سی روز با دعای ابوحمزه ثمالی(3)
خدایا! به وسیله تو، ما تو را شناختیم
بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلِیکَ وَ دَعوتَنِی إلَیکَ وَ لُولا أنْتَ لم أدْرِ مَا أنْت
در نوبت قبل اشاره شد که برخی از جملههای این دعای نورانی ابوحمزه در حدّ کلید درهای دیگر است . یکی از آن جملههای کلیدی همین است که بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک .
این بِکَ عَرَفتُکَ را همه داعیان عرض میکنند: خدایا! به وسیله تو ما تو را شناختیم .
آنها که از آیات آفاقی مدد میگیرند، چون آیات آفاقی مخلوق خداست، دلالت انسان متفکّر به آیات آفاقی مخلوق خداست، لذا به خدا عرض میکنند: ما به وسیله تو، تو را شناختیم .
آنها که از آیات أنفسی طرفی میبندند نشانههای روح و آیاتی که در جان انسان موجود است، مخلوق خداست، دلالت انسان به استفاده از آیات انفسی مخلوق خداست و آنها هم از راه عنایتهای الهی به خدا رسیدهاند.
آنها که جامع بین آیات آفاقی و آیات انفسیاند به شرح ایضاً . آنها هم میگویند: بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک .
آنها که از این سه گروه بالاترند، آنها کسانیاند که به خصوص آیات آفاقی بسنده کنند، یا به خصوص آیات انفسی بسنده کنند، یا به جمع آیتین بسنده کنند، بلکه میخواهند خدا را با خود خدا بشناسند. آنها هم میگویند : بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیکْ. این أوَلَمْ یَکْفِ بِربکَ أنَّهُ عَلی کُلِّ شِیءٍ شَهِید، یعنی خداوند برای این که روشن بشود، برای این که دیگران به خوبی درک بکنند خداوند حقّ است، خود را به آنها نشان میدهد . آنها با مشاهده خداوند، خداوند را میشناسند. نیازی به آیات آفاقی و انفسی نیست. در اینجا راه و هدف یکی است.
مَسلک و مَسلوکٌ إلیه یکی است. و چون سالک از خود خبری ندارد و خود را نمیبیند، خود را نمیبیند، سلوک خود را نمیبیند . فقط هدف را میبیند، در حقیقت مسلک و هدف یکی خواهد بود.
در بعضی از روایاتی که ذیل این بخش از آیات سوره مبارکه یوسف آمده است که أأنْتَ یُوسُف، آنجا وجود مبارک امام صادق طبق نقل صاحب تُحَف العقول این بیان نورانی را در شناخت خدا ذکر کرد که معرفت شاهد قبل از معرفت وصف اوست. یعنی ما شاهد را اوّل میشناسیم ، بعد صفات او را میشناسیم . ولی اگر موجودی غائب بود، اوّل وصفش را میشناسیم ، بعد ذاتش را میشناسیم . خلاصه آن حدیث این است که: شناخت ذات شاهد قبل از وصف اوست.
شناخت ذات غائب بعد از وصف اوست . بعد استشهاد میکند که برادران یوسف اوّل او را دیدند، بعد به یوسف بودن او پی بردند. أأنْتَ یُوسُف. نگفتند: یوسف توئی! گفتند: تو یوسفی؟ وجود مبارک امام صادق هم میفرماید به این که: خدا مشهود همه ماست. ما اوّل او را میشناسیم، بعد اوصاف او را میشناسیم . بعد آیات آفاقی و انفسی او را میشناسیم . چون این چنین است
این گروه چهارم که برترین گروه معرفتیاند، خدا را با خود خدا میشناسند.
این بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلتَنِی عَلَیک وَ لُولا أنْتَ لَمْ أدْرِ مَا أنْت برای این چهار گروه چهار مصداق مشخّص دارد. جامع همه یکی است که انسان خدا را به وسیله خدا بشناسد.
خدا راهنمای انسان است و اگر خدا کسی را راهنمائی نکند نمیتواند خدا را بشناسد . و خدا راهنمائیهای فراوانی را اِعمال کرده است . منتها این سالک مُتطرّق است که باید از این راهها استفاده بکند و به مقصد برسد. پس همگان، همه این طوائف أربعه این جمله را میخوانند، منتها هر کس در حدّ خاصّ خود.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیکُمْ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرِکاتُه.
"آیة الله جوادی آملی"
ادامه دارد...