موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

25 بهمن ماه 1367 برابر با 14 فوریه 1988، حجت الاسلام انصارى کرمانى، قائم مقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، به حضور ایشان رسیده و مى‏گوید: «آقا! قضیه این کتاب «آیات شیطانى» و قتل عام مسلمان‏هاى هند و پاکستان را که شنیده‏اید. تصمیم شما چیست؟»
امام خمینى در پاسخ او مى‏گوید: «من همین الان مى‏خواستم به شما بگویم که بروید و به دولت بگویید که فردا را عزاى عمومى اعلام کنند.»
آقاى انصارى راهى ابلاغ فرمان حضرت امام به هیات دولت مى‏شوند که ناگهان ساعتى بعد رادیوى جمهورى اسلامى ایران اقدام به پخش اعلامیه مهمى از جانب حضرت امام(س) کرد:

بسمه تعالى

انالله و اناالیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏رسانم، مولف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از
 
مسلمانان غیور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر
 
کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت آن را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد.
 
والسلام علیکم و رحمه ‏الله و برکاته
 
روح‏ الله‏ الموسوى‏الخمینى 25/11/1367
 


بعد از آن، دفتر امام خمینى اطلاعیه  دیگری را به این شرح صادر کرد:

«رسانه‏ هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسوولین نظام جمهورى اسلامى نسبت مى‏دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانى توبه کند، حکم اعدام درباره او لغو مى‏گردد. حضرت امام خمینى مدظله
 
فرمودند: این موضوع صد درصد تکذیب مى‏گردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند. حضرت امام اضافه
 
کردند که اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریع‏تر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل به عنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند.»
 
شش روز پس از صدور حکم امام خمینى، جامعه اقتصادى اروپا در بروکسل تشکیل جلسه داد تا هیأت دیپلماسى 12 کشور عضو از ایران فراخوانده شوند و مسافرتى نیز در سطح بالا به ایران انجام نشود.
 
یک هفته بعد مجلس شوراى اسلامى طرح دو فوریتى قطع رابطه با انگلستان را در 9 اسفند 1367 با رأى قاطع نمایندگان به تصویب رساند.
 
کمتر از 6 ماه بعد، تمامى دیپلمات‏هاى فراخوانده شده کشورهاى اروپایى با تصمیم خود به ایران بازگشتند و تنها سفیر انگلستان با تصمیم پارلمان جمهورى اسلامى از بازگشت به ایران محروم ماند.

 
«آیات شیطانى» چیست؟

ماجرا از این قرار بود که انتشارات «وایکینگ» در لندن که جزو گروه انتشاراتى «پنگوئن» است، اقدام به انتشار کتابى کرد که نام «Satanic verses» بر روى جلد آن خودنمایى مى‏کرد. معادل فارسى نام این کتاب «آیات شیطانى» بود.

چهل روز بعد ابتدا کشور هند و سپس پاکستان فروش این کتاب را ممنوع اعلام کردند.

روز 24 دى ماه 1367 مسلمانان شهر «برادفورد» انگلستان طى تظاهراتى، اقدام به سوزاندن نسخه‏هاى کتاب «آیات شیطانى» نمودند.
 
روز 23 بهمن ماه برابر با 12 فوریه 1989، مسلمانان پاکستان در شهر اسلام آباد به تظاهرات پرداخته و ضمن دادن شعارهایى علیه آمریکا و انگلیس و سلمان رشدی نویسنده کتاب «آیات شیطانى»، به طرف مرکز فرهنگى آمریکا حرکت کردند.
 
این تظاهرات به برخورد افراد مسلح از درون مرکز فرهنگى آمریکا با تظاهر کنندگان انجامید و باعث شهادت 6 نفر و مجروح شدن بیش از یکصد نفر گردید.

فرداى همین روز در تظاهرات مسلمانان هند علیه نویسنده و ناشران کتاب مذکور به شهادت یک نفر از سوى نیروهاى مسلح هند منجر شد.
 
کتاب «آیات شیطانى» رمانى است در 547 صفحه که در میانه جلد و در پشت جلد کتاب تصویر رزم رستم یا دیو سپید چاپ شده است. البته این طرح تنها براى شرقیان و على‏الخصوص مردم ایران آشناست؛ چهره آرام و شرقى رستم که با پنجه دست چپ، گلوى دیو سپید را مى‏فشرد و با خنجر سینه او را دریده است.
 
دیو سپید، که پاى چپش قطع شده و گرزش شکسته است، آخرین نفسهایش را مى‏زند. این تصویر از آلبوم «کلیو» گرفته شده است که متعلق به موزه «ویکتوریا و آلبرت» است.

این نام اشاره به افسانه و یا واقعه واهى و ساختگى «غرانیق» دارد. غرانیق جمع غرنوق به معنى مرغابى است که گردنى بلند دارد و سپید سیاهرنگ است. به معنى جوان سپید زیبا روى نیز آمده است. برخى غرنوق را لک لک، بوتیمار (غم خوراک) نیز معنى کرده‏ اند.

اعراب جاهلى گمان مى‏داشتند که بت‏ها مانند پرندگان به آسمان عروج مى‏کنند و براى پرستندگان خود شفاعت مى‏نمایند.
 
طبق افسانه «غرانیق» که توسط برخى مورخان نقل شده است، پیامبر(ص) هنگام قرائت سوره نجم پس از قرائت آیات 19 و 20 «افرایتم اللات والعزى و مناة الثلاثه الاخرى» آیا دیدید لات و عزى را و منات را که
 
سومین آن دو بود، ناگهان این جمله را تلاوت کرد: «تلک الغرانیق العلى و ان شفاعتهن لترتجى» اینها مرغان آبى بلند پروازند که شفاعت آنان امید مى‏رود، در ادامه این روایت عجیب و مجعول آمده است که همان شب جبرییل بر پیامبر نازل شد و به پیامبر(ص) گفت: «جمله دوم فوق، وحى نیست» و پیامبر بسیار دلگیر و شکسته شد و خداوند براى دلجویى از پیامبر آیات 73 تا 75 سوره اسرا را نازل فرمود.

این داستان اهریمنى، از سوى قاطبه علماى اهل سنت و شیعه تکذیب شده است و سلسله روات آن هم استخراج گردیده و مشخص شده است که روات آن یهودیان مسلمان شده بنى قریظه بوده‏اند که این قبیله
 
پرکینه‏ ترین طایفه یهودیان مدینه نسبت به پیامبر(ص) بوده‏اند که صدها تن از آنان به دستور حضرت رسول در جنگ خیبر به درک واصل شده ‏اند.

کتاب «آیات شیطانى» در 9 فصل تنظیم شده است و نویسنده کتاب، افسانه غرانیق را مکرر و به شکل‏هاى گوناگون در کتاب خود آورده و آن را به عنوان یکى از مضامین اصلى کتاب خود مشخص و برجسته نموده است.
 
 موارد اهانت و جسارت نویسنده کتاب آیات شیطانى را مى‏توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1- تشکیک در امر وحى و طرح این موضوع که جبرئیل در واقع موجودى در درون پیامبر بوده و پیامبر(ص) متناسب با منافع خود و حتى مسایل شخصى‏اش آیات را تنظیم مى‏کرده است.

2- معرفى پیامبراسلام به عنوان فردى خود خواه و تاثیرپذیر و کم‏دقت و...

3- معرفى یاران پیامبر به عنوان افرادى که دچار انحراف‏هاى اخلاقى گوناگون بوده ‏اند.

4- نسبت انحراف اخلاقى به همسران پیامبر

5- تحقیر و اهانت نسبت به فرشته وحى «جبرئیل»

6- تحقیر و اهانت نسبت به احکام اسلام
  
با صدور حکم امام به عنوان مرجع تقلید بزرگ شیعیان جهان و با توجه به عمق نفرتی که در میان مسلمانان جهان نسبت به این کتاب شکل گرفت، زندگی بر نویسنده کتاب سیاه شد به گونه ای که رشدی در آن ایام
 
تنها طی 20 روز 13 بار محل خواب خود را تغییر داد. چنان فضای جهنمی ‌بر زندگی او حاکم گردید که همسرش از وی جدا شد و در مطبوعات وی را «فردی بزدل» نامیدند.

سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (بدون جلد گالینگور و با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و به صورت ارزان قیمت (برای سهولت خرید عمومی‌آن) به چاپ رساند.

زندگی نکبت بار رشدی ادامه داشت و شاید او هنوز بازی را چندان جدی نگرفته بود تا اینکه روز شنبه پنجم اگوست 1989، چهاردهم مرداد ماه 1368، از راه رسید.

هنوز چهار ماه و بیست روز بیشتر از فتوای تاریخی روح خدا درباره حکم قتل سلمان رشدی مرتد نگذشته بود که خبری مهم در رسانه های جهان منتشر شد؛ تیتر خبر این بود:

رشدى، هدف بمب‏گذارى در هتل

متن خبر روزنامه دیلى تلگراف چاپ لندن به این شرح بود:

«روز گذشته یک گروه اسلامى در لبنان اعلام کرد تروریستى که روز پنجشنبه، براثر انفجار بمبى در حال سوار کردن آن در هتلى در غرب لندن بود از بین رفت، یکى از اعضاى آن‏ها بوده که در حال تدارک حمله‏اى به سلمان رشدى بوده است.

طى یادداشت دستنویسى که تحویل روزنامه النهار در بیروت گردید، «سازمان جهادگران اسلام» اعلام کرد که مسلمانان اکنون براى از دست دادن «غریب»، اولین شهیدى که به هنگام انجام مقدمات حمله علیه
 
سلمان رشدى مرتد جان خود را از دست داد، سوگوارند و شهداى بعدى به این اهداف خواهند رسید.

گروه فوق‏الذکر در این بیانیه تاکید کرده است هر فردى، از جمله خانم تاچر، که از رمان «آیات شیطانى» از رشدى حمایت کند بهاى آن را خواهد پرداخت.

«اسکاتلند یارد» در حال تحقیق در این زمینه مى‏باشد. در حال حاضر، مشخص شده است که پنجشنبه بعد از ظهر دو بمب در هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» منفجر گردیده است. تصور
 
می‏شود که اولین بمب، به هنگام سوار کردن آن توسط تروریستى که معتقدند الجزایرى یا مراکشى مى‏باشد و بنام «مازح» ملقب است، منفجر گردید و انفجار دومین بمب، 15 دقیقه بعد متعاقب انفجار اول صورت گرفته است.

بمب‏ها، در مجموع حاوى 5 پوند مواد منفجره پلاستیک نظامى بوده است که احتمالاً از نوع «سمتکس» مى‏باشد.

اطلاعات زیادى از مازح در دست نمى‏باشد، به جز اینکه چنین گمان مى‏رود که او با قایق وارد انگلستان شده و مواد منفجره را در کوله پشتى سبز رنگى حمل مى‏کرده است. هیچ پاسپورتى از او در هتل به دست نیامده است.

به دلیل ویرانى ساختمان، بازرسى هتل توسط کارشناسان مختل گردیده است و بعید به نظر مى‏رسد که اجزاى متلاشى شده بدن بمب گذار براى کالبد شکافى تا اواخر امروز به بیرون از هتل منتقل گردد.

«مازح»، که حدود بیست ساله بود، در ساعت 45/2 دقیقه بعد از ظهر با انفجار بمبى که سه طبقه بالاتر و سقف هتل 5 طبقه را ویران ساخت، در اتاقش کشته شد و تکه‏هاى بدنش بین طبقات سوم و چهارم پخش گردید.

«مازح» با پرداخت 39 پوند و 50 پنس، یک اتاق یک تختى را روز سه شنبه در هتل رزرو کرد و قرار بود دیروز آنجا را ترک کند. آقاى «تونى گنوزو» مدیر هتل گفت که ابتدا نامبرده هتل را براى یک شب رزرو کرد، اما بعد با پرداخت نقدى صورت حسابش مدت اقامت خود را تمدید نمود.»
 
 
خبر فوق به عنوان سندى عینى، از میان دهها روزنامه و نشریه انگلیسى که تنها ساعاتى پس از به شهادت رسیدن طلبه شهادت‏طلب «مصطفى مازح» نخستین شهید مسیر اجراى حکم تاریخى حضرت امام
 
خمینى(ره) همگام با سایر مطبوعات و رسانه‏هاى جمعى کشورهاى غربى به انعکاس اخبار و جزئیات مربوط به این واقعه پرداختند، عرضه شد.

این موج کم‏ سابقه خبرى تا هنگام تحویل بقایاى پیکر پاک شهید مازح به خانواده‏اش (هشت ماه پس از انفجار) و نیز برگزارى مراسم تدفین آن بزرگوار و مجالس یادبود و گرامیداشت نام و راهش ادامه داشت.
 
 

شهید مصطفی مازح

 وصیتنامه شهید که پس از ارتحال جانگداز حضرت امام خمینى(ره) نوشته شده است:

بسم‏ الله‏ الرحمن‏ الرحیم
تسلیت عرض مى‏کنم به اسلام، به رزمندگان اسلام، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى که در راه حق مجاهدت مى‏کند...این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، کسى بود که به ضمیر خود وفادار بود.
آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود. این امام دوست داشتنى، خمینى بزرگ که رحمت و رضوان خدا بر او باد...
آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشک مى‏ریزد. ملائکه در سوگ این امام ضجه و فریاد مى‏کنند...
هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد...
همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نکرد؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچکس زندگى نخواهد کرد. هرگز هیچکس نخواهد خندید...
هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم کرد...
فرمانهاى تو را در هر زمان و مکان اجرا مى‏کنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد مى‏آوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده مى‏کنیم. با یاد تو هر دولت و مرامى را که در مقابل اسلام بایستد، نابود مى‏کنیم.
سعادتمندند کسانى که تو را شناختند، کسانى که از راه تو پیروى کردند، کسانى که به کلام تو گوش فرا دادند و کسانى که به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند.
اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان مى‏بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنه‏اى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود. به درستى که تو شجاعت را به او آموختى و ما اکنون سرباز او هستیم و همانگونه که امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند. جمهورى اسلامى والایى که متعلق به حضرت مهدى(عج) ولى‏عصر و زمان است.
اى امام مهدى! آه اى آقاى من، اى فریادرس و نجات دهنده من، آیا نمى‏بینى چه حوادثى رخ مى‏دهد و چه شهدایى بر زمین مى‏افتند در حالى که دشمنان در حال آماده باش کامل هستند، تا چه زمانى اى آقاى من! تا چه زمانى مى‏توانیم در برابر دشمن ستمگر مقاومت کنیم؟!
العجل العجل اى نجات دهنده ما برما رحم نما و به فریادمان رس...
به نام این رهبر سفر کرده...به نام شهدا...به نام مجاهدین اسلام...
 
 

مزار شهید مصطفی مازح در منزلشان در جنوب لبنان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی