرستى بر او و خاندان او و بر همه آنان،و نظر کنى بر من نظرى از روى مهر که به آن نظر از من خشنود شوى،خشنودشدنى که هرگز پس از آن خشمى بر من نباشد،و عطا کنى به من همه خواهش و رغبت و آرزو و خواستهام را،و از من بگردانى آنچه را ناخوش دارم و از آن پرهیز مىکنم،و مىترسم و نمىترسم بر خود،و نیز همه آنها را بگردانى از خانواده و مال و برادران و فرزندانم.خدایا از گناهانمان به جانب تو گریختم،ما را درحالىکه توبهکنندهایم جاى ده،و توبهمان را درحالىکه آمرزش طلبیم بپذیر،و درحالىکه پناهندهایم بیامرز،و درحالىکه پناهجوییم پناهمان ده،و درحالىکه تسلیمیم نجاتمان بخش،و درحالىکه،هراسناکیم وامگذار،و درحالىکه مشتاقیم امانمان ده،و درحالىکه خواهندهایم شفاعتمان را بپذیر و به ما عطا کن که تو شنواى دعایى و نزدیک و اجابت کنندهاى.
اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَحَقُّ مَنْ سَأَلَ الْعَبْدُ رَبَّهُ وَ لَمْ یَسْأَلِ الْعِبَادُ مِثْلَکَ کَرَما وَ جُودا یَا مَوْضِعَ شَکْوَى السَّائِلِینَ وَ یَا مُنْتَهَى حَاجَةِ الرَّاغِبِینَ وَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ وَ یَا مَلْجَأَ الْهَارِبِینَ وَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ یَا رَبَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَا کَاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبِینَ وَ یَا فَارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ وَ یَا کَاشِفَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ عُیُوبِی وَ إِسَاءَتِی وَ ظُلْمِی وَ جُرْمِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی وَ ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ فَإِنَّهُ لا یَمْلِکُهَا [لا یَمْلِکُهُمَا] غَیْرُکَ وَ اعْفُ عَنِّی وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی،
خدایا تویى پروردگارم و من بنده توام،و شایستهترین کسىکه بنده از او بخواهد پروردگار اوست بندگان درخواست نکردند از کسىکه در کرم وجود چون تو باشد،اى بارگاه شکوه سائلان،اى نهایت حاجت راغبان،اى فریادرس دادخواهان،اى اجابت کننده دعاى بیچارگان،اى پناهگاه گریختگان اى دادرس دادخواهان،اى پروردگار مستضعفان اى برطرف کننده اندوه غمزدگان،اى گشاینده اندوه اندوهندگان،اى برطرف کننده گرفتارى بزگ،اى خدا،اى بخشنده،اى مهربان،اى مهربانترین مهربانان درود فرست بر محمّد،و خاندان محمّد و گناهان و عیبها و بدرفتارى و ستم و جرم و زیادهروى مرا بر خودم بیامرز،و از فضل و رحمتت روزى من کن،که آن را کسى جز تو مالک نیست،از من درگذر،و همه آنچه از گناهانم گذشته بیامرز،
وَ اعْصِمْنِی فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ اسْتُرْ عَلَیَّ وَ عَلَى وَالِدَیَّ وَ وَلَدِی وَ قَرَابَتِی وَ أَهْلِ حُزَانَتِی وَ [کُلِ] مَنْ کَانَ مِنِّی بِسَبِیلٍ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ کُلَّهُ بِیَدِکَ وَ أَنْتَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ فَلا تُخَیِّبْنِی یَا سَیِّدِی وَ لا تَرُدَّ دُعَائِی وَ لا یَدِی إِلَى نَحْرِی حَتَّى تَفْعَلَ ذَلِکَ بِی وَ تَسْتَجِیبَ لِی جَمِیعَ مَا سَأَلْتُکَ وَ تَزِیدَنَی مِنْ فَضْلِکَ فَإِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ نَحْنُ إِلَیْکَ رَاغِبُونَ اللَّهُمَّ لَکَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى [کُلُّهَا] وَ الْأَمْثَالُ الْعُلْیَا وَ الْکِبْرِیَاءُ وَ الْآلاءُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنْ کُنْتَ قَضَیْتَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ فِیهَا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَدَاءِ ،
و در باقیمانده عمرم مرا حفظ کن،و پردهپوشى کن بر من و پدر و مادر و فرزندان و نزدیکان و اهل و عیالم،و هرکه به من نسبت داشته از مردان و زنان مؤمن در دنیا و آخرت،زیرا همه این امور به دست توست، و تو گسترنده آمرزشى اى آقاى من مرا محروم مکن،و دعایم را بدون اجابت و دستم را خالى به سوى سینهام بازنگردان، تا آنچه را خواستم در حقم انجام دهى،و همه درخواستهایم را اجابت نمایى،و از احسانت بر من بیفزایى،که تو به هر چیز توانایى،مشتاق به سوى توییم،خدایا نامهاى نیکو،و نمونههاى برتر،و بزرگمنشى و نعمتها براى توست،از تو درخواست مىکنم یه حث نامت«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»اگر در این شب فرود آمدن فرشتگان و روح را حتم کرده باشى،اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و قرار دهى نامم را در شمار خوشبختان و روحم را با شهیدان،
وَ إِحْسَانِی فِی عِلِّیِّینَ وَ إِسَاءَتِی مَغْفُورَةً وَ أَنْ تَهَبَ لِی یَقِینا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ إِیمَانا لا یَشُوبُهُ شَکٌّ وَ رِضًى بِمَا قَسَمْتَ لِی وَ آتِنِی [تُؤْتِیَنِی] فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنِی عَذَابَ النَّارِ وَ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَضَیْتَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ فِیهَا فَأَخِّرْنِی إِلَى ذَلِکَ وَ ارْزُقْنِی فِیهَا ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ وَ طَاعَتَکَ وَ حُسْنَ عِبَادَتِکَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا رَبَّ مُحَمَّدٍ اغْضَبِ الْیَوْمَ لِمُحَمَّدٍ وَ لِأَبْرَارِ عِتْرَتِهِ وَ اقْتُلْ أَعْدَاءَهُمْ بَدَدا وَ أَحْصِهِمْ عَدَدا وَ لا تَدَعْ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْهُمْ أَحَدا وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَدا یَا حَسَنَ الصُّحْبَةِ یَا خَلِیفَةَ النَّبِیِّینَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ الْبَدِیءُ الْبَدِیعُ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیْءٌ،
و کار نیکم را در برترین جاى بهشت،و بدکارىام را آمرزیده، و بر من ببخشى باورى که دلم با آن همراه باشد،و ایمانى که به دودلى آمیخته نشود،و خشنودى به آنچه نصیبم نمودى،و به من در دنیا نیکى و در آخرت نیکى عنایت کن،و از شکنجه دوزخ حفظ فرما،و اگر نزول فرشتگان و روح را در این شب حتم نکرده باشى،عمر مرا تا آن زمان به تأخیر انداز،و در آن شب ذکر و شکر و طاعتت و نیکو بندگى کردنت را روزى من کن،و بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست به برترین درودهایت اى مهربانترین مهربانان،اى یکتا،اى مقصود نیازمندان،اى پروردگار محمّد،امروز به خاطر محمّد و خوبان از عترش خشم کن، و دشمنانشان را در پریشانى و پراکندگانى به قتل برسان،و آنان را یکبهیک برشمار،و بر روى زمین احدى از آنان را باقى مگذار،و و آنان را هرگز نیامرز،اى نیکو همنشین،اى جانشین پیامبران در کارهاشان،تو مهربانترین مهربانانى،اى آغازگر آفرینش،اى آفریننده که چیزى مانند تو نیست،
وَ الدَّائِمُ غَیْرُ الْغَافِلِ وَ الْحَیُّ الَّذِی لا یَمُوتُ أَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ فِی شَأْنٍ أَنْتَ خَلِیفَةُ مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرُ مُحَمَّدٍ وَ مُفَضِّلُ مُحَمَّدٍ أَسْأَلُکَ أَنْ تَنْصُرَ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ وَ خَلِیفَةَ مُحَمَّدٍ وَ الْقَائِمَ بِالْقِسْطِ مِنْ أَوْصِیَاءِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اعْطِفْ عَلَیْهِمْ نَصْرَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اجْعَلْ عَاقِبَةَ أَمْرِی إِلَى غُفْرَانِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ کَذَلِکَ نَسَبْتَ نَفْسَکَ یَا سَیِّدِی بِاللَّطِیفِ [بِاللُّطْفِ] بَلَى إِنَّکَ لَطِیفٌ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ الْطُفْ [بِی إِنَّکَ لَطِیفٌ] لِمَا تَشَاءُ.
و جاودان غیر غافل،و زندهاى که هرگز نمىمیرد،تو هر روز در کارى هستى،تو خلیفه محمّد و یاور محمّد،و برترىدهنده محمّدى،از تو مىخواهم که یارى رسانى بر وصّى محمّد و جانشین محمّد،و قیام کننده به عدالت از جانشینان محمّد،درودت بر او و بر ایشان،یارىات را متوّجه ایشان فرما،اى که معبودى جز تو نیست،به حق اینکه معبودى جز تو نیست،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و مرا در دنیا و آخرت همراه ایشان قرار ده،و پایان کارم را به آمرزش و رحمتت رسان.اى مهربانترین مهربانان،و همچنانکه اى آقاى من خود را به لطیف بودن نسبت دادى،آرى همانا لطیفى، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به هرچه خواهى بر من لطف کن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ فِی عَامِنَا هَذَا وَ تَطَوَّلْ عَلَیَّ بِجَمِیعِ حَوَائِجِی لِلْآخِرَةِ وَ الدُّنْیَا
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و این سال حج و عمره روزى من گردان،و با برآوردن همه حاجات دنیوى و اخروىام بر من منّت گذار.
پس سه مرتبه بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارا [غَفُورا] اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ رَبِّ إِنِّی عَمِلْتُ سُوءا وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الْحَلِیمُ الْعَظِیمُ الْکَرِیمُ الْغَفَّارُ لِلذَّنْبِ الْعَظِیمِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورا رَحِیما.
از خداى پروردگارم درخواست آمرزش مىکنم و به سوى او باز مىگردم که پرودگارم نزدیگ و اجابت کننده است،از خداوند پروردگارم درخواست آمرزش مىکنم و بسوى او باز مىگردم که او مهربان و با محبّت است،از خداى پروردگارم درخواست آمرزش مىکنم و بسوى او باز مىگردم که بسیار آمرزنده است،خدایا مرا بیامرز که تو مهربانترین مهربانانى،بارپروردگارا من بد کردم،و به خود ستم نمودم پس مرا بیامرز،که کسى جز تو گناهنان را نیامرزد،از خدا درخواست آمرزش مىکنم که معبودى جز او نیست زنده و به خود پاینده است،بردبار و بزرگ و بخشنده و آمرزنده گناهان بزرگ است،و به سوى او باز مىگردم،از خدا درخواست آمرزش مىکنم که همانا او آمرزنده و مهربان است.
پس این دعا را بخواند:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْعَظِیمِ الْمَحْتُومِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ أَنْ تَجْعَلَ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمُرِی وَ تُوَسِّعَ رِزْقِی وَ تُؤَدِّیَ عَنِّی أَمَانَتِی وَ دَیْنِی آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجا وَ مَخْرَجا وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لا أَحْتَسِبُ وَ احْرُسْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَرِسُ وَ مِنْ حَیْثُ لا أَحْتَرِسُ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلِّمْ کَثِیرا .
سپس این دعا را بخواند:خدایا از تو مىخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و در آنچه حکم مىکنى و مقدّر مىنمایى از فرمان بزرگ حتمى در شب قدر،از حکمى که بازگشت و و تغییرى براى آن نیست،اینکه مرا از زیارتکنندگان خانه کعبه بنویسى،آنانکه حجّشان پذیرفته،و تلاششان قبول، و گناهانشان آمرزیده،و از بدیهایشان گذشت شده،و در آنچه که حکم مىکنى،مقدّر فرمایى که عمرم را طولانى کنى، و در روزىام وسعت بخشى،و امانت و دینم را ادا کنى،آمین اى پروردگار جهانیان،خدایا،در کارم گشایشت و راه نجاتى قرار ده،و از جایى که گمان مىبرم و از جایى که گمان نمىبرم،مرا روزى بخش،و از جایى که خود را حفظ مىکنم و از جایى که خود را حفظ نمىکنم مرا محافظت فرما،بر محمّد و خاندان محمّد درود و سلام بسیار فرست.
منبع: مفاتیح الجنان
ما را زخواهی ز خویشتن دست بشوی ---- خود را یله کن پس آنگهی ما را جوی
ابن سنان به امام صادق می گوید: مومن چگونه بداند که مومن است؟ امام فرمود:" به واسطه تسلیم امر خدا و راضی بودن بر آنچه که بر او از شادی و غم وارد می شود." اصول کافی ، ج4 ، ص 190
امام صادق (ع) فرمودند: خداوند به حضرت داوود (ع) وحی کرد که نزد شخصی برود و به او مژده دهد که همنشین او در بهشت خواهد بود. داوود (ع) به خانه ی آن مرد رفت و او را از فرمان و مژده خداوند آگاه ساخت ، ولی وی بسیار شگفت زده شد که چگونه ممکن است او به پاداشتی چنین دست یافته باشد. از این رو ، از راز این مژده بزرگ پرسید ، وی پاسخ داد:" من فردی هستم که هر گاه نا گوار و رنجی برایم پیش می آید، هر قدر سخت و طاقت فرسا باشد، هرگز از خدا نمی خواهم که آن را برطرف سازد و فقط شکر آنرا بجا می آورم". امام در پایان افزود: این همانا شیوه ی پروردگار است که چنین بر بندگان خود برگزیده است. بحار الانوار ، ج 71 ، ص 89
« آیه ۱۸۶ سوره مبارکه بقره »
ترجمه آیه:
و چون بندگان من از تو سراغ مرا مى گیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعا کنندگان را اجابت مى کنم البته در صورتى که مرا بخوانند پس باید که آنان نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد یابند.
بخشی از تفسیر آیه در تفسیر المیزان :
…کلمه (دعا) و (دعوت) به معناى این است که دعا کننده نظر دعا شده را به سوى خود جلب کند، و کلمه (سوال ) به معناى جلب فائده و یا زیادتر کردن آن از ناحیه مسوول است ، تا بعد از توجیه نظر او حاجتش برآورده شود، پس سؤ ال به منزله نتیجه و هدف است براى دعا (مثل اینکه از دور یا نزدیک شخصى را که دارد مى رود صدا مى زنى ، و مى خوانى ، تا روى خود را برگرداند، آن وقت چیزى از او مى پرسى تا به این وسیله حاجتت برآورده شود) پس این معنا که براى سؤ ال شد جامع همه موارد سؤ ال هست ، علمى براى رفع جهل ، و سؤ ال به منظور حساب وسؤ ال به معناى زیادتر کردن خیر مسوول به طرف خود، و سوالهاى دیگر…. خداى سبحان میان هر چیزى و خود آن چیز حائل است ، ومیان آن و تمامى مقارنات آن از فرزند و همسر و دوست و مال و جاه و حق او حائل است ، پس خداى تعالى از هر چیزى که فرض شود به مخلوق خود نزدیک تر است ، پس او قریب على الاطلاق است ، همچنانکه خودش فرموده ( و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون ) و نیز فرموده (و نحن اقرب الیه من حبل الورید) و نیز فرموده (ان اللّه یحول بین المرء و قلبه ) و مراد از قلب همان جان آدمى و نفس مدرکه او است .