سی روز با دعای ابوحمزه ثمالی(18)
"وَ لا تُسألُ عَنْ فِعْلِکَ وَ لا تُنازَعُ فِی مُلْکِکَ وَ لا تُشارَکُ فِی اَمْرِکَ وَ لا تُضآدُّ فِی حُکْمِکَ وَ لا یَعْتَرضُ عَلَیْکَ اَحَدٌ وَ لا یَعْتَرِضُ عَلَیْکَ اَحَدٌ فِی تَدْبیرِکَ لَکَ الخَلْقُ وَ الأمْر تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العالَمِین."
عرض میکند: خدایا! تو از فعلات مسئول نیستی. برابر آیه سوره مبارکه انبیاء که فرمود: لا یُسئَلُ عَمَا یَفْعَلُون وَ مَا یُسئَلُون.
سئوال گاهی در محور علل مادّی یا سُوری است.
سئوال میکنند: آیا فلان چیز از چی ساخته شد یا چگونه ساخته شد. ذات أقدس إله چون بدون الگو جهان را آفرید و حکیمانه هم آفرید نمیتوان سئوال کرد که از کدام مادّه عالم را آفرید. برای این که مادّهای در کار نبود و همه جزء مُنشئآت اویند. صورت از پیش ساختهای هم نبود تا خدا کارش را برابر آن صورت بسازد، زیرا خدا فاطر است و بلیغ و بَدیع. و نوآور است و مورد سئوال هم قرار نمیگیرد. یعنی بازخواست هم نمیشود. زیرا آن قانونی که برابر آن قانون کسی بخواهد خدا را بازخواست کند، آن قانون هم ممکن است و مخلوق خداست. و هرگز مخلوق بر خالق حاکم نیست.
و هرگز نمیتوان خدا را زیر سئوال برد. چون او کارهایش عین حکمت است، هرگز گزاف و جَزاف در حریم کار او و در قلمرو صُنع و خلقت او راه ندارد تا کسی بتواند بکند. جای سئوال نیست. در حقیقت سالبه به انتفاع موضوع است.
اگر کسی بخواهد از جهت مبداء فاعلی و غائی سئوال کند، خدا که فاعل همه اهداف است، دیگر نه مبداء فاعلی فائق دارد، نه مبداء غائی فائق، لذا لا یُسْئَلُ عَنْ مَا یَفْعَل. و مردماند که مورد سئوال قرار میگیرند. وَ هُمْ یُسْئَلُون .
و هیچ کسی حقّ اعتراض ندارد برای این که همه برابر حکمت او آفریده شدند. لَکَ الخَلْقُ وَ الأمْر.( اَمر) گرچه گاهی در قبال خلق است، به معنای عالَم امر استعمال میشود، ولی در اینگونه از موارد معنای جامع را دارد. یعنی هم عالَم امر در اختیار خداست مثل عالَم خلق، هم تدبیر عالم امر و خلق در اختیار خداست. لَکَ الخَلْق وَ لَکَ الأمْر .
( اَمر) یعنی تدبیر و اراده . همان طوری که اصل آفرینش در اختیار ذات أقدس إله است، تدبیر امور مخلوقات هم در اختیار خداست. او که منزّه از ضدّ است، مُبرّای از شریک است، منزّه از جَزاف و گزاف است دلیلی ندارد که کسی به او اعتراض بکند. اصلاً او اعتراض پذیر نیست. چون این چنین است اگر کسی را براند برابر با حکمت میداند.
لذا در این دعا امام سجاد عرض میکند: پروردگارا ! من آن معرفتی که درباره تو دارم اگر یک بار یا ده بار مرا برانی، باز دوباره برمیگردم . برای این که آن علل و عوامل نیایش و دعا همچنان پیش من هست.
یعنی 1- انسان محتاج است ، 2- خود قدرت ندارد نیازهای خود را برطرف کند، 3- غیر خدا توانمند نیست، مشکلات انسان را برآورده کن، 4- تنها مبدائی که توان حلّ نیاز انسان را دارد خداست، 5- خدا هم کارهایش برابر با حکمت است، 6- دلیلی ندارد که من ناامید بشوم و دعا نکنم و نخوانم و نخواهم یا به غیر خدا تکیه کنم .
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیْکمُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه.
"آیة الله جوادی آملی"
ادامه دارد...