موج وبلاگی آهنگِ بندگی

موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
موج وبلاگی آهنگِ بندگی
طبقه بندی موضوعی

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین علیه السلام» ثبت شده است




دو تا نهال دو تا سرو ایستاده شدند

دو خوشه ی نرسیده دو جام باده شدند

مقام زینب کبری ببین که این دو پسر

فقط به خاطر مادر امامزاده شدند

تمام آبروی باغبان همین دو گلند

که در حفاظت از باغ استفاده شدند

به داست دایی اگر چه سوار اسب شدند

به دست نیزه و شمشیرها پیاده شدند

کنار اکبر و قاسم میان دارالحرب

دو طفل باعث تکمیل خانواده شدند

پیام غربت زینب شدند آن روزی

که سربریده نه چون نامه سرگشاده شدند

اگر چه سوم شعبان نشد محرم شد

به وقتش این دو به ارباب هدیه داده شدند

حلال زاده به دائیش می رود آخر

غریب وار اسیر حرام زاده شدند

شاعر: سعید پاشازاده


بریز در دل من


بریز در دل من هر چه داری از غربت

کجاست مأمن غم های کاریت؟... این جا !

تمام عمر غمت را کشیده‌ام بر دوش

چرا کنون نکنم غم گساریت این جا

خدا کند که بمیرم، امامِ بی‌یارم

اگر دمی نگرم بیقراریت این جا

ز پیش نعش علی سر بلند برگشتی

چقدر دیدنی است پایداریت این جا

چه زود پیر شدی بعد اکبر لیلا

فدای هیمنهٔ بردباریت این جا

مگیر ای پسر فاطمه امید را از من

دلم خوش است برادر به یاریت این جا

دو نوجوان مرا هم قبول کن جانا

شوند کشتهٔ چشم بهاریت این جا

بزرگ کردمشان پای سفرۀ عشقت

فقط به خاطر خدمتگزاریت این جا

اجازه ده که شوم همره نهالانم

شریک معرکهٔ لاله‌ کاریت این جا

نمی‌شود مگر از آن لب پر از مهرت

مرا منه به غم شرمساریت این جا

مجتبی روشن روان 



نوبتی هم که بود نوبت ما شد آقا

گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم

و که گفته است که تنها شده ای ما هستیم

تو چرا بار دگر پا شده ای ما هستیم

ما نمردیم مهیا شده ای ما هستیم

 

رخصت دیدن تو فرصت ما شد اما

نوبتی هم که بود نوبت ما شد آقا

 

به درخیمه ما نیز هرازگاه بیا

با دل ماسه نفرراه بیا راه بیا

چشمهامان پر حرف است که کوتاه بیا

تو بیا با قدمت گرچه با اکراه بیا

 

تا ببینی که به تیغ و زره آراسته اند

تند بادند که در معرکه برخاستند

 

باز میدان ز تو جنبش طوفان با من

تخت از آن توو پیش تو جولان با من

شاه پیمانه ز تو عهد به پیمان با من

ذره ای غم به دلت راه مده جان با من

 

آمدم گرم کنم گوشه بازارت را

تا نگاهی بکنی این سر بدهکارت را

 

به کفم خیرعمل خیرعمل آوردم

دو شکر قند دو شهد و دو عسل آوردم

من از این دشت شقایق دوبغل آوردم

دو سلحشور ز صفین و جمل آوردم

 

تیغ دارند و پی تو به صلایی رفتند

شیرهایم به پدر نه که به دایی رفتند

 

دست رد گر بزنی دست ز دامان نکشم

دست از این خیمه رسد از سر پیمان نکشم

بعد از این شانه به گیسوی پریشان نکشم

تیغ می گیرم و پا از دل میدان نکشم

 

به تو سوگند که یک دشت به هم می ریزم

چشم تا کار کند تیغ و علم می ریزم

 

دختر مادرم و جان پس در خواهم داد

او پسر داده و من هم دو پسر خواهم داد

جگرش سوخت اگر من دو جگرخواهم داد

میخ اگر خوردبه تن تن به تبر خواهم داد

 

چادرش را به کمر بست اگر می بندم

دلِ تو مادریُ روضه ی او سوگندم

 

قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می زد

تازه میکرد نفس را و مجدد می زد

وای از دست مغیره چقدر بد می زد

جای هر کس که در آن روز نمی زد می زد

 

مادرم ناله بجز آه علی جان نکشید

دست او خرد شد و دست زدامان نکشید

 

وای اگر خواهر تو حیدر کرار شود

حرمم صاحب یک نه دو علمدار شود

لشگری پا و سر و دست تلنبار شود

بچه شیر خودش شیر جگردارشود

 

در دلم خون تو با صبرحسن می جوشد

خون زهراست که در رگ رگ من می جوشد

 

وقت اوج دو کبوتر دوبرادر شده بود

نیزه و تیر تبرهادوبرابرشده بود

خیمه ای سد دوچشم تر مادر شده بود

ضربه هاشان چه مکرر چه مکرر شده بود

 

روی پیشانی زینب دوسه تاچین افتاد

تا که از نیزه سر این دو به پایین افتاد

شاعر: حسن لطفی



 

اگر خواهرت اذن میدان ندارد

نمی خواهیش پای تو جان سپارد

در این جا که وا غربتایت بلند است

دو گلدسته دارد برایت ببارد

غم بی کسی تو ای مرد تنها

در این جا گلوی مرا می فشارد

الهی نبینم در این جا غریبی

الهی نبینم که چشمت ببارد

دو گلدسته می آورم تا نگویند

مگر این بلا پیشه خواهر ندارد

ببین سرمه بر دیده هاشان کشیدم

ببینم که دائی‌شان می گذارد

به رویم میاور که وسعم همین بود

مگر خواهرت – زینب – دل ندارد؟!

علی اکبر لطیفیان



ستارگان

غم جدایی تو کرده قصد جان مرا
غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا

از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام
عجین به داغ نوشتند داستان مرا

چه رورگار غریبی که باز در صدد است
بگیرد از من دلخون برادران مرا

زغربتت رمق راه رفتن از من رفت
اناالغریب تو لرزانده زانوان مرا

برای تحفه ی این مور هم سلیمان باش
کرم نما بپذیر این دو نوجوان مرا

ز چهره ام بزدا گرد شرمساری را
به خونشان بدرخشان ستارگان مرا

ادا اگر بشود حق تو زجانب من
توان مگر بدهد جسم ناتوان مرا

قدم خمید زداغ تو ..داغ طفلانم
خمیده تر نکند قامت کمان مرا

به خاطر تو زخیمه نیامدم بیرون
مگر که پی نبری اشک دیدکان مرا

نصیب باغ دلم از بهار اندک بود
خدا به خیر کند قصه ی خزان مرا

بلا عظیم تر و من صبورتر شده  ام
چه سخت کرده خداوند امتحان مرا

هادی ملک پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۶:۱۶


مقصود از هدف امام حسین(ع) در حادثه کربلا چیزی است که آن حضرت برای دست یافتن به آنها یا تحقق آنها هر چند در زمانهای بعد، دست به آن قیام زد و در این راه شهید شد. 

فهرستی از این اهداف مقدس به این صورت است: 
۱- زنده کردن اسلام 
۲- آگاه ساختن مسلمانان و افشای ماهیت واقعی امویان 
۳- احیای سنت نبوی و سیره علوی 
۴- اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امت 
۵- از بین بردن سلطه استبدادی بنی امیه بر جهان اسلام 
۶- آزاد سازی اراده ملت از محکومیت سلطه و زور 
۷- حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق پرستان 
۸- تامین قسط و عدل اجتماعی و اجرای قانون شرع 
۹- از بین بردن بدعتها و کجروی ها
۱۰- تاسیس یک مکتب عالی تربیتی و شخصیت بخشیدن به جامعه 

منبع: فرهنگ عاشورا، ص۶۸.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۳:۲۹
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۰۹:۵۲

آیت‌الله میرزا احمد سیبویه در سال ۱۲۹۶ شمسی، در خانواده‌‌ای معنوی در کربلا به دنیا آمد. وی پس از خواندن دروس مقدماتی و ادبیات، سطوح را نزد پدر و عمویش مرحوم حاج شیخ محمد‌علی سیبویه از علمای کربلا، فرا گرفت و سطوح نهایی و خارج فقه را از مرحوم علامه فقیه و حاج شیخ یوسف بیارجمندی شاهرودی آموخت.
وی در سال ۱۳۵۸ شمسی و در حالی که قریب ۴۰ سال امام جماعت حرم حضرت ابوالفضل (ع) و استاد حوزه علمیه نجف بود، توسط رژیم بعث عراق دستگیر و از این کشور تبعید شد و به همراه گروهی از علما به ایران آمد.
 
 
آیت‌الله سیبویه از علمای ساده‌زیست و بود که سال‌ها در منزلی در خیابان گرگان تهران زندگی می‌کرد. وی در اواخر عمر از بیماری سرطان خون رنج می‌برد، و در اسفندماه ۱۳۸۵ در سن ۸۹ سالگی، در بیمارستان ساسان به دیار حق شتافت.
آیت‌الله سیبویه در روز شنبه پنجم آذر ۱۳۸۴ در سن ۸۹ سالگی دار فانی را وداع گفت. پیکر این عالم جلیل‌القدر در شهر قم تشییع شد و پس از اقامه نماز میت توسط مرحوم آیت‌الله محمدتقی بهجت، در حرم حضرت معصومه مجاور قبر شهید مفتح برای همیشه آرام گرفت.

آیت‌الله سیبویه داری حالای عرفانی بسیار بود و ماجرای مشهوری درباره ملاقات وی با امام زمان(عج) در عرفات نقل شده است.

مهدی صادق‌نژاد، از دوستان نزدیک مرحوم سیبویه می‌گوید: پدر و مادر مرحوم سیبویه در یک روز از دنیا رفتند و زمانی که آنها فوت کردند، مرحوم سیبویه در بستر بیماری بود و پزشکان از بهبودش قطع امید کرده بودند. مرحوم سیبویه ۲۰ روز بعد از فوت والدینش زمانی که کمی بهبود یافته بود، متوجه فوت آنها می‌شود.
 
بعد از اینکه میرزا احمد سیبویه بهبود یافت، گفت: «در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین(ع) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین(ع) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (ع) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین(ع) را به مادرش حضرت زهرا(س) قسم می‌دهد و می‌گوید: اگر شما بخواهید، می‌شود.
 
مرحوم سیبویه گفت: امام حسین(ع) به داخل حرم رفتند و بعد از مدتی بیرون آمدند و خطاب به پدرم فرمودند: «ما شفای پسر شما را از خدا گرفتیم!»
 
بعد از این واقعه، مرحوم سیبویه بارها می‌گفتند که من آزاد شده امام حسین(ع) هستم. از این رو وی علاوه بر «احمد» با نام کوچک «حسین» نیز معروف بود.

 
آیت‌الله سیبویه در ایام محرم به سبک عزاداری کربلا، چاوشی‌خوانی می‌کرد. به این صورت که از منبر پایین می‌آمد، عمامه از سرش بر می‌داشت، میان جمعیت راه می‌رفت و روضه‌خوانی می‌کرد. وی به این نوع روضه‌خوانی علاقه داشت و همیشه از دوست کربلایی خود «شیخ عبد الزهرا» یاد می‌کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۰:۰۰

امام حسین(ع) فرمودند: ای مردم،عبرت بگیرید از نکوهش‌هایی که خداوند به منظور پند و اندرز دوستانش، از علمای یهود کرده است،  آن جا که می‌فرماید: "چرا روحانیون و علمای آنها (یهود) از سخنان گناه آلود جلوگیری نکردند؟" و فرمود: "آن گروه از بنی اسرائیل که کافر شدند، (به زبان داوود و عیسی بن مریم ) لعنت شدند"، تا آن جا که می فرماید:"چه کارهای ناپسندی که انجام می دادند".

بدین جهت خدا بر آنان عیب گرفت که از ستمگرانی که در برابرشان بودند، فساد و اعمال ناروا می‌دیدند اما آنان را منع نمی‌کردند، چون به آنچه از ستمگران به آنان داده می‌شد چشم طمع داشتند و از عواقب اعتراض‌ها بیم داشتند، با این که خداوند فرموده :"از مردم نترسید، از من بترسید" و نیز فرموده :"مردان و زنان مؤمن دوست یکدیگرند، به نیکی امر و از بدی نهی می کنند".
 و خداوند بدین سبب کلام خود را با امر به معروف و نهی از منکر به عنوان فریضه آغاز کرده است که آگاه بوده چون این فریضه ادا گردد و برپاداشته شود تمام فرایض و واجبات دیگر از آسان و دشوار برپا داشته خواهند شد.


 متن حدیث:

إعتبروا أیها الناس بما وعظ الله به أولیاءه من سوء ثنائه علی الأحبار، إذ یقول : لولا ینهیهم الربانیون و الأحبار عن قولهم الإثم ، و قال : لعن الذین کفروا من بنی إسرائیل - إلی قوله - لبئس ما کانوا یفعلون ، و إنما عاب الله ذلک علیهم لأنهم کانوا یرون من الظلمة الذین بین أظهرهم المنکر و الفساد فلا ینهونهم عن ذلک رغبة فیما کانوا ینالون منهم ، و رهبة مما حذرون ، و الله یقول : "فلا تخشوا الناس و اخشون " و قال : "ألمؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر" فَبَدَأَ اللَّهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّیَتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هَیِّنُهَا وَ صَعْبُهَا.



«تحف العقول،صفحه237»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۹:۳۵

دوباره ماه محرم از راه رسید؛ ماهی که برای مسلمانان بسیار عزیز و یادآور یکی از تلخ‌ترین اتفاقات آن هم شهادت فرزند حضرت زهرا(س) دختر گرامی آخرین فرستاده الهی است.

در این ایام همه جا سخن از امام حسین(ع) و یاران با وفای آن حضرت است و هر انسان آزاده‌ای آن واقعه تلخ را در ذهن خود تصور می‌کند از شدت غم و اندوه حتما "اشک" از چشمانش جاری می‌شود.

براساس روایات و احادیث معصومین(ع) اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‌باشد.

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: "شهادت حسین علیه‏‌السلام آتشی در دل مؤمنان درانداخته است که هرگز سرد نخواهد شد1".

امام سجّاد(ع) نیز درباره فضیلت اشک بر امام حسین(ع) فرمودند: "هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین علیه‏‌السلام گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد2".

همچنین حضرت ثامن الحجج امام رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: "بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم علیه‏‌السلام را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که 10 روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد3".



منابع روایات:
1- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.
2- ثواب‌الأعمال: 108 / 1 منتخب میزان‌الحکمة: 38
3- وسائل الشیعه: 10 / 394 / 8 منتخب میزان‌الحکمة: 382

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۸:۵۴


مهدی نجفی مدیر فروش انتشارات جمال، با اعلام انتشار کتاب "زیارت عاشورا در نگاهی دیگر" گفت: بخش قابل توجهی از معارف اعتقادی و عاشورایی شیعه در زیارت حضرت سید الشهدا (ع) نهفته است؛ زیارت نامه های ماثور شهید کربلا، معراج معنوی زائران و مدرسه تربیتی سربازان ولایت به شمار می آید. این کتاب با نگاهی به مستندات تاریخی و حدیثی زیارت عاشورا با توجه به آموزه های تربیتی و اعتقادی آن تلاش کرده تا گوهرهای اعتقادی و تربیتی این زیارت گران سنگ را به خوانندگان عرضه کند. 
وی با تاکید بر اینکه نویسنده کتاب ضمن دوری از تفصیل ملال آور به بررسی دقیق جملات زیارت پرداخته است، اظهار کرد: عدد حضور، معنای سلام، شناخت حسین (ع) و اولاد علی(ع)، تحقیر ابن زیاد، راز تکرار لعن، کربلا قبله باطنی دین، عبودیت، سر بر آستان قدسین، حمد همیشگی، رزقی به نام برائت، شدیدترین عذاب، به سوی زندگی حسینی و عاشوراشناسی از جمله مطالبی است که در این اثر به چشم می خورد.
به گفته وی در بخشی از این کتاب عنوان شده است:" دشمنان اهل بیت(ع) چه کسانی بودند؟ چه کسانی بر این نشانه های هدایت شمشیر کشیدند و از شهادت آنان شاد و خرسند شدند و عاشورا روز جشن و برکت نامیدند؟ شناخت دشمنان اهل بیت (ع) ما را در شناخت خود آن بزرگواران یاری خواهد کرد. با درک ظلمت شب می توان به حقیقت روز پی برد. و با شناخت زشتی ها می توان به شناخت زیابیی ها نائل گشت."
نجفی یاد آور شد: چاپ ششم کتاب" زیارت عاشورا در نگاهی دیگر" اثر غلامرضا حیدری اطهری در 104 صفحه با شمارگان پنج هزار نسخه و بهای 3500 تومان از سوی انتشارات جمال در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۵

کتاب مقتل الحسین (ع) برگرفته از کتاب معالم المدرستین، تالیف علامه سید‌ مرتضی عسکری به همراه مقدمه‌ای به قلم استاد حجت الاسلام و المسلمین محمد علی جاودان به چاپ رسید.

در این کتاب که توسط موسسه ایمان ماندگار به چاپ رسیده، به نقل و بررسی حوادث منجر به حادثه‌ عاشورا از لحظه‌ مرگ معاویه و جانشینی یزید بن معاویه پرداخته شده است. ماجرای عدم بیعت امام، دعوت مردم کوفه، پیمان‌شکنی آنان، ماجرای حر بن یزید ریاحی، حوادث شب عاشورا و ظهر عاشورا و سرانجام حرکت پیامبرگونه‌ امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، پس از حادثه‌ ظهر عاشورا از دیگر مطالب مقتل‌الحسین است.

 در این کتاب که به سبک نگارشی سایر مقاتل به رشته‌ تحریر درآمده است، علاوه بر کثرت استناد به کتب دست اول تاریخی، از منابع و کتب اهل سنت استفاده شده است. همچنین به جهت اینکه مرحوم علامه‌ عسکری(رض) مورخی برجسته و متخصص در زمینه‌ تاریخ اسلام بوده‌اند، مقتل‌الحسین با نگاه خاص و دقیقی نوشته شده است. حتی چگونگی ذکر ترتیبِ حوادث نیز آگاهانه و با نگاهی محققانه صورت گرفته است.

مقتل‌الحسین، مولف گهگاه در لا‌به‌لای نقل حوادث، با عبارت «مولف گوید...»، به بیان نکاتی دقیق و تذکراتی محققانه پرداخته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۴

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)  فرمودند : به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على(ع) هدایت می‌یابید و به وسیله حسن احسان می‌شوید و به وسیله حسین خوشبخت می‌گردید و بدون او بدبخت.

بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنی کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام می‌کند.


متن حدیث:

بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَیتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛


«البرهان فی تفسیرالقرآن ج3،صفحه232»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۱