موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرائت قرآن کریم» ثبت شده است

جز11 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء یازدهم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر تدبر در قرآن آیه 12 سوره مبارکه یونس

« آیه ۱۲ سوره مبارکه یونس»
ترجمه:
و هنگامی که به انسان بلایی برسد ما را برای دور کردن آن شر، چه در حال نشسته و ایستاده ویا به پهلو افتاده می خواند، پس زمانیکه آن بلا را از او دور کنیم ، می گذرد و می رود، گویا اصلا ما را برای برطرف کردن شری که به او رسیده بود نخوانده است ، این چنین اعمالی که اسرافکاران انجام می دهند در نظرشان آراسته شده است.
تفسیر(تسنیم):
امتحان الهی برکت است. در همان بخشی که دارد که ما امتحان کردیم اینها بیراهه می‌روند می‌فرماید ﴿فلولا إذ جائهم بأسنا تضرعوا﴾ ما اینها را یک قدری فشار آوردیم که بگویند یا الله که در همان حال ما دَرِ رحمت را باز کنیم چرا نکردند ﴿فلولا إذ جائهم بأسنا تضرعوا﴾ چرا نگفتند یا الله. در حال خوشی که نگفتند ما یک قدری فشار آوردیم که بگویند یا الله ما باز آن را هم قبول کنیم آن را نکردند دیگر دیدیم اینطور است ﴿فتحنا علیهم أبواب کل شیءٍ حتی إذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتةً﴾ دیدیم آخر موعظه کردیم نشد در حال عادی نشد یک کمی فشار آوردیم که بگویند یا الله آن هم نشد بعد درهای رحمت را به عنوان آزمون به روی آنها باز کردیم وقتی پر نعمت شدند در این نعمتهای فراوان اینها را گرفتیم خب چرا نگفتند ﴿فلولا إذ جائهم بأسنا تضرعوا﴾ چرا نگفتند یا الله ما آن را هم که قبول می‌کردیم این همان سعهٴ رحمت الهی است ﴿فلما کشفنا عنه ضرّه مرّ کأن لم یدعنا إلی ضرّ مسه﴾ این نهایت غفلت انسان است که ﴿فی طغیانهم یعمهون﴾ ﴿کذلک زیّن للمسرفین ما کانوا یعملون﴾ اگر کسی اهل اسراف باشد این را زینت می‌داند، این کار را کار خوب می‌داند. حالا کیست؟ شیطان ﴿زین لهم سوء أعمالهم﴾ این است یا عوامل دیگر دارد این کار (اسراف) را برای انسان زیبا جلوه میکند تا او این کار را بپسندد، در حالیکه این کار برای انسان زیانبار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۶

جز10 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء دهم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر تدبر در قرآن / یک آیه از جزء دهم آیه 38 سوره مبارکه توبه

« آیه ۳۸ سوره مبارکه توبه »

ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده اید، شما را چه شده که زمانی که به شما گفته می شود در راه خدا کوچ کنید به زمین سنگینی می کنید و در امر کوچ سستی می نمایید، آیا از آخرت به زندگی دنیا راضی شده اید؟ با آنکه بهره زندگی دنیا درآخرت جز اندکی نیست.
تفسیر (المیزان):
منظور از نفر یعنی کوچ و در اینجا سفر کردن به قصد جهاد است، و تثاقل در زمین یعنی گرایش و تمایل به ماندن، در اینجا یعنی اهمال کردن در امر خروج و جهاد، می فرماید: ای مؤمنان چه شده که وقتی رسول ما به شما می گوید که برای جهاد بیرون شوید، تثاقل و کندی می کنید، مثل اینکه میلی به جهاد ندارید و از زندگی جاوید آخرت به زندگی دنیا کفایت نموده اید؟ اگر چنین است که بهره های دنیوی مثل حب حیات و مال و لذائذ و مصالح و متاع دنیوی را بر آخرت ترجیح داده اید و جویای راحتی و استقرار درمکان خود هستید، بدانید که آخرت زندگی حقیقی و جاوید است و بهره های دنیوی در زندگی مادی دنیا نسبت به زندگی آخرت جز یک امر بسیار حقیر واندک چیزی نیست و لذا هیچ مؤمنی از امر خروج برای جهاد سستی نمی کند جزاینکه در ایمانش سستی و ضعفی باشد. ( از روایات استفاده می شود که این آیات در رابطه با جنگ تبوک نازل شده است).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۵

جز9 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء نهم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تدبر در قرآن / یک آیه از جزء نهم تدبر در قرآن آیه2 سوره مبارکه انفال

« آیه۲ سوره مبارکه انفال »
ترجمه:
به درستی که مؤمنان کسانی هستند که وقتی نام خدا یاد می شود، دلهایشان می تپد و وقتی آیات خداوند بر آنها تلاوت می گردد، ایمانشان افزون شده و بر پروردگارشان توکل می کنند.
تفسیر:
در این آیه و درآیه بعدی خصائص مؤمنان حقیقی را بیان می نماید و برای مؤمنان حقیقی پنج صفت ذکر می کند که داشتن آنها مستلزم داشتن تمامی صفات نیک و اخلاق کریمه می باشد، پس آنان (مؤمنان) کسانی هستند که اولا چون نام خدا برده شود نور ایمانشان تابیدن می گیرد و آنها را متأثر می سازد و از یاد خدا حالت خشیت برایشان حاصل می شود و قلبهایشان به تپش می افتد و ثانیا زمانی که آیات خدا برایشان تلاوت شود، ایمانشان افزون می گردد، چون آیات خدا باعث هدایت درمسیر تقوی و ایمان و رسیدن به مرحله استقرار و یقین می گردد، ثالثا آنها بر پروردگارشان توکل می نمایند، چون آنها به تحقیق مقام پروردگارشان و موضع بندگی خود را شناخته اند و لذا خداوند را وکیل خود در تمام امور مهمه در طول حیاتشان قرار داده¬اند و به آنچه خدا برای آنها مقدر نماید راضی هستند و به شرایع و احکام پروردگار ملتزم و پایبند می باشند، یعنی اوامر خدا را عمل نموده و مناهی او را ترک می نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۴

جز 8 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء هشتم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر ترجمه تدبر در قرآن « آیه ۵۴ سوره مبارکه آل مائده »

« آیه ۳۲ سوره مبارکه اعراف»

ترجمه:
ای پیامبر بگو چه کسی زینتی را که خداوند برای بندگانش بیرون آورده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است ؟ بگو آن در قیامت مخصوص کسانی است که در دنیا ایمان آوردند، این چنین آیات را برای گروهی که می دانند بیان می کنیم.
تفسیر:
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏۲، ص: ۴۲
(آیه ۳۲)- در این آیه با لحن تندترى به پاسخ آنها که گمان مى‏برند، تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهاى پاک و حلال، نشانه زهد و پارسایى و مایه قرب به پروردگار است پرداخته، مى‏گوید: اى پیامبر! «بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگانش آفریده و همچنین مواهب و روزیهاى پاکیزه را تحریم کرده است» (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ).
سپس براى تأکید اضافه مى‏کند: به آنها «بگو: این نعمتها و موهبتها براى افراد با ایمان در این زندگى دنیا آفریده شده (اگرچه دیگران نیز بدون داشتن شایستگى از آن استفاده مى‏کنند) ولى در روز قیامت و زندگى عالیتر (که صفوف کاملا از هم مشخص مى‏شوند) اینها همه در اختیار افراد با ایمان و درستکار قرار مى‏گیرد» و دیگران بکلى از آن محروم مى‏شوند! (قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ).
در پایان آیه به عنوان تأکید مى‏گوید: «این چنین آیات و احکام خود را براى جمعیتى که آگاهند و مى‏فهمند تشریح مى‏کنیم» (کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ).
در مورد استفاده از انواع زینتها، اسلام مانند تمام موارد، حدّ اعتدال را انتخاب کرده است و استفاده کردن از زیباییهاى طبیعت، لباسهاى زیبا و متناسب، به کار بردن انواع عطرها، و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۲

جز 7 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء هفتم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تدبر در قرآن / یک آیه از جزء هفتم

« آیه ۱۰۸ سوره مبارکه انعام »

ترجمه:
شما مؤمنان به کسانی که غیر خدا را می خوانند دشنام مدهید،پس آنهانیز از روی جهل خدا را دشنام می دهند، ما به این صورت برای هر گروهی عملشان را بیاراستیم و آنگاه بازگشت ایشان بسوی پروردگارشان است و او آنهارا از اعمالی که می کرده اند خبر میدهد
تفسیر آیه مذکور در سورة نور:
خداوند، انسان را چنان آفریده که چه کارهاى خوب و چه کارهاى بد، کم‏کم در روح او تأثیر مى‏گذارد و به آن عادت مى‏کند. از این رو، زینت‏دادن کارها گاهى به خدا نسبت داده شده، «زَیَّنّا»، که خالق این تأثیر است، و گاهى به شیطان نسبت داده شده که از طریق وسوسه و وعده، زشت‏ها را زیبا جلوه مى‏دهد. «زیّن لهم الشّیطان» <446> حضرت على علیه السلام در جنگ صفّین به سربازان خود توصیه مى‏کرد که به پیروان معاویه دشنام و ناسزا نگویند، بلکه سیماى آنان را مطرح کنند که بهتر از دشنام است. <447> امیرالمؤمنین على‏علیه السلام فرمودند: از مصادیقِ دشنام به خدا، دشنام به ولىّ خداست. <448> حساب لعن و نفرین و برائت، از حساب دشنام و ناسزا جداست. لعن و برائت که در آیات دیگر قرآن از سوى خداوند اعلام شده، در واقع بیانگر اظهار موضعِ ما در برابر ستمگران و مشرکان است که بیزارى خود را از راه آنان اعلام مى‏کنیم. «لعنة اللّه على الظالمین» <449> ، «برائة من اللَّه…» <450> 1- احساسات خود را نسبت به مخالفان کنترل کنیم و از هرگونه بد دهنى و ناسزا بپرهیزیم. «لاتسبّوا» ۲- به بازتاب برخوردهاى خود توجّه کنیم. «لاتسبّوا… فیسبّوااللَّه» ۳- با فحش و ناسزا، نمى‏توان مردم را از مسیر غلط باز داشت. «لا تسبّوا» ۴- ناسزاگویى، عامل بروز دشمنى و کینه و ناسزا شنیدن است. «لاتسبّوا… فیسبّوا… عَدْواً» ۵ – دشنام، یا نشانه نداشتن منطق است، یا نداشتن ادب و یا صبر. (مسلمان با پرهیز از ناسزا، باید نشان دهد که صبر و منطق و ادب دارد.) «لا تسبّوا» ۶- هر کارى که سبب توهین به مقدّسات شود، حرام است. «فیسبّوا اللَّه» ۷- استفاده از حربه‏ى دشنام وناسزا، در نهى از منکر و تبلیغات ومناظرات ممنوع است. «لاتسبّوا» ۸ – کارى که سبب کشیده‏شدن دیگران به گناه وحرام مى‏شود، حرام است. <451> «لاتسبّوا… فیسبّوا» ۹- گاهى انسان ناخودآگاه در گناه دیگران شریک مى‏شود، آنجا که مقدّمات گناه دیگران را فراهم کند. «فیسبّوااللَّه» ۱۰- از سنّت‏هاى الهى، زیبا جلوه کردن اعمال امّت‏ها در نظر آنان است. «زیّنا لکلّ اُمّة عملهم» (هر اُمّتى اعمال خود را هرچند ناحقّ باشد، زیبا مى‏پندارد) ۱۱- جلوه‏نمایى و زیبادیدن، نشانه‏ى حقانیّت نیست. «زیّنا لکل اُمّة عملهم» ۱۲- آگاه کردن مردم از کرده‏هاى خویش در قیامت، از شئون ربوبیّت الهى است. «الى ربّهم مرجعهم فینبّهم…»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۱

نرم افزار iQuran Pro یکی از کامل‌ترین نرم افزار های قرآن مربوط به اندروید می‌باشد که امکانات جالبی از جمله متن کامل قرآن کریم به همراه ۶ ترجمه به زبان انگلیسی و ترجمه به زبان‌های دیگر دنیا از جمله زبان فارسی و همچنین قابلیت قرائت آیات توسط ۶ قاری مختلف و قابلیت جستجو در آیات و ترجمه آن‌ها و امکان علامت گذاری آیات وجود دارد.


 

ویژگی های مهم این نرم افزار :
۱.متن کامل قرآن کریم با کیفیت بالا.
۲.قابلیت دانلود زبان‌های مختلف از جمله فارسی.
۳.قابلیت دانلود قرائت ۶ قاری مختلف.
۴.قابلیت جستجو در متن قرآن و ترجمه آیات.
۵.قابلیت علامت گذاری آیات و مشاهده آن‌ها در آینده.
۶.قابلیت نمایش در دو حالت افقی و عمودی.

جهت دانلود نرم افزار اینجا کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۴:۴۶

6 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء ششم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر نور تدبر در قرآن آیه 54 سوره مبارکه آل مائده

« آیه ۵۴ سوره مبارکه آل مائده »

ای کسانی که ایمان آورده اید، هر که از شما از دینش بازگردد چه باک؛ زودا که خدا مردمی را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش؛ در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسند. این فضل خداست که به هر کس که خواهد ارزانی دارد، و خداوند بخشاینده و داناست.
تفسیر آیه مذکور در تفسیر نور:
پیام های آیه:
۱- مؤمن باید به فکر عاقبت خود باشد، چه بسا مؤمنانى که مرتدّ شوند. «یا ایها الّذین آمنوا مَن یرتدّ»
۲- رهبر روشن ضمیر، باید احتمال ارتداد و برگشت پیروان خود را بدهد. «مَن یرتدّ منکم»
۳- کفر یا ارتداد گروهى از مؤمنان، ضربه به راه خدا نمى‏زند. «فسوف یأتى اللّه…»
۴- ارتداد، ثمره‏ى نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دین و خداست. «یأتى اللّه بقوم یحبّهم و یحبّونه»
۵ – خداوند، نیازى به ایمان ما ندارد. «فسوف یأتى اللّه»
۶- در راه ایمان و شکستن سنّت‏ها و عادات جاهلى نباید از سرزنش‏ها و هوچى‏گرى‏ها و تبلیغات سوء دشمن ترسى داشت و تسلیم جوّ و محیط شد. «لا یخافون لومة لائم»
۷- رفتار مسلمان، نرمش با برادران دینى و سرسختى در برابر دشمن است و هیچ یک از خشونت و نرمش، مطلق نیست. «اذلّة على المؤمنین أعزّة على الکافرین»
۸ – فضل خدا تنها مال و مقام نیست، محبّت خدا و جهاد در راه او و قاطعیّت در دین هم از مظاهر لطف و فضل الهى است. «ذلک فضل اللَّه»
۹- دوستى متقابل میان بنده و خدا، از کمالات بشر است. «یحبّهم و یحبّونه»
۱۰- با نوید جایگزینى دیگران، جلو یأس و ترس را بگیرید. «من یرتدّ… فسوف یأتى… و لایخافون»
۱۱- مؤمن واقعى کسى است که هم عاشق و هم محبوب خدا باشد. «یحبّهم و یحبّونه»
۱۲- کسى که ایمان واقعى دارد، هرگز در برابر کافران احساس حقارت نمى‏کند. «اعزّة على الکافرین»
۱۳- دلى که از محبّت خدا خالى شد بیمار و وابسته به کفّار مى‏شود، ولى دلى که از مهر خدا پر است هرگز وابسته نمى‏شود. «فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم… یحبّهم و یحبّونه… اعزّة على الکفارین»
۱۴- اسلام رو به گسترش است، تنها به ریزش‏ها نگاه نکنیم به رویش‏ها نیز نگاه کنیم. «من یرتدّ… یأتى اللَّه»
۱۵- پرچم اسلام را در آینده کسانى بدست خواهند گرفت که عاشق خدا و مجاهد و با صلابت باشند. «یأتى اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه… اعزّة على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللّه»
۱۶- جنگ روانى، در مؤمنین واقعى اثرى ندارد. «لا یخافون لومة لائم»
۱۷- فضل خداوند، محدود نیست وبه هرکس به قدر لیاقتش عالمانه عطا مى‏کند. «واللَّه واسع علیم»
۱۸- اگر خداوند به شخصى لطفى کرد، آگاهانه است. «واسع علیم»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۱:۲۹

5 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء پنجم یک آیه از جزء پنجم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر المیزان تدبر در قرآن

« آیه ۳۱ سوره مبارکه نساء »

ترجمه آیه

اگر از گناهان کبیره اى که از آنها نهى شده اید اجتناب کنید، ما از بدیهاى شما صرف نظر مى کنیم و به منزلگاهى گرامى داخلتان مى سازیم .

بخشی از تفسیر آیه مذکور در تفسیر المیزان:

گناهان دو نوعند: صغیره و کبیره، دوم اینکه گناهانى که طبق آیه شریفه خدا از آن مى گذرد به دلیل مقابله، گناهان صغیره است.

 بلى عصیان و تمرد هر چه باشد از انسان که مخلوقى ضعیف است، و مربوب خداى تعالى است نسبت به خدایى که سلطانش عظیم است، کبیره و بزرگ است، ولى این مقایسه بین انسان و پروردگار او است، نه بین یک معصیت با معصیت دیگر، پس منافات ندارد که تمامى گناهان به اعتبار اول کبیره باشند، و به اعتبار دوم بعضى کبیره و بعضى صغیره باشند.

 و بزرگى معصیت وقتى تحقق مى یابد که نهى از آن نسبت به همین که از معصیت دیگر شده مهم تر باشد، و جمله : (ما تنهون عنه…)، خالى از این اشاره و یا دلالت بر معنا نیست، و دلیل بر اهمیت نهى تشدید خطاب است، یا به اینکه در خطاب اصرار شده باشد، و یا به اینکه مرتکبش به عذاب آتش تهدید گشته باشد، و یا به نحوى دیگر از آن اهمیت گناه استفاده شود.

آیه شریفه مانع از شناختن کبایر نیست و نمى خواهد بفرماید: چون شما که کبایر را نمى شناسید بناچار باید از همه گناهان اجتناب کنید، تا دچار کبایر نشوید، زیرا چنین معنایى از آیه شریفه بعید است بلکه آنچه از آن استفاده مى شود همانطور که گفتیم این است مخاطبین به آیه، گناهان کبیره را مى شناختند، و از لحن دلیلى که از آن نهى کرده آن را تشخیص مى دادند، و مى فهمیدند گناهى که اینطور شدید از آن نهى شده، هلاکت آور است، و لااقل اگر آن معنا از آیه استفاده نشود، مقدار هست که مى خواهد (در ضمن نهى از ارتکاب کبایر) دعوت کند به شناسائى آن، تا مردم مکلف درباره پرهیز از آن اهتمام کامل بورزند، البته نسبت به غیر آن نیز سهل انگارى نکنند چون گفتیم سهل انگارى درباره گناهان هر قدر هم که آن گناه صغیره باشد خود یکى از گناهان کبیره هلاکت آور است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۱:۲۷

4 تدبر در قرآن / یک آیه از جزء چهارم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر المیزان تدبر در قرآن / یک آیه از جزء چهارم تدبر در قرآن آیه 193 سوره مبارکه آل عمران

« آیه ۱۹۳ سوره مبارکه آل عمران »

پروردگارا ما چون صداى منادیى را که خلق را به ایمان مى خواند شنیدیم اجابت کردیم و ایمان آوردیم پروردگارا از گناهان ما درگذر و زشتى کردار ما را بپوشان و هنگام جان سپردن ما را با نیکان محشور

بخشی از تفسیر این آیه در تفسیر المیزان
منظور از منادى در این آیه شریفه رسول اللّه (صلى اللّه علیه و آله ) است که بشر را به سوى ایمان ندا کرد، (ان امنوا بربّکم )، این جمله همان ندا را تفسیر مى کند، پس کلمه (ان )، ان تفسیرى است، (فامنا) و چون با این کلمه اظهار ایمان کردند و در باطن این کلمه همه معارف الهى نهفته است، چون رسولى که به وى ایمان آوردند از ناحیه خدا به ایشان خبرهائى داده و از پاره اى امور از قبیل گناهان و بدیها و مردن در حال کفر و گناه ترسانیده بود و به پاره اى امور از قبیل مغفرت و رحمت خدا و جزئیات زندگى آن بهشتى که وعده اش را به بندگان مؤمن خود داده تشویق کرده بود، به همین جهت بعد از آنکه گفتند: (فامنا) دنبالش درخواست کردند که خدایا ما را بیامرز، (فاغفرلنا ذنوبنا) و گناهان ما را از ما بریز (و کفر عنا سیئاتنا و ما را با ابرار و نیکان که وعده چنان بهشتى به ایشان داده اى بمیران ) و نیز درخواست کردند که خدایا آن وعده بهشت و رحمتى که داده اى و رسولانت به اذن خودت ضمانتش را کردند در حق ما منجز بفرما.
پس معناى جمله : (على رسلک ) این است که خدایا آن وعده اى که بر رسولانت حمل کردى (و بر رسولانت نیروى تحمل بار رسالت دادى )، و رسولان هم آن وعده را از طرف تو ضمانت کردند، در حق ما منجّز فرما، و معناى جمله : (و لا تخزنا…) این است که خدایا وعده ات را خلف مکن که اگر چنین کنى، بیچاره مى شویم، و لذا دنبالش فرمود: (انّک لا تخلف المیعاد ).
از آیات مورد بحث این معنا روشن گردید که صاحبان این مناجات اعتقاد به خدا و روز جزا و مساله نبوت انبیا را به طور اجمال از راه نظر کردن به آیات آسمانى و زمینى به دست آوردند و اما ایمان به جزئیات احکامى که پیامبر اسلام آورده از راه ایمان به رسالت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) به دست آوردند پس صاحبان این مناجات بر طریق فطرتند و هر حکمى را که فطرت کند به سمع و طاعت پذیرفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۱:۲۵

3جز تدبر در قرآن / یک آیه از جزء سوم کاوش پرس جبهه سایبری انقلاب اسلامی تفسیر المیزان تدبر در قرآن آیه 275 سوره مبارکه بقره

« آیه ۲۷۵ سوره مبارکه بقره »

ترجمه آیه:
کسانى که ربا مى خورند رفتار و کردارشان مانند شخص جن زده و فریب خورده شیطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تمیز نمى دهند، مى گویند خرید و فروش هم مثل ربا است ، با اینکه خدا خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده پس ، بطور کلى هر کس موعظه اى از ناحیه پروردگارش دریافت بکند، و در اثر آن موعظه ، از معصیت خدا دست بردارد، گناهى که قبلا کرده بود حکم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده را تکرار کند، چنین کسانى اهل آتش و در آن جاودانند.

بخشی از تفسیر آیه فوق در تفسیر المیزان:
کلمه خبط به معناى کج و معوج راه رفتن است ، وقتى مى گویند: (خبط البعیر) معنایش این است که : راه رفتن این شتر غیر طبیعى و نامنظم است ، انسان هم در زندگیش راهى مستقیم دارد که نباید از آن منحرف شود، چون او نیز در طریق زندگیش و بر حسب محیطى که در آن زندگى مى کند حرکات و سکناتى دارد، که داراى نظام مخصوصى است ، که آن نظام را بینش عقلائى انسان ها معین مى کند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى چه اجتماعى ) با آن نظام تطبیق مى دهد.
انسان وقتى گرسنه شد تصمیم مى گیرد تا غذا بخورد، و چون تشنه شد، در صدد نوشیدن آب بر مى آید، براى استراحتش بسترى فراهم مى کند، و چون شهوتش طغیان کرد ازدواج مى نماید، و چون خسته شد استراحت مى کند، و چون گرمش شد، زیر سایه مى رود، و براى این منظور خانه مى سازد، و همچنین سایر حوائجى که دارد بر مى آورد، و در معاشرتش با دیگران در برابر پاره اى امور خوشحال ، و در برابر بعضى دیگر، گرفته خاطر مى شود، هر وقت مقصدى داشته باشد که نیازمند به مقدماتى است ، نخست مقدماتش را فراهم مى کند، و هر هدفى را دنبال مى کند که نیازمند به سببى است ، نخست سبب آن را فراهم مى کند.
و همه این افعالى که در زندگیش دارد، گفتیم : ناشى از اعتقاداتى است که همه به هم مربوط، و به نحوى متحد و سازگار است و با یکدیگر تناقض ندارند، و مجموع این افعال را همان زندگى بشر مى نامیم .

و همانا انسان به واسطه نیروئى که در او به ودیعت نهاده شده (یعنى نیروئى که با آن ، خیر و شر، نافع و مضر را تشخیص مى دهد) راه صحیح زندگى را یافته است و ما سابقا درباره این نیرو، سخن گفته ایم .
این وضع انسان معمولى است ، اما انسانى که ممسوس شیطان شده ، یعنى شیطان با او تماس گرفته و نیروى تمیز او را مختل ساخته ، نمى تواند خوب و بد، نافع و مضر وخیر و شر را از یکدیگر تمیز دهد و حکم هر یک از این موارد را در طرف مقابل آن جارى مى سازد، (مثلا به جاى اینکه خیر و نافع و خوب را بستاید، زشتى ها و شرور و مضرات را مى ستاید، و یا به جاى اینکه دیگران را به سوى کارهاى خیر و مفید دعوت کند به سوى شرور مى خواند و این به آن جهت نیست که معناى خوبى و خیر و نافع را فراموش کرده و نمى داند خوب و بد کدام است ، براى اینکه هر چه باشد انسان است ، و اراده و شعور دارد و محال است که از انسان ، افعال غیر انسانى سر بزند بلکه از این جهت است که زشتى را زیبائى و حسن را قبح و خیر و نافع را شر و مضر مى بیند، پس او در تطبیق احکام و تعیین موارد، دچار خبط و اشتباه شده است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۱:۲۴