موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب قدر» ثبت شده است



در شب ۲۳ رمضان سال گذشته مصادف با شب قدر، جمعیت حاضر در مسجد جامع بازار تهران شاهد یکی از به یادماندنی‌ترین مجالس استاد فقید اخلاق و مرجع عالیقدر تهران، آیت‌الله مجتبی تهرانی بودند؛ در حالی که ظاهر ایشان نشان می‌داد به سختی بیمار شده و رنج می‌کشند، به ناگاه در اواسط آن محفل به یکباره مجلس را منقلب می‌کنند.

ایشان در آن حالت با بیان این که «امشب می‌خواهم همه مناسبات و تشریفات و مرجعیت را کنار بگذارم، می‌خواهم روضه‌ای را که در دلم مانده است برایتان بخوانم» به شرح روضه مفصلی از حضرت زهرا سلام‌ الله علیها می‌پردازند و حال خیل انبوده حاضران در آن مجلس را منقلب می‌کنند و آنجاست که حاضران همیشگی مجالس این استاد فقید احساس می‌کنند که اتفاقی در حال رخ دادن است. آیت‌الله تهرانی به خواندن این‌گونه روضه عادت نداشت و این اتفاق بسیار ویژه‌ای در تاریخ مجالس ایشان بود.

درِ نیم سوخته…
توسل من معلوم است و همه‌تان هم می‌دانید؛ توسلم به باطن لیلة القدر است. اوّل چند جمله از خود زهرا سلام‌ الله علیها نسبت به آن حادثه نقل می‌کنم: «وَ‌رَکَلَ‌ الْبَابَ‌ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ‌ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ چنان لگدی به آن درِ نیم‌سوخته زد و آن را بر روی من انداخت، در حالی که من باردار بودم، «وَ النَّارُ تُسْعَرُ»؛ آتش زبانه می‌کشید. زهرا (سلام‌الله علیها) می‌گوید: لگدی زد و در را بر روی من انداخت، «وَ‌تَسْفَعُ وَجْهِی»؛ من با صورت بر روی زمین افتادم. آتش زبانه می‌کشید و چهره من را می‌سوزاند. «فَیَضْرِبُ‌ بِیَدِهِ»؛ با دست به من سیلی زد. امّا سیلی چگونه بود؟ «حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی»؛[۱] چنان سیلی محکمی زد که گوشواره‌های من پراکنده شد.


پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج ۳۰، ص349

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۹


متن سخنان حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در روز نوزدهم ماه مبارک رمضان 1391 ه.ش به شرح ذیل است:

« ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است، دعای به خیر برای خود و دیگران. در سیر مباحثی که کردیم، به مناسبت ایّام عرض کردم تذکّری بدهم. در دو جلسة قبل بیان کردم که بدانید، بحث شخصی نیست، بلکه کلّی است. رابطة مستقیم بین کثرت دعا و قلّت بلا، قلّت دعا و کثرت بلا را که در روایتی از پیغمبراکرم مطرح کردم: «إِذَا قَلَ الدُّعَاءُ نَزَلَ الْبَلَاء». در همین زمینه میخواستم تذکّر دیگری بدهم.


تأثیر دیدِ انسان بر دعایش


دیدِ انسان همیشه اینطور است که دیدِ کوتاه و مادّی است یعنی در عالم مادیّت قرار دارد و محدود است. این دیدِ محدود، کوتاه و به تعبیر بنده نظر تنگ بر همه چیز و بدتر از همه بر روی دعای شخص اثر میگذارد. یعنی بر روی درخواستهایش از خداوند تأثیر دارد.


آیا از خدا کاری برمیآید؟!


به دو مطلب اشاره میکنم. اوّل: فرض کنید برای او مشکل و گرفتاریای پیش آمد؛ در این وقت او چون در بستر مادیّت است اوّل فکرش به طرف ابزار مادّی میرود. غیر از این است؟ شخص میخواهد تدبیر کند و مشکل خود را حل کند، پس وسائل و ابزار مادیّت را پیش میکشد. غالباً اینطور است چون در بستر مادیّت قرار دارد. بعد سرش که به سنگ میخورد و دیگر میبیند راه‌ها بر او بسته شد، آنوقت یادش میافتد که خدایی هم وجود دارد. میگوید: چه بسا ممکن است از او کاری هم ساخته باشد! و حال اینکه، بدانید! مؤمن نباید اینطور باشد. آن کسی که اعتقاد به مبدأ و معاد دارد و اعتقاد دارد که مسبب الأسباب موجود دیگری است، موجودات زمینی نیستند و اعتقاد دارد که: «أَزِمَّةِ الأُمُورُ طُرّاً بِیَدِه»؛ تمام امور در دست قدرت او است و واقعاً اعتقاد دارد وقتی که میگوید: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛  این شخص اوّل چه کسی به یادش میآید؟ منبع قدرت، یعنی خدا را. به سراغ ابزار و وسائل مادّی مثل حسن و حسین و تقی و نقی و... نمیرود که بعد هم اگر درست شد تصوّر بکند که این واسطهها کردهاند. اینها را قبلاً مفصّل عرض کردهام امّا میخواستم تذکّر بدهم. مؤمن نباید اینطور باشد. وقتی گرفتاری پیش آمد، اوّل خدا. بگوید: خدایا! این مشکل پیش آمده، مشکل من را حل کن.


خدا دعاهای کوچک را هم میپذیرد!


مطلب دوّم که این هم منشأاش ضعف ایمان است، این است که بنده تصوّر میکند، نسبت به کارهای بسیار بسیار مهم باید سراغ خدا رفت و در مورد کارهای کوچک اینطور نیست. این برای ضعف ایمان است.


ما ضعف ایمان داریم!


به شما بگویم، وقتی میخواهید دعا کنید بفهمید و بدانید که همه چیزتان وابسته به این دعاها است؛ کوچک و بزرگ هم ندارد. اینکه تصوّر کنم: «فقط چیزهای قابل اعتنا و بزرگ را با خدا مطرح کنم نه کوچکها را» از ضعف ایمان است. واقع این است که این شخص خداشناس نیست. ما در معرفت خود نسبت به خالق نقص داریم.


تو کوچک هستی، نه خدا!


دعا، کوچک و بزرگ ندارد و خدا هم خستگی‌ناپذیر است! او این دعا را خیلی هم دوست دارد. همة اینها را بحث کردهام و نمیخواهم وارد بشوم، بلکه فقط خواستم تذکّری برای لیالی قدر بدهم و بگویم این فرصت را از دست نده! خودت را از قالب حقارت بیرون بکش! تو کوچک هستی و کوچک هم فکر میکنی؛ طرفِ خود را اصلاً نشناختهای. تو آدمی هستی که اگر یک نفر روزی ده بار در خانهات بیاید و در بزند و بگوید: این را میخواهم، آن را میخواهم، دیگر در را بر روی او باز نمیکنی. غیر از این است؟ امّا خالق تو اینطور نیست، اگر ده تا، یازده تا بشود امروز بیشتر از تو خوشش میآید و اگر یازده تا بشود دوازده تا، بیشتر خوشش میآید. این جزو معارف ما است.


مراجعة بیشتر، معرفت بالاتر


اینها سرّ دارد؛ چون، مراجعة بیشتر، کاشفِ از معرفت بالاتر، نسبت به کسی است که از او درخواست میکنم و او را همهکاره میدانم. دلیل بر این میشود، که همه چیز دست او است، از دست او بر میآید و کسی غیر از او نمیتواند انجام دهد؛ این کاشف از معرفت است.


آن چیزی که از دیگری میخواهی، از خدا بخواه


در روایتی داریم که از پیغمبراکرم است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلّیاللهعلیهوالهوسلّم): إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَحَبَ شَیْئاً لِنَفْسِهِ وَ أَبْغَضَهُ لِخَلْقِهِ مِنْ فَضْلِهِ»؛ خداوند چیزی را برای خودش دوست میدارد، امّا همان را برای خلق خودش مبغوض میدارد. برای خودش خوشش میآید امّا برای مخلوق خود بدش میآید. توضیح اینکه: «أَبْغَضَ لِخَلْقِهِ الْمَسْأَلَةَ»؛ بدش میآید از عبدی که گرفتار شده و به مثل خودش رو میاندازد، «أَبْغَضَ لِخَلْقِهِ الْمَسْأَلَةَ». اینکه بندههایش برای کارهایشان از هم درخواست کنند و به همدیگر مراجعه کنند. «وَ أَحَبَ لِنَفْسِهِ أَنْ یُسْأَلَ»؛ و دوست دارد که از او درخواست کنند. به این و آن رو بیاندازی بدش میآید امّا به او رو بیاندازی خوشش میآید. «وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ»؛ هیچچیز در نزد خدا محبوب‌تر از این نیست که در خانهاش را بزنی و بگویی میخواهم، میخواهم، میخواهم. بر خلاف من و تو، که اگر بچّهمان هم باشد بیرونش میکنیم. خدا که من و تو نیست. چون او را نشناختهایم که تمام خزائن وجود در ید قدرت او است.


خدایا! بند کفش میخواهم!


«فَلَا یَسْتَحْیِی أَحَدُکُمْ أَنْ یَسْأَلَ اللَّهَ» پس خجالت نکشد و حیا نکند، به اینکه یکی از شما از خدا درخواست کند. اگر میخواهی، خجالت و حیا ندارد. «وَ لَوْ بِشِسْعِ نَعْلٍ»؛ پیغمبر سطح را اینقدر پائین آورد. نگاه نکن به اینکه تصوّر کنی حاجتهایت بد است. مثل اینکه بند کفشت گم شده؛ بگویی: خدا! بند کفش میخواهم! ببین کار را به کجا رساند.


کوچکی و بزرگی در نزد خدا مطرح نیست


روایات زیاد داریم. روایتی از امام باقر(علیهالسّلام) در ارتباط با همین که گفتم است: «لَا تُحَقِّرُوا صَغِیراً مِنْ حَوَائِجِکُمْ فَإِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَسْأَلُهُمْ»؛ فکر نکنید که حاجت، کوچک است. بلکه محبوبترین بندگان آن بندهای است که از خدا بخواهد؛ کوچک و بزرگ ندارد. در آن روایت دارد از امام باقر(علیهالسّلام) میفرماید: «لَا تَتْرُکُوا صَغِیرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا فَإِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکِبَارِ». حضرت مطلب را خیلی زیبا بیان میکنند که: اینجا کوچکی و بزرگی خبری نیست.


تنگ نظری را کنار بگذارید


تذکّر عمده ای که میخواهم بدهم این است؛ در بین سال به خصوص برای دعا و حوائج زمانهایی را آورده اند و از نظر ارزشی ما را ترغیب کرده اند که اهمیّت دارد. مثل ماه مبارک رمضان و در ماه رمضان هم لیالی قدر که گفته اند باید کمال بهره برداری را برد. نظر تنگی را کنار بگذارید و فرو گذار نکنید. البته یک سنخ مسائل است که نمیخواهم وارد آن بشوم و فقط مطلب کلّی را میخواهم عرض کنم. ما نباید در دعاها و درخواستهایمان از خداوند کوتاه بیاییم و هیچ چیز نباید برای ما مانع و رادع بشود از اینکه درخواست کنیم، حالا در هر رابطه ای که میخواهد باشد. اوّل خدا، وسط خدا، آخر خدا! هرچه برایم پیش میآید اوّل خدا را در نظر بگیرم. این هیچ منافاتی هم با توسّل به وسائل ندارد.

مصائب علی(علیهالسّلام)


در روایت دارد، بعد از اینکه آن خبیث به علی(علیهالسّلام) ضربت زد. علی(علیهالسّلام) بقیّة نماز را نشسته خواند یعنی حضرت دیگر تاب ایستادن را نداشت. در روایت دارد، به یمین و یسار متمایل میشد و حضرت نمیتوانست بدن خودش را نگه دارد. امام حسن را جای خودشان گذاشتند تا نماز را تمام کند. در روایت دارد، نماز که تمام شد سر پدر را به دامن گرفت و شروع کرد به گریه کردن. این جملات را میگفت: پدر پشت مرا شکستی... تعبیرات عجیبی است. علی(علیهالسّلام) چشمهایش را باز کرد و گفت: پسرم از این به بعد دیگر پدرت هیچ الم و دردی ندارد. ببینید، چقدر به علی(علیهالسّلام) سخت گذشته که این را میگوید. پسرم! گریه نکن، الآن جدّات و جدّهات، خدیجه و مادرت فاطمه حاضر هستند. حوریان بهشت آمدهاند و در انتظار پدر تو هستند.


حاج آقا مجتبی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۸
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۵۷

شب نوزدهم: این شب با عظمت آغاز شبهاى قدر است، و شب قدر آن شبى است که در طول سال، شبى به خوبى‏ و فضلیت آن یافت نمى‏شود، و عمل در این شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است، و تقدیر امور سال در این شب صورت‏ مى‏گیرد، و فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان الهى است، در این شب به اذن پروردگار به زمین فرود مى‏آیند، و به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مى‏رسند و آنچه را که براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه مى‏دارند. و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است: یکى اعمالى که در هر سه شب باید انجام داد، و دیگر اعمالى که مخصوص به هر یک از شبهاى قدر است.


اوّل: اعمالى است که در هر سه شب باید انجام داد، و آن چند عمل است:


اوّل: غسل کردن. علاّمه مجلسى فرموده‏ بهتر است غسل این شبها در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد،که نماز شام را با غسل بخواند.


دوم: دو رکعت نماز که‏ در هر رکعت پس از سوره «حمد»، هفت مرتبه «توحید» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید، استغفر اللّه و اتوب الیه در روایت نبوى است: که از جاى برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد، تا آخر خبر.


سوم:قرآن مجید را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:


اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ. 


خداى از تو درخواست مى‏کنم به حق کتاب نازل شده‏ات،و آنچه در آن است،و در آن است نام بزرگت‏ترت،و نامهاى نیکوترت‏ و آنچه بیم‏انگیز است و امیدبخش،اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.


سپس هر حاجت که دارد بخواهد .


اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ 


خدایا به حق این قرآن،و به حق کسى‏که آن را بر او فرستادى،و به حق‏ هر مؤمنى که او را در قرآن ستودى،و به حق خود بر آنان،پس احدى شناساتر از تو به حق تو نیست


سپس ده مرتبه بگوید
بِکَ یَا اللَّهُ 
به ذاتت اى خدا
و ده مرتبه
بِمُحَمَّدٍ 
به حق محمّد
و ده مرتبه 
بِعَلِیٍّ 
به حق على
و ده مرتبه 
بِفَاطِمَةَ 
به حق فاطمه
و ده مرتبه
بِالْحَسَنِ 
به حق حسن
و ده مرتبه
بِالْحُسَیْنِ 
به حق حسین‏
و ده مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 
به حق على بن الحسین
و ده مرتبه
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ 
به حق محمّد بن على
و ده مرتبه
بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ 
به حق جعفر بن محمّد
و ده مرتبه
بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ 
به حق موسى بن جعفر
و ده مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى 
به حق على بن موسى
و ده مرتبه
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ 
به حق محمد بن على
و ده مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ 
به حق على بن محمّد
و ده مرتبه
بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ 
به حق حسین بن على
و ده مرتبه 
بِالْحُجَّةِ 
به حق حجّت.


پس هر حاجتى که دارى از خدا بخواه.


پنجم: حضرت سید الشهّدا علیه السّلام‏ را زیارت کند. در روایت آمده: هنگامى که شب قدر مى‏شود، منادى از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر مى‏دهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السّلام آمده آمرزید.


ششم: این شبها را احیا بدارد، روایت شده هرکه شب‏ قدر را احیا بدارد، گناهانش آمرزیده مى‏شود، هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و پیمانه دریاها باشد.


هفتم:صد رکعت نماز بجا آورد،که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره«حمد»،ده‏ مرتبه «توحید» بخواند. 


هشتم:این دعا را بخواند:


اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیا لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِسا مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ‏] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ 


خدایا شام کردم درحالى‏که براى تو تنها بنده کوچک و خوارى هستم،که براى خویش سود و زیانى را به دست ندارم،و نمى‏توانم از خود پیش‏آمد بدى را بازگردانم، به این امر بر خویش گواهى مى‏دهم،و در پیشگاهت به ناتوانى و کمى چاره‏ام اعتراف مى‏کنم،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن،از آمرزش در این شب وعده دادى وفا کن، و آنچه را به من عنایت فرموده‏اى کامل ساز، که من بنده بیچاره، درمانده، ناتوان، تهیدست خوار توام.خدایا مرا فراموش کننده‏ ذکرت قرار مده، در آنچه سزاوار آنم فرمودى، و نه فراموش کننده احسانت،در آنچه عطایم نمودى، و نه ناامید از اجابتت،گرچه مدّت زمانى طولانى گردد، چه در خوشى یا ناخوشى، یا سختى، یا آسانى، یا عافیت، یا بلا، یا تنگدستى، یا در نعمت‏ همانا تو شنونده دعایى.


این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده که در این شبها،در حال قیام و قعود و رکوع و سجود مى‏خواندند، و علاّمه مجلسى فرموده: بهترین اعمال در این شبها، درخواست آمرزش و دعا است، براى‏ حوایج دنیا و آخرت خود، و پدر و مادر و خویشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان‏ که زنده‏اند، و چه آنان‏ که از دنیا رفته‏اند، و خواندن اذکار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر اندازه که بتواند و در بعضى از روایات وارد شده: دعاى‏ جوشن کبیر را در این سه شب بخواند. فقیر گوید: که دعاى جوشن کبیر را در بخشهاى پیش آورده‏ام. روایت شده که خدمت‏ رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عرض شد: اگر شب قدر را یافتم، از خداى خود چه بخواهم؟ فرمود: عافیت.


دوّم:اعمال مخصوص هر یک از این شبها است.


امّا اعمال شب نوزدهم چند چیز است:


اوّل:گفتن صد مرتبه:


أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ 
از پروردگارم خدا آمرزش مى‏جویم و به سوى او مى‏پویم


دوم:گفتن صد مرتبه


اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ 
خدایا قاتلان امیر المؤمنین را لعنت کن


سوم:دعاى یا ذى الذّى کان را که در قسم چهارم گذشت بخواند.


چهارم:این دعا را بخواند:


اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِی الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ فِی رِزْقِی وَ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا.  


خدایا مقرّر فرما در آنچه حکم مى‏کنى،و تقدیر مى‏نمایى از فرمان حتمى،و در آنچه جدا مى‏کنى از کار حکیمانه در شب قدر،و در آن حکم حتمى‏ که برگشت و تغییرى ندارد،اینکه مرا از حاجیان خانه محترمت بنویسى،حاجیانى که حجّشان قبول،سعى‏شان پذیرفته، گناهانشان آمرزیده،بدیهایشان نادیده گرفته شده است،و در آنچه حکم مى‏کنى و تقدیر مى‏نمایى،مقرّر فرما که عمرم را طولانى نمایى، و در روزى‏ام بر من وسعت بخشى،و با من چنین و چنان کنى. 


و به جاى «کذا و کذا» حاجت خود را بیان کند.

شب بیست‏ویکم: فضیلت این شب نورانى از شب نوزدهم بیشتر اس و باید اعمال این شب را، از غسل و احیا و زیارت و نماز هفت «توحید» و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعاى جوشن کبیر و غیر آنها را انجام دهد و در غسل و احیا و سعى در عبادت، در این شب و شب بیست‏وسوم اصرار ورزد، در روایات به این معنى که شب قدر یکى از این دو شب میباشد، تاکید شده در چند روایت آمده: که از معصوم خواسته شد: معین فرمایید که شب قدر کدام یک از این دو شب است؟ ایشان تعیین نکرد، بلکه فرمود:


ما أیسر لیلتین فیما تطلب 
چه آسان است دو شب در آنچه مى‏جویى


یا آنکه فرمود: 


ما علیک أن تفعل خیرا فی لیلتین و نحو ذلک. و قال شیخنا الصدوق فیما أملى على المشایخ فی مجلس واحد من مذهب الإمامیة و من أحیا هاتین اللیلتین بمذاکرة العلم فهو أفضل. 


یا آنکه فرموده:باکى بر تو نیست که در هر دو شب کار خیر انجام دهى مانند ان.و شیخ ما صدوق در آنچه بر بزرگان در یک مجلس راجع به مذهب امامیه دیکته کرده چنین فرمود:هر که این دو شب را با بحثهاى علمى احیا بدارد بهتر است.


به هر صورت از این شب شروع کند به خواندن‏ دعاهاى شبهاى دهه آخر ماه که از جمله آنها این دعاست که شیخ کلینى در کتاب کافى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده: که در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بخوان.


اعمال شب بیست‏ و سوم: این شب از دو شب قدر گذشته افضل است، و از احادیث بسیار استفاده مى‏شود، که شب‏ قدر همین شب است، و این شب شب جهنى است یعنى شبى است که دعاها در آن اجابت مى‏شود، و در این شب تمام کارها بر پایه حکمت الهى مقدّر گردد، و براى این شب غیر از اعمالى که با دو شب قدر گذشته مشترک است چند عمل دیگر است:


اوّل: خواندن سوره «عنکبوت» و «روم» که امام صادق علیه السّلام سوگند یاد کردند که خواننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت‏ خواهد بود.


دوم: خواندن سوره «حم دخان»


سوم:هزار مرتبه خواندن سوره «قدر»


چهارم: محمّد بن عیسى به سند خود از امامان‏ صالح علیهم السّلام روایت کرده که فرمودند: در شب بیست‏ و سوم از ماه رمضان این دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قیام و قعود. و بر هر حالى که هستى در تمام ماه، و در طول حیاتت تا جایى که ممکن باشد، و هر زمانى که به یادت آید. بعد از ستایش پروردگار به بزرگوارى، و فرستادن صلوات بر پیامبر صلى اللّه علیه و آله مى‏گویى: 


اَللهمَّ کُن لولیّکَ فُلانِ بن فُلان 
خدایا براى ولى‏ات باش فلان بن فلان 


و به جاى فلان بن فلان بگو:


الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظا وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلًا. 


حجت بن الحسن که درودهایت بر او و پدرانش باد،در این ساعت،و در هر ساعت سرپرست و نگهبان و پیشوا و یاور و راهنما و دیده‏باه(باش،تا او را با رغبت مردم در زمینت سکونت دهى،و زمانى طولانى بهره‏مندش سازى


و همچنین می خوانی:


یا مُدَبّرَ الاُموُرِ ،یا باعِثَ مَن فی القُبُور،یا مُجرِی البُحُور،یا مُلَیّنَ الحَدیدِ لِداوُد ، صَل عَلی مُحَّمد وَافعَل بی کَذا وَ کَذا 


اى تدبیرگر امور، اى برانگیزنده مردهاى در گور،اى روان کننده دریاها،اى نرم کننده آهن براى داود،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست‏ و با من چنین و چنان کن.


و به جاى «کذا و کذا» حاجات خود را بخواهد: 


اَللیلَةَ الیلَةَ 
امشب،امشب


و دستهاى‏ خود را د روقت خواند «یا مدبّر الامور» تا آخر به سوى آسمان بردار. و این دعا را در حال رکوع و سجود و ایستاده و نشسته بخوان،و آن را تکرار کن، و در شب آخر ماه رمضان هم بخوان.


پنجم: بخواند: 


اللَّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمُرِی وَ أَوْسِعْ لِی فِی رِزْقِی وَ أَصِحَّ لِی جِسْمِی وَ بَلِّغْنِی أَمَلِی وَ إِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ فَامْحُنِی مِنَ الْأَشْقِیَاءِ وَ اکْتُبْنِی مِنَ السُّعَدَاءِ فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ 


خدایا عمرم را طولانى گردان،و روزى‏ام را وسعت بخش،و بدنم را تندرست بدار،و به آرزویم برسان،و و اگر در زمره بدفرجامان،هستم،مرا از آن گروه محو کن،و در گروه سعادتمندان ثبت فرما،که تو در کتاب فرو فرستاده‏ به پیامبر مرسلت(درود تو بر او و خاندانش)فرمودى:خدا محو مى‏کند آنچه را بخواهد و ثبت مى‏نماید آنچه را اراده کند و کتاب جامع نزد اوست.


ششم بخواند:


اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ فِیمَا تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ لِی فِی رِزْقِی 


خدایا قرار ده در آنچه حکم مى‏کنى،و مقدّر مى‏نمایى،از فرمان حتمى، در آنچه از کار حکیمانه جدا مى‏سازى در شب قدر،از حکمى که بازگشت نپذیرد،و تغییر نیابد،اینکه مرا در این سال از حاجیان خانه محترمت بنویسى،حاجیانى که حجّشان پذیرفته،و سعیشان قبول افتاده،و گناهانشان‏ آمرزیده گشته،و بدیهایشان محو شده است،و قرار ده در آنچه فرمان مى‏دهى و مقدّر مى‏نمایى که عمرم را طولانى گردانى،و در روزى‏ام‏ وسعت بخشى.


هفتم: دعایى را که در کتاب «اقبال» آمده است بخواند:


یَا بَاطِنا فِی ظُهُورِهِ وَ یَا ظَاهِرا فِی بُطُونِهِ وَ یَا بَاطِنا لَیْسَ یَخْفَى وَ یَا ظَاهِرا لَیْسَ یُرَى یَا مَوْصُوفا لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ یَا غَائِبا [غَائِبُ‏] غَیْرَ مَفْقُودٍ وَ یَا شَاهِدا [شَاهِدُ] غَیْرَ مَشْهُودٍ یُطْلَبُ فَیُصَابُ وَ لا یَخْلُو [لَمْ یَخْلُ‏] مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَیْنَهُمَا طُرْفَةَ [طَرْفَةَ] عَیْنٍ لا یُدْرَکُ بِکَیْفٍ [بِکَیْفَ‏] وَ لا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ [بِأَیْنَ‏] وَ لا بِحَیْثٍ [بِحَیْثُ‏] أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ أَحَطْتَ بِجَمِیعِ الْأُمُورِ سُبْحَانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا وَ لا هَکَذَا غَیْرُهُ 


اى پنهان در حال آشکار بودنش،و اى آشکار در حال پنهان بودنش‏ و اى پنهانى که مخفى نمى‏شود،اى آشکارى که دیده نمى‏شود،اى به وصف آمده‏اى که هیچ ممکنى به حقیقتش نمى‏رسد و هیچ حدّ بسته‏اى به او احاطه پیدا نمى‏کند،و اى غایب گم نشده،اى حاضرى که مشهود نیست،تا آنکه جستجو شود و او را بیابند،آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست،به اندازه چشم برهم‏زدن از او خالى نیست،به کیفیتى معیّن دانسته نمى‏شود و محدود به مکان و جهت نمى‏گردد،تویى روشنایى نور،پروردگار پرورندگان،به همه امور احاطه کرده‏اى، منزّه است آن‏که چیزى همانندش نیست،و او شنوا و بیناست،منزّه است آن‏که داراى این صفات است و براى غیر او چنین صفاتى نیست


سپس آنچه را مى‏خواهى از خدا طلب کن.


هشتم: غیر از غسل اوّل شب، غسلى هم در آخر شب انجام دهد.بدان که براى‏ غسل و شب زنده‏دارى این شب و زیارت امام حسین علیه السّلام، و صد رکعت نماز، فضیلت بسیار نقل شده است، و انجام این اعمال مورد تأکید است. شیخ طوسى در کتاب «تهذیب» از ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که آن‏ حضرت فرمود: در شبى که امید مى‏رود شب قدر باشد، صد رکعت نماز بخوان در هر رکعت پس از سوره «حمد» ده مرتبه‏ سوره «توحید» را قرائت کن، گفتم: فدایت شوم، اگر ایستاده قدرت نداشته باشم چه؟ فرمود نشسته بخوان، گفتم‏ اگر نتوانم، فرمود: به همان حالى که در بسترت به پشت خوابیده‏اى این نماز را بخوان. از کتاب دعائم الاسلام روایت‏ شده که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در دهه آخر ماه رمضان بستر خود را جمع مى‏کرد، و براى عبادت کمر همّت را محکم مى‏بست، و در شب بیست‏ و سوم اهل خود را بیدار مى‏کرد، و آنهایى را که خواب در ربوده بود، به رویشان آب مى‏پاشید، و حضرت فاطمه علیها السلام‏ در این شب اجازه نمى‏داد احدى از اهلش بخوابد، و خواب آنها را به کمى طعام علاج مى‏فرمود، و آنها را با خواباندن‏ در روز براى بیدارى و احیاى شب آماده مى‏کرد، و مى‏فرمود: محروم کسى است که از خیر این شب محروم بماند. روایت شده که امام صادق علیه السّلام به بیمارى سختى دچار شده بود، وقتى شب بیست‏ و سوم ماه رمضان رسید، به‏ خدمتکارانش دستور داد او را به مسجد بردند، و تا صبح در مسجد بود. علاّمه مجلسى(ره) فرموده است هر قدر که خواندن قرآن ممکن باشد، در این شب خوانده شود، و دعاهاى صحیفه‏ کامله(سجادیه)، به ویژه دعاى مکارم الأخلاق، و دعاى توبه قرائت گردد، و روزهاى این شبها را نیز باید حرمت نهاد، و به عبادت و تلاوت قرآن به سر آورد، زیرا در احادیث معتبر آمده است که روز قدر در فضیلت همانند شب قدر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۷

جدول پخش برنامه شب های احیاء از شبکه های سیما


شبکه

شب نوزدهم

شب بیست و یکم

شب بیست و سوم

یک

حرم مطهر امام رضا(ع)

حرم مطهر امام رضا(ع)

حرم مطهر امام رضا(ع)

دو

حرم مطهر حضرت معصومه(س)

حرم مطهر حضرت معصومه(س)

حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(س)

سه

تهران - حسینیه همدانی ها

تهران - حسینیه همدانی ها

تهران - حسینیه همدانی ها

چهار

حرم مطهر حضرت امام(ره)

مسجد دانشگاه تهران

مسجد دانشگاه امام صادق(ع)

پنج

مصلی تهران

حرم مطهر امامزاده صالح(ع)

حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع)

قرآن

مسجد مقدس جمکران

مسجد جامع گرگان

مهدیه تهران

جام جم

حرم مطهر امام رضا(ع)

حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(س)

حرم مطهر حضرت معصومه(س)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۵۵